1.بحث درباره پیوستن ایران به کنوانسیون مهم بینالمللی، اگرچه بحثی فنی است اما سالهاست که در فضای سیاسی و اقتصادی کشور محل مناقشه بوده و حتی به کشمکشهای حزبی کشیده شده است.
2. موافقان معتقدندکه این عضویت میتواند به بانکها و نهادهای مالی خارجی اطمینان دهد که ایران در مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم جدی است. این امر میتواند زمینهساز جذب سرمایهگذاری خارجی، تسهیل صادرات و نقلوانتقال ارز شود. همچنین، شفافسازی تراکنشهای مالی داخلی میتواند به کاهش فساد اقتصادی و رشد اقتصاد رسمی کمک کند.
3. با این حال، مخالفان نیز نگرانیهایی دارند:
3.1. مهمترین آن، احتمال سوءاستفاده سیاسی از اطلاعات مالی کشور است. برخی مخالفان میگویند شفافسازی تراکنشها ممکن است منجر به تحریم بیشتر نهادهایی مانند سپاه پاسداران یا گروههای مرتبط با سیاست خارجی ایران شود.
3.2. همچنین تعریف "تروریسم" در اسناد بینالمللی میتواند با نگاه ایران به گروههای مقاومت منطقهای (مانند حزبالله یا حماس) در تضاد باشد و سیاست خارجی کشور را تحت فشار قرار دهد.
4. برخی منتقدان میگویندکه چرا باید توصیههایی را اجرا کنیم که با پذیرش تعهدات مضاعف، هم راههای دور زدن تحریمها افشا شود، هم تضمینی برای بهبود روابط بانکی نباشد و هم به لحاظ ماهوی با آرمانها و عدالتخواهی مردم ایران در تناقض باشد.
5. برای پاسخ به اینکه نگاه چنین ساختارهای بین المللی به ایران، فنی یا سیاسی است؟ چند مسئله مهم است:
5.1. در ظاهر، هر چند این نهادها به نظر می رسد که یک نهاد فنی و تخصصی هستند که معیارهای ثابتی برای همه کشورها در نظر میگیرد. با این حال، در عمل حتی زمانی که ایران اقداماتی برای همکاری با FATF انجام داد، تحریمهای آمریکا و موضعگیری برخی کشورها مانع خروج ایران از لیست سیاه شدند. بنابراین نگاه FATF به ایران ترکیبی از معیارهای فنی و تاثیرگذاری بیشتر فشارهای سیاسی است.
5.2. این را نمیشود رد کرد که گردانندگان اصلی این نهاد، یعنیآمریکا و اروپا، قصد دارند از زیرساخت حقوقی کنوانسیونهای پالرمو و CFT برای ایجاد تعهدات حقوقی مضاعف برای ایران، و اجبار ما به رعایت توصیههای غیرالزامآورFATF استفاده کنند. بخشی از هدف آنها نیز صرفا اطلاعات بانکی ومعاضدت قضایی است تا بتوانند تحریمها را هوشمندتر اعمال کنند.
5.3. البته توجه به این نکته هم مهم است که اگر بانکی با ما همکاری نمیکند، به دلیل ترس از تحریمهای آمریکاست نه عضو نبودن ما در CFT و پالرمو .
6. مجمع تشخیص میتواند برای برخورد میانهروانه با این مسئله، چند راهبرد را در پیش بگیرد :
6.1. پیوستن مشروط و با حق تحفظ.
6.2. اجرای تدریجی توصیهها بدون واگذاری یکباره امتیازات بینالمللی.
6.3. دیپلماسی فعال برای تغییر روایت تروریسم در مجامع بینالمللی و بیان تناقضات غرب در تعریف تروریسم.
6.4. تفکیک سیستم مالی نهادهای حساس برای جلوگیری از افشای اطلاعاتی که ممکن است هدف تحریم واقع شود.
6.5. تقویت شبکه صرافی و تراستیها و تمرکز بر بانک هاییکه ارتباط چندانی با آمریکا ندارند.
در یک جمعبندی میتوان گفت که:
یک- پیوستن به پالرمو وCFT نه الزاماً یک تهدید کامل است و نه راهحلی معجزهآسا. برخورد هوشمندانه، مشروط و تدریجی با این موضوع میتواند زمینهساز بهبود اقتصادی کشور باشد، در حالی که همزمان از منافع کشور حفاظت شود.
دو- از طرفی اگرچه حلوفصل اختلافات با کارگروه اقدام مالی، مهم بوده و باید برای بهبود روابط بانکی، راه حلی میانه با آن کارگروه پیدا کرد، اما تا زمانی که نگاه این کارگروه نسبت به ایران یک نگاه سیاسی است، نباید این موضوع در اولویت قرار گیرد.آنچه اولویت اصلی است و مورد تاکید همه اقتصاددانان نیز هست، امر مهم تولید است و نه اجرای کنوانسیونهای بینالمللی.
منبع: پرسمان سیاسی هفته شماره 7