تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۹  ، 
کد خبر : ۳۷۳۶۳۴
کالبدشکافی خط هجمه به علامه جوادی آملی

پنجه بر چهره خورشیدوار عمار زمانه

پایگاه بصیرت / مهدی سعیدی/ جریان‌شناس سیاسی

تحقق چهل و ششمین بهار آزادی، بیش از پیش دشمنان انقلاب اسلامی ملت ایران را برآشفته کرده است. آنان که در بهمن ماه ۱۳۵۷ فکر نمی‌کردند این انقلاب بیش از چندماه دوام آورد، امروز قد کشیدن ۴۶ سالگی آن را به چشم می‌بینند! لذا هجمه تمام‎عیار علیه جمهوری اسلامی این روز‌ها در عرصه‌های گوناگون به اوج رسیده است. از رجزخوانی‌های توخالی متوهمانی، چون ترامپ و نتانیاهو گرفته تا ایادی وابسته به آنها در آن سوی مرز‌ها که در رسانه‌های خود به تخریب جمهوری اسلامی مشغولند و تا ایادی داخلی آنها که خط سیاه‌نمایی پیشه کرده و بر طبل ناامیدی می‌کوبند و به جاده صاف کن بیگانگان تبدیل شده‌اند. در این میان، هر صدایی که در میدان جهاد تبیین، بزرگی و عظمت و حقانیت جمهوری اسلامی را فریاد زند، مورد عتاب و هجمه و تخریب آنان قرار می‌گیرد تا در مارپیچ سکوت ایجاد شده خفه شود! حتی اگر این صدای برآمده از گلوی مرجع عالی‎قدر جهان تشیع و قرآن‎شناس و مفسر بزرگ کلام الهی، علامه جوادی آملی (حفظه‌الله) باشد!

چشم‌ها و خشم‎ها و رشک‌ها/ بر سرش ریزد چو آب از مشک‌ها 

داستان کینه‌ورزی‌ها از آنجایی آغاز شد که روز دوشنبه، ششم اسفند همایش بین‌المللی تفسیر «تسنیم»، که به رونمایی از اثر عظیم علمی و تفسیری حضرت آیت‌الله‌العظمی جوادی آملی و تمجید از نویسنده آن اختصاص داشت، با حضور بزرگانی از سراسر کشور و با گرایش‌های فکری و سیاسی گوناگون، همچون آیت‌الله اعرافی، آیت‌الله آملی لاریجانی، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر رهبر معظم انقلاب، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی، دکتر سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و محسن حاجی میرزایی رئیس دفتر ریاست‌جمهوری و جمع دیگری از مسئولان کشوری و لشکری و همچنین علما، فضلا، استادان، طلاب و دانش‎پژوهان در سالن همایش‌های مدرسه دارالشفاء در قم برگزار شد. این همایش باشکوه آنگاه تکمیل شد و به اوج رسید که رهبر حکیم انقلاب اسلامی نیز در دیدار با متولیان این همایش، تفسیر تسنیم را «از افتخارات شیعه» دانستند و حوزه‌های علمیه را «وامدار» آیت‌الله جوادی خواندند!

بدون شک چنین نکوداشتی از علامه زمانه، تمجید تنها ذره کوچکی از تلاش‌ها و مجاهدت‌های عالمانه ایشان است که البته همین‌قدر هم برای چشم‌های کم‌فروغ و مغز‌های کوچک زنگ زده، قابل تحمل نیست! و همینجاست که به قول مولانا: «چشم‌ها و خشم‌ها و رشک‌ها/ بر سرش ریزد چو آب از مشک‌ها» در این میان بود که بی‌مقدمه دو نفر از مدعیان تحصیلکرده حوزه علمیه که به مجموعه معلوم‌الحال مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم منسوبند (مجموعه‌ای غیرقانونی که هیچ اعتبار علمی، فرهنگی و سیاسی در حوزه‌های علمیه نداشته و جمعی فرصت‌طلب در آن جمع آمده‌اند) دست به قلم شده و معظم‌له را تخریب کردند.

یکی از این افراد به نام «عبدالرحیم سلیمانی اردستانی»، چهره معلوم‎الحالی است که مدت‌هاست سر در آخور دشمنان نظام اسلامی دارد و از آنها تأیید و تمجید می‌شنود. وی در نامه‌ای سرگشاده اقدامات مؤسسه اسرا متعلق به آیت‌الله جوادی را زیر سؤال برده و مدعی است انتشار چنین مجموعه وزین تفسیر قرآن استفاده شخصی از بیت‌المال به شمار می‎آید که «آزادگی و حریت را از عالم می‌گیرد»! گویا انتشار تفسیر تسنیم آورده‌ای مالی برای مرجع عالیقدر جهان اسلام دارد!
فرد معلوم‎الحال دیگر، «سیداصغر ناظم‌زاده قمی» نام دارد که وی نیز با انتشار نامه‌ای، چاپ تفسیر قرآن را غیرضروری تشخیص داده و این کار را مصداق اسراف دانسته و عوام فریبانه نوشته است: «در این اوضاع و احوال نابسامان اقتصادی و فشار‌های سختی که به مردم وارد می‌شود، و خودتان بار‌ها از آن گله‌مند بوده‌اید، بهتر نبود به جای چاپ آن، به نسخه نوری این کتاب، اکتفا می‌شد یا تلخیصی از آن را منتشر می‌کردید؟»

با چنین حرف‌های بی‌مبنایی که به خوبی عمق حسادت و کینه‌ورزی نویسندگان نامه را نشان می‌دهد، باید کار فرهنگی را به امان خدا رها کرد و هزینه‌های فرهنگی کشور اعم از کتاب و فیلم و هنر و... را صرف خوراک و شکم مردم کرد! جالب آن است که این مدعی خود در دانشگاه مفید مشغول به تدریس و مقاله‌نویسی و نشر کتاب و... است، که اگر قرار باشد توقفی در این مسیر وجود داشته باشد، اول از همه باید قلم را از دست کم‌سوادانی، چون سلیمانی اردستانی و ناظم‎زاده قمی گرفت که از صلاحیت اخلاقی لازم برای نوشتن برخوردار نیستند! 

چنین واکنشی به انتشار تفسیر ارزشمند تسنیم در حالی صورت می‌گیرد که رهبر حکیم انقلاب اسلامی آن را همسنگ «تفسیر المیزان» ارزیابی می‌کنند و به متولیان امر توصیه می‌کنند: «من شنیده‌ام، بعضی از طولانی بودن تفسیرــ هشتاد جلد بودن آن- گلایه‌مندند و می‌گفتند که این تفسیر را خوب است کوتاه کنیم، خلاصه کنیم. من به نظرم این کار نه ممکن است، نه جایز است. یعنی این کار، تفسیر را از آن هویت خودش می‌اندازد. کتاب تفسیرــ به خصوص با این تفصیل- کتابی نیست که انسان بخواهد از اول بنشیند تا آخر بخواند که انسان بگوید هشتاد جلد است، طولانی است نمی‌توانیم بخوانیم؛ کتاب مرجع است؛ انسان یک آیه‌ای را می‎خواهد بفهمد، یک سوره‌ای را می‌خواهد بفهمد، یک موضوعی را می‌خواهد بفهمد، مراجعه می‌کند؛ این ۸۰ جلد باشد، ۱۰۰ جلد باشد، ۱۸۰ جلد باشد، فرقی نمی‌کند؛ بنابراین کوتاه کردن تفسیر [جایز نیست].»

عمق کینه از کجاست؟
اما در بررسی ریشه‌های پنهانی عمیق ماجرا باید کاوش بیشتر داشت. آنجاست که معلوم می‌شود آنچه موجب شده تا اینگونه علامه زمانه ما مورد هجمه قرار گیرد، حمایت تمام قدی است که ایشان از انقلاب اسلامی و جایگاه رفیع و عظمای ولایت فقیه داشته‌اند. آیت‌الله جوادی آملی در این مراسم فرمودند:

«کار امام (رضوان‌الله تعالی علیه) آن بود که ایشان تنها شاهنشاهی را به جمهوری تبدیل نکرد که البته کار خوبی بود، اما این کار امام نبود. کار امام نظام امامت امت بود... همه ما باید بکوشیم که امام فعلی‌مان را جانشین امام عصر (عج) بدانیم. امام (رضوان‌الله تعالی علیه) و مقام معظم رهبری (حفظه‌الله)، این راه را دارند زنده می‌کنند که فرمایشات ائمه (ع) را به ما می‌رسانند. ما هم ان‌شاءالله تا آنجا که ممکن است اطاعت می‎کنیم... اگر گفتند این جای امام نشسته است نه برای اجتهاد است، نه برای مرجعیت است. چون مجتهد به جای امام نمی‌نشیند. مرجع به جای امام نمی‎نشیند. وارث به جای امام می‎نشیند.»

همین اظهارات ناب و الهی کافی بود که دیگ خشم دشمنان به جوش آید و هجمه‌ها به سوی ایشان سرازیر شود. در واکنش به این اظهارات بود که هتاکان به میدان آمدند و عبدالرحیم سلیمانی که از این تعابیر حقیقت‌زا و بصیرت‌افزا در تمجید از انقلاب اسلامی و مقام عظمای ولایت به خشم آمده است، اینگونه عصبانیت خود را آشکار کرده و اعلام می‌کند: «در خبر‌ها دیدم که مورد تمجید حاکمان قرار گرفته‌اید و شما نیز از آنان تجلیل کرده‌اید! به گمان بنده هردو جهت بسیار ترسناک است و ممکن است به نام زیبای (عبدالله) خدشه وارد کند! هم باید بیندیشید که چه کرده‌اید که مورد تمجید حاکمان قرار گرفته‌اید و هم ببینید چرا به‌جای نقد حاکمان مداحی کرده‌اید؟»

این تعابیر به خوبی حکایت از آن دارد که تمجید امام خامنه‌ای از آیت‎الله جوادی آملی، علامه بیش از پیش به خار چشم اعضای مجمع محققین و مدرسین بدل کرده است! عقده‌گشایی این هتاک آنگاه آشکار می‌شود که وی ناشیانه در ادامه این نامه، ماجرای فتنه منتظری در ۱۳ رجب سال ۱۳۷۶ را یادآور می‌شود که در آن ماجرا، آن بازیچه دست منافقین، رسماً به رهبری توهین کرد. در آنجا بود که این عمار زمانه– علامه جوادی آملی (حفظه‌الله) – شجاعانه به میدان آمد و طی سخنانی، حقیقتِ پستِ منتظری را که اسیر شهوت عملی و کبر و حسد و غرور جاه‌طلبانه شده بود، رونمایی و یادآوری کرد و جواب دندان‎شکنی به یاوه‌گویی‌های او علیه رهبر معظم انقلاب ارائه داد. این کینه شتری امروز سر باز زده و شاگرد منتظری همان شگرد توهین و هتاکی را برای گرفتن انتقام از علامه جوادی به کار گرفته است.

هتاک کم سواد دیگر «سیداصغر ناظم زاده قمی» نیز که به مثابه یار کمکی به میدان آمده تا هم پالگی‌اش تنها نماند، در ادامه نامه از علت اصلی نامه‎نگاری‌اش رونمایی می‌کند و از آنجا که معلوم است تعابیر کم‌نظیر علامه جوادی در شأن رهبر حکیم انقلاب اسلامی، وی را به خشم آورده، می‌نویسد: «اولاً: آیا شما که ۸۰ جلد کتاب تفسیر گفته و نوشته‌اید و عمری با فقه و قرآن و روایات سر و کار دارید؛ آیا باید نظرات ائمه را به حضرت رهبری برسانید یا ایشان به شما برسانند؟!... ثانیاً: حضرت عالی در این سخنان، مطالبی درباره نظام (امت و امامت) فرموده‌اید، چه خوب بود اشاره‌ای به حقوق امت و مردم هم می‌داشتند، تا برداشت نشود در نظر شما وظیفه مردم فقط فرمان بردن است....»

این تعابیر کودکانه و سخیف، به خوبی کم بضاعتی نویسنده را آشکار می‌کرد و حکایت از آن دارد که آنچه موجب شده تا این افراد اینگونه ناشیانه دست به قلم ببرند، نه نقدی عالمانه، بلکه عقده‌گشایی جاهلانه و سفارشی از جانب بیگانه است که از یک سو برای دیده شدن نویسندگان و از دیگر سو تنگ کردن فضا برای عمار‌های زمانه ما طراحی شده است. تا در عصری که امام جامعه برای ایستادگی در برابر زیاده‌خواهان عالم، بیش از هر زمانه دیگر نیازمند نصرت و یاری علما و بزرگان حوزه‌های علمیه است، به واسطه میدان یافتن اوباش اجیرشده، این بزرگان از ترس هتاکان و اتهام زنان، جرئت و جسارت ورود به میدان دفاع از ولایت را پیدا نکنند و ولی الهی در این معرکه بی‌یاور بماند!

ملت ایران زمین بیش از نیم قرن است که آیت‌الله جوادی آملی را به خوبی می‌شناسند و به خوبی می‌دانند که علامه زمانه ما که عمری در سلوک عارفانه و مراقبت زاهدانه و عالمانه به سر برده است، بری از چنین اتهاماتی است که بدخواهان بخواهند او را به مدیحه‌سرایی سلطان متهم کنند! چنین سیاهه‌نویسی‌هایی بیش از آنکه از اعتبارشان بکاهد، بر محبوبیت ایشان بر قلب‌ها خواهد افزود و حکایت از آن دارد که در طرف درست تاریخ ایستاده است! همانجا که عمار‌ها و مالک‌ها در صف دفاع از امیرالمؤمنین (ع) ایستاده بودند؛ لذا در واکنش به این قلم به دستان مزدوری که در زمین بیگانگان نقش‌آفرین شده‌اند، باید گفت: «ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست / عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری»

نظرات بینندگان
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات