عملیات «طوفانالاقصی» در برابر جنایات رژیم اشغالگر قدس سوای آنکه هیمنه پوشالی رژیم صهیونیستی را در هم شکست، آغازگر دوره جدیدی از قدرت نیروهای مقاومت حماس بود؛ اما سؤالی که ممکن است ذهن خیلی از مردم ما را مشغول کرده باشد، این است که آیا حماس نمیدانست که اگر عملیاتی را علیه رژیم صهیونیستی انجام دهد، صهیونیستها مناطق مسکونی را بمباران میکنند و هزاران زن و کودک را میکشند و اگر میدانست چرا باز هم چنین عملیاتی انجام داد؟ و اگر نمیدانست پس در تحریک صهیونیستها و حمله به غزه مقصر بوده است؛ یعنی آیا اگر چنین عملیاتی اتفاق نمیافتاد، صهیونیستها هم به زنان و کودکان حمله نمیکردند و اکنون همه کشتهشدگان زنده بودند و زندگی میکردند! این یک سؤال و شبهه است که اگر بخواهیم به آن پاسخ بدهیم، باید تاریخ منطقه غزه را مرور کنیم.
باید عنوان کرد از سال ۲۰۰۶ که صهیونیستها از این منطقه عقبنشینی و آن را به بزرگترین زندان دستهجمعی جهان تبدیل کردند، شش مرتبه بدون هیچ بهانهای به غزه حمله کرده و در تاریخهای گوناگون شاهد نبردهایی، مانند نبرد ۲۱ روزه بودهایم که ۲۱ روز صهیونیستها بدون هیچ بهانهای به غزه حمله و مناطق مسکونی آن را بمباران کردند و زنان و کودکان را به شهادت رساندند. جنگ ۵۱ روزه، جنگ ۸ روزه و جنگ ۳ روزه هم داشتیم و صهیونیستها در نوبتهای متفاوت به غزه حمله کردند و هر بار تلفات سنگینی از زنان و کودکان گرفتند که این نشان میدهد، عملیات فعلی که صهیونیستها در بمباران غزه و کشتن زنان و کودکان دارند انجام میدهند، اتفاقی نیست که در پاسخ به حمله حماس باشد. چون موارد متعددی که پیش از این روی داده، در پاسخ به حمله کسی نبوده و اصلاً حملهای علیه رژیم صهیونیستی اتفاق نیفتاده و این رژیم هر سال یک یا دو مرتبه عملیات نظامی برای سرکوب مردم غزه و تهاجم و تخریب آن داشته است.
نکته بعدی اینکه محاصره این منطقه از سوی رژیم صهیونیستی از ۲۰۰۶ تاکنون عملاً این منطقه را به محلی برای مرگ تدریجی مردم غزه تبدیل کرده بود؛ چرا که به واسطه محاصره کامل بیش از ۷۰ درصد مردم این منطقه سوء تغذیه داشته و امکان اشتغال و ارتباط تجاری آزاد با مردم دنیا را ندارند و نمیتوانند فعالیت اقتصادی انجام دهند که نتیجه چنین وضعیتی این است که مردم غزه سالهاست درگیر یک مرگ دستهجمعیاند و عملاً زندگیشان مطلوب و به سامان نیست و هر زمان که صهیونیستها اراده کردهاند، فردی را در غزه از طریق عواملشان و به وسیله پهپادها به شهادت رساندهاند و اینگونه نیست که بگوییم مردم این منطقه در یک زندگی آرام و مناسب و مطلوبی بودند و حالا حماس با این حرکت و عملیات موجبات انتقامجویی صهیونیستها را فراهم کرده است؛ چرا که در تمام روزها از سال ۲۰۰۶ تاکنون روزی نبوده که راکتها، جنگندهها و پهپادها و بالگردهای صهیونیستی کسی را در این منطقه به شهادت نرسانده باشد و حملهای نکنند و این به جز حملات سنگینی است که در قالب جنگهای ۲۱روزه، ۵۱ روزه و... علیه این مردم اتفاق افتاده است.
در واقع، رژیم صهیونیستی هر روز از طریق تحریم غذایی یا محاصره کامل یا حملات بالگردی و پهپادی و... مشغول قتل و کشتار مردم غزه و فلسطین بوده است.
اقدام حماس تحریککننده رژیم صهیونیستی نبود، چرا که رژیم صهیونیستی به بهانه برای کشتار مردم غزه و فلسطین نیازی ندارد و این را در سالهای گذشته ثابت کرده است. بلکه این حرکت به نوعی گرفتن انتقام هزاران هزار کودک و زن فلسطینی بود که در طول این سالها با توطئه رژیم صهیونیستی در غزه به شهادت رسیدهاند. همچنین، تلاشی بود برای ایجاد موازنه وحشت بین رژیم صهیونیستی و مردم مسلمان غزه، یعنی این حمله نظامی عملاً شروع دوره بازدارندگی جبهه مقاومت است و میتوان شنبه ۷ اکتبر سال ۲۰۲۳ را آغاز دوره بازدارندگی جبهه مقاومت ضد صهیونیستی دانست که نمایش قدرت رزمندگان حماس عملا از این به بعد باعث خواهد شد که رژیم صهیونیستی به شدت در حالت ترس قرار بگیرد و موازنه وحشت علیه آنها عمل کند. همین مطلب موجب خواهد شد که شرّ رژیم صهیونیستی کمتر دامنگیر مردم غزه شود و عملاً رژیم صهیونیستی مجبور شود در لاک دفاعی فرو رود.
غزه تنها مرکز و بخش سرزمین فلسطین است که با مبارزه مردم آزاد شده و رژیم صهیونیستی مجبور شده است از آن عقبنشینی کند؛ یعنی از کل منطقه فلسطین، رژیم صهیونیستی تنها از همین منطقه با تلاش و مقاومت و مبارزه مردم، عقبنشینی کرده و عملاً کنترل این منطقه در اختیار مردم فلسطین و گروههای مقاومت است و رژیم صهیونیستی درون این منطقه کنترلی ندارد. به عبارتی، غزه اولین منطقه آزاد شده از فلسطین اشغالی است که تحت سیطره رژیم صهیونیستی نیست.