تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱۳۹۱ - ۰۸:۵۵  ، 
کد خبر : ۳۹۸۷۸

حجاب؛ ضرورت الگوپذیری زنان از فاطمه (س) (بخش اول)

مریم معین‌الاسلام / سردبیر مجله مروه اشاره: انسان عصر حاضر، انسان سرگردانی است؛ رفتار و افکارش در برزخی خودساخته گرفتار است، وجودش در کشاکش فطرت درونی که خواهان زیبایی است و محیط بیرون که همواره تحریک کننده امیال نفسانی است، در نبرد می‌باشد و زن که فطرتش خواهان عفیف بودن است، می‌خواهد در صحنه اجتماع با شخصیت انسانی وارد شود و چون به طور طبیعی از جاذبه‌های بیشتری برخوردار است، میل به عفاف به طور فطری به او بیشتر عطا شده، اما جهان پیرامون که جهان سود و سرمایه داری است، خواهان ابزاری کردن اوست، می‌خواهد تحرک انسانی او را تا تحریک جنسی تنزل دهد. لذا اقتصاد، سیاست و فرهنگ را به خدمت خواست شیطانی و این تنزل نامبارک می‌گیرد. از کانالهای تلویزیونی مبتذل، تا انواع مدها و گروهها همه و همه در پی ایجاد جریان ناسالم فردی، خانوادگی و اجتماعی هستند تا زن را بازیچه سودآوری کنند. این بازار مکاره با تمام ظلمها و پلیدیها به سمت زن حرکت می‌کند، جسم زن را نیز مثل هزاران جنس دیگر وارد این معرکه می‌کنند، تجارتی که هر روز بر تعداد قربانیانش افزوده می‌شود. در این بین، مفاهیم ارزشی و گرانسنگی چون حجاب و عفاف همچون حقایق دیگر دچار وارونگی گردیده‌اند و با القای تعابیری ناخوشایند، از این "واژه‌های دو قلوی الهی" آرام آرام آن را به دست فراموشی سپردند و تمام اهداف شومشان را با عبارات فریبنده و به ظاهر زیبا و دوست داشتنی برای زن ترسیم نمودند و برای حجاب و عفاف و از بین بردن این حقایق مسلم در وجود انسان برنامه‌ریزی کردند. نظام سرمایه‌داری، سردمدار این جریان شوم است که برای رسیدن به اهداف سودجویانه خود از عنصری مظلوم به نام زن سوءاستفاده می‌کند. مهمترین ارمغان این جنبش سودجویانه، نابودی عفاف و حجاب بود. آنها برای رسیدن به اهداف خود، از آموزش زودهنگام مسایل جنسی به کودک آغاز نمودند و با آزادیهای بی‌حد و حصر، روابط آزاد بین زن و مرد و خارج از حصار و چارچوبهای انسانی، به از بین رفتن امنیت در جامعه، افزایش تعداد تبهکاران و اعمال تلافی‌جویانه دست زدند که پیامد آن یک جنگ عمومی‌علیه زنان بود که قربانی اصلی آن به تعبیر خانم "شلیت" زنان هستند. بشر امروز پس از تجربه ناکامی‌ها و هلاکتهای ناشی از عمل به نسخه‌های پیچیده توسط بشر آلوده به گناه، بیش از گذشته به ضرورت توجه به نسخه‌های حکیمانه خالق انسانها پی برده و رویکرد او به مبانی دینی و ارزشهای الهی مؤید این مطلب است. از این رو در این زمانه، بیش از گذشته، پرداختن به مسأله حجاب و عفاف و معرفی الگوهای برتری چون فاطمه زهرا (س) برای بشر تشنه معارف حکیمانه، ضرورت جدی پیدا می‌کند.

تبیین ضرورت مسأله حجاب
پرداختن به مسأله حجاب و ضرورت الگوگیری از فرهنگ ناب فاطمی ‌در عصر امروز، از عمده‌ترین ضرورتهای فکری و فرهنگی در حال حاضر است. زیرا حجاب و بدحجابی، مهمترین نماد دینداری و پایبندی به ارزشهای الهی در جامعه دینی ما به شمار می‌رود.
"پوشش و لباس انسانی پرچم وجود اوست. پرچمی‌ که او بر در خانه خودش نصب کرده است و با آن اعلام می‌دارد که از کدام فرهنگ تبعیت می‌کند."(1)
حجاب و پوشش از بارزترین نشانه‌های فرهنگی و اجتماعی است که، با تغییر در پوشش مردم مشخص می‌گردد. چنانکه استیلای فرهنگی و سلطه‌پذیری نیز، در اولین مرحله، از طریق تغییر در پوشش مردم چهره می‌نمایاند. بدین جهت تمام تلاش دشمن صرف استحاله فرهنگی زنان گردیده و ملاک ارزیابی موفقیت در برنامه‌های استراتژیک دشمن، میزان تصرف در امر پوشش زنان است.
دشمن با بهره‌گیری از بی‌حجابی و بدحجابی می‌خواهد اسلام، قرآن، استقلال کشور، شخصیت و عظمت مسلمانان را در هم بکوبد و آنها را غارت نماید و با تغییر تاکتیک و روش، از جبهه نظامی ‌به جبهه فرهنگی تغییر جهت داده و برای استحاله و نفوذ فرهنگی، هجوم همه جانبه به زیرساختها و مبانی فکری جامعه را وجه همت خود قرار داده و با استفاده ابزاری از زنان و مورد هجمه قرار دادن حجاب به عنوان یک نماد دینی، تمامیت فرهنگی ما را مورد هجوم قرار داده است.
دفاع از فرهنگ فاطمی ‌و تبیین آثار مثبت آن به عنوان مترقی‌ترین و متعالی‌ترین طرح برای حضور اجتماعی زنان و به عنوان تنها نسخه شفابخش برای زن امروز، از رسالتهای مهم فرهنگی فاطمی‌است و با توجه به اهمیت مسأله و تمرکز دشمن بر این مهم، صاحبان فکر و اندیشه و اربابان خرد، باید بیش از گذشته، و با ارایه مقالات و برپایی سمینارها و همایشهای ‌بین‌المللی و داخلی این فرهنگ را به انسان امروز عرضه نمایند.
حکیمانه‌ترین پیشنهاد خداوند برای حضور زن در جامعه
دین مبین اسلام از سویی مایل است زن در جامعه، به عنوان انسان محترم حضور فعال داشته باشد و از سوی دیگر در این مسیر ذره ای از ارزشهای انسانی وی کاسته نشود. تدبیر دین برای رسیدن به چنین مقصود والایی، جز این نیست که در جامعه میان زن و مرد، حریمی‌قایل شود تا با وجود چنین حریمی، محیطهای حضور زن و مرد تنها میدان فعالیتهای علمی، فرهنگی و اجتماعی آنان گردد و از هرگونه بهره‌برداری سوء، از زن در جامعه جلوگیری شود.
کیفیت حضور اجتماعی فاطمه زهرا(س) مؤیدی بر امکان‌پذیر بودن این تدبیر است. حضرت زهرا(س) در نهایت عفاف، تقوی، عزت، وقار و حفظ حریم، به ایفای تمامی ‌این نقشها می‌پردازد. ایشان نه خود را محدود و محکوم به خانه نشینی می‌کند و نه به بهانه شرکت در فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به حرمت زن و حریم خانواده، آسیب می‌رساند.
اسلام با ارایه طرح آرمانی حجاب، بهترین راهکار را برای حضور مفید زن پیشنهاد می‌کند که در آن هم صلاح فردی و هم صلاح اجتماعی زن مورد لحاظ قرار گرفته است و همانطور که پیامبر(ص) فرمودند:
"ای بندگان خدا، شما همانند انسانهای بیمار، و پروردگار جهان همانند طبیب است. پس خیر و صلاح انسانهای مریض در گوش دادن به علم و تدبیر طبیب است، نه پیروی از تمایلات و هواهای نفسانی. متوجه و تسلیم دستور خدا باشید تا از رستگاران قرار گیرید. "(2)
تسلیم شدن در مقابل دستورهای خداوند، به وجود آورنده حفاظ و لباس تقوا است که بهترین لباس و پوشش درونی است " و لباس التقوی ذلک خیر." (3)
بدون تردید، حجاب یکی از مهمترین واجبات الهی است که تأمین‌کننده تقواست. تقوا در فرهنگ اسلامی ‌حجاب و مانعی در مقابل گناه است و رسیدن به تقوی، هدف خلقت انسان و عامل رشد و کمال است. لذا زن از طریق رعایت حجاب به تقوا می‌رسد و به این صورت در مسیر کمال قرار می‌گیرد. زیرا حجاب، لباس تربیت و پرورش رسالت انسانی زن در جامعه و عروج معنوی زن است، و به عنوان عاملی برای پرورش حس ابتکار، نوآوری، خلاقیت، تفکر و هنر معنوی زن به شمار می‌آید.
حجاب، شتاب حرکت جامعه و زن را به سمت توسعه فرهنگی افزایش می‌دهد و افقهای بلند توسعه را فراروی انسان باز می‌کند. حجاب توانایی‌های زن را برای حراست از عفت دینی جهت می‌دهد و زن را به عنوان نگهبان ارزشها جلوه می‌دهد. حجاب، لباس بلوغ فکری زن مسلمان است و استعدادهای زن را در درون به یکدیگر متصل می‌سازد و آنها را فعال می‌نماید و زن را به عنوان یک عنصر فعال، پویا و کارآمد در جامعه مطرح می‌کند که هم رفتار خود را تنظیم می‌کند و هم رفتار جامعه را سامان می‌بخشد. به طور کلی حجاب، طرح الهی برای حفاظت از نظام ارزشها و پاسداری از ملکات انسانی است. حجاب به زن غرور انسانی می‌دهد، زیرا تعامل با او در جامعه، براساس جنسیت او نیست، بلکه براساس انسانیت وی است.
حجاب مهمترین معرف زن است، همان‌گونه که خداوند متعال فرمودند: "ای پیامبر! به زنان و دخترانت و زنان مؤمن بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند که برای شناخته شدن و اذیت نشدن آنها بهترین راه است." (4)
حجاب زن مسلمان، بارزترین نکته برای تبلیغ دین و مهمترین وسیله برای تعالی فرهنگی است؛ زیرا زن محجبه مهمترین نقش را در تعالی فرهنگی برعهده دارد و باعث می‌شود مسیر تعالی راحت‌تر طی شود. حجاب، زن را در حوزه علم و دانش به تبرج می‌کشاند و با بعد انسانی، او را وارد عرصه اجتماعی می‌نماید.
هدف حجاب این است که زن شناخته شود، نه محو و نادیده انگاشته شود و جامعه باید به این لیاقت برسد که زن را توسط وجهه انسانی او بشناسد.
از منظر دین، حجاب برای زنان سودمند است و مردان هرزه بیشترین بهره را از بی‌حجابی می‌برند.
حجاب لباس استقلال و رهایی زن از دام بهره‌جویی مستقیم مردان است. در واقع حجاب یک فرمان الهی است و مصلحت و سودمندی مستقیم آن برای زنان است.
مشخصات پوشش مناسب
اسلام، زنان را در عرصه عمومی ‌دعوت نموده است که از لباسهایی با مشخصات زیر استفاده کنند:
1ـ ضخیم باشد.
2ـ ساده باشد و زینتهای پوشیده را نمایان نسازد.
3ـ مهیج نباشد.
4ـ لباس شهرت نباشد.
5ـ لباس جنس مخالف نباشد.
امام صادق (ع) و پیامبر خدا (ص) همواره از تشبیه شدن مرد به زن و زن به مرد در پوشیدن لباس نهی نموده‌اند. زیرا زن باید هویت زنانه خویش را پاس بدارد.
6ـ لباس دشمنان اسلام نباشد؛ یعنی از لباس‌هایی که سبب تقویت فرهنگ و آداب دشمنان در جامعه دینی می‌شود، نباشد. زیرا باید همواره در جامعه دینی، مرز بین کفر و دین حفظ شود و برای پاسداشت از این مرز باید از اشاعه فرهنگ بیگانه در جامعه، جلوگیری نمود. این امر تا حدی در اسلام مورد تأکید قرار گرفته که تشبیه به بیگانه مظهر دشمنی با خدا شمرده شده است.
امام صادق(ع) فرمودند:
"خدا به پیامبری از پیامبران وحی کرد، به قوم خود بگو لباس دشمنان مرا به تن نکنید، غذای دشمنان مرا نخورید و خود را به شکل و قیافه دشمنان من در نیاورید که دشمن من خواهید بود. همانگونه که آنان دشمنان من هستند." (5)
7ـ رنگ پوشش: در عرصه‌های عمومی‌ بنا بر مؤیدات زیادی که وجود دارد، اسلام برای حضور زن در جامعه رنگ مشکی را پیشنهاد نموده است. (6) لذا اسلام چادر مشکی را به عنوان کامل‌ترین مصداق حجاب معرفی می‌کند.
فاطمه زهرا (س)؛ مظهر عفاف
فاطمه (س) نمونه عالی، عمل به فریضه الهی حجاب است. وقتی آیه معروف حجاب از طرف خداوند تبارک و تعالی نازل شد، فاطمه زهرا (س) به عنوان یکی از مخاطبان مستقیم آیه، در عمل به این فریضه پیشتاز بودند و تبدیل به الگویی ربانی برای جامعه بشریت شدند، تا حدی که مظهر عفاف، و حجاب شدند و حجت را بر همه تمام کردند.
ایشان ملاک و صراط مستقیم زن مسلمان شدند و پوشیدگی، تبدیل به نمود بارز مکتب ایشان شد و با ارایه الگوی عملی، برنامه حضور زن در جامعه با حفظ حریم عفاف و پوشش، را تبیین و ترسیم نمودند.
حضرت زهرا (س) نشان دادند که یک زن می‌تواند در عین برخورداری از پوشش و حجاب و با حفظ سرمایه و دارایی فطری خود که عفاف و حیاست، در جامعه هم تأثیرگذار و هم تحول‌آفرین باشد.
فاطمه (س) به زنان نشان داد که باید دغدغه حفظ حریم و حجاب را داشت و این دغدغه باید در سراسر زندگی زن مسلمان نمود داشته باشد.
حتی حضرت زهرا(س) برای پوشاندن قامت بی‌جانش، بعد از شهادت نگران است و در وصیت خود چنین می‌فرماید: برای من تابوتی تهیه کن که در موقع حمل جنازه، بدنم پیدا نباشد.(7)
آن روز که فاطمه زهرا(س) و علی(ع) در آغاز زندگی مشترک خود برای تقسیم کار نزد رسول گرامی‌اسلام(ص) شتافته و از آن حضرت کسب تکلیف نمودند، رسول خدا(ص) فاطمه(س) را مأمور به انجام کارهای داخل خانه کرد و علی را نیز به امور خارج از منزل مأمور ساخت. دختر پیامبر(ص) از این تقسیم کار فوق العاده خوشحال شد و چنین اظهار داشت: جز خدا کسی نمی‌داند که من از تقسیم کار چقدر خوشحال شدم، زیرا که پدرم رسول خدا(ص) مرا از رو در رویی با مردان معاف داشته است.
این حدیث به خوبی نمایانگر وجود روحیه عفاف در حضرت زهرا(س) و تمایل نداشتن ایشان به اختلاط با مردان است و لذا از اینکه پدر، ایشان را از پرداختن به امور بیرون منزل معاف داشته، مسرور گشتند.          ادامه دارد...

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات