«ندا» رهرو زینب است؛ از اهالی سیده زینب و ساکن اطراف حرم حضرت زینب سلاماللهعلیها در حاشیه دمشق، ساکن سابق فوعه و کفریا. فروردین ۱۳۹۶ به همراه حدود ۸ هزار نفر در سومین سال محاصره فوعه و کفریا به امید آزادی از دست تکفیریها راهی محل تبادل در منطقه الراشدین در غرب حلب شده بودند که یک انفجار عظیم در محل تبادل و در میان بچهها همه چیز را بهم ریخت. دو دخترش هرچند جان سالم از آن واقعه به در بردند اما مفقود شدند و اسمشان رفت در فهرست ۴۰ کودک دیگری که در شلوغی آن فاجعه ربوده شدند و تا امروز هیچ خبری از آنها نیست.
شش سال بعد از آن واقعه به همراه «جنا» دختر دیگرش که حالا در کنار او تنها بازمانده خانواده ۵ نفرهشان محسوب میشود در ۲۸ تیرماه امسال ۱۸۰۰ کیلومتر دورتر از فوعه و کفریا در تهران مهمان برنامه حسینیه معلی بودند تا پیامآور ایستادگی مردم شیعه فوعه و کفریا باشند در دو سال محاصره و در نهایت هم دو آرزویی که بر زبان جنا دختر ۱۲ سالهاش جاری شد: «خواهرانم را ببینم و دور هم جمع شویم و دیگر هم اینکه سید القائد را!»
آرزویی که کمتر از یک ماه بعد در ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ برآورده شد. ندا شاقول همسر شهید فاضل شاقول و دخترش جنا در دفتر رهبری به همراه جمعی دیگری مهمان حضرت آیتالله خامنهای بودند و نماز را به امامت ایشان ادا کردند. بعد از نماز هم رهبر انقلاب اسلامی آرامش و سکینه را از درگاه الهی برای جنا و مادرش مسئلت داشتند: «ما با شما همدردیم. امیدواریم که انشاءالله خداوند دلهای شما را آرامش بدهد و محیط زندگی شما را انشاءالله امن کند.» چفیه رهبر انقلاب هدیه به قلب مجروح جنا میشود.
همسر شهید و دخترش سراپا گوش شدهاند. دعای رهبر انقلاب که تمام میشود ندا شاقول میگوید: «ما به شما افتخار میکنیم؛ ما زیر پرچم شما زندگی میکنیم و از ایستادن شما در کنار ملت رنج دیده سوریه قدردانیم.» حرف دل خیلی از مظلومان دنیا را هم جنا بعد از دیدار زد: «خدا را شاکرم که ما را کنار ایشان دور هم جمع کرد.»
همسر شهید یادش نرفته بود که پیامآور دیگر مظلومان و اهالی جبهه مقاومت هم هست و نامههای ساکنین سیده زینب دمشق را تقدیم رهبر انقلاب کرد. نامش «ندا» بود اما رسالتش زینبی؛ ندا شاقول عینیت مجسم یک مصرع آن شاعر ایرانیست که سروده بود: این درخت پر از زخم خم نخواهد شد!