حجتالاسلام والمسلمین حسین طائب، مشاور عالی فرمانده کل سپاه در گفتوگو با صبح صادق
فرآیند انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم در ایران شروع شده و این در حالی است که با وجود شهادت رئیسجمهور، ایران از چنان ثبات و کارآمدی اجرایی برخوردار است که میتواند به جای تمهیدات اضطراری در روندی طبیعی، «انتخابات زودهنگام» را برگزار کند. انتخابات ریاستجمهوری در ایران طی فرآیندی نزدیک به شش ماه برگزار میشود و این در حالی است که رئیسجمهور وجود دارد، حالا این فرآیند با فقدان رئیسجمهور در زمانی کمتر از 50 روز طی میشود و این بیانکننده اقتدار مردم و نظام در ظرف «جمهوری اسلامی» است. از طرفی انتخابات در ایران مظهر قدرت ملی و عامل مهمی برای تقویت اقتدار بینالمللی نظام به شمار میآید؛ زیرا پایه اصلی قدرت نظام مردم هستند و با اعلام حمایت مردم از نظام در عرصههایی، مانند انتخابات است که این قدرت به تصویر کشیده میشود. به هر حال، در باب اهمیت انتخابات هشتم تیر ماه میتوان به گفتوگو با «حجتالاسلام و المسلمین حسین طائب» رئیس سابق سازمان اطلاعات سپاه و مشاور عالی فرمانده کل سپاه پاسداران نشستهایم که مشروح آن در ادامه آورده میشود.
به نظر شما مختصات این انتخابات که آن را از انتخابات پیشین متفاوت میکند، چیست؟
روال در انتخابات ایران به این صورت است که یک منتخب به مدت هشت سال سکان ریاستجمهوری را به دست میگیرد، اما شهادت شهید رئیسی موجب شد تا این دوره هشت ساله به سه سال و نیم تبدیل شود. پس اگر بخواهیم شرایط انتخابات را بسنجیم، باید با یک انتخاب دو دورهای بررسی کنیم. این مدت کوتاه را نمیتوان با انتخابات 1400 مقایسه کرد و باید آن را به انتخابات قبلتر برد. به نظرم این انتخابات با انتخابات سال 1392 قابل مقایسه است. این سال مقارن با سال ۲۰۱۳ میلادی است که ۱۳ سال از سند امنیت ملی ۲۵ ساله آمریکا میگذرد. در این سند ملی آمده است، تا اوایل قرن بیستویکم، آمریکا باید کدخدای دهکده جهانی شود و اگر بخواهد این اتفاق هم در داخل و هم در پیرامون آمریکا بیفتد، باید تغییراتی صورت بگیرد؛ از این رو باید شرایط امروز بینالمللی، داخلی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و حتی وضعیت امروز صهیونیستها را با آن روزها مقایسه کرد. وضعیت آمریکا در آن سالها اینگونه بود که حکومت در دست جمهوریخواهها بود. نقشه جمهوریخواهها بر این است که با لشکرکشی یک کشور را زمینگیر کنند، سپس با نهادینه کردن فرهنگ و سیاست خودشان یک دموکراسی راه بیندازند که از دل آن فردی انتخاب شود که غربگرای کامل باشد. جمهوریخواهها تأکید داشتند باید خاورمیانه را که قلب جهان است، تصرف کنیم تا آمریکا رهبر جهان شود و آن غیر از تصرف ایران اتفاق نخواهد افتاد. پس تصرف ایران را منوط به ناامن کردن و تغییر دولتهای کشورهای پیرامون ایران دانستند و با این حدس که ایران ضعیف شده و به تصرف درخواهد آمد، تصرف را از افغانستان و عراق آغاز کردند که با پایان آمدن دوره هشت ساله جمهوریخواهان تلاش آنها متوقف شد. رویه حکمرانی در آمریکا اینگونه است که با اقدامات پنتاگون به کشورها حمله کنند و بعد از آن کشور را در دست سازمان سیا بگذارند و پس از آن به وسیله شورای امنیت کار نیمه تمام خود را تکمیل کنند. در آن سالها دیدیم که آمریکاییها به عراق لشکرکشی کردند، اما پیشبردی در برنامه تاکتیکی خود نداشتند و در حالی که ۷ تریلیون دلار هزینه این تغییرات شده بود، به ناکامی انجامید. پس از جمهوریخواهان و با ورود دموکراتها (آن زمان اوباما بود) فشار حداکثری در زمینههای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ایجاد کردند؛ چرا که امید داشتند با قدرت هوشمند، یعنی ترکیبی از جنگ امنیتی، سیاسی، فرهنگی و معتبرسازی جنگ نظامی ایران را ضعیف کرده و پس از آن دولتسازی میکنند. در آن زمان سندی مطرح شد با نام «کدامین راه به سوی ایران»، که با ۹ مسیر مشخص شده تصویب شد. مبنی بر اینکه با قدرتی هوشمند، ایران باید تصرف شود. راهبرد آنها اغتشاشات، فشارهای اقتصادی، ایجاد ناامنی، بیرونزدگی گسلهای اجتماعی، افزایش تحریمها در آستانه انتخابات و ارتباطگیری و اثرگذاری بر جریان های داخلی ایران بود و میاندیشیدند که در این صورت ایران مجبور میشود با یک انتخاب سیاسی در پای میز مذاکره به آنها امتیاز دهد؛ ولی از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۴ روند آمریکا نزولی شد و در حال حاضر قبول کردهاند که سلطهگریشان از بین رفته و این در حالی است که چین و روسیه، دو ابر قدرت جهان اکنون در طرف ایران ایستادهاند و در بین کشورهای منطقه نیز ایران از بهترین وضعیت برخوردار است. آمریکا از حالت آمریکای اول به آمریکای نخست سقوط کرد؛ یعنی یک زمان راهبرد آمریکا این بود که برای نفوذ دیگر کشورها و به رخ کشیدن شرایط کشورداری خود ادعای کدخدایی میکرد و خود را اول معرفی میکرد؛ اما امروز شرایطی برایش پیش آمده که میگوید نخست باید به آمریکا رسیدگی شود و بعد به مسائل دیگر پرداخته شود. آمریکای امروز میگوید تا چند سال آینده ما با برخورد با عناصر قدرت شکست خواهیم خورد و حکمرانیهای جدید جای ما را خواهند گرفت.
وضعیت رژیم صهیونیستی در آن دوران چگونه بود؟
آن زمان رژیم صهیونیستی ابتدا آمد کنست را منحل کرد؛ چون آن قدرت نظامی را نداشت. اما به جای اینکه کنست از حالت دو قطبی خارج شود و تک قطبی شود؛ یک جریان سه قطبی ایجاد شد و از این جا آهنگ نابودی رژیم صهیونیستی نواخته شد. تا جایی که نتانیاهو میگوید پس از ایران و کشورهای پیرامون، آنچه موجب نابودی ما خواهد شد، شرایط داخلی رژیم صهیونیستی است.
قدرت جمهوری اسلامی و جایگاه بینالمللی ایران چه تفاوتهایی با آن روز دارد؟
همانطور که گفتم روند رژیم صهیونیستی و آمریکا یک روند کاهشی است؛ اما همین روند در انقلاب اسلامی رو به افزایش و سرعتگیری است. یکی دیگر از نکات متفاوت امروز ما با آن روزها این است که اگر کشورهایی، مانند چین و روسیه علیه ما قطعنامه صادر میکردند، اما امروز چین و روسیه بنابر منافع ملی خود در جبهه ما قرار دارند. در نتیجه امروز یک بلوک قدرتمند علیه آمریکا شکل گرفته است. جبهه مقاومت هم به این اندازه قدرت نگرفته بود و برخوردهای امنیتی داشت تا برخورد نظامی. در خصوص شرایط داخلی کشور هم باید بگوییم که در آن سالها نخستین تجربه تبدیل دوقطبی به چندقطبی شکل گرفت و از دل اصولگراها و اصلاحطلبان جریانانهای دیگر نیز متولد شدند. در وضعیت کنونی، مهمترین مشکل اوضاع نامساعد اقتصادی است. آن هم به دلیل دوگانگی است که از قبل دولت شهید رئیسی اتفاق افتاده بود؛ از این رو با اصلاح اقتصادی صورت گرفته قیمت کالاهای ضروری افزایش یافت.
با توجه به وضعیت داخلی و بینالمللی رئیس دولت چهاردهم چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
شهید رئیسی گفتمانی را دال بر خدمت و پیشرفت ارائه کرد. با شهادت شهید رئیسی گفتمان دال بر خدمت گسترش پیدا کرد. درباره پیشرفت هم در زمان حیات شهید رئیسی به سبب اینکه مردم درگیر گرانیها بودند، توجهی به موارد پیشرفت نداشتند، اما امروز که یک عواطفی هم شکل گرفته است، خدمات شهید رئیسی را میبینند که موجب پیشرفت کشور شده بود. شرایط بینالمللی و منطقهای کشور در آستانه انتخابات ریاستجمهوری بسیار حساس است. همانطور که میدانید در هر حادثهای دو طرف دچار خسران میشوند. یک طرف افرادی که حادثهزده هستند و طرف دیگر افرادی که مصیبتزده شدهاند. در حادثه اخیر و شهادت رئیسجمهور و هیئت همراه ایشان، که نمونه بارز این آیات قرآن«وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَکنْ لَا تَشْعُرُونَ؛ وَلَنَبْلُوَنَّکمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ؛ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» است، احوالات هر دو دسته را به صراحت بیان کرده و میفرماید، کسانی را که در راه خدا کشته شدهاند مرده نپندارید، آنها زندهاند و نزد خدا روزی میخورند و به کسانی که راه ایشان را ادامه میدهند، بشارت میدهد. بشارت قرآن هم از این قرار است که میگوید«أُولَئِک عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِک هُمُ الْمُهْتَدُونَ»؛ یعنی بر آنان درود، رحمت و هدایت است. در این حادثه رئیسجمهور مردمی و همراهان ایشان، که در راه خدمت به مردم به شهادت رسیدند؛ نزد خداوند متعال متنعم به نعمتهای الهی هستند. این مصیبت یک داغ خانوادگی نبود؛ بلکه یک ملت غرق در اندوه و ماتم شد. عمق فاجعه به اندازهای بود که حتی دوستداران انقلاب در خارج از مرزهای ایران نیز مصیبت زده شدند. بنابراین، اگر ملتی مصیبتزده شد، صبوری کند و بر آیه «انا لله و انا الیه راجعون» اهتمام بورزد که نتیجه آن، سه پاداش پروردگار به آنها خواهد بود: «درود»، «رحمت» و «هدایت». ملت ایران صبوری خود را در تشییع پیکر شهدای خدمت نشان دادند و آن را به حماسهای بزرگ تبدیل کردند و به طور یقین درود و رحمت الهی شامل حالشان خواهد شد و ادامه این حماسه، حضور حداکثری در انتخابات ریاستجمهوری خواهد بود. اگر امروز کسانی که وارد میدان انتخابات ریاستجمهوری شدهاند و نامزدهای انتخاباتی هستند، بخواهند عوض رقابت به تخریب طرف مقابل دست بزنند، نه تنها ناشکری است؛ بلکه موجب افسردگی و تضعیف روحیه جامعه خواهند شد. در انتخابات نباید دعوای قدرت راه بیفتد. شهید رئیسی در امور اقتصادی تأکید داشت که ابتدا روابط کشور را با همسایگان خود اصلاح کند. در مورد مذاکرات نیز حتی یک روز هم از سوی ایران وقفهای به وجود نیامد و همواره طرف مقابل در حال بازی بود. اهمیت این ارتباطات منطقهای و بین کشورهای همسایه سبب شد تا پس از طوفانالاقصی و پس از شهادت رئیسجمهور کشورمان، بیش از یکصد کشور پیام تسلیت ارسال کردند. بیش از ۶۳ هیئت برای ابراز همدردی به ایران سفر کردند و سازمان ملل یک دقیقه سکوت اختیار کرد. به طور قطع، این اقتدار و یکپارچگی ایران بود که تولید قدرت کرد. دولت شهید رئیسی با سیاستهای بهینه در هزینه واردات و تأمین مواد غذایی کشور از ۲۰ میلیارد دلار به ۱۱ و نیم میلیارد دلار روند کاهشی را پیش گرفته بود و مردم دولت خدمتگزار را لمس کردند. امیدواریم مشارکت در انتخابات از لحاظ فضای گفتمانی و آرایش رقابت یک مشارکت جهشی باشد که در این صورت قدرت درونی ایران افزایش مییابد و کشور همچنان موفق خواهد بود. زمانی حاکمیت دوگانه داشتیم که به دنبال بستن با کدخدا بود؛ اما بعد از آنها انسجام داخلی شکل گرفت و درآمدزایی زیاد شد. دولت انقلابی آمد، نفتی که میگفتند نمیتوانیم بفروشیم، امروز مانعی وجود ندارد. گفتند هواپیما و لوکوموتیو نمیتوانیم بخریم، ولی امروز میبینیم که اینها در حال خریداری و تولید است. نفتی را که میفروختند، همه به جنس وارداتی تبدیل کردند و پالایشگاه نساختند، ولی امروز پالایشگاه ایجاد میکنیم. کمبود زیرساخت نیروگاه برق داشتیم که قطعی برق کشور را فرا گرفت، اما دولت انقلابی آمد و سرمایه را به زیرساختها برد و امسال وضعیت را دیدید. بیش از ۸۰ درصد پولهای پروندههای بزرگ به بیتالمال برگشته است. در سیاست خارجی و داخلی حضور گسترده مردم پای صندوق رأی به این پیشرفت شتاب میدهد. امروز قدرتنمایی مقابل استکبار حضور مردم پای صندوق رأی است.
دشمن در هر دوره از انتخابات با یک برنامه ویژهای وارد میشود یک بار با دروغ تقلب و فتنهسازی، بار دیگر با تحریم صندوق رأی و موارد متعدد دیگر. حال بنا بر تحلیل شما برنامه دشمن در انتخابات هشتم تیر ماه چیست؟
هدف راهبردی ما این است که یک انسجام ملی شکل بگیرد تا شاهد مشارکت حداکثری باشیم و گام دوم پنج ساله انقلاب با شتاب بیشتری پیش برود. برنامه دشمن در هر انتخاباتی این است که ناامنی ذهنی ایجاد کند و پس از آن به ناامنی عینی دست بزند. به این صورت که تمام رسانهها را به صف میکشد که بگوید این انتخابات به چه کاری میآید؟ تا الان که در انتخابات شرکت کردهایم، چه چیزی دستگیرمان شده است؟ پس از اینکه این ناامنی ذهنی ایجاد شد، به فتنه دست بزند و ناامنی عینی را ایجاد کند. بنابراین باید مواظب بود که با دعواهای انتخاباتی و پاسخ ندادن به شبهات انتخاباتی زمینه را برای ناامنی عینی ایجاد نکنیم.