کسب رتبه دوم در میان دانشگاههای کشور در سال ۱۴۰۱ یک دستاورد ناشی از تلاش هفت ساله مسئولان و استادان دانشگاه جامع امامحسین(ع) است. در این میان، معاونت تربیت و آموزش نقش مهمی در طراحی نقشه راه دارد. «دکتر روحالله تولایی» معاون تربیت و آموزش دانشگاه جامع امام حسین(ع) در گفتوگویی با «صبح صادق» از کم و کیف طی کردن این مسیر گفت، در ادامه این گفتوگو را میخوانید.
چه شد که به رتبه دوم رسیدید و مسیری که برای این رشد طی شد، چگونه بود؟
زمانی که در دوران دفاع مقدس، مسئولان سپاه به دستور حضرت امام(ره) اقدام به تأسیس دانشگاه کردند، مشخص بود با توجه به مأموریت سپاه قرار است مسائل کشور را احصا کنند و سپس برای حل آنها با کمک سایر دانشگاهها اقدام کنند. آقای محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه تعریف میکنند که به دستور امام این کار انجام شد تا بتوانند مسائل انقلاب و کشور را احصا کنند و آن را به کمک جامعه دانشگاهی و شبکه دانا و توانای کشور و نخبگان سپاه و بیرون از سپاه برای حل کنند.
از ابتدا این دانشگاه با رویکرد دانشگاه اسلامی مبتنی بر دغدغه حضرت امام(ره) و حضرت آقا ادامه مسیر داد تا اینکه اواخر سال ۱۳۹۱ نقطه عطفی در جهش دانشگاه پیش میآید.
در این سال بود که دانشگاه افسری و جامع از یکدیگر تفکیک شد؟
خیر، فکر میکنم سال ۱۳۸۸ این اتفاق افتاد، ولی اواخر سال ۱۳۹۱ دو اتفاق میافتد، یکی اساسنامه دانشگاه به تصویب میرسد و ابلاغ میشود و طرح جامع یک مسیر پیشرفت جدید را جلوی پای عزیزان دانشگاه میگذارد که تا پیش از آن نبود و تکلیف عزیزان دقیقاً مشخص نشده بود؛ یعنی تا پیش از آن فکر کردن روی موضوعاتی مانند مرجعیت علمی و تمدنسازی نوین و... مسئله نبود.
پس از اساسنامه افقهای پیشرفت مشخص بود. اتفاق دوم این بود که یک جوان از استادان و جوانان علمی و پر شور و فعال دانشگاه، که همین آقای حسنی آهنگر خودمان است، به عنوان رئیس دانشگاه انتخاب شد. در آن زمان اعتماد به جوانان به این سادگی نبود که چنین مأموریت بزرگ و ویژهای را به یک فرد جوان واگذار کنند.
به هر جهت در این سطح از مدیریت و فرماندهی یک اتفاق مهم افتاد و به آقای حسنی آهنگر اعتماد شد تا این مأموریت ویژه را پی بگیرند. پس از گذشت ده سال داریم نتیجه آن را میبینیم. در این حدود ده سال تلاشهای بسیاری شد؛ برای نمونه سند راهبردی برای اقدامات دانشگاه مبتنی بر اساسنامه و مأموریتها تنظیم شد. این سند به عنوان سند تحول علمی و تعالی معنوی سال ۱۳۹۴ با دستور فرمانده اسبق سپاه ابلاغ میشود. یکی از فرازهای این سند این است که دانشگاه در حوزه رتبهبندی دانشگاهها شرکت کند و بحث مرجعیت علمی در حوزه ملی و بینالمللی پیگیری شود. بلافاصله از سال ۱۳۹۵ وارد رتبهبندی ISC شدیم. علت انتخاب این نظام رتبهبندی هم در قالب خود سند آمده است. در واقع نظامهای رتبهبندی دیگر دانشگاهها عمدتاً بر اساس تعداد مقاله و نیز بر اساس شیوه غربی و مبتنی بر نظام رفع نیاز غربیها و شرقیها، مانند isi یا شانگهای است و مسئلهای را از کشور و جهان اسلام حل نمیکند. به همین دلیل ما نظام رتبهبندی ISC را انتخاب کردیم که نزدیک به نظام مسائل کشور و جهان اسلام بود، البته منطبق نیست، اما نزدیکتر است و ما بر این اساس وارد این نظام رتبهبندی شدیم.
مقر ISC در کدام کشور است و سابقه ایجاد آن را بفرمایید.
ظاهراً وزرای علوم کشورهای اسلامی چنین نظامی را تصویب کردهاند و دبیرخانه آن نیز در تهران مستقر است.
رئیس این نظام رتبهبندی را وزیر علوم ایران تعیین میکند و بعضاً دیده شده است تحتالشعاع گرایش سیاسی دولت مربوط و وزیر مربوط هم بوده است. شاید در دولتی که بهواسطه اعتماد زیاد به غرب رویکردهای انقلابی و حرکت خوداتکایی در دانشگاهها خیلی مطلوب نبود، یا در دولت دیگر نحوه نگاه به شکل دیگر بود؛ اما در کل این نظام در حال اجراست. ما در آن فضای برجامی وارد این نظام رتبهبندی شدیم.
سال ۱۳۹۵ رتبه ۲۲، سال ۱۳۹۶ رتبه ۱۶ و تا سال ۱۴۰۰ رتبه ۸ در میان همه دانشگاهها و رتبه ۵ در میان دانشگاههای جامع و در نهایت سال ۱۴۰۱ رتبه ۲ را کسب کردیم؛ یعنی طی یک سال گذشته ارتقای شش رتبهای داشتیم.
یک نکته هم وجود دارد و آن، اینکه نظام ISC منطبق با همه ابعاد کار ما نبوده و نیست و بسیاری از پیشرفتها و دستاوردهای دانشگاه در حوزههای گوناگونی که در آن در کشور پیشقدم هستیم، در این نظام رتبهبندی وجود ندارد. از جمله در حوزههای تربیتی.
از نگاه شما که در بطن کار هستید، علت این جهش چیست؟
علت اصلی این مسیر رشد هفت ساله توجه به منویات رهبر معظم انقلاب است، ما دنبال یک مکتب و الگوی دانشگاهی جدید به نام دانشگاه تراز انقلاب اسلامی هستیم و این مطالبه حضرت آقا از ماست.
شاید کسی در کشور پس از طرح این مطالبه ایشان به دنبال تغییر الگوی دانشگاههای کشور نرفت، و شاید در نهایت مدیران عوض شدند، مدیران در الگوی دانشگاه کاری نکردند و روال قبل از انقلاب در دانشگاه ادامه پیدا کرد و در نهایت چند واحد درسی معارف و انقلاب اسلامی اضافه شد.
اما ما در همه ابعاد تغییر ایجاد کردیم.
آقای دکتر شاید فرصت تبیین همه ابعاد نباشد، از شما میخواهم شاخصترین این تغییر را بفرمایید.
شاخصترین را در آییننامه ارتقا میتوان دید. هفت مؤلفه برای دانشگاه تراز وجود دارد، که استاد و دانشجو و سایر موارد را شامل میشود. مهمترین مؤلفه «استاد» است و ما معتقدیم اگر مؤلفه استاد تغییر کند، کل دانشگاه تغییر خواهد کرد.
نقش استاد را نقش مربیگری و تربیتی تعریف کردید؟
بله، استاد مربی است. نظامات گوناگونی، مانند جذب، ارتقا، آییننامهها و... به مؤلفه استاد مرتبط است؛ اما آنچه استاد را در دانشگاه متفاوت میکند، همین آییننامه ارتقای استادان است. دست گذاشتیم روی این نقطه محوری که حضرت آقا شاید چهار تا پنج بار در دیدار با استادان دانشگاهها در ماه مبارک رمضان سالهای گوناگون بر آن تأکید کردند. البته پنج شش باری آییننامه ارتقا را دست کاری کردند، اما تغییری در آن صورت نگرفته بود. منطق همان بود و تحول در آن معنا نداشت. ما آییننامه مربوطه را در دانشگاه نوشتیم و با نگاه تحولی وارد شدیم، حتی این سند را به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی هم رساندیم و برای اجرا به سایر دانشگاهها ابلاغ شد.
یک نکته دیگر اینکه ما در هر یک از هفت مؤلفه یک تغییر و کار بزرگی را انجام دادیم. کار هدفمند دانشجویی به صورتی که دانشجو هدفمند و از همان لحظه جذب بر اساس مأموریتی که برایش تعریف میشود، جذب شده و در کنار استاد باید آن مسئله و مأموریت را حل کنند و ارائه راهکار داشته باشند.