یکی از بحثبرانگیزترین موارد آموزشی در حوزه تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش دانشآموزان ارائه محتوایی متناسب با نیاز روز جامعه در کنار حرکت در مسیر جهانی شدن و همراستا با آن وفادار به نظام و انقلاب است. محتوایی که سالهای سال کارشناسان بسیاری با عنوان کارشناسان تنظیم و تدوین محتوای کتب درسی با جمعآوری اطلاعات درست و قابل اتکا و محتوای درسی متناسب با هر پایه درسی وظیفه آن را بر عهده گرفتهاند.
وظیفهای خطیر
کارشناسان تنظیم محتوای درسی گاه یک محتوای ارائه شده را متناسب با سن و پایه تحصیلی ارائه میدهند و وظیفهای خطیر در راستای بیدارسازی و آگاهسازی همه دانشآموزان بر عهده دارند.
جهانی شدن یا آموزشهای جهانی
اما باید اذعان داشت، جهانیشدن و حرکت در راستای آموزشهای متناسب با آنچه همه دانشآموزان در دنیا دریافت میکنند، قطعاً از بحثبرانگیزترین و محبوبترین مسائل روز در حوزه تربیت و تعلم بهشمار میرود. امری که در تصمیمگیریها و فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انسانها نقش تعیینکنندهای داشته و مرزهای جغرافیایی را به حداقل ممکن کاهش میدهد، منافع مردم و کشورها را بیشاز پیش بههم تنیده کرده و افزون بر کالا و خدمات، افکار و دانش بشری را نیز آسانتر و بیحد و مرزتر از گذشته مبادله میکند.
چالشهای احتمالی آموزشی
عمدهترین چالشهای احتمالی که نظام آموزش و پرورش ما در آینده با آن روبهروست، نشان میدهد میتوان با راهکارهای اساسی بر چالشها فایق آمد و آنها را پشت سر گذاشت. کارشناسان حوزه آموزش و پرورش معتقدند، برای توسعه و حرکتهای بنیادین در این حوزه باید از آموزش و پرورش شروع کرد و برای ایجاد تحولات عظیم با ارتقای جایگاه سرزمینی و تغییر موازنات سیاسی و بینالمللی علم و دانش را به حد اعلا گسترش داد.
عصر جدید ارتباطات
رویکرد برآمده از عصر جدید ارتباطات و فناوریها در تعلیم و تربیت، از جمله دیدگاه حداکثری مبتنی بر خود یادگیری و چگونگی یادگیری یا به عبارتی فراشناخت، یادگیری فرآیندمدار و مستقل موجب حرکت تدریجی در باز تعریف مفاهیم اساسی تعلیم و تربیت شده است. باید اذعان داشت، محتوا و شیوه آموزش از معلم به منزله متکلم وحده در حال گسترش به معلم دانشآموزی و مشارکت دانشآموزان در ارائه مفاهیم درسی است. به واقع علم، تدریس، معلم، شاگرد، محتوای درسی و مدرسه در حال احراز تعاریف جدید هستند. لذا جهانی شدن موجب شده است تا در بسیاری از موارد مرزهای سنتی آموزش و فناوریها از بین رفته و دوباره تعریف شود.
تلاش برای تحول
اما آنچه اکنون باید به آن توجه داشت، این است که در آموزش و پرورش کشورمان در طول سالیان گذشته، تلاش موفقیتآمیزی برای شناسایی این چالشها و مقابله با آنها به عمل نیامده و اگر هم کاری صورت گرفته، جامع و کامل نبوده و نظام آموزشی کشور همچنان به روش سنتی و ارائه مطالب و محتوا به همان شیوههای منسوخ گذشته ارائه میشود؛ هر چند در این میان برخی معلمان جسور و خواستار ارائه شیوههای نوین آموزشی این چارچوبها را تغییر دادهاند.
جهانی شدن و ارائههای متفاوت
چالش جهانی شدن و ارائه محتوا به سبک و سیاقی متفاوت با آنچه در یک دهه گذشته ارائه میشد، سبب بروز رویکردهای متفاوتی شده است. باید تأکید داشت، مباحثی که هم در میان پژوهشگران و اندیشمندان آموزش و پرورش، هم در سطح دانشگاهها و مراکز پژوهشی در خصوص نحوه و محتوای درسی مطرح است، هم نظر کارشناسان آموزش و پرورش و هم معلمان، والدین و جامعه را به خود معطوف کرده است.
لزوم عدالت در توزیع منابع
یکی دیگر از چالشها در ارائه و تدریس و شیوهنامههای آموزشی از آموزش عملی تا آزمایشگاهی است؛ امری که اگر درست و به موقع و عادلانه توزیع شود، قطعاً نتایج متحیرانه عمیقی به دنبال خواهد داشت؛ اما شاهدیم همین منابع محدود هم به موقع توزیع نمیشود و نظام آموزشی را با مشکل روبهرو میکند و در نتیجه در میزان بهرهوری دچار افت میشویم. پس باید بودجه نظام آموزشی را با وظیفهای که در جامعه ایفا میکند، برآورد کرد و نقش بیبدیلی که هیچ دستگاهی حتی آموزش عالی نیز این کار را انجام نمیدهد، در توزیع منابع مد نظر داشت.
چالشهای فرهنگی
بر کسی پوشیده نیست که کشور ما شامل اقوام و مذاهب گوناگونی است، که همگی آنها در کنار هم ملت ایران را تشکیل میدهند. تمام احساسی که دانشآموزان نسبت به کشور پیدا میکنند، در دوران کودکی یا نوجوانی خود از آموزش و پرورش فرا میگیرند؛ بنابراین، آموزش و پرورش، نظامهای اجتماعی را شکل میدهد. بر همین اساس، اجتماعی کردن محصلین جزء یکی از آموزههای اصلی آموزش و پرورش است.
نقش اساسی در نظام سیاسی
از طرفی آموزشوپرورش در نظام سیاسی کشور نقش اساسی و تحولآفرین دارد و سبب ایجاد یگانگی سیاسی در جامعه شده و مشروعیت اقتدار نظام سیاسی را انتقال میدهد. به کودکان میآموزد که نماد سیاسی کشور خود را بپذیرند و نسبت به اقتدار سیاسی و حکومت وفادار باشند. آموزش و پرورش میتواند به تغییر در نظام سیاسی از طریق کارکرد تربیت اعضای جدید کمک کند، مانند گزینش و تربیت رهبران سیاسی که در کشورهای در حال توسعه اهمیت دارد.
وحدت قومی از طریق مدرسه
مدرسه عامل مهمی در وحدت قومی به شمار میآید و شاید مهمترین و آخرین کارکرد سیاسی آن تأثیرگذاری روی تصمیمگیریهای سیاسی است. آموزش و پرورش زیربنای هر نوع توسعه اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است و بدون توجه ویژه به نقش نظام آموزشی هیچ تحولی امکانپذیر نیست.
راز موفقیت آموزش و پرورش
بدیهی است مهمترین و اساسیترین کار پس از تدوین سند بنیادین، برنامهریزی مناسب در اجرای صحیح و درست اهداف و راهبردهای آن است تا محتوای درستی در اختیار دانشآموزان قرار گیرد. بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت و توسعه در جوامع پیشرفته نشان میدهد همه این کشورها از آموزش و پرورش توانمند و کارآمد برخوردار هستند. تبلور آموزش و پرورش در تربیت نیروهای انسانی متعهد، دانشمند، متخصص و ماهر است. در دنیای امروز که علم و فناوری با رشد و پیشرفت سریع در جهان، عامل مهم و اساسی در فرآیند رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع بشری به حساب میآید، نهادها و نظامهای آموزش و پرورش نقش مهم و قابل توجهی را ایفا میکنند.
ضرورتی انکارناپذیر
توجه روزافزون به نوع و گسترش آموزش و پرورش، ضرورتی انکارناپذیر است که ناشی از آهنگ سریع تغییر در عرصه فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و... جوامع است و نبود توجه کافی به آن در نهایت تنگناها و مشکلات عدیدهای را فراروی رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه ایجاد خواهد کرد. باید اذعان داشت، نقش آموزش و پرورش در توسعه پایدار تنها به مسائل زیست محیطی محدود نمیشود. این نقش شامل توسعه مهارتهای زندگی میان افراد جامعه نیز میشود که نقش مهمی در توسعه فردی دارد. نباید فراموش کنیم که توسعه در هر جامعهای از ذهن توسعهیافته آغاز میشود.