دمیدن بر آتش تفرقه
هر زمان که همه یکصدا و متحد باید گریبان آمریکا و اروپا را بابت نقض عهد و گستاخی می‌گرفتیم، برخی اصلاح طلبان در داخل غرب را مبرا کردند و مانع رسیدن ایران به حقوق خود شدند.
پایگاه بصیرت / محمد حسین حمزه
عدم اطمینان به رژیم آمریکا، امروز به پدیده‌ای جهانی تبدیل شده است. دیگر حتی متحدان آمریکا نیز اعتمادی به این رژیم تروریست ندارند و این امر بارها، مورد اذعان و تصریح محافل اندیشه‌ای و رسانه‌ای غرب نیز قرار گرفته است. با این حال، کماکان در داخل کشور، برخی عناصر اصلاح طلب که باید پاسخگوی خسارت‌های سنگین برجام باشند، با بی اعتنایی به غیرقابل اعتماد بودن دشمن، مذاکره با آمریکا را پمپاژ می کنند.
اخیرا، حسن روحانی، رئیس‌جمهور پیشین در جلسه‌ای گفته است: درست است که مذاکره الان سخت‌تر و مشکل‌تر شده و پیدا کردن راه یک مقدار پیچیده است ولی به هر حال نمی‌توانیم بگوییم ما در شرایط فعلی نمی‌توانیم با دنیا مذاکره کنیم. این حرف درست نیست که یا جنگ است یا تسلیم. این دوگانه غلطی است که یا باید بجنگیم و اگر نجنگیم باید تسلیم شویم. ما می‌توانیم هم نجنگیم هم تسلیم نشویم و راه دیگری را پیدا کنیم، یعنی راه تعامل را پیدا کنیم، در پی بحث برد- برد باشیم که اساس سیاست خارجه و توافقات خارجی دولت تدبیر و امید بود. امروز هم امکان‌پذیر است که با دنیا مذاکره و مسائل‌مان را با دنیا حل کنیم البته کمی پیچیده و سخت است.
همانطور که آشکار است، روحانی عینا رویکرد و رفتار برجامی خود را تکرار می کند. در دوره برجام، روحانی و برخی اصلاح طلبان همواره ایران را تخطئه و غرب را تبرئه کردند و هرگز اجازه ندادند فضای احقاق حق برای ایران شکل بگیرد. آنها به جای اعتراض به نقض عهد دشمن با وجود اجرای تعهدات پیش دستانه ایران، جبهه داخل را بازخواست کردند و دشمن را در تحریم، تهدید و شرارت بیشتر گستاخ‌تر کردند.
محمد جواد ظریف از بانیان برجام نیز گفته است: در شرایط کنونی، جمهوری اسلامی راهبرد مذاکره مستقیم واقعی، چندوجهی و معطوف به نتیجه را در پیش بگیرد. مذاکره واقعی یعنی از زندان گذشته بیرون آمدن و از همه امکان‌ها و ظرفیت‌های قدرت ملی استفاده کردن. من با ۴ دهه سابقه دیپلماسی عرض می‌کنم مذاکرات مستقیم و چندوجهی درباره مسایل مورد اختلاف ایران و آمریکا چاره کار است.
بدعهدی و خباثت دشمن در برجام و حتی بمباران شدن میز مذاکره نه تنها برای برخی اصلاح طلبان درس عبرت نشده، بلکه آنها در راستای تضعیف قدرت داخلی و عصا گذاشتن زیر بغل دشمن، مذاکرات چند وجهی را جار می زنند تا قدرت موشکی و نفوذ منطقه ای ایران نیز به تاراج گذاشته شود. با وجود این نگاه، نمی توان ادعای دغدغه مندی برای حفظ منافع ملی را داشت و تنها باید نام «شیپور استکبار شدن» و «از زبان دشمن سخن گفتن» را بر آن نهاد.
در همین فضا، حشمت الله فلاحت پیشه از فعالان اصلاح طلب نیز مدعی است: امکان شکل‌گیری فضای مذاکراتی تازه بین ایران و امریکا فراهم شده است.
محمد قوچانی، فعال رسانه ای اصلاح طلب نیز نوشته است: اگر در شرم‌الشیخ- در هر سطحی- حضور می‌یافتیم، می‌توانستیم با صدای بلند به آمریکا و اسرائیل اعتراض کنیم… میان تسلیم و پرهیز راه سومی هم هست و آن مبارزه فعال با استعمار جدید غرب است. باید به انفعال دیپلماتیک پایان داد و جهان را شگفت‌زده کرد.
قوچانی در حالی مدعی انفعال دیپلماتیک است که دولت پزشکیان، دریچه مذاکره را نبست و در حال مذاکرات غیرمستقیم با رژیم آمریکا بود که ایران مورد حمله مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گرفت و بیش از 1100 تن از هموطنان مان را به شهادت رساند و غرب اعتراف کرد که مذاکره عملیات فریب بوده است. به موارد زیر توجه کنید؛
تارنمای تحلیلی خبری اکسیوس یک روز بعد از حمله اسرائیل: «حمله اسرائیل به ایران نتیجه ۸ ماه برنامه‌ریزی و هماهنگی بوده است. حمله شبانه به تأسیسات هسته‌ای، پایگاه‌های موشکی، دانشمندان و ژنرال‌های ایران نتیجه هشت‌ماه آمادگی‌های مخفیانه از اکتبر (مهر) سال گذشته بود. مقامات اسرائیلی به خبرنگاران گفتند این حمله با واشنگتن هماهنگ شده بود. دو مقام اسرائیلی گفتند ترامپ و مشاورانش در انظار عمومی مخالفت می‌کردند اما ما چراغ سبز واضحی از آمریکا داشتیم. هدف این بود که ایران را قانع کنند حمله‌ای در کار نیست و افراد هدف حمله، مکان خود را تغییر ندهند».
روزنامه وال استریت ژورنال، ششم تیرماه: «در چرخشی غیرمنتظره، دیپلماسی آمریکا به پوششی برای حمله غافلگیرانه اسرائیل تبدیل شد. مذاکراتی که به عنوان راهی برای حفظ صلح دیده می‌شدند، این فرصت را به اسرائیل دادند تا ضربات سنگین نظامی وارد کند. ترامپ روز پنج‌شنبه (یک روز قبل از حمله) گفت که فکر نمی‌کند حمله اسرائیل قریب‌الوقوع باشد. تنها چند ساعت پس از این اظهارات، اسرائیل حمله گسترده خود را آغاز کرد. هیچ شکی نیست که مأموریت ویتکاف در مذاکرات، به‌طور عمده در ایجاد عنصر غافلگیری نقش داشت. ایرانی‌ها تصور می‌کردند اسرائیل در حالی که مذاکرات در جریان است و یک نشست مهم در آستانه برگزاری است، حمله نخواهد کرد. ترامپ تا لحظه حمله نتانیاهو، تلاش می‌کرد ایران را فریب دهد. درست وقتی که جنگنده‌های اسرائیلی در حال برخاستن بودند، ترامپ در شبکه اجتماعی نوشت: «ما همچنان به راه‌حل دیپلماتیک برای مسئله هسته‌ای ایران متعهد هستیم!» کلید فریب، این ایده بود که به ذهن ایرانی‌ها القا شود که وقتی آمریکا مشغول مذاکره است، حمله‌ای در کار نخواهد بود؛ تا از این طریق، اسرائیل بتواند بدون اینکه عنصر غافلگیری را از دست دهد، به ایران حمله کند».
روزنامه وال استریت ژورنال، ششم تیرماه: «در چرخشی غیرمنتظره، دیپلماسی آمریکا به پوششی برای حمله غافلگیرانه اسرائیل تبدیل شد. مذاکراتی که به عنوان راهی برای حفظ صلح دیده می‌شدند، این فرصت را به اسرائیل دادند تا ضربات سنگین نظامی وارد کند. ترامپ روز پنج‌شنبه (یک روز قبل از حمله) گفت که فکر نمی‌کند حمله اسرائیل قریب‌الوقوع باشد. تنها چند ساعت پس از این اظهارات، اسرائیل حمله گسترده خود را آغاز کرد. هیچ شکی نیست که مأموریت ویتکاف در مذاکرات، به‌طور عمده در ایجاد عنصر غافلگیری نقش داشت. ایرانی‌ها تصور می‌کردند اسرائیل در حالی که مذاکرات در جریان است و یک نشست مهم در آستانه برگزاری است، حمله نخواهد کرد. ترامپ تا لحظه حمله نتانیاهو، تلاش می‌کرد ایران را فریب دهد. درست وقتی که جنگنده‌های اسرائیلی در حال برخاستن بودند، ترامپ در شبکه اجتماعی نوشت: «ما همچنان به راه‌حل دیپلماتیک برای مسئله هسته‌ای ایران متعهد هستیم!» کلید فریب، این ایده بود که به ذهن ایرانی‌ها القا شود که وقتی آمریکا مشغول مذاکره است، حمله‌ای در کار نخواهد بود؛ تا از این طریق، اسرائیل بتواند بدون اینکه عنصر غافلگیری را از دست دهد، به ایران حمله کند».
نتانیاهو در گفت‌و‌گو با فاکس نیوز: «ترامپ با درخواست علنی از ما برای عدم حمله -با علم به اینکه حمله خواهیم کرد- به تحقق عنصر غافلگیری علیه ایران کمک کرد. ما کاملاً با آمریکا هماهنگ بودیم. بمباران ایران، کاملاً بین من و رئیس جمهور ترامپ هماهنگ شده بود. با هماهنگی کامل بین من و او، ایالات متحده به سه تأسیسات هسته‌ای ایران حمله کرد».
دونالد ترامپ: «من و نتانیاهو به عنوان یک تیم کار کردیم، شاید هیچ تیمی تا به حال این کار را نکرده باشد».
چرا برخی در عملیات فریب دشمن سهیم شدند؟
پرسش اینجاست که چرا برخی اصلاح طلبان با ادعای جذب قریب‌الوقوع 1000 تا 2500 میلیارد دلار سرمایه خارجی به واسطه توافق با آمریکا، در عملیات فریب دشمن سهیم بودند؟ و هنوز هم نسخه مذاکره می پیچند؟ آیا نمی دانند سناتور جان کندی، سناتور ایالت لوئیزیانا آمریکا چندی پیش در سخن‌پراکنی خود در صحن سنا گفت: به‌خاطر فعالیت‌های تروریستی رژیم جمهوری اسلامی، راهی جز فشار اقتصادی نمانده است و باید چنان فشار آورد که از پا درآید؟
لازم به یادآوری است، برخی اصلاح طلبان در حالی بر طبل مذاکره مجدد با آمریکا می کوبند که عملکردشان در دوره برجام کاملا به نفع دشمن بود. بدعهدی آمریکا و اروپا در برجام از سوی آنان توجیه و سبب خباثت و بدعهدی بیشتر دشمن شد. آنها با رها کردن بخش مسکن، حذف کارت سوخت، حراج کردن ذخایر طلا و ارز، به تعطیلی کشاندن صدها کارخانه، عدم اصلاح ساختار بودجه و دپوی کالاهای اساسی در گمرکات و بنادر به پای اقتصاد قفل زدند. در نتیجه هم مشوق و پُل تحریم آمریکا شدند و مسبب تحریم خارجی بیشتر، هم در داخل، خودشان تحریم‌گر شدند و عامل تحریم داخلی ویرانگر. رفتاری که دشمن را به محفوظ نگهداشتن تحریم‌ها و افزایش آن کشاند تا این طیف در داخل بگوید باید منابع قدرت خود را به دشمن واگذار کنیم تا تحریم نباشد! آنها با همین غرض، چنان فرصت‌سوزی به کشور تحمیل کردند که رکوردهای تورم و رکود و ضریب جینی شکسته شد. 8 سال فرصت کارآفرینی و رونق هدر‌رفت و هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا شش رتبه تنزل پیدا کرد. کشور را از رشد و تعالی محروم کردند و دچار عقبگرد ساختند. شاید اگر تمام شبکه معارضان خارجی نظام هم تقلا می‌کرد، نمی‌توانست اینگونه آسیب بزند.
فراموشی دشمن؟
این رویه البته پس از خروج آمریکا از برجام نیز ادامه یافت. روحانی و دیگر دست اندرکاران برجام ایران را معطل اروپا کردند که جز وعده‌های بی‌خاصیت و وقتکشی برای مهار ایران توانمند و متنفذ سودی نداشت. با این حال، اینطور نبود که آنها تنها به دموکرات‌های آمریکا خدمت و اوباما را مؤدب و منجی وانمود کنند؛ در شرایطی که ترامپ به دنبال القای تسلیم ایران بود و به چنین برگ برنده‌ای نیاز داشت، آنها در داخل در شیپور مذاکره دمیدند. همزمان با روی کار آمدن بایدن نیز اعتماد به دموکرات‌ها را ترویج کردند و این در شرایطی بود که مقامات آمریکا بارها اعلام کردند زمانی به برجام بازمی‌گردند که ایران بر سر توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای خود معامله کند و دست از آنها بردارد.
حال باید پرسید، چرا برخی اصلاح طلبان خباثت و بدعهدی حریف را کاملا نادیده می‌گیرند و در داخل به دودستگی و تفرقه دامن می‌زنند؟ این روند نشان از آن دارد هر زمان که همه یکصدا و متحد باید گریبان آمریکا و اروپا را بابت گستاخی می‌گرفتند، مدعیان اصلاحات در داخل آمریکا را مبرا کردند و مانع رسیدن ایران به حقوق خود شدند.
حسب آنچه مشاهده می‌شود، آمریکا در هر سه دوره اوباما- ترامپ- بایدن برجام را زیرپا گذاشت و حاضر نشد به تعهدات نقض شده خود برگردد. چرا در برخی اصلاح طلبان در داخل با هدف دشمن همراهی می کنند؟
برخی اصلاح طلبان حتی فشار شدیدی به دولت برای شرکت در اجلاس شرم الشیخ و انجام مذاکره وارد کردند اما این نشست به میدان تحقیر سران کشورها توسط ترامپ تبدیل شد و درستی تصمیم ایران برای عدم شرکت در اجلاس مورد اشاره بیشتر عیان گشت.
نمی‌خواهید پاسخ دهید؟
شایسته است دست اندرکاران برجام پاسخگوی این ادعاهای کذایی باشد؛ آمریکا کدخداست و بستن و توافق با کدخدا راحت‌تر است، همه تحریم‌ها با توافق، یک‌جا لغو (و نه تعلیق) می‌شود، تحریم‌ها به تاریخ پیوست و دیگر برنخواهد گشت، امکان ندارد؛ آمریکا نمی‌تواند از برجام خارج شود، امضای کری و ترامپ تضمین است، ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه خارجی با توافق برجام جذب کشور می‌شود. ۱۵۰ میلیارد دلار اموال بلوکه شده به کشور برمی‌گردد و مذاکره با ترامپ، سایه تهدید و جنگ را از سر کشور برمی‌دارد(!) آنها از مذاکره سراب ساختند و در عملیات فریب دشمن همکاری کردند. مذاکره با ترامپ تاجر مسلک و اهل تعامل و توافق(!) مسیر تهدید و جنگ را می‌بندد! میان نتانیاهو و ترامپ یا اسرائیل و آمریکا اختلاف و شکاف هست و از طریق مذاکره، این شکاف را بیشتر می‌کنیم! در حالی‌که دشمن به اعتراف خودش از آذرماه برای اقدام علیه ایران طراحی می‌کرد.
یادآور می شود، حتی در شرایطی که آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران حمله کردند، برخی اصلاح طلبان، اتحاد مقدس ملت ایران نادیده گرفتند و به جای رسیدگی به مشکلات مردم، آرزو‌ها و دیکته‌های ناکام آمریکا و رژیم صهیونی را در قالب بیانیه منتشر کردند و خواهان وادادگی مقابل دشمن شدند.
تعطیلی 8 هزار کارخانه، رکود بی‌سابقه، رکوردهای تورمی، ناترازی گسترده، تورم 60 درصدی، افزایش تحریم ها، رشد افسارگسیخته نقدینگی، تعطیل کردن برخی توانمندی‌ها و ... بخشی از خسارت های برجام و سوءمدیریت دولت تدبیر و امید است و شایسته نیست این افراد به جای پاسخگویی در جایگاه مدعی و طلبکار بنشینند و با نادیده گرفتن عبرت ها، نسخه انفعال و شکست یپیچند.
منبع: سایت بصیرت
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
