حمیدرضا زادبوم، رایزن بازرگانی اسبق ایران در عربستان در گفتوگو با صبح صادق مطرح کرد
رایزن بازرگانی ایران در عربستان طی سالهای گذشته نظرات او را درباره ویژگیها و ظرفیتهای بازار عربستان جویا شده است. این نگاه که عمده مراودات و فعالیتهای میان دو طرف را باید در حوزه سفر حج و مسائل اقتصادی مربوط به آن قلمداد کرد[...]
با توجه به آغاز روابط سیاسی ایران و عربستان پس از گذشت چند سال و اهمیت مسائل اقتصادی در تداوم و استحکام این رابطه، «صبح صادق» در گفتوگویی با «حمیدرضا زادبوم» رایزن بازرگانی ایران در عربستان طی سالهای گذشته نظرات او را درباره ویژگیها و ظرفیتهای بازار عربستان جویا شده است. این نگاه که عمده مراودات و فعالیتهای میان دو طرف را باید در حوزه سفر حج و مسائل اقتصادی مربوط به آن قلمداد کرد، تصور اشتباهی است، چه بسا همان سفر حج نیز میتواند نتایج اقتصادی مثبتی برای طرفین داشته باشد؛ اما این تمام ظرفیت اقتصادی میان دو کشور ایران و عربستان نیست. بر اساس صحبتهای حمیدرضا زادبوم که افزون بر رایزنی بازرگانی ایران در کشورهای ترکیه و عربستان، تجربه معاونت وزیر صمت و ریاست سازمان توسعه تجارت کشور را نیز در کارنامه دارد، میتوان حتی به حجم حدود 8 میلیارد دلاری تبادل تجاری میان دو کشور ایران و عربستان نیز امیدوار بود.
آقای زادبوم شما از سال 1382 و به مدت چهار سال رایزن بازرگانی ایران در عربستان بودید، میخواستم بدانم طی این سالها، عمده منابع اطلاعاتی شما برای ارائه گزارش به تجار و بازرگانان ایرانی از بازار و اقتصاد عربستان چه بود؟ یعنی از گزارشهای رسمی سفارتخانه و... استفاده میکردید یا نظراتتان عمدتاً بر اساس مشاهدات میدانی و مطالعات شخصی بود؟
منابع اطلاعاتی من افزون بر اتاق بازرگانی، از طریق روزنامهها، پایگاههای اینترنتی، خبرگزاریها و... بود. برای نمونه، یک بار گزارش مهمی از وضعیت اقتصادی عربستان به تجار و مقامات ایرانی دادم که جزئیات آن گزارش از طریق یکی از خبرنگاران اقتصادی سعودی به دستم رسیده بود. البته این گزارشها بعدها در عربستان نیز منتشر و حتی به فارسی ترجمه شد. اما زمانی که این مطلب به دست من رسید، جایی منتشر نشده بود؛ لذا من جزئیات و جداولش را کامل کردم که اصل این پروژهها چیست؟ موضوع آن چیست؟ چقدر سرمایهگذاری روی آنها صورت گرفته و قرار است چه زمانی به اتمام برسد؟ و... . عربستانیها در آن سالها در صنعت مونتاژ، بستهبندی، صنایع غذایی و لبنیات سرمایهگذاری کرده و شهرکهای صنعتی بسیاری ایجاد کرده بودند. در واقع، سعودیها وقتی دیده بودند مصرف صنایع غذایی در کشورشان بالاست، در این حوزه سرمایهگذاری کرده بودند؛ به گونهای که امروز میبینیم آنها در حوزه لبنیات و صنایع غذایی در منطقه حرفهایی برای گفتن دارند. آن زمان در این گزارش من روی این موضوع تأکید کرده بودم.
وضعیت اتاقهای بازرگانی در عربستان و سهم بخش خصوصی در اقتصاد این کشور چگونه است؟
در اتاق بازرگانی ریاض شرکتهای بزرگی حضور داشتند. آن زمان آقای الجریفی، رئیس اتاق بازرگانی ریاض و نماینده HP در عربستان بود. فعالان اقتصادی عربستان برای حل و فصل اموراتشان، ارتباطگیری با سایر کشورها و تسهیل رفت و آمد هیئتهای تجاری عربستانی به سایر کشورها و بالعکس، اتاقهای بازرگانی خود را تقویت کردهاند. ضمن اینکه چارچوب تجاری آنها نیز در چارچوب شورای همکاری کشورهای خلیجفارس (GCC) است. در واقع، GCC که دبیرخانه آن در ریاض قرار دارد، قواعد گمرکی و استانداردهای تجاری را برای آنها تعیین میکند و تجار با توجه به مقررات GCC فعالیت خود را انجام میدهند.
تجار سعودی اعتقاد یا نظر خاصی نسبت به همکاری اقتصادی با شیعیان نداشتند؟
قشری از تجار متوسط و غیرشیعه سعودی در تعامل با شیعیان اعتقادات خاصی داشتند؛ لذا با تجار ایرانی نیز همکاری نمیکردند. البته دولت عربستان سعی میکرد این فضا را تلطیف کند. از طرفی من هم برای آنکه بتوانم آزادانهتر با سعودیها ارتباط بگیرم، از یک لبنانی مسن به عنوان مشاور استفاده میکردم. ایشان افزون بر اینکه بر عربی و انگلیسی مسلط بود، سالها در عربستان زندگی کرده بود. از طرفی چون مسیحی بود، حساسیتی نیز ایجاد نمیکرد و به عنوان کاتالیزور در مذاکرات من با طرف سعودی حضور داشت و در ارتباطگیری با تجار خیلی به من کمک میکرد. اصلاً لبنانیها به ارتباطگیری و روابط عمومی خوب و بالا معروف هستند. برای همین بسیاری از لبنانیها در عربستان در نقش مدیر بازاریابی حضور داشتند. ما تلاش کردیم به ویژه برای شرکتهای بزرگ در آنجا فضایی برای خدمات فنی مهندسی ایجاد کنیم. برای نمونه، با پیگیریهای ما یک شرکت ایرانی دفتری را در ریاض تأسیس کرد؛ اما به مرور متوجه شدیم سعودیها دوست دارند پروژههای فنی و مهندسیشان را به کشورهای توسعهیافته بدهند، به گونهای که تمام پروژههای فنیـ مهندسیشان، از جمله احداث سد، جاده و... را به پیمانکارانی از کشورهای انگلیس، آمریکا، کانادا، فرانسه، سوئد و... میدادند و در این حوزه نیز اصلاً قیمت برایشان مهم نبود؛ بلکه برند شرکت سازنده برایشان اهمیت داشت. شرکت ایرانی نیز متشکل از ۱۷ شرکت در حوزه فنی مهندسی بودند که در زمینه نیرو فعال بودند. آنها حدود یک سال در عربستان تلاش کردند، اما موفقیتی نداشتند. قانون نانوشتهای در عربستان وجود دارد که شرکتهای ایرانی و عراقی را به عنوان سرمایهگذار خارجی ثبت نمیکردند. بنابراین، شرکت ایرانی هم نتوانست به عنوان سرمایهگذار خارجی خود را ثبت کند و به صورت شرکت عادی فعال بود؛ از این رو نمیتوانست در مناقصهها شرکت کند. یکی از اقدامات ما این بود که هیئتهای ایرانی را پیش سرمایهگذاران سعودی برده و برای جذب سرمایههای آنها تلاش کنیم. یکی از این سرمایهگذاران شرکتی بود که مالکیت برند رانی را داشت، آنها ابتدا آب میوه تولید میکردند، بعدها و با گذشت زمان قوطیهای آب میوه را هم ساختند. بعدتر فعالیتهای خود را گسترش دادند و برای دیگران نیز قوطی میساختند. حتی در امارات نیز یک کارخانه تأسیس کرده بودند. این خانواده در ایران نیز سرمایهگذاری کرده و در ساوه کارخانهای تأسیس کردند. ما در دمام به ملاقات این خانواده رفتیم تا نه تنها در ایران بمانند؛ بلکه فعالیتهایشان در ایران را توسعه دهند. برای نمونه، از طریق سفارت مشکلاتی را که برایشان پیش میآمد، حل میکردیم. فکر میکنم این شرکت هنوز هم در ایران حضور دارد؛ حتی کارخانهشان در امارات در زمینه تولید آبمیوه و نوشیدنی به برند معتبری تبدیل شده است.
به نظرتان مهمترین اقدام یا اتفاق مثبتی که میتواند برای توسعه روابط اقتصادی ایران با عربستان رخ دهد، چیست؟
برای توسعه روابط مهمترین اتفاق در عربستان این است که مقامات ارشد سعودی به توسعه ارتباط با کشور تمایل داشته باشند. اگر چنین باشد، تمام اتاقهای بازرگانی، شاهزادهها و تجار سعودی که زیر مجموعه شاهزادهها هستند، به سوی آن کشور میروند و ارتباطات با آن کشور توسعه پیدا میکند. مسئله دوم درعربستان این است که برای حضور در این کشور باید نشست علمایی برگزار شود و علمای شیعه و سنی در ایران و عربستان با یکدیگر گفتوگو کنند. در مرحله بعد نیز نشستهای مشترک در سطح دستگاه قضایی دو طرف بسیار خوب است؛ چرا که در دستگاه قضای هر دو کشور علمایی وجود دارند که میتوانند با گفتوگو و مذاکره بسیاری از مسائل و مشکلات را حل کنند. ضمن اینکه نظام تجاری نیز از داخل ایران باید به سمت عربستان شکل بگیرد؛ به هر حال یک پنجم از ارزش واردات کشورهای همسایه ما، حجم واردات عربستان است که میتوانیم بخش قابل توجهی از این نیازمندیها حتی مشاوره و مشارکتهای فنی، صنعتی و تجاری را تأمین کنیم.
اگر قرار باشد این فاصلهها بین مسلمانان، چه مسلمانان عرب با غیر عرب و چه مسلمانان غیر عرب با یکدیگر ادامه داشته باشد، جز ضرر چیزی برای مسلمانان نخواهد داشت. الآن کشورهای غیر عرب گروه (دیـ 8) در حال توسعه هستند. از سوی دیگر، اتحادیه عرب و سازمان همکاریهای اسلامی را داریم. باید مسلمانان متوجه باشند که این اختلافها و تفرقهها صرفاً به نفع غیر مسلمانان است و مسلمانان باید از دور متحد و یکدست به نظر بیایند. یکی از شهروندان سوری در عربستان به من میگفت، امام خمینی(ره) جمله قشنگی دارد که اگر هر مسلمان یک سطل آب بریزد، رژیم صهیونیستی را آب میبرد؛ اما مسلمانان به این حرف گوش نکردند.
نوع اقتصاد عربستان با کشورهای دیگر کاملاً متفاوت است. برای نمونه، آنچه اقتصاد افغانستان و پاکستان از ما میخواهد یا نوع تعاملی که ما با آنها داریم، با آنچه عربستان از ما میخواهد کاملاً متفاوت است. عربستان از ما بازارچه مرزی و حمل چمدانی یا خرده فروشی و... نمیخواهد. بنابراین، باید نوع مناسب تجارت با این کشور را بنیان گذاشت و مطابق نظر آنها مسیر را برای نفوذ به بازار این کشور باز کرد؛ چرا که نفوذ به بازار عربستان متفاوت از نفوذ به بازار ترکیه و عراق است و کسی باید این موضوع را راهبری کند که هم بازار سعودی و هم ظرفیتهای اقتصادی ایران را بشناسد. از طرفی، اگر چه بازار عربستان، بازاری با ظرفیتهای قوی است؛ اما صادرات ما به این کشور در حال حاضر نزدیک به صفر است. در حالی که بر اساس پتانسیلسنجی که سازمان توسعه تجارت در دولت گذشته انجام داده بود، میتوانیم تا ۸ میلیارد دلار کالا و خدمات به عربستان سعودی صادرات داشته باشیم.