در دعای عرفه نقل شده است که حضرت به خدای متعال عرضه میدارند و به ما تعلیم کردهاند که به خدا اینطور بگویید: «إِلَهِی إِنَّ اخْتِلَافَ تَدْبِیرِک وَ سُرْعَةَ طَوَاءِ مَقَادِیرِک مَنَعَا عِبَادَک الْعَارِفِینَ بِک عَنِ السُّکونِ إِلَى عَطَاءٍ وَ الْیأْسِ مِنْک فِی بَلَاءٍ» خدایا تدبیرهای تو گوناگون است؛ همیشه بیماری و سلامتی نیست. همیشه بهار نیست، پاییز نیست، جوانی نیست، این اختلاف تدبیر و سرعت پیچش اندازهها، «مَنَعَا عِبَادَک الْعَارِفِینَ بِک» آنهایی که به معرفت تو راه پیدا کردند یا با تو به معرفت رسیدند، یعنی با عینکی که تو به آنها دادی عالم را میبینند، از منظر تو عالم را میبینند، اینها را منع میکند که در کنار عطای خدا آرام بگیرند و دل خوش باشند یا در کنار بلا مأیوس باشند، این درس این صحنههاست. مؤمن باید اینطور باشد. در ذیل سوره حدید آمده است، آنهایی که در حال مسابقه هستند، (حدید/ ۲۱) دنیا بساطش جمع میشود (حدید/ ۲۰) تمام حیات دنیا این پنج چیز است، لهو و لعب و زینت و تفاخر و تکاثر؛ ولی مثل بارانی است که میبارد... تمام حیات دنیا متاعی است که آدم را فریب میدهد و چیزی درونش نیست، مثل رویش است؛ آدمی که به غیب عالم توجه دارد، در پس این رویش دست خدا و جهان دیگری را میبیند؛ ولی کسی که همین دنیا را میبیند، دلخوش به این رویش میشود و باید بنشیند و غصه فرو ریختن این سرسبزیها را بخورد.
میفرماید حالا که اینگونه است، «سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکمْ» سبقت بگیرید بر همدیگر به سمت مغفرت «وَ جَنَّةٍ عَرْضُها کعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»؛ جنتی که وسعتش به اندازه همه سماوات و ارض است. «أُعِدَّتْ لِلَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ» برای کسانیکه به خدا و رسول ایمان دارند، مهیاست. شما مسابقه بدهید. اگر کسانی وارد میدان مسابقه هستند، یعنی در عالم دنیا مشغول لهو و لعب و زینت و تفاخر و تکاثر نیستند، در فرصت دنیا مسابقه میدهند، حوادثی برایشان پیش میآید، که این حوادث را هم خدا مقدر میکند. چنین انسانهایی که در مسیر مسابقه هستند، نگران حوادث نیستند. در مجلس یزید رو کرد به امام سجاد(ع) و این آیه را خواند «وَ ما أَصابَکمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کسَبَتْ أَیدِیکمْ وَ یعْفُوا عَنْ کثِیرٍ»(شوری/ 30)؛ این سختیهایی که به شما میرسد، در اثر عمل شماست. درست است خیلی از ما اینطور هستیم. طرف وارد شد بر حضرت، پایش گیر کرد به چارچوب در و زمین خورد، حضرت فرمودند: «وَ ما أَصابَکمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کسَبَتْ أَیدِیکمْ؛ لِکیلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکمْ» عرض کرد چه کردم؟ فرمودند: بسمالله نگفتی... .