بمب اتمی ایران، همان روحیهای است که در جنگ دوازدهروزه در دفاع از کرامت ملی و حق مسلم ملت ایران بروز یافت. این بمب در ذهن و اراده مردمی نهفته است که زیر بار سلطه نمیروند، حتی اگر هزینههای سنگینی بپردازند.
در روزهایی که تحولات منطقه غرب آسیا با سرعتی بیسابقه در حال رقم خوردن است، سخنان اخیر سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در گفتوگویی تلویزیونی، بار دیگر یکی از اصول ثابت سیاست خارجی کشور را یادآوری کرد: عدم اعتماد به آمریکا و ضرورت اتکا به قدرت ملی و مقاومت هوشمندانه.
عراقچی در این گفتوگو با اشاره به روند تحولات پس از جنگ دوازدهروزه اخیر رژیم صهیونیستی علیه ایران، بهدرستی بر این نکته تأکید کرد که این جنگ به نقطه عطفی در تاریخ مقاومت ملت ایران تبدیل شد؛ جایی که دشمنان گمان میکردند با تهدید و حمله میتوانند اراده ایران را در هم بشکنند، اما پاسخ ملت، ایستادگی و انسجام بود. به تعبیر او، این مقاومت اکنون به سرمایه ملی تبدیل شده است؛ سرمایهای که نه از دل شعار بلکه از دل واقعیت میدان و عقلانیت سیاسی برآمده است.
شاید مهمترین بخش سخنان وزیر امور خارجه، ناظر به تفکیک میان قطع رابطه و عدم اعتماد باشد. عراقچی بهدرستی تأکید کرد که جمهوری اسلامی هرگز درهای دیپلماسی را نبسته است، اما دیپلماسی در قاموس ایران، به معنای تسلیم یا اعتماد کورکورانه نیست. تعامل، تنها در شرایط احترام متقابل و منافع متوازن معنا دارد؛ دو مفهومی که در قاموس سیاست آمریکایی جایی ندارد، زیرا بنیاد سیاست واشنگتن همچنان بر محور سلطهطلبی و فشار استوار است. در واقع، پیام سخنان عراقچی بهروشنی قابل درک است:
ایرانِ پس از جنگ دوازدهروزه، ایرانِ قدرتمندتر، منسجمتر و آگاهتر است. دیگر نه تحریم، نه تهدید و نه وعدههای پوشالی نمیتواند این ملت را از مسیر استقلال بازدارد. اگر روزی آمریکا میتوانست با ابزار فشار، در معادلات منطقه تأثیر بگذارد، امروز در برابر منطق مقاومت و توازن قدرتی که ایران ایجاد کرده، عملاً دست بسته است.
در همین حال گفتنی است در جهان سیاست، گاه قدرت واقعی نه در شلیک موشک و نه در انفجار بمب، بلکه در توانایی نه گفتن تجلی پیدا میکند. سخنان اخیر سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، بار دیگر یادآور این حقیقت بنیادین است که اقتدار ایران نه از زرادخانه اتمی، بلکه از استقلال اراده و قدرت مقاومت آن در برابر فشار قدرتهای جهانی سرچشمه میگیرد.
جنگ دوازدهروزه اخیر رژیم صهیونیستی علیه ایران، آزمونی تاریخی برای ملت و حاکمیت بود؛ آزمونی که در آن نه فقط قدرت بازدارندگی نظامی بلکه سرمایه اجتماعی ملت ایران نیز به نمایش درآمد. عراقچی در گفتوگویی تلویزیونی تأکید کرد که ایران هیچ انحرافی از مسیر صلحآمیز هستهای نداشته است و حتی در اوج تهدید، خویشتنداری و منطق دیپلماتیک را حفظ کرده است. با این حال، این جنگ نشان داد که بازدارندگی واقعی از جنس آمادگی و عزت است، نه از جنس سلاح هستهای.
او در فرازی از سخنانش جملهای کلیدی گفت: بمب اتمی ایران، توانایی نه گفتن جلوی قدرتهاست. این جمله در ظاهر استعاری است اما در عمق خود، خلاصهای از فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی از روز نخست انقلاب تا امروز است. ایران از همان روزی که مردمش شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی سر دادند، تصمیم گرفت به قدرتهای سلطهگر نه بگوید. این نه همان چیزی است که آمریکا و متحدانش در طول چهار دهه نتوانستهاند با تحریم، تهدید یا تطمیع از ایران بگیرند.
در دکترین جمهوری اسلامی، بمب اتمی واقعی همان قدرت اراده است؛ همان فتوای حرمت سلاح هستهای که در عین حال، بزرگترین سلاح بازدارنده اخلاقی و سیاسی ایران در برابر نظم زورمدار جهان شده است. در جهانی که منطق غالب، منطق قدرت برتر است، ایران نشان داده که میتوان بدون سلاح کشتار جمعی نیز مقتدر بود؛ کافی است ملت، دولت و رهبری در مسیر عزت و استقلال، همصدا باشند.
تجربه تاریخی رابطه ایران و آمریکا نیز این حقیقت را تأیید میکند. عراقچی با اشاره به مذاکرات برجام یادآور شد که جمهوری اسلامی حتی زمانی که صادقانه و از موضع احترام به گفتوگو وارد شد، طرف آمریکایی با خروج یکجانبه از توافق، نشان داد که زبانش نه زبان احترام، بلکه زبان سلطه است. بنابراین طبیعی است که امروز وزیر امور خارجه اعلام کند هیچ زمینه مثبتی برای تعامل با آمریکا وجود ندارد. این موضع نه از سر لجبازی، بلکه از دل تجربه و منطق واقعگرایانه برآمده است؛ تجربهای که به ایران آموخت اتکا به درون و حفظ استقلال، مطمئنترین مسیر برای پیشرفت است.
بمب اتمی ایران، همان روحیهای است که در جنگ دوازدهروزه در دفاع از کرامت ملی و حق مسلم ملت ایران بروز یافت. این بمب در ذهن و اراده مردمی نهفته است که زیر بار سلطه نمیروند، حتی اگر هزینههای سنگینی بپردازند. به تعبیر مقام معظم رهبری، مردم ما مظلوماند، اما مقاوماند؛ و همین مقاومت، سرمایه اجتماعی و راهبردی کشور است.
اکنون که ایران در مسیر بازسازی، انسجام و آمادگی ملی گام برمیدارد، بیش از هر زمان دیگری به این بمب معنوی و سیاسی نیاز دارد. توانایی نه گفتن در جهانی که پر از فشار، تحریم و تهدید است، خود بالاترین نماد اقتدار ملی است. اقتداری که با فناوری هستهای صلحآمیز، با قدرت دفاعی بومی و با وحدت ملت معنا مییابد قدرت واقعی ایران نه در زرادخانهها، بلکه در ایمان مردمش به حقانیت راه خویش است. بمب اتمی ایران، همان اراده ملتی است که تصمیم گرفته آزاد بماند، مستقل بیندیشد و در برابر هر قدرتی که بخواهد کرامت او را نادیده بگیرد، بایستد.