اختتامیه پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد، چند روز پیش با حضور وزیر ارشاد و دستاندرکاران این رویداد ادبی و فعالان اهل قلم در تالار وحدت برگزار شد و برگزیدگان این دوره از جشنواره معرفی شدند؛ اما این دوره از جایزه ادبی جلال هم شباهت ویژهای با دوره چهاردهم (سال 1400) داشت و آن هم، نرسیدن دست هیچ یک از آثار به جایزه اصلی بود. در این دوره از جایزه جلال، جایزه ویژه 250 میلیون تومانی برای اثر برگزیده بخش رمان و داستان بلند تعیین شده بود، اما در نهایت و با وجود راه یافتن چهار اثر به این بخش، هیچ یک موفق به دریافت این جایزه ویژه و دلگرمکننده نشدند و دو کتاب از چهار کتاب داوری شده در این بخش، جایزه 50 میلیون تومانی و تندیس جشنواره را دریافت کردند. سال گذشته و در دوره چهاردهم جایزه جلال هم مانند امسال، هیچ اثری در بخش ویژه (رمان و داستان بلند) موفق به دریافت جایزه اصلی نشد و دو اثر به صورت مشترک، شایسته تقدیر معرفی شدند.
هرچند، نفس این سختگیری به خودی خود، امیدوارکننده و نقطه قوت به شمار میآید و داوران یک رویداد بزرگ ادبی که به نام و با یاد «جلال آل احمد» برگزار میشود، به دقت مراقبت میکنند تا تراز و شأن کار حفظ شود و خواهناخواه در حد استانداردهای نازل کوچه و بازاری قرار نگیرد؛ خروجی این دقت و سختگیری هم حتما ًبه غنای آثار ادبی در بخشهای مختلف داستان کوتاه و بلند، رمان، ویراستاری، نقد ادبی و... میانجامد؛ کما اینکه سخنان انتقادی دبیر دوره پانزدهم جایزه جلال (خانم وجیهه سامانی) در مراسم اختتامیه هم، گویای ضعف محسوس آثار در برخی حوزهها بود که سرمایهگذاری بیشتر برای آموزش و توانمندسازی استعدادهای موجود در این حوزهها را ایجاب میکند.
اما نکته مهم و ضروری در این میان، شفافیت کافی درباره معیارهای داوری آثار در این رویداد بزرگ و بینظیر ادبی است تا هم جلوی حرف و حدیثهای پیدا و پنهان را بگیرد و هم از دلسردی و دلزدگی صاحبان آثار جدید در بخشهای رمان و داستان بلند- که از مهمترین و زیربناییترین گونههای ادبی به شمار میآید- جلوگیری کند.
به هر تقدیر، جایزه «جلال» سرمایهای فرهنگی و ادبی است که رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت آن، حتما به رویشهای چشمگیر در سالهای آینده منجر خواهد شد؛ رویشهایی که اگر جدی گرفته شوند، در مواجهه فکری و فرهنگی با امواج مخرب فکری جهان شرق و غرب، میتوانند ورق را به نفع جامعه ایرانی و امت اسلامی برگردانند و پایهها و زیربناهای جهش تمدنی ایران اسلامی را ایجاد کنند.
البته ذکر این دو نکته هم ضروری و مفید است که برای کشوری با صبغه و سابقه تمدنی ایران ما، برگزاری تنها یک رویداد ادبی بزرگ، مانند «جایزه جلال» کافی و زیبنده نیست و در عین میدانداری و الهامبخشی جایزه جلال، میتوان رویدادهای مشابه دیگری را در سطوح دیگر، از جمله حوزه نوجوان و جوان، طراحی و به صورت سالانه اجرا کرد؛ همچنین، برای رویداد مهم،ی مانند ادبی جلال آل احمد، تبلیغات و فرهنگسازی عمومی برای آشنایی بدنه فرهنگی جامعه با آن نیز لازم و حیاتی است.