کارشناس و تحلیلگر مسائل بینالملل و منطقه گفت: «نفوذ منطقهای ایران در حال حاضر افزون بر خلیجفارس، تا دریای سرخ و حوزه مدیترانه رسیده که این میزان از نفوذ از دوران امپراتوریهای باستانی ایران بیسابقه بوده است.»
«بشیر اسماعیلی» عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و کارشناس سیاست خارجی و مسائل منطقه در گفتوگو با «صبح صادق» درباره کارنامه جمهوری اسلامی ایران در منطقه و اثرگذاری ایران اسلامی روی وضعیت منطقه گفت: «با توجه به اینکه رسیدن به قله تمدن اسلامی، به گذر زمان و سعه صدر بسیار نیاز دارد، شایسته است نگاه ما به روند انقلاب اسلامی، یک نگاه تمدنی در حال تکوین باشد و بر این اساس نمیتوان در کوتاهمدت، انتظار تحقق تمام اهداف را داشت.»
کارشناس و تحلیلگر سیاست خارجی گفت: «از مراحل پنجگانه تحقق تمدن اسلامی مشتمل بر انقلاب اسلامی، حکومت اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن اسلامی، هنوز در مرحله دوم قرار گرفتهایم و رسیدن به مراحل بعدی، نیازمند عزم و تلاش مضاعف و مداوم است.»
بشیر اسماعیلی افزود: «با وجود همه نقاط ضعف و کاستیها، تا به اینجای راه، دستاوردهای بسیار مهم و تاریخی حاصل شده است که مهمترین آنها حفظ امنیت ملی، تمامیت ارضی و استقلال در سیاست خارجی است. این دستاوردها که در بیانیه گام دوم انقلاب نیز به ضرورت تداوم آنها در آینده تأکید شده، همراه با بسط نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی ایران با هدف ایجاد بازدارندگی و ارتقای ضریب امنیت ملی صورت پذیرفته است.»
وی در این باره معتقد است: «اگر به جایگاه ژئوپلیتیک ایران، تعدد همسایگان و منابع انرژی پیرامون ایران توجه شود، اهمیت حفظ امنیت ملی پس از انقلاب اسلامی ایران برجستهتر خواهد شد. امنیت موضوعی است که برای هیچ کشوری قابل مذاکره نیست. امنیت ملی مهمترین اولویت منافع ملی ایرانیان در این زمانه پر مخاطره و منطقه بلاخیز غرب آسیاست.»
بشیر اسماعیلی با اشاره به توان و ظرفیتهای بازدارنده جمهوری اسلامی، گفت:«توان موشکی جمهوری اسلامی ایران به همراه محور مقاومت در لبنان، عراق، یمن و سوریه، مهمترین ابزارهای بازدارندگی در مقابل دشمنان مجهز به سلاحهای مدرن غربی هستند که دورتا دور این آب و خاک را فرا گرفتهاند.» وی در این باره تشریح کرد: «افزون بر این توان موشکی و پهپادی و توان بازدارنگی محور مقاومت، وجود رهبری قاطع شاید مهمترین مؤلفه در پیشبرد راهبرد بازدارندگی ایران در منطقه غرب آسیاست. از دیدگاه دشمنان منطقهای و بینالمللی ایران، شخصیت رهبر معظم انقلاب در قالب فردی پیچیده، نفوذناپذیر و مصمم که هیچ ملاحظهای در مقابله با دشمن ندارد، شناخته شده است. حفظ بقا در چنین منطقه خطرناکی برای کشوری، مانند ایران با دشمنان بسیار، نیازمند داشتن رهبری با ویژگیهای مذکور است.»
کارشناس و تحلیلگر مسائل منطقه با اشاره به مهمترین راهبردهای حفظ قدرت منطقهای جمهوری اسلامی ایران، گفت: «جمهوری اسلامی ایران در کنار تلاش برای نمایش وجههای تعاملگرا و تنشزدا از خود در عرصه بینالمللی که طبعاً برعهده وزارت امور خارجه و دولت است، به جد نیازمند رهبری و توان نظامی قدرتمندی است که راه خیال باطل را بر اذهان دشمنان کشور ببندد. این دو در کنار هم، ترکیبی از قدرت نرم و سخت را به وجود میآورد که امروزه با عنوان قدرت هوشمند(Smart Power) شناخته میشود.» وی خاطر نشان کرد: «نفوذ منطقهای ایران در حال حاضر افزون بر خلیجفارس، تا دریای سرخ و حوزه مدیترانه رسیده که این میزان از نفوذ از دوران امپراتوریهای باستانی ایران بیسابقه بوده است.»
بشیر اسماعیلی بیان داشت: «بر خلاف نظرات ایرانهراسانه برخی از شخصیتهای غربی، مانند هنری کیسینجر که بسط نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی ایران را سلطهجویانه و در راستای ایجاد احیای امپراتوری تلقی میکند، این نفوذ در راستای بازدارندگی و ارتقای ضریب امنیت ملی شکل گرفته و جمهوری اسلامی ایران نشان داده است سیاست توسعهطلبی ارضی را اساساً در دستور کار ندارد.»
وی با اشاره به رنگباختگی راهبرد ایرانهراسی آمریکا و غرب در منطقه، گفت: «پیرو تحولات جدید منطقهای، شاهد آن هستیم با گذشت زمان، پروژه ایرانهراسی که با هدف تداوم حضور نظامی آمریکا در منطقه و همچنین فروش تسلیحات نظامی به کشورهای همسایه ایران دنبال میشده است، با شکست مواجه شده و مسئله احیای روابط ایران و عربستان سعودی و بسط روابط کشورهای حوزه خلیجفارس با چین، نشاندهنده تغییر هندسه قدرت منطقهای است.»
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی تأکید کرد: «نباید فراموش کرد پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و اعلام دکترین نظم نوین جهانی که همه کشورهای منطقه به دنبالهرو محض آمریکا و مجری اوامر او بدل شده بودند، این ایران بود که با وجود همه فشارها و سختیها با استیلای غرب در منطقه مبارزه کرد و به گونهای، الهامبخش دیگر کشورهای منطقه در اتخاذ سیاست خارجی مستقل شد.»
بشیر اسماعیلی، کارشناس مسائل بینالملل درباره وضعیت فعلی منطقه گفت: «به نظر میرسد منطقه غرب آسیا پس از عبور از بحرانهایی، همچون بحران داعش، استیلای نظامی ایالات متحده، ایرانهراسی، عداوت آشکار کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس با ایران و بحران یمن، اکنون به سوی افقهای جدیدی در حرکت است.»
وی در این باره خاطر نشان کرد: «اگر چه هنوز بحرانهای مهمی، مانند مهار نفوذ رژیم صهیونیستی و محدودتر کردن حضور آمریکا در منطقه باقی است، اما در مجموع منطقه غرب آسیا در زمانه فعلی را میتوان حائز شرایط بسیار امیدوارکنندهتری در مقایسه با گذشته تلقی کرد؛ شرایطی که بخش اعظمی از آن با ثبات قدم و مقاومت مستمر ایران در طول چند دهه گذشته رقم خورده است.»