انقلاب اسلامی، انقلابی کامل و همهجانبه در مؤلفههای هویتی است. نعمتی بیبدیل با اهداف و آرمانهای فرآیندی، رهین ملت ایران شد تا مسیر تمدنسازی اسلامی و الگو شدن برای جهان بشریت را بپیماید. انقلاب کبیر اسلامی ایران، انقلابی فراتر از یک انقلاب سیاسی در برابر نظام مستبد داخلی و نظام سلطه خارجی است، بلکه یک انقلاب اجتماعی است که 45 سال گذشته منشأ تغییر و تحولات بنیادین در سطوح و ابعاد گوناگون هویتی بوده است. پیامد این دگرگونیها به گونهای است که رهبر معظم انقلاب اسلامی از آن به «عصر جدید» در بیانیه گام دوم یاد کردند: «آن روز که جهان میان شرق و غرب مادی تقسیم شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمیبُرد، انقلاب اسلامی ایران، با قدرت و شکوه پا به میدان نهاد؛ چهارچوبها را شکست؛ کهنگی کلیشهها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود.»
ضرورت بازخوانی مؤلفههای هویتی انقلاب
هویت دینی و انقلابی این نعمت الهی، بیداری و خیزش ملتها، مخاطرات و چالشهای فراروی نظام ظالمانه و سلطهگر غرب، مهمترین علت خصومت و دشمنی آنان با این ولیده الهی و کانون تهاجم 45 سال گذشته نظام استکبار بر مبانی، اصول و ارزشها و ساختارهای هویت اسلامی ایرانی بوده است. «طبیعی بود که سردمداران گمراهی و ستم واکنش نشان دهند، اما این واکنش ناکام ماند. چپ و راست مدرنیته، از تظاهر به نشنیدن این صدای جدید و متفاوت، تا تلاش گسترده و گونهگون برای خفه کردن آن، هرچه کردند به اجل محتوم خود نزدیکتر شدند. اکنون... یکی از آن دو کانون دشمنی نابود شده و دیگری با مشکلاتی که خبر از نزدیکی احتضار میدهند، دستوپنجه نرم میکند! و انقلاب اسلامی با حفظ و پایبندی به شعارهای خود همچنان به پیش میرود.»
بازخوانی و ترسیم مؤلفههای هویتی انقلاب اسلامی از آن نظر ضرورتی قطعی و مستمر است که از یکسو رهبران انقلاب با ترسیم نقشه راه و آرمان تمدنی و رسیدن به ظهور، نیازمند پیشبرندگی و پیشروندگی انقلاب بر اساس فرمول حرکت عمومی با منطق فرآیندی آگاهی عمومی، تقویت اراده عمومی و تحول عمومی برای کارهای بزرگ است. از سوی دیگر، مراکز استکباری نیز برای مقابله با آن، همواره برای تحریف، تقلیل و تقطیع مؤلفههای هویتی انقلاب، همه تلاش خود را بهکار بستهاند و همچنان در این راه از همه ترفندها و ابزارهای جنگ شناختی و ادراکی استفاده میکنند؛ هرچند همواره ناکام ماندهاند و تلاشهایشان به نقض غرض و نتیجه معکوس انجامیده است، اما وظیفه همیشگی جبهه انقلاب رویارویی فکری و فرهنگی با این تلاشها برای حفظ اصالت و هویت انقلاب و پیشگیری از تحریف آن است و قطعاً یکی از میدانهای اصلی «جهاد کبیر» در آموزههای رهبری، «جهاد تبیین» به شمار میآید.
مؤلفههای هویتی انقلاب اسلامی در مکتب امام خمینی(ره)
در منظر امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی «شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلابها جداست؛ هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام»، بنابراین عناصر و مؤلفههای هویتی انقلاب اسلامی هم با سایر انقلابها و نظامها متفاوت و متمایز است.
ـ محوریترین، عمیقترین و اصلیترین مؤلفه هویتی انقلاب اسلامی، «اسلام» است که در شکلدهی ایدئولوژی انقلاب، ایجاد و تعمیق انگیزههای انقلابی، ترسیم مسیر و کیفیت مبارزات و تعیین چارچوبهای راهبردی نظام برآمده از انقلاب، نقش اساسی و بیبدیل داشته و دارد. اسلامی که در روزگار ما، امام خمینی(قدسسره)، برجستهترین روایتگر، احیاگر و مفسر آن بود؛ اسلام فطرت و عقلانیت، اسلام قرآن و اهل بیت(ع)، اسلام جهاد و اجتهاد، اسلام فقاهت و حکمت، اسلام آزاداندیشی و فکرورزی، اسلام جامع و اجتماعی، اسلام اقتدار و پیشرفت، اسلام مظلومان و پابرهنگان، اسلامی که علمای راستین آن تشنه خون سرمایهداران زالوصفت بودهاند و در این مسیر، خون پاک خود را هدیه کردهاند... یعنی «اسلام ناب محمدی(ص)». بر این اساس، مؤلفههای دیگری در هویت انقلاب اسلامی وجود دارد که ناشی از (آن) و مبتنی بر اسلام ناب محمدی(ص) است:
ـ مردمبنیانبودن انقلاب اسلامی بهمعنای ابتنای انقلاب در شکلگیری و استمرار و تکامل آن بر اراده و آگاهی و حضور مردم و اصالت رأی و نظر مردم در نظام برآمده از انقلاب و ساحت نظام سیاسی بر مردمسالاری دینی و بهرسمیت شناختن حق نظارت، مطالبه، نقد و اعتراض سازنده در کنار وظیفهشناسی و تعهد و مشارکت و حمایت از نظام و انقلاب.
ـ عقلانیت و حکمتمحوری در فرآیندها و اهداف و روشهای مدیریت انقلاب و جامعه.
ـ فطرتمداری و ریشهداری آرمانها و ارزشهای انقلاب در سرشت انسانها و توجه و اهتمام همزمان و هماهنگ به آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزت، عقلانیت و برادری بهعنوان آرمانهای جهانی و فرازمانی و فرامکانی و تمدنساز.
ـ ولایتمداری توحیدی که در امتداد امامت معصوم(ع)، در دوران غیبت، رهبری انقلاب را بر اساس اصل ولایت فقیه رقم میزند و وحدتبخش، پیشبرنده و انسجامدهنده رابطه منطقی و متعهدانه بین اقشار جامعه است و با هدایت مشفقانه، تسهیلگر و تضمینکننده ارزشها و حقوق اساسی جامعه و حافظ عزت و امنیت و عدالت و آزادی و تحقق احکام و اخلاق اسلامی در لایهها و سطوح گوناگون و تأمینکننده منافع و مصالح ملی است و در چارچوب نظام امت و امامت بر بستر مردمسالاری دینی استقرار و استحکام مییابد.
ـ استکبارستیزی و مقاومت و مبارزه با استبداد و استعمار، حمایت از مظلومان و مستضعفان و نفی هرگونه سلطهپذیری و سلطهگری و سازشناپذیری در برابر سیاست خشن و مستکبرانه نظام سلطه.
ـ استقلال و وابستگی نداشتن به شرق و غرب، بهویژه استقلال فرهنگی و پافشاری بر نفی تحجر و ارتجاع و نقد و نفی جاهلیت مدرن و مظاهر غربزدگی و غربگرایی در عین بهرهبرداری از دستاوردهای علمی و فناورانه دوران جدید و تأکید بر تعامل شرافتمندانه و رابطه عزتمندانه با جهان در همه عرصههای اقتصادی، علمی، فرهنگی، سیاسی و... .
ـ ایرانی بودن، یکی از مؤلفههای هویتی انقلاب اسلامی ایران است. خاستگاه تمدنی و جغرافیایی این تحول عظیم که ذوق و ابتکار و خلاقیت ایرانی را در خدمت انقلاب قرار داد و زبان فارسی را زبان انقلاب اسلامی ساخت؛ و سنتهای ریشهدار در ایران اسلامی معتقد به مکتب اهل بیت(ع) و آموزههای الهامبخش عاشورایی و پیشینه و نفوذ شبکه گسترده عالمان دینی و تجربه جنبشهای پیشین، همه حقایقی است که در شکلگیری و تداوم انقلاب نقش مهمی داشته است. امام خمینی(ره) بازگشت به اسلام نخستین را اولین گام و مهمترین هدف دولتها و ملتها برای دستیابی به همسویی و همبستگی جوامع اسلامی میدانند: «ما تا به اسلام برنگردیم، تا به اسلام رسولالله برنگردیم مشكلاتمان سرجای خودش هست نه می توانیم قضیه فلسطین را حلش كنیم و نه افغانستان را و نه سایر جاها را. ملتها باید برگردند به صدر اسلام، اگر حكومتها هم با ملتها برگشتند كه اشكالی نیست و اگر برنگشتند ملتها باید حساب خودشان را از حكومتها جدا كنند.»