تاریخ انتشار : ۰۹ دی ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۶  ، 
کد خبر : ۳۸۵۹۱۶
دبیرخانه دومین جشنواره هادیان جهادگر فضای مجازی روایت حقیقت دریافت کرد

مرگ دکترین شوک و بهت درجنگ اراده‌ها بر اساس نظریه‌های علوم سیاسی

پایگاه بصیرت / دبیرخانه جشنواره روایت حقیقت

هم‌زمان با برگزاری دومین جشنواره هادیان جهادگر فضای مجازی (روایت حقیقت) و در پی انتشار فراخوان سراسری این رویداد، مجموعه‌ای ارزشمند از تولیدات تبیینی، تحلیلی و رسانه‌ای از سوی فعالان جبهه فرهنگی انقلاب، پژوهشگران، نویسندگان، مستندسازان، فعالان رسانه و هادیان جهادگر فضای مجازی به دبیرخانه جشنواره ارسال شده است.

در میان آثار رسیده، تقی احمدی (هادی سیاسی، پژوهشگر و فعال رسانه‌ای) یادداشتی با عنوان «مرگ دکترین شوک و بهت درجنگ اراده‌ها بر اساس نظریه‌های علوم سیاسی» به دبیرخانه جشنواره ارسال کرده است. این اثر پس از طی مراحل ارزیابی اولیه، در بخش یادداشت نویسی پذیرش شده و جهت استفاده مخاطبان و پژوهشگران حوزه تبیین، در صفحه جشنواره منتشر می‌شود.

نام و نام خانوادگی شرکت کننده تقی احمدی
محور شرکت در جشنواره منطقه و بین‌الملل
قالب شرکت در جشنواره یادداشت نویسی
عنوان اثر مرگ دکترین شوک و بهت درجنگ اراده‌ها بر اساس نظریه‌های علوم سیاسی
لینک اثر  
وضعیت اثر پذیرش اولیه

توضیحات کلی اثر

این تجربه، نمونه‌ای از زوال تدریجی هژمونی آمریکا در نظام بین‌الملل است. شکست دکترین شوک و بهت نشان می‌دهد که در عصر جدید، برتری هژمونیک تنها با فناوری حفظ نمی‌شود؛ اراده اجتماعی، انسجام ملی و مشروعیت سیاسی بازیگرهای اصلی میدان هستند.
و درپایان اینکه :
این نبرد دوازده‌روزه می‌تواند در سال‌های آینده به‌عنوان یک مطالعهٔ موردی کلاسیک در کتاب‌های علوم سیاسی و راهبردی ثبت شود؛ نمونه‌ای که نقطهٔ شکست دکترین «شوک و بهت» و آغاز افول کارآمدی آن را در جنگ‌های نامتقارن نشان می‌دهد.

 

مرگ دکترین شوک و بهت درجنگ اراده‌ها بر اساس نظریه‌های علوم سیاسی
محور اصلی عملیات «شوک و بهت» در ادبیات نظامی آمریکا، دکترین
روانی–نظامی است. بر اساس نظریه قدرت سخت و الگوی جنگ‌های مبتنی بر
فلجسازی ذهنی، نمایش فناوری پیشرفته باید جامعه هدف را پیش از آغاز
درگیری، دچار ترس و انفعال کند.
اما تحولات ۱۲ روز اخیر، نشاندهنده شکست ساختاری این دکترین در برابر
الگوی ایرانی مقاومت بود.
۱) فروپاشی واقعگرایی سنتی
نظریه رئالیسم، قدرت را صرفا در توانایی‌های مادی کشور‌ها میبیند. اما در این
بحران، علیرغم برتری مطلق سختافزار نظامی آمریکا، اهداف سیاسی
«هویت جمعی» و «توازن اراده» واشنگتن محقق نشد. این پدیده نشان میدهد
متغیرهاییاند که نظریه‌های کلاسیک نادیده میگیرند.
۲) نقش قدرت نرم، معنوی و انسجام اجتماعی
ایران در این دوره از یک الگوی چندلایه استفاده کرد:
قدرت نرم: انسجام اجتماعی، روایتسازی، مشروعیت
قدرت معنوی: ایمان، غیرت، آمادگی فداکاری
قدرت سخت هوشمند: بازدارندگی فعال و دفاع بومی
است؛ سطحی از مقاومت که در «جنگ اراده‌ها» این مدل ترکیبی، مصداق نظریه
ادبیات غربی کمتر تعریف شده است.
۳) ناکامی هژمونی رسان‌های
بر اساس نظریه هژمونی (گرامشی) و قدرت در گفتمان (فوکو)، هر قدرت بزرگ
ابتدا میکوشد میدان ذهنی را تسخیر کند. آمریکا با اتکا به رسانه‌ها و نمایش
قدرت قصد داشت جامعه ایران را از نظام جدا کند. اما فرایند معکوس رخ داد:
تهدید موجب افزایش انسجام، همبستگی و سرمایه اجتماعی شد.
«فناوری بدون استراتژی» ۴) شکست
تئوری انقلاب در امور نظامی تأکید میکند که فناوری زمانی کارآمد است که با
استراتژی سیاسی و شناخت فرهنگی همراه شود. در این بحران، آمریکا صرفاً
استراتژی سازگار با شرایط» سختافزار را به میدان آورد، درحالیکه فاقد
آهنپاره‌های» بود؛ نتیجه آن شد که تجهیزات پیشرفته به «اجتماعی ایران
تبدیل شد. «ناکارآمد
۵) پیامد نظری: چالش جدید برای هژمونی آمریکا
این تجربه، نمون‌های از زوال تدریجی هژمونی آمریکا در نظام بینالملل است.
شکست دکترین شوک و بهت نشان میدهد که در عصر جدید، برتری هژمونیک
تنها با فناوری حفظ نمیشود؛ اراده اجتماعی، انسجام ملی و مشروعیت
سیاسی بازیگر‌های اصلی میدان هستند؛ و درپایان اینکه:
این نبرد دوازدهروزه میتواند در سال‌های آینده بهعنوان یک مطالعه موردی
کلاسیک در کتاب‌های علوم سیاسی و راهبردی ثبت شود؛ نمون‌های که نقطه
و آغاز افول کارآمدی آن را در جنگ‌های نامتقارن «شوک و بهت» شکست دکترین
نشان میدهد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات