صبح صادق >>  دیدگاه >> گزارش
تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۳:۲۲  ، 
کد خبر : ۳۴۶۶۹۷

چشم در مقابل چشم

پایگاه بصیرت / یعقوب ربیعی
این روزها عبارت «جنگ نفتکش‌ها» را بسیار شنیده‌ایم؛ عبارتی که با حرکت آمریکایی‌‌ها و توقیف نفتکش ایرانی آغاز شد و در مقابل، ایران به اقدام متقابلی دست زد تا نشان بدهد بازیگری نیست که به این راحتی‌‌ها مهره‌های شطرنجش را بسوزاند، حتی اگر طرف مقابل خودش را شاه این شطرنج بداند.
 
دعوای قدیمی 
با توجه به اینکه اقتصاد ایران یک اقتصاد نفت پایه بوده، رقبای او تلاش داشته‌اند که برخی مواقع با مختل کردن صادرات این محصول به اقتصاد آن ضربه بزنند. جنگ نفتکش را صدام آغاز کرد، ولی آمریکا در این جنگ آتش بیار معرکه بود. حمله به سکوهای نفتی ایران، انهدام شناورهای نظامی ایران، از جمله سهند و سبلان، همراهی نفتکش‌های طرف متخاصم و ده‌ها اقدام دیگر آمریکایی‌‌ها نشان داد، آنان تلاش دارند در این جنگ در کنار صدام و متحدانش باشند. هر چند این جنگ با پایان یافتن هشت سال دفاع مقدس رو به پایان گذاشت؛ اما در دهه 90 شمسی رنگ و بوی تازه‌ای یافت. داستان از فشار حداکثری ترامپ شروع شد؛ زمانی که آمریکایی‌‌ها تلاش کردند در فشار حداکثری خود برای نرمالیزه کردن یا براندازی نظام به ادعای خودشان، فروش نفت ایران را به صفر برسانند. از سال 1398 بود که گاه و بی‌گاه از حمله به نفتکش‌های ایرانی در رسانه‌‌ها خبرهایی منتشر می‌شد. البته در این دعوا همان‌گونه که آمریکایی‌‌ها در دفاع مقدس در کنار صدام بودند، غربی‌‌ها و صهیونیست‌‌ها این بار به کمک آمریکایی‌‌ها آمدند.
 
دفاعی که نادر مهدوی آموخت
گفته شد آمریکایی‌‌ها در جنگ نفتکش‌‌ها با تمام توان به کمک عراق و متحدانش آمدند؛ اما ایران همیشه یاد گرفته است در جنگلی به نام جامعه جهانی که رهبرش آمریکاست، برای بقا باید بجنگد. عملیات ارادهٔ جدی OperationEarnest Will بزرگ‌ترین و پر سر و صداترین عملیات آمریکایی‌‌ها برای مقابله با فروش نفت ایران بود. کارشناسان می‌گویند این عملیات بزرگ‌ترین عملیات حفاظتی پس از جنگ جهانی دوم بوده است. آمریکایی‌‌ها نفتکش کویتی الرخاره Al-Rekkare را که به «بریجتون» تغییر نام یافته بود، برای پروپاگاندای رسانه‌ای خود و با صدها بوقچی رسانه‌ای برگزیدند و ناوهای نظامی آمریکا همراهی این نفتکش غول پیکر را برعهده گرفتند؛ اما یک بازیگر نوین دریا این بازی را هوا کرد و تا به امروز معادلات را تغییر داده است؛ بازیگری به نام «نیروی دریایی سپاه». هنوز بوقچی‌های رسانه‌ای غربی و عربی در حال پوشش رسانه‌ای گذار بریجتون از خلیج‌فارس بودند که به یکباره این غول آهنی با مین‌های سرگردان نادر مهدوی و همکارانش در منطقه دوم نیروی دریایی سپاه که آن روزها قرارگاه نوح نبی نامیده می‌شد، به آهن پاره تبدیل شد.
 
بازی با همان سبک قدیم
دور جدید عملیات نفتکش‌‌ها را باید در عرصه خارجی و بین‌المللی با هدف مختل کردن فروش نفت ایران و به زانو در آوردن اقتصاد آن دانست. از طرفی آمریکایی‌‌ها و صهیونیست‌‌ها گاه و بی‌گاه می‌خواهند نشان دهند که در مقابل دست برتر ایران حرفی برای گفتن دارند. بخشی از بازی آمریکایی‌‌ها با هدف راضی کردن منتقدان داخلی است. همین چند روز پیش بود که «دنیس راس» از نظریه‌پردازان وزارت خارجه آمریکا و دستیار سابق باراک اوباما در مقاله‌ای در وبگاه شورای آتلانتیک چهار راهبرد توصیه‌ای به دولت آمریکا مطرح کرد تا به زعم او «ایران باور کند که تهدیدات واشنگتن علیه تهران اعتبار دارند.» بایدن که این روزها در میان منتقدان خود محصور شده است و او را به یک پاسخ جدی به ایران دعوت می‌کنند، گاه مجبور است به چنین اقدامات سبک مغزانه‌ای هم دست بزند. البته آمریکایی‌‌ها از جمهوری خواه تا دموکرات فهمیده‌اند که ایران در سیاست قدیمی خودش، یعنی «چشم در مقابل چشم» کاملاً جدی است.
 
راه مواجهه چیست؟
در مقابل این اقدامات خصمانه آمریکایی‌‌ها، ایران دو رویکرد را می‌تواند در پیش بگیرد. اقدام اول استفاده از ظرفیت‌ها، سازوکارها و قوانین بین‌المللی برای محکوم کردن و ممانعت از چنین اقداماتی است. این رویکرد هر چند از سوی جمهوری اسلامی به صورت موازی پیگیری می‌شود، اما در عرصه میدان ناکارآمد است؛ زیرا قوانین کارآمد و سازوکارهای توانمندی در این عرصه وجود ندارد تا مانع از اقدام آمریکایی‌‌ها و صهیونیست‌‌ها شود و اگر هم باشد در این دنیای آنارشیک کسی به آن توجهی ندارد. این روزها حتی نظریه‌پردازان غربی هم بر رویکرد «چشم در مقابل چشم» ایران صحه می‌گذارند. جان مرشایمر که او را با عنوان نظریه رئالیسم تهاجمی می‌شناسیم، به درستی این نگاه را عرضه می‌کند که جهان عرصه تنازع برای بقا و تولید قدرت است. به زعم مرشایمر، در این عرصه نزاع کسی می‌تواند موفق عمل کند که بتواند تولید قدرت کرده و از خود دفاع کند. این نظریه را سال‌ها قبل علی اکبر آزادی به شعر در آورد که «برو قوی شو اگر راحت جهان‌ طلبی/ که در نظام طبیعت ضعیف پامال است.»
 
ارتش دست در دست سپاه
اینکه در مواجهه با بی قانونی‌ها  در خلیج نیلگون فارس کدام یک از دو نیروی مقتدر ارتش جمهوری اسلامی ایران  یا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  وارد عمل شوند، به نحوه آرایش، مناطق تحت کنترل و ماموریت‌های هر یک از این دو بازوی اقتدار ایران اسلامی دارد. جمهوری اسلامی نشان داده است که اگر روزی نیاز باشد، از همه برگه‌های خود علیه طرف متخاصم استفاده می‌کند. از سویی هم‌افزایی همیشگی بین دو نیروی دریایی سپاه و ارتش وجود داشته و دارد. این دو نیروی راهبردی همیشه به عنوان دو لبه قیچی برای مقابله با دشمن بوده و هستند. به همین دلیل در عملیات اخیر اولین گام را نیروی دریایی ارتش برداشت. 
 
در اینجا متوقف نمی‌شویم
اگر پای درد و دل‌‌ها و صحبت‌های نیروهای قدیمی نیروی دریایی سپاه بنشینیم، متوجه می‌شویم که نیروی دریایی سپاه با قایق‌های کوچک شروع به کار کرد؛ اما عزم راسخ کسانی مانند نادر مهدوی و بیژن گرد نشان داد، با همان قایق‌های لگنی معادلات صاحبان ناوشکن‌های چند هزار تنی را به هم ریخته است؛ اما نیروی دریایی سپاه در همان شناورهای کوچک محدود نشد. امروز نیروی دریایی سپاه با داشتن توانمندی‌های متخصصان داخلی شناورهای عظیم‌الجثه‌ای، مانند ناو شهید رودکی، ناو شهید سلیمانی و ناو شهید ناظری را طراحی و اجرا کرده است. این ناوها به روزترین طراحی‌‌ها در بدنه و تجهیزات فنی را در خود جای داده‌اند. امروز سپاه و نظام جمهوری اسلامی در این بازی گاه و بی‌گاه آمریکایی‌‌ها مانند توقیف نفتکش‌‌ها باقی نمی‌مانند؛ چرا که مصداق بارز این بیت از خواجه حافظ شیرازی است که «ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست/ عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری.» خبر اخیر دریادار تنگسیر، فرمانده نیروی دریایی سپاه مبنی بر رونمایی از ناو هواپیمابر نیروی دریایی سپاه را باید مصداق بارزی برای این روحیه توقف‌ناپذیر سپاه دانست. این نگاه برگرفته از هشت دستوری است که رهبر معظم انقلاب و فرماندهی کل قوا برای سپاه مشخص کردند که «یکی از خصوصیات بارز سپاه از ابتدا تاکنون، سینه سپر کردن و حضور در صف مقدم مواجهه با حوادث بزرگ بوده است که این روحیه باید حفظ شود.»
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات