تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۴:۳۸  ، 
کد خبر : ۳۷۶۱۴۵
بصیرت رفتارهای ترامپ در سفر به منطقه را بررسی می‌کند

از تحقیرسازی استقلال تا ناجی سازی از آمریکا!

غربی‌ها برانند تا با تقسیم تروریسم به خوب و بد ملت‌های منطقه را راضی کنند تا در برابر جنایات تروریست‌ها سکوت کرده و حتی با آنها برای سرنگونی نظام‌های حاکم بر کشورشان به امید لغو تحریم‌ها و رسیدن به منافع اقتصادی و رفاه همراهی کنند.
پایگاه بصیرت / قاسم غفوری
ترامپ رئیس جمهور آمریکا در سفری دوره‌ای راهی غرب آسیا با محوریت عربستان، امارات و قطر شده است. نگاهی به سخنرانی‌ها و اظهارات رسانه‌ای ترامپ در این سفر نشان می‌دهد که او پیش از هر چیز سعی دارد تا در کنار کسب منافع اقتصادی، خود را ناجی صلح و پیشرفت کشورها معرفی نماید. او با تحقیرسازی استقلال و متهم‌سازی برخی کشورهای منطقه و الگوسازی از برخی دیگر سعی دارد تا روابط با آمریکا را زمینه ساز پیشرفت معرفی نماید تا در نهایت ملت ها را به پذیرش سلطه‌گری آمریکا و حتی حذف بازیگرانی همچون چین متفاعد سازد.
 
 از تحقیر سازی استقلال تا ناجی سازی از آمریکا
 
ترامپ در همین راستا بدون اشاره به تفاوت‌های جمعیتی، جغرافیایی و... از پیشرفت در کشورهایی همچون عربستان، قطر و امارات سخن گفته و مدعی شده است که برخی دیگر از کشورها جز ویرانی و نابودی دستاوردی نداشته‌اند. ترامپ مدعی شده که خواست او رفاه و پیشرفت برای ملت‌های منطقه است. او مدعی رویکرد صلح خواهانه و مذاکره با کشورهای منطقه و بیزاری او از واژه دشمن دائمی شده است. 
این ژست‌های به ظاهر صلح جویانه و بشردوستانه از سوی ترامپ در حالی مطرح شده که تحلیل ریشه‌ای گفتارهای او هستی شناسی مفهوم صلح و بشریت از منظر ترامپ و در کلان آمریکا را آشکار می‌سازد.
نخست آنکه وی در حالی ادعای آمادگی برای مذاکره را سر می‌دهد و سعی دارد تا توپ را در زمین کشورهای منطقه اندازد که از یک سو او با برجسته سازی لزوم سرمایه‌گذاری کشورها در آمریکا و سرازیر شدن ثروت به این کشور نشان می‌دهد که مفهوم صلح از منظر او یعنی تسلیم شدن کامل کورها و تن دادن به غارت ثروت‌های آنها به نفع اقتصاد آمریکا چنانکه او هدف اصلی سفر به منطقه را سرمایه گذاری کشورها در این کشور عنوان می‌کند. از سوی دیگر ترامپ رسما عنوان می کند که پذیرنده هیچ پیشرفت و دستاورد واقعی کشورها نمی‌باشد و مدل توسعه‌ای او برای سایرین شامل مجموعه‌ای از برج‌ها و مراکز خرید است که در نهایت ثروت را راهی آمریکا و جیب سرمایه داران می‌کند چنانکه او بار دیگر نابودی تمام زیرساخت‌های هسته‌ای ایران را خواست مذاکراتی‌اش عنوان کرده است. به عبارتی دقیق‌تر ترامپ تسلیم شدن کامل و حذف ظرفیت‌های بومی کشورها و تبدیل آنها به مستعمره‌ای وابسته به آمریکا را برابر با صلح و پیشرفت کشور عنوان می کند. نکته بسیار مهم آنکه ترامپ در حالی مدعی صلح و پیشرفت می شود که رسما سعی دارد تا کشورهای منطقه را گرفتار دو قطبی حامی و مخالف روابط با آمریکا می سازد که نتیجه آن از یک سو درگیری و اغتشاش در داخل کشورها و در کلان تنش و اختلاف میان کشورهای منطقه است. به عبارتی دقیق‌تر صلح و پیشرفت ادعایی ترامپ هدفی جز بحران‌سازی در داخل کشورها و تنش آفرینی در روابط کشورهای منطقه ندارد. جالب آنکه ترامپ در حالی کشورهایی همچون عربستان، قطر و امارات را که در سالهای اخیر به تسلیم آمریکا شدن روی آورده‌اند نماد پیشرفت و رفاه معرفی می کند که او هیچ اشاره‌ای به سرنوشت مصر، اردن، لیبی و... که برای صلح و رفاه تسلیم زیاده خواهی آمریکا شده بودند امروز در وضعیت بحرانی به سر می‌برند نکرده است. مسیری که سرنوشت تمامی کشورهایی است که در توهم برخوردار شدن از رفاه در سایه دل بستن به وعده‌های آمریکا هستند.
ترامپ در لوای واژه صلح و رفاه برای سوریه و دیدار با جولانی رسما در حال کلید زدن فاز جدید ناامنی و جنگ در منطقه با محوریت تروریسم آمریکایی به عنوان ناجی ملتهاست. این طراحی علیه تمامی کشورهای منطقه از عراق، لبنان، ایران، ترکیه و حتی کشورهای و ... را در بر می‌گیرد
دوم آنکه ترامپ در سخنان خویش مدعی دستاورد کشورها از سازش با رژیم صهیونیستی و توافق آبراهام شده است. ترامپ در حالی مدعی ناجی صلح بودن برای غزه شده و نسخه سازش را برای صلح و پیشرفت تحویز می مند که او هیچ اشاره‌ای به میلیاردها دلار کمک تسلیحاتی آمریکا به صهیونیست‌ها برای کشتار بیشتر ، سکوت در برابر اشغال فلسطین و لبنان و سوریه و جنایات این رژیم در منطقه نمی‌کنند. او در سخنانی فریبنده مقاومت را زمینه ساز بدبختی ملت‌های منطقه معرفی می‌کند. سخنان ترامپ نشان می دهد که او در لوای واژه صلح به دنبال ایجاد تقابل میان دولتها و ملت‌های منطقه با مقاومت است تا در سایش‌ آنها با یکدیگر ، اشغالگری رژیم صهیونیستی تثبیت گردد.
او با جا به جا کردن جای ظالم و مظلوم به دنبال تطهیر و در نهایت تبرئه رژیم صهیونیستی از جنایاتش است. جان کلام آنکه ترامپ می خواهد منطقه را درگیر جنگ میان کشورها در دو قطبی سازش و مقاومت نماید تا تامین کننده منافع آمریکا و صهیونیست‌ها باشد. سوم آنکه نکته مهم دیگر در مواضع ترامپ اعلام دیدار با جولانی سرکرده تحریرالشام و برداشتن تحریم‌های سوریه است. هر چند که در ظاهر این اقامات برای کمک به مردم سوریه است اما در باطن طرح دیگری برای تطهیر و میدان دادن به تروریسم است در حالی که ملت‌های منطقه را نیز با تصور رسیدن به رفاه و رفع تحریم‌ها راضی به قدرت رسیدن تروریست‌ها و جنایتهای آنها می‌کنند. تحریرالشام و جولانی گروهی تروریستی هستند که به سوریه مسلط شده‌ امروز در برابر اشغال این کشور توسط رژیم صهیونیستی، آمریکا و ترکیه سکوت کرده‌اند. غربی‌ها برانند تا با تقسیم تروریسم به خوب و بد ملت‌های منطقه را راضی کنند تا در برابر جنایات تروریست‌ها سکوت کرده و حتی با آنها برای سرنگونی نظام‌های حاکم بر کشورشان به امید لغو تحریم‌ها و رسیدن به منافع اقتصادی و رفاه همراهی کنند. غربی‌ها نمی گویند که این تروریست‌ها دستشان به خون هزاران نفر آغشته است و در نهایت تسلیم‌سازی کشورشان به غرب و و صهیونیست‌ها را اجرا و نابودی و فقر گسترده همچون لابی در انتظار آنهاست. ترامپ در لوای واژه صلح و رفاه برای سوریه و دیدار با جولانی رسما در حال کلید زدن فاز جدید ناامنی و جنگ در منطقه با محوریت تروریسم آمریکایی به عنوان ناجی ملتهاست. این طراحی علیه تمامی کشورهای منطقه از عراق، لبنان، ایران، ترکیه و حتی کشورهای و ... را در بر می‌گیرد. 
چهارم آنکه ترامپ در حالی مدعی صلح جویی در منطقه شده و ادعا دارد که متحدان غرب آمریکا با صلح طلبی و دخالت نکردن در منطقه توانسته‌اند به آبادسازی بیابان‌ها بپردازند که اولا او نمی گوید اگر این کشورها و شخص ترامپ واقعا صلح طلب هستند چگونه است که قرارداد 142 میلیارد دلاری تسلیحات با عربستان امضا و به دنبال تکرار آن در قطر و امارات است؟ این رقابت تسلیحاتی قطعا تهدیدی برای امنیت منطقه و زمینه‌ساز نزاع‌های جدید در میان کشورها خواهد بود در حالی که منافع اقتصادی را نیز در خریدهای تسلیحاتی خرج کرده و عملا رفاه عمومی به حاشیه رانده می‌شود.
نکته پایانی آنکه ترامپ در حالی ادعا دارد که خواستار صلح و دوستی در منطقه است و دست همگان حتی ایران را به دسوتی می فشارد که سخنان وی مبنی بر دخالت ایران در منطقه و نیز ادعاهایش درباره خلیج فارس و اجازه ندادن به ایران که ( خ- ل-ی-ج ) را به نام خود ثبت کند رسما ایجاد تنش در منطقه و اختلاف افکنی با نام عرب و عجم است. به عبارتی دیگر می‌توان گفت که سخنان تراپ در عربستان نشان می دهد که او نه به دنبال صلح و تعامل و رفاه ملت‌های منطقه بلکه او در حال طراحی و اختلاف افکنی، اغتشاش‌ها و ناامنی و جنگ‌های جدید در منطقه است در حالی که در ظاهر ادعای صلح و رفاه سر می‌دهد. در این شرایط به نظر می‌رسد که همگرایی میان کشورهای منطقه در برابر این فتنه انگیزی ترامپ امری ضروری است.
رویکردی که محور آن را حمایت از فلسطین و رد هرگونه سازشکاری با رژیم صهیونیستی و تاکید بر پایان اشغالگری آن در فلسطین، لبنان و سوریه و نیز تحریم آمریکا و نیز تعلیق هرگونه مذاکره با آن تا زمان تغییر رفتار علنی و عملی‌آن می‌باشد.
ترامپ در تصور فشار حداکثری و باج‌گیری و ناتوانی کشورها در برابر آمریکاست که با تعلیق مذاکرات و اعمال تحریم‌ها و محدودیت‌ها علیه آمریکا می‌توان این توهم را برهم زد چنانکه یمنی‌ها با ایستادگی توانستند توهمات ترامپ را برهم زده واو را به آتش بس وادار سازند. دیپلماسی و مذاکره برای ترامپ معنایی جز تسلیم سازی ندارد و زبان زور تنها زبانی است که او را سر جایش خواهد نشاند.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات