اتفاقات پاییز گذشته و آسیبهایی که فضای مجازی و پروپاگاندای رسانهای معاندان به کشور و مردم وارد کرد، نشان داد، جامعه ایران در مقابل جنگ شناختی دشمن سلاحی ندارد و اگر از روشهای دشمن در فضای سایبر و مجازی شناختی نداشته باشد، در دامهای گوناگون رسانهای گرفتار میشود. این همان امری است که کارشناسان از آن به فقر سواد رسانهای تعبیر میکنند و جامعه را از روستاها تا کلانشهرها و از کودکان و جوانان تا دیگر اقشار و سنین جامعه نیازمند آموزش سواد رسانهای میدانند. رهبر معظم انقلاب هم بر ساماندهی، گرفتن آرایش جنگی و حکمرانی فضای مجازی، به ویژه پس از جنگ ترکیبی ۱۴۰۱ تأکید میکنند. برای بررسی این مهم «صبح صادق» با سیدعلیرضا آلداوود، پژوهشگر فضای سایبر و رسانه به گفتوگو نشسته است.
علت تأکید رهبر فرزانه انقلاب بر ساماندهی، گرفتن آرایش جنگی و حکمرانی فضای مجازی، به ویژه پس از جنگ ترکیبی ۱۴۰۱ چیست؟
با وجود تأکیدهایی که رهبری در باب فضای مجازی داشتهاند؛ اما همچنان این فضا رها شده است و باید سریعتر به سمت حکمرانی فضای مجازی پیش برویم. البته در دولت آقای رئیسی فعالیتهای جدی در زمینه پیادهسازی منویات رهبر معظم انقلاب آغاز شده است. ایشان بر مستقل شدن ایران در زمینه سایبر، راهاندازی شبکه ملی اطلاعات و حکمرانی رسانه، مانند بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا، همچون ایالات متحده آمریکا، انگلستان، آلمان، روسیه و استرالیا یا چین و کره جنوبی در شرق آسیا تأکید دارند. تمام این کشورها قدم اول حکمرانی رسانه و سایبر و حاکمیت دادههای خود را با راهاندازی یک بستر امن، ارزان و سریع برای داخل کشور خود به نام شبکه ملی اطلاعات آغاز کردهاند. رهبر معظم انقلاب هم در سخنرانیهای متعدد درباره فضای مجازی به اهمیت شبکه ملی اطلاعات اشاره کردهاند.
روشهای جنگ شناختی دشمن چطور بر افکار تأثیر میگذارد و به تودهها و بافت جامعه آسیب میزند؟
عناصر خارجی جنگ شناختی را به منزله سلاح افکار عمومی با هدف دستکاری گفتمان عمومی به کار گرفتهاند. دشمنان با این نوع جنگ به دنبال تضعیف وحدت اجتماعی یا آسیب رساندن به اعتماد عمومی به نظام سیاسی هستند؛ پاشیدن بذر بیاعتمادی از اهداف اصلی این جنگ به شمار میآید. در عصر فعلی، جنگ شناختی ابزار اصلی صهیونیستها برای دستیابی به سیاستهای نو استعماری با هدف پیادهسازی نظم نوین جهانی و حکمرانی شبکهای آنان در جهان است. یکی از اهداف ایجاد متاورس از سوی زاکربرگ و نیورالینک از سوی ایلان ماسک فراهم کردن ابزار این جنگ شناختیـ ترکیبی برای اهداف ذیلالذکر به منظور مدیریت یکطرفه با ارزشهای آمریکاییـ صهیونیستی آینده انسانهاست و این تلاشی جدید برای تصرف و حفظ قلمروها و سرزمینهای ذهنی و قلبی بشر است. در سرزمین مادری ما نیز به دلیل وجود فضای مجازی ول (بستر جنگ شناختی دشمن) و فقدان سند راهبرد سایبری، نفوذ و... در این عرصه تأثیرات مخرب این جنگ شناختیـ ترکیبی به وضوح قابل مشاهده است و دشمنان با اخبار جعلی و پیامهای مهندسی شده به سمت فرسایش شناخت ملت، آرمانها، ارزشها، هویت و ایدئولوژی آنان حرکت کرده و آرمانها و ارزشهای خود را جایگزین کردهاند. وقتی در تودههای مردمی آگاهی عمومی حساسیت نسبت به این نبرد شناختیـ ترکیبی وجود نداشته باشد؛ یعنی آنان آماده پذیرفتن هر نوع حملهای هستند که نتیجهاش هم فریب، حرکت در مسیر طراحی شده دشمن، اختلال محاسباتی یا تسلیمشدنشان است.
دشمن در بسترهای فضای مجازی چگونه ضربه میزند؟ آموزش سواد رسانهای در این مهم چه تأثیری دارد؟ این آموزش چرا برای کودکان بیشتر اهمیت دارد؟
در جنگ شناختی، ادراکی و ترکیبی دشمنی که در بسترهای تعاملی روبهروی ماست، از هوش مصنوعی سود میبرد. برای نمونه، وقتی حاج قاسم سلیمانی را به شهادت رساندند، در درون مرزهای جغرافیایی ایران حتی در فضای اینستاگرام و پهنای باندی که بابت آن هزینههای گزافی به آمریکا پرداخت میکنیم، اجازه نداریم تصاویر سردار شهید سلیمانی را منتشر کنیم و اگر منتشر کنیم یا صفحه ما بسته میشود یا اینستاگرام پست را بدون اجازه حذف میکند. ولشدگی فضای مجازی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی عبارتی است که به طور کامل حال امروز ما را توصیف میکند. هم اکنون بسیاری از شهروندان داخل ایران در اینستاگرام عضو هستند و این درحالی است که دشمن از طریق اینستاگرام و دیگر شبکههای غربی در حال اعمال سلطه فرانو بر ماست. دقیقاً همان نگرانیای که آمریکاییها برای تیکتاک داشتند، ما باید چند برابر برای خودمان داشته باشیم؛ یعنی تغییر سبک زندگی به ویژه برای نوجوانان و جوانان و استحاله اخلاقی و هویتی آنها باید برایمان بسیار مهم باشد. به عبارتی، دشمن در داخل کشور خودمان صفحه ما را میبندد و وقتی هم که اعتراض میکنیم، پاسخ میدهد براساس قانون داخلی آمریکا در خاک جمهوری اسلامی ایران با شما برخورد میکنم که عبارت کاپیتولاسیون مجازی نسبت مناسبی به این رفتار آمریکا با ایران است. ذیل کاپیتولاسیون مجازی نمیتوانیم در کشور خودمان از حقوق خودمان دفاع کنیم؛ اما دشمن آمده و چندین میلیون نفراز مردم ما را در درون سکوهای خودش گروگان گرفته است. مجلس تا انتخابات میتواند اقدامات مؤثری برای سامان دادن به فضای مجازی انجام دهد. یکی از این اقدامات، قانون ساماندهی فضای مجازی کشور و قانون صیانت از کودکان برخط است. راهکار دیگر محاکمه کسانی است که کشور را در حوزه فضای مجازی به اینجا رساندهاند و سبب شدهاند با وجود تأکیدات رهبر معظم انقلاب اسلامی، این فضا رها بماند تا جایی که رهبر معظم انقلاب به صراحت عبارت ول و رها شده را برای آن به کار میبرند. یکی از مهمترین راهکارها تقویت بسترهای داخلی است و طرح اخیر وزارت ارتباطات برای اتصال پیامرسانهای داخلی با یکدیگر(MXB) اقدامی حرفهای و عالی بوده است. اما درباره اینکه چرا آموزش سواد رسانهای به کودکان اهمیت دارد، باید گفت بیشتر مردم تحتتأثیر رسانههای گوناگون هستند. رسانهها بیش از آنچه فکرش را بکنید، بر افکار و نحوه تصمیمگیری ما در امور گوناگون تأثیر میگذارند. بچهها هم فرقی با ما ندارند. آموزش سواد رسانهای به کودکان به چند دلیل اهمیت دارد؛ از جمله اینکه والدین با آموزش سواد رسانهای به فرزندان میتوانند آنها را به مخاطبانی نکتهسنج تبدیل کنند. آنها میتوانند تحلیل و ارزیابی موضوعات مطرحشده در رسانهها یا همان پیامهای رسانهای را به کودکان خود یاد بدهند. آموزش سواد رسانهای به کودکان سبب میشود بتوانند مرز بین واقعیت و خیال را تشخیص بدهند. اینطوری متوجه میشوند که هر منبعی برای دریافت اخبار مناسب نیست. در واقع، هدف از آموزش سواد رسانهای این است که کودکان به مخاطبان عاقل رسانهها تبدیل شوند و بتوانند عقاید خود را محترمانه بیان کنند. آموزش سواد رسانهای به آموزش مهارتهای شهروندی نیز کمک میکند. به این ترتیب، بچهها یاد میگیرند با دیگران محترمانه گفتوگو کنند.