با توجه به طرح بحث ایمان و امید از سوی رهبر معظم انقلاب در سیوچهارمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)، این سؤال مطرح است که چگونه میتوان امید و امیدآفرینی را که به نوعی خود محصول ایمان است، در جامعه تقویت کرد؟ به عبارت دیگر، عوامل مؤثر بر ساخت امید اجتماعی کدامند؟ اگر بخواهیم با نگاهی واقعبینانه به اجزای امیدآفرینی در عرصه عمومی بنگریم، به این حقیقت میرسیم که امید و امیدآفرینی نسخهای تک محصولی نیست؛ بلکه برآیندی از یک سیستم یا اضلاع متفاوتی است که با همافزایی با یکدیگر این مهم را محقق میکنند؛ لذا برای این مهم میتوان نکات ذیل را امری ضروری دانست:
مدینه فاضله نداریم، باید امید را آموزش داد و ایجاد کرد:
امید در هر جامعهای نموداری پر فراز و فرود و سینوسی دارد؛ گاه افزایش مییابد و گاه با اختلال مواجه میشود. هر جامعهای پر است از چالشها که همین جزئی از فلسفه و واقعیت زندگی است؛ بههمین دلیل اصول امیدوارانه زیستن نه تنها در بزرگسالی، که از کودکی باید به همه افراد جامعه آموخته شود. مردم باید یاد بگیرند که لزوماً همیشه همه شرایط ایدهآل برای آنها فراهم نیست. بنابراین، توجه به آموزش امیدمحور مهم است. ساختارهای آموزشی چه در سطح مدارس و چه در سطح خانواده یا جامعه باید بتوانند نسلی را آموزش دهند که بتواند در فراز و فرودهای جامعه صبوری و شکیبایی خود را نسبت به پدیدهها حفظ کند. اغلب دیده میشود آن دسته از جوانانی که با تلاش فراوان و پیگیری مستمر به موقعیت شغلی دست مییابند، چند روزی خوشحالند؛ اما خیلی زود به ورطه انتقاد و نارضایتی از وضعشان میافتند. نقد منطقی سازنده است، ولی خردهگیری و بهانهجویی خود عاملی بازدارنده در مسیر رشد و ترقی است. افزایش امید اجتماعی مستلزم تغییر چنین نگاه و رویکردی است که مقدمه آن تغییر در اسلوبهای آموزشی و خودسازی اجتماعی است.
امنیتسازی مقدمه امیدسازی:
در بستر امنیت است که زمینههای رشد، پیشرفت و توسعه در عرصههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... فراهم میشود؛ مؤلفهای که کشورمان به سبب مجاهدتها و خودباوری، بیاغراق در آن در وضعیت مثالزدنی قرار دارد و میتوان ادعا کرد یکی از دستاوردها و ظرفیتهای انقلاب اسلامی طی 44 سال گذشته ایجاد و ارتقای امنیت در ابعاد داخلی و منطقهای با ظرفیتهای بومی بوده است. البته این نگاه به موضوع امنیت جزئی مهم از یک نگاه کلی به امنیت است. بیشک، امنیت شغلی، امنیت روانی، امنیت سرمایهگذاری و... میتوانند تکمیلکننده و مقوم آنچه گفته شد، باشند و بر سطح امیدواری جامعه بیفزاید و اختلال در آن در امیدسوزی و یأسآفرینی تأثیرگذار است.
کارآمدی فردی و ساختاری:
بدون شک، کارآمدی در ابعاد حکمرانی یکی از نیازهای امروز جامعه ایران است؛ به گونهای که رهبر فرزانه انقلاب در سالهای اخیر ضرورت تحول در حکمرانی را از نخبگان و قوای کشور مطالبه کردند؛ اما آنچه به ویژه در دو دهه اخیر با توجه به تحریمهای سنگین خارجی کشور را درگیر کرده، مسئله کارآمدی اقتصادی است. کارآمدی اقتصادی چه در حوزه کارگزار و چه در حوزه ساختار، مشکلات جامعه را برطرف و امید اجتماعی را ارتقا میدهد.
تناسب بین کار بنیادین و فعل روزمره:
ممکن است در هر دولت یا ساختاری کارهای زیربنایی صورت پذیرد که اثرات آن در آینده مشاهده شود؛ اما آنچه وجود دارد، این است که مردم و جامعه اسیر واقعیتهای آنی و وضعیت فعلی جامعه هستند و باید برای وضعیت فعلی در کنار برنامهریزیهای آیندهمحور تلاش صورت پذیرد. بر این اساس، رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «یک نوع کارهای سازندگىِ اساسی است، یک نوع کارهایی است که برای تسهیل زندگی فعلی مردم مورد نیاز است. طبیعت و مقدّمات این دو کار با همدیگر تفاوت دارد. اگر چه آن کارِ نوع اوّل در نهایت به این نتیجه مطلوب از کارهای نوع دوم منتهی خواهد شد؛ یعنی شما که امروز چه در زمینه نفت، راه، صنعت، کشاورزی و چه در زمینه بازرگانی و... تلاش میکنید، کارهای ماندگاری انجام میدهید که بالاخره سه، پنج یا ده سال دیگر در زندگی مردم منعکس خواهد شد و مردم نتیجه کار شما را بلاشک در سفره، خانه و جیب خودشان حس خواهند کرد؛ لیکن این کارها علیالعجاله کارهای بلندمدّت و سازنده قواره کلّی کشور است. اما نوع کار دوم، کارهای روزمرّه است که به نظر من ظرافتش بیشتر از کارهای اساسی و بنیادی است.» لذا باید بین کارهای زودبازده و تأثیرگذار در معیشت و امید مردم و اقدامات اساسی و بنیادین دیربازده تناسب برقرار کرد.
جلوگیری از تبعیض:
تبعیض زائلکننده امید و پیشگیری از تبعیض، وظیفه ذاتی یک نظام کارآمد است. بر این اساس، رهبر معظم انقلاب بر رفع تبعیض در همه ساحتهای زندگی تأکید کرده و میفرمایند: «مسئله دیگری که از موجبات واگرایی و دلسرد شدن مردم است، تبعیضها و فرصتهای اختصاص داده شده به اشخاص است که گاهی مشاهده میشود. بالاخره مردم مطّلع میشوند و دشمن هم که جنگ روانی با ما دارد، از این مسائل استفاده میکند. من البته نمیخواهم مثال بزنم و خودِ شما امثله فراوانش را میبینید. هرجا هستید، نگذارید این تبعیضها و فرصتهای اختصاصی که برای بعضیها پیش میآید، وجود پیدا کند؛ به نظر من درست نیست.»
فاصلهگذاری بین مردم و مسئولان:
در جامعه اسلامی فاصلهای بین مردم و مسئولان وجود ندارد؛ اما ممکن است این رویه دچار اختلال شده و به سمت تجملگرایی و رفاهزدگی برود. یکی از دلایل امیدسوزی و زائل شدن امید، رفتن به سمت تجملگرایی است؛ چنانکه رهبر معظم انقلاب در بیاناتشان میفرمایند: «موضوع دیگر، احساس تنعّم و زندگی مرفّه مسئولان است... بعضی از شما زندگیهای خیلی معمولی و خوبی دارید. روند کار نباید به سمت تنعّم روزافزون مسئولان و تظاهر به این معنا باشد؛ این غلط است.»
ضرورت فوری و قطعی جهاد امیدآفرینی
با توجه به اهمیت راهبردی امید و امیدآفرینی در منظومه فکری امام خامنهای(مدظلهالعالی) به ویژه بیاناتشان در سیوچهارمین سالگرد امام راحل که امید و ایمان را به مثابه موتور محرکه اجتماع تلقی کردند، تبیین مسئله امیدآفرینی و غلبه بر توطئه یأسپراکنیِ دشمن از اولویتهای اصلی در جهاد تبیین و یک الزام فوری است. در این راستا، مسئولیتهای مهم و اصلی بر دوش نخبگان جامعه در جهاد امیدآفرینی و تبیین قرار میگیرد که به نظر میرسد دو کار از همه مهمتر است:
بازنمایی واقعیتها:
امروز واقعیتهای عینی ایران اسلامی در درون خود پیام امید و امیدواری به همراه دارد؛ به شرط آنکه این واقعیتها به شکل صادقانه و هنرمندانه به مردم منتقل شود. مهمترین محور در بازنمایی واقعیت مرتبط با انقلاب اسلامی توجه به این حقیقت درخشان است: «کشور در حال پیشرفت است، انقلاب و مبانی انقلابی در حال پیشرفت است.»
پاسخگویی به شبهات و باز کردن گرههای ذهنی:
باید واقعیتها را درست و دقیق شناخت و بازنمایی کرد و اجازه تصویرسازی غلط و تحریف حقایق را به دشمن نداد. در این زمینه «یکی از کارهایی که در باب تبلیغات باید انجام داد، پاسخگویی به شبهات پرتاب شده در میان مردم است... دشمن به طور دائم دارد شبهه ایجاد میکند؛ شبهات متراکم پشت سر هم! باید این گرهها را باز کرد.»