به گزارش «بصیرت» آنچه طی روزهای گذشته تحت عنوان از هم پاشیدن و انحلال اپوزیسیون خارجنشین عنوان شده است از چند جهت جای نقد و بررسی دارد به این خاطر که واقعیت این است که حکومت ایران اپوزیسیونی ندارد که عدهای خود را رهبر اپوزیسیون بنامند!
آنچه در مورد جمع شدن افرادی، چون رضا پهلوي، مصی علینژاد، حامد اسماعیلیون یا نازنین بنیادی به عنوان اپوزیسیون در رسانهها مطرح شد بیشتر با طراحی رژیم صهیونیستی، انگلیس، آمریکا و با حمایتهای مالی سعودیها شکل گرفت و رسانههای فارسیزبان معاند و غربی به این جمع رنگ سیاسی میدهند و از آن به نفع خود بهرهبرداری میکنند در حالی که این افراد بیشتر دلقکهای سیاسی هستند شبیه پسماندهای رژیم پهلوی به ویژه پسر محمدرضا پهلوی که درک درستی از مسائل پیرامون خود ندارد چه برسد به مسائل سیاسی. افرادی مثل نازنین بنیادی نیز که حتی قدرت تکلم و نوشتن درست فارسی را هم ندارند یا فردی مثل آقای اسماعیلیون که مدعی است، چون خانوادهاش را در سقوط هواپیما از دست داده میتواند رهبر و فعال سیاسی و یا یک مجموعه سیاسی باشد به لحاظ سیاسی محلی از اعراب ندارند، به این دلیل که کمترین کنشگری در عرصه سیاسی نداشته و ندارند، ضمن اینکه قدرت تحلیل نیز ندارند لذا این افراد نمیتوانند در جایگاه رهبری یک حرکت اجتماعی هم باشند چه برسد به فعالیتهای سیاسی، پس ائتلاف آنها از پایه مضحک و خندهدار است.
افرادی که در کارنامه و در زندگی خود فعالیت سیاسی از هر نوعی رسمی و غیر رسمی، داخلی و خارجی نداشتهاند و برنامه؛ هدف، ایدئولوژی و استراتژی مشخصی ندارند حتی در قالب ائتلاف و اپوزیسیون نمیتوان از آنها یاد کرد چرا که فاقد چنین درک و صلاحیتی هستند، ضمن اینکه اکثر این افراد فاقد سواد سیاسی هستند و هیچکدام استراتژیست و تئوریسین نیستند تا بتوانند حرکتی را مدیریت و برنامهریزی کنند چه برسد به اینکه در نقش اپوزیسیون ظاهر شوند.
شخصی که خود را مصی علینژاد مینامد یکی از خبرنگاران درجه سه بود که با کمک اصلاحطلبان کار میکرد و شاغل شده بود. وی کمترین صلاحیتی برای قرار گرفتن در جایگاه یک فعال سیاسی هم ندارد چه برسد به رهبری اپوزیسیون.
مساله حائز اهمیت این است که خانم علینژاد مجری برنامههای سازمان اطلاعاتی رژیم صهیونیستی است مثل مبارزه با حجاب اسلامی، در حالی که مردم ایران چهارده قرن است که فرهنگ اسلامی را پذیرفته و با ایمان کامل اجرا میکنند، حجاب نیز بخشی از فرهنگ اسلامی است. مساله مهم این است که این افراد مشکلات مردم را فریاد نمیزنند بلکه خواستههای دشمن را اجرا میکنند و بازتاب میدهند. افرادی که جز آسیب رساندن به مردم برنامهای ندارند، شبیه به فعالیتهایی که در شش ماه گذشته آسیب زیادی به مردم وارد کرد و کمترین خیر و برکتی برای مردم به دنبال نداشت. افرادی که خود را حامی مردم مینامند هرگز مشکلات واقعی مردم را مطرح نمیکنند بلکه در هر مسالهای که در ایران رخ میدهد به نفع مسائل مورد نظر خود سوار بر موج مسائل میشوند و از آبِ گلآلود به نفع خود ماهی میگیرند.
قطع به یقین این افراد به معنای واقعی کلمه صلاحیت ایرانی بودن هم ندارند چه برسد به اینکه به نام مردم ایران صحبت کنند. گروههایی مثل منافقین خلق که هجده هزار ایرانی را به صورت مستقیم کشتهاند و دست آنها به خون مردم آغشته است حتی نباید ایرانی خوانده شوند.
حکومت ایران اپوزیسیونی ندارد بلکه ائتلاف تشکیل شده از سوی افرادی مثل حامد اسماعیلیون یا خانم علینژاد یا رضا پهلوی و نازنین بنیادی ائتلافی برای برخورداری مادی بیشتر آنها بوده است چرا که در هیچکدام از صحبتهای این افراد از مشکلات مردم و آثار تحریمها و فشاری که به بیماران ایرانی و سفرههای خانوارها وارد شده خبری نیست در حالی که افرادی که از آنها به عنوان اپوزیسیون یاد میشود چه بسا پسماندهای رژیم پهلوی، بهاییها، مصی علینژاد و سایرین و منافقین خشنود از تحریم ایران هستند و تلاش میکنند تحریمهای که به مردم آسیب میرساند را افزایش دهند.
افرادی که حتی صلاحیت انسانی برای سخن گفتن از یک ملت به ویژه ملت ایران را ندارند. اشخاصی که به عنوان اپوزیسیون خود را در رسانهها معرفی میکنند اصلا اپوزیسیون نبودند که در آنها تغیبری ایجاد شود بلکه آنها مشتی دلقک رسانهای هستند که بیشتر برای مطرح کردن خود آمدهاند نه چیز دیگری!