فرهنگی >>  دین >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۴ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۳  ، 
کد خبر : ۳۵۰۶۵۹

پیاده‌روی اربعین و قدرت نرم گفتمان تشیع

در کنار هم قرار گرفتن ملت‌ها و قومیت‌های مختلف در زیر یک پرچم واحد، نماد همبستگی میان مسلمانان و تبلور قدرت نرم محور مقاومت در غرب آسیاست.

این روزها با نزدیک شدن به اربعین حسینی ۱۴۰۲، بار دیگر شیعیان و محبان اهل‌بیت(ع) از سراسر جهان راهی سرزمین عراق شدند. در کنار هم قرار گرفتن ملت‌ها و قومیت‌های مختلف در زیر یک پرچم واحد، نماد همبستگی میان مسلمانان و تبلور قدرت نرم محور مقاومت در غرب آسیاست.

در تعاریف کلاسیک قدرت برای فهم توان کشورها و بلوک‌های منطقه‌ای، بررسی دامنه «عمق راهبردی» و میزان دسترسی آنها به متغیرهای استراتژیک همچون دسترسی به اقیانوس‌ها و آب‌های آزاد، جمعیت جوان نیمه‌ماهر-ماهر، منابع طبیعی، تولید ناخالص داخلی، توان بسیج‌کنندگی، موقعیت جغرافیایی، قدرت کیفی-کمی تسلیحات و نیروهای قوای مسلح مورد بررسی قرار می‌گرفت.

با پایان جنگ سرد و تخریب دیوار برلین، دانشمندان حوزه روابط بین‌الملل به سایر مؤلفه‌های غیرملموس قدرت همچون توان اقناع یا قدرت معنایی توجه بیشتری کردند. بر همین اساس دیگر کشورها نمی‌توانند صرفاً روی تقویت قدرت مادی متمرکز شوند و نیازمندند با افزایش دامنه نفوذ معنوی و قدرت نرم خود در عرصه داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی به نوعی «قدرت هوشمند» دست پیدا کنند. با توجه به نکات فوق در این مطلب به بررسی مؤلفه‌های قدرت شیعیان از خلیج‌فارس تا حوزه شامات خواهیم پرداخت.

ژئوپلیتیک شیعه؛ قلب انرژی جهان

منابع هیدروکربن موتور محرکه صنایع، کارخانه‌ها، بخش حمل‌ونقل و واحدهای نظامی است. قدرت‌های فرامنطقه‌ای همواره برای حفظ و توسعه روند توسعه صنعتی-اقتصادی نگاه ویژه‌ای به منطقه نفت‌خیز خاورمیانه داشتند.

در گذشته دولت‌های غربی و امروز قدرت‌های نوظهور شرقی مانند چین، هند، ژاپن و کره‌جنوبی وابستگی راهبردی به منابع موجود در این منطقه دارند. بر اساس آمارهای منتشرشده از سوی گمرک چین، تنها در سال ۲۰۲۱ بیش از ۵۳ درصد از واردات نفت پکن از کشورهای حوزه خاورمیانه بوده است. تنها سهم کشورهای حوزه خلیج‌فارس در سال ۲۰۲۲ با رشد چشمگیر ۴۱ درصد بوده است.

به گزارش «هیندو بیزینس» کشورهای خاورمیانه قریب به ۶۹ درصد از نفت هند را تا آوریل ۲۰۲۲ تأمین می‌کردند.

اندیشکده امریکایی «شورای روابط خارجی» در مطلبی میزان وابستگی کره‌جنوبی به منابع نفتی خاورمیانه، بویژه حوزه خلیج‌فارس را حدود ۷۵ درصد اعلام کرد. پاییز سال گذشته خبرگزاری رویترز در خبری اعلام کرد که ژاپنی‌ها ۹۴.۵ درصد از واردات نفت خود را از مبدأ خاورمیانه انجام دادند.

شیعیان فراتر از منطقه

با وجود جمعیت کمتر شیعیان نسبت به اهل سنت، اما شیعیان عمدتاً در مناطق نفت-گازخیز ایران، عراق، عربستان سعودی، کویت، بحرین، جمهوری آذربایجان، لبنان، یمن و سوریه سکونت یا نفوذ قابل توجهی دارند. این موضوع سبب ارتقای جایگاه ژئواکونومی شیعیان در میان سایر بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای شده است.

به عبارت دیگر اگر قدرت‌های بزرگ جهانی قصد دارند تا دسترسی پایداری به منابع انرژی منطقه داشته باشند، چاره‌ای جز مذاکره و جلب‌نظر کانون‌های قدرت تشیع یعنی جمهوری اسلامی ایران و مراجع عظام تقلید در قم و نجف ندارند.

محور مقاومت؛ بزرگ‌ترین نیروی مبارزه با تروریسم

قرار گرفتن منطقه خاورمیانه در مرکز چهار راه ارتباطی میان سه قاره بزرگ آسیا، اروپا و آفریقا از یک سو و از سوی دیگر میزبانی از منابع سرشار نفت و گاز سبب شده است تا قدرت‌های فرامنطقه‌ای با مطالعه، شناسایی و فعال کردن گسل‌های تنش در غرب آسیا و شمال آفریقا، جلوی همکاری میان بازیگران منطقه‌ای را گرفته و با ایجاد جنگ‌های قومی-فرقه‌ای در میان آنها زمینه لازم برای غارت منابع خاورمیانه را فراهم آورند. ظهور گروه‌های تروریستی همچون القاعده، داعش، جبهه النصره و بوکوحرام، نشان‌دهنده تداوم سیاست «اختلاف بینداز، حکومت کن» دولت‌های غربی است.

نقش «محور مقاومت» در قدرت منطقه

در حالی که جامعه جهانی خود را آماده اشغال تمام کشورهای خاورمیانه توسط پدیده داعش می‌کرد، شیعیان و محبان اهل‌بیت(ع) در قالب گروه‌هایی همچون حزب‌الله لبنان، حسینیون آذربایجان، زینبیون پاکستان، فاطمیون افغانستان، حشدالشعبی عراق، انصارالله یمن و... تحت عنوان «محور مقاومت» مانند دژی محکم جلوی سقوط دولت‌های مرکزی در دمشق و بغداد را گرفتند. هسته مرکزی این حرکت ضدتروریستی، نیروی قدس سپاه پاسداران به فرماندهی شهید سپهبد قاسم سلیمانی بود.

امریکا و دولت‌های غربی قصد داشتند تا پس از اشغال تمام منطقه توسط پدیده داعش، بار دیگر به خاورمیانه لشکرکشی کنند و این‌بار نقشه منطقه را مطابق با طرح «خاورمیانه بزرگ» بازتعریف کنند. پس از شکست کامل داعش و سایر گروه‌های تروریستی در عراق و شام، دولت وقت امریکا تصمیم گرفت تا با قرار دادن نام سپاه پاسداران در لیست «FTO» و سپس ترور شهید سلیمانی در اطراف فرودگاه بغداد ضربه جدی به مسیر مبارزه با تروریسم در منطقه غرب آسیا وارد نماید. تحرکات مشکوک نیروهای امریکایی در شمال عراق، سوریه و انتقال پنهانی عناصر داعش در افغانستان نشان‌دهنده برنامه واشنگتن برای خیزش مجدد این پدیده مخرب در سراسر منطقه است.

پیاده‌روی اربعین و قدرت نرم گفتمان تشیع

از تهران تا بیروت-لاذقیه؛ کریدور جدید شرق به غرب

به گزارش مهر، در یک‌دهه گذشته دولت‌های خاورمیانه تمرکزشان را روی ایجاد کریدورهای ارتباطی «شرق به غرب» و «جنوب به شمال» در بخش‌های حمل‌ونقل ریلی-هوایی-دریایی-زمینی قرار دادند. در هر دو مسیر ارتباطی، مناطق شیعه‌نشین نقش محوری در اتصال قاره آسیا به بازارهای اروپایی و آسیایی دارند.

پس از پیروزی محور مقاومت بر تروریسم سلفی-تکفیری در عراق-شام و استقرار گروه‌های مقاومت در این مناطق، حال بسیاری از کارشناسان صحبت از خط کریدوری ۱۴۶۳ کیلومتری تهران-بیروت می‌کنند. این اتوبان منحصربه‌فرد که حاصل کار خود شهدای مدافع حرم است، امکان اتصال مستقیم مسیرهای ارتباطی تا دریای مدیترانه و بازارهای جنوب اروپا را فراهم خواهد کرد. همچنین پس از شکست معارضان سوری و تروریست‌ها در سوریه، دولت‌های ایران و عراق به عنوان متحدان رسمی دمشق این فرصت را دارند تا با استفاده از بندر لاذقیه به بازارهای اروپا متصل شوند.

«کریدور میانی» ارتقا دهنده‌ جایگاه ژئواستراتژیک شیعیان

این خط ترانزیتی می‌تواند جایگزین، رقیب یا مکمل سایر مسیرهای ارتباطی مانند «کریدور میانی» در دشت‌های اوراسیا یا راه ابریشم دریایی باشد. عملیاتی شدن این طرح ضمن توسعه زیرساخت‌ها در کشورهای ایران، عراق، سوریه و لبنان زمینه ارتقای جایگاه ژئواستراتژیک شیعیان در میان سایر جمعیت‌های مذهبی و قومی در منطقه را فراهم خواهد کرد. شاید بزرگ‌ترین مانع در مسیر اجرایی شدن این ابتکار، حضور غیرقانونی نیروهای امریکایی در نوار مرزی عراق-سوریه باشد.

تحلیلگران معتقدند واشنگتن با هماهنگی تل‌آویو قصد دارد با ایجاد مانع بر سر راه انتقال نیروهای مقاومت، ضمن قطع ارتباط مستقیم میان محور مقاومت، جلوی شکل‌گیری مسیرهای ترانزیتی رقیب در این منطقه را بگیرد. استراتژی مقام معظم رهبری مبنی بر اخراج نیروهای امریکایی از عراق-سوریه راه‌حل مناسبی برای کنترل کامل جاده ارتباطی یا به حاشیه راندن متجاوزان خارجی است.

راهپیمایی اربعین؛ فرصتی برای دیپلماسی عمومی

در تئوری‌های جدید علم سیاست و روابط بین‌الملل، «سازه‌انگاری- Constructivism» به پژوهشگران کمک می‌کند تا فراتر از مؤلفه‌های امنیتی یا اقتصادی، جایگاه کشورها را از نظر برساخت هویتی-اجتماعی تحلیل و بررسی کند. در قالب چهارچوب‌های این نظریه، گفتمان شیعه به عنوان یک واقعیت تاریخی-اجتماعی توانسته ضمن بازتولید خود در دوره‌های مختلف، امروز به عنوان منبع الهام و هویت‌بخش شیعیان جهان عمل نماید. در این گفتمان مرزهای جغرافیایی و تفاوت‌های انسانی اهمیت خود را از دست می‌دهد و هویت مشترکی بر مبنای پیروی از قرآن کریم و اهل‌بیت سلام‌الله‌علیها شکل می‌گیرد. دال‌های مرکزی این گفتمان ولایت‌مداری، شهادت‌طلبی، منجی‌گرایی، ظلم‌ستیزی، عدالت‌خواهی، توحیدمحوری و آزادگی بر پایه عقل و شریعت است.

اربعین، نماد جهان وطن انگاری شیعی

در چنین بستری راهپیمایی اربعین بدل به نماد جهان‌وطن‌انگاری شیعی با محوریت امام حسین(ع) می‌شود. به عبارت دیگر واقعه عاشورا و پیاده‌روی اربعین تبدیل به منابع الهام و قدرت نرم گفتمان تشیع در برابر ایدئولوژی‌های ناسیونالیستی، مارکسیستی و لیبرال می‌شود.
قدرت معنایی اربعین این امکان را برای شیعیان فراهم می‌کند تا بتوانند به عنوان یک کل واحد در برابر هژمونی قدرت‌های بزرگ و خطراتی مانند رژیم صهیونیستی یا تروریسم تکفیری مقاومت کنند و جلوی از بین رفتن نمادهای دینی-هویتی را بگیرند.

بهره سخن

ساختار متصلب نظم یک-چند قطبی شکسته شده و قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی سعی دارند تا در «دوران‌ گذار نظم بین‌المللی» به سمت ارتقای جایگاه سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود حرکت کنند. در چنین شرایطی شیعیان خاورمیانه به رهبری جمهوری اسلامی ایران این فرصت را دارند تا با استفاده از پتانسیل‌هایی همچون برخورداری از منابع سرشار نفت‌وگاز، توان دفاعی ناشی از محور مقاومت، ایجاد خطوط کریدوری تهران-بیروت و تهران-لاذقیه و قدرت نرم ناشی از پیاده‌روی اربعین موقعیت ژئوپلیتیکی، ژئواکونومی و ژئوکالچری تشیع را در نظم جدید ارتقا دهند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات