«استعاره» از جمله فناوریهای قدرت نرم به شمار میآید که تأثیرگذاری نرمافزارانه قوی دارد. استعارهها به مثابه آتش پر حجم توپخانهای هستند که احساسات و افکار جامعهای را در زمینه یک واقعه یا موضوع هدف قرار میدهد. استعاره فنی است که کاربرد عامی در نفوذ نرم دارد و در نفوذ اغوامحور، گفتمانی و اسطورهسازی استفاده میشود. گفتنی است، در نفوذ گفتمانی برای غیرسازی کاربرد دارد.
در اسطورهسازی نه تنها سنگبنای درک و فهم اسطورههاست، بلکه ساختار آنها را نیز شکل میدهد. وجه مشترک استعاره در همه اینها، هدف قراردادن روحیه زیباشناختی و نظامشناختی افراد است.
کارکرد استعاره تحریک و تهییج احساسات یک فرد یا جمع برای نقشآفرینی آنها در صحنههای گوناگون زندگی است. وقتی یک نفر به ماه و شیر یا دل او به سنگ تشبیه می شود، احساساتی در او نسبت به آن اشخاص شکل میگیرد که در اقبال یا اعراض از تعامل با او مؤثر است.
بر این پایه، بازیگران نفوذ با استفاده از استعارهها، احساس و درک جذاب در عین حال کاذبی را برای مخاطبانشان نسبت به یک موضوع از یک سو و تنفر و بیزاری از موضوع مخالف آن از سوی دیگر فراهم میآورند. «ارین استوتر» و «دبوراه ویلز» در کتابشان با نام «جنگ با استعاره: رسانهها، تبلیغات و نژادگرایی در جنگ علیه ترور»، توضیح دادهاند که چگونه استعارهها، تفاسیر، اخبار و سخنرانیهای سیاسی، یک دشمن، مخالف، نژاد، مذهب و گروه قومی را غیرانسانی میسازد.(استوتر و ویلز، 1388: 186)
آنچه اشاره شد، استعاره از نوع مفهومی است؛ اما نوع دیگری از استعاره وجود دارد که به آن استعاره تصویری گفته میشود. این استعاره برای اشاره به مجموعهای از تصاویر نمادین است که در مجاورت هم قرار گرفتهاند و مفهومی تشبیهی یا استعارهای دارند.(نیکولز، بیل، 1385: 100) هالیوود از این استعاره برای نظام سلطه بهره میگیرد.
استعارههای تصویری آخرالزمانی یکی از این موارد است که هالیوود از این طریق یک تصویر آخرالزمانی غربی با محوریت آمریکا و ارزشهای آمریکایی به مخاطب القا میکند. در همه انواع استعارهها معانی ضمنی وجود دارد که مروجان آن تلاش دارند آن معانی ضمنی، احساسات و نگرش مخاطب خود را تحت تأثیر قرار دهد.