تقویم تاریخی انقلاب اسلامی در نیمه دوم سال 1360 سرآغاز بحث جدید و مهمی شد که سالها مورد بحث و گفتوگو و مبنای اختلافات شد و آن، موضوع اختیارات دولت، به ویژه در حوزه دفاع مقدس بود. قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی مصوب سال 1358 در اصل 57 تصریح کرده است، کشور با سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه زیر نظر رهبری اداره میشود. اصل 110 قانون اساسی با صراحت اعلام داشته است، تعیین سیاستهای کلی نظام و نیز مسائل مربوط به جنگ، صلح و اداره نیروهای مسلح و فرماندهی کل قوا برعهده رهبری است. همچنین آورده است: «قوه مجریه زیر نظر رئیسجمهور به وظایف خود عمل میکند» و براساس «اصل 133 قانون اساسی مصوب سال 1358، نخستوزیر با هماهنگی رئیسجمهور وزرا را انتخاب میکند و به مجلس شورای اسلامی جهت تصویب معرفی میکند.» طبق قانون اساسی فرماندهی جنگ برعهده رهبر انقلاب است که فرمانده کل نیروهای مسلح هم هست. حتی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح وقت که عضوی از اعضای هیئت دولت و وزیران بود، در سلسله مراتب فرماندهی نیروهای مسلح قرار نداشت؛ بلکه فقط وظیفه پشتیبانی و تدارکاتی و تأمین تجهیزات و تسلیحات نیروهای مسلح را عهدهدار شده بود؛ به گونهای که وزارت دفاع در تعیین نوع سلاحها و اقلام تجهیزاتی مورد نیاز نیروهای مسلح نقشی نداشت و فقط تأمینکننده خواستههای نیروهای مسلح بود. بنابراین، دولتهایی که در دوران جنگ و دفاع مقدس بر سر کار بودند، کسی از آنها انتظار نداشت که جنگ را فرماندهی کنند یا راهبرد جنگ را تنظیم و تدوین کنند. به عبارتی، دولت جمهوری اسلامی ایران با کمک قوای دیگر همواره نقش مهم پشتیبانی از جبههها را در شرایط جنگی عهدهدار بود که میتوان مواردی، مانند تأمین بودجه و اعتبارات نیروهای مسلح و پرداخت هزینههای نیروهای رزمنده داوطلب مردمی، مانند بسیج را نام برد. افزون بر آن، اداره اقتصاد کشور و تأمین معیشت مردم به منظور حفظ آرامش در پشت جبههها را عهدهدار بود و امور دیگری مانند برقراری امنیت داخلی و مقابله با گروهکهای تروریستی و اقدامات دیپلماتیک و بهرهگیری از دستگاه سیاست خارجی به منظور جلوگیری از بروز جنگ و غیره از دیگر وظایف آن بود. به طور کلی، پشتیبانی دولت از جنگ در دوران دفاع مقدس تأمین بودجه ریالی و ارزی جنگ بود. همچنین باید وضع زندگی مردم را به گونهای سامان میداد که پشت جبهه محکم و استوار مقاومت کنند. گفتنی است، یک نکته اساسی در دفاع مقدس وجود داشت و آن، اینکه مبنای اصلی دفاع ایران در برابر ارتش متجاوز بعثی حاکم بر عراق اتخاذ راهبرد دفاع داوطلبانه بود؛ یعنی همین مردم کوچه و بازار و دانشآموزان، دانشگاهیان و طلاب حوزههای علمیه بودند که در هر عملیاتی با تبلیغات و اطلاعاتی که به آنها داده میشد، داوطلبانه به جبههها میرفتند. این در حالی است که راهبرد رژیم بعثی حاکم بر عراق «اجبار» بود و صدام با به کارگیری زور و دستور، آنها را به جبهههای جنگ اعزام میکرد؛ به همین دلیل در برابر راهبرد داوطلبانه و فرهنگ شهادت و مقاومت کم آورد. و پیروزیهای فاخری را در تاریخ ایران به یادگار گذاشت.