تاریخ انتشار : ۱۶ شهريور ۱۳۸۷ - ۱۰:۰۱  ، 
کد خبر : ۴۴۴۷۰
گفت‌وگو با محمود محمدی به بهانه دیدار حداد عادل و حسنی مباک

مصر از ارتقای رابط طفره می‌رود

اعظم ویسمه اشاره: گروه دیپلماسی: «غلامعلی حداد عادل» رئیس مجلس هفتم که به دعوت رسمی «فتحی سرور» رئیس مجلس مصر برای شرکت در اتحادیه بین‌المجالس به قاهره سفر کرده روز ‌گذشته با «حسنی مبارک» رئیس‌جمهور مصر دیدار و گفت‌وگو کرد. پیش از این دیدار در یک ماهه اخیر، «علی لاریجانی» دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی نیز در سفری یک هفته‌ای به مصر با «ابوالغیظ» وزیر خارجه این کشور دیدار کرد: دیداری که گرچه احمدی‌نژاد، آن را «شخصی» توصیف کرد، اما تلاشی در جهت بهبود روابط با مصر تلقی شد. در کنار تمام این تلاش‌ها، «‌منوچهر متکی» وزیر امور خارجه نیز این هفته اعلام کرد که دولت ایران برای از سرگیری روابط دیپلماتیک با قاهره منتظر «‌علامت مصر» است. تلاش ایران برای عادی‌سازی بهبود روابط با ایران را با «محمود محمدی» عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس هفتم که سابقه سخنگویی وزارت امور خارجه دولت هاشمی را بر عهده داشته، مطرح کردیم. تلاشی که از نظر محمدی، یکسویه و از جانب ایران است و هنوز دولت مصر به این نتیجه که روابط خود با ایران را در سطح سفیر ارتقا بخشد، نرسیده است.

*جناب آقای دکتر محمدی! ریشه‌های قطع روابط دولت ایران با دولت مصر به کجا بر‌می‌گردد؟

**این مسئله همان‌طور که می‌دانید به ترور سادات توسط «خالد اسلامبولی»‌ از اسلامگرایان مصر برمی‌گردد. در شرایطی که انقلاب اسلامی ایران مسیر دولت‌سازی را  طی میکرد، اینگونه حرکتهای انقلابی توسط ملت ایران ارزشگذاری می‌شد. همانطور که به دلیل حمایت انقلاب اسلامی از حقوق ملت فلسطین، به محض پیروزی انقلاب سفارت اسرائیل در ایران تعطیل شد ‌و دفتر سازمان آزادیبخش فلسطین در ایران گشوده شد، انور سادات نیز از سوی ملت ایران به عنوان کسی که با امضای قرارداد کمپ دیوید، شرایطی را به وجود آورد که شکاف بین جهان عرب در دفاع از حقوق ملت فلسطین و حقوق ملت عرب با مسائل جهان اسلام ایجاد کرد. تلقی میشد. البته تنها ایران و ملت انقلابی ایران هم نبود که چین نگاهی به مصر و انورسادات داشت. کما اینکه سوریه، لیبی و حتی مقاطعی عراق هم در جبهه مخالفان قرارداد کمپ دیوید بودند. به همین دلیل بعد از ترور سادات و نامگذاری خیابانی در تهران به «خالد اسلامبولی» از یک طرف و از سوی دیگر گرایش مصر و اتحادیه عرب به حمایت از صدام حسین در جنگ با ایران، دلایل قطع روابط با مصر در نزد ایران تقویت شد. اما ظرف دو دهه گذشته بعد از پایان جنگ عراق علیه ایران، تلاش برای از سرگیری و عادی‌سازی روابط ایران و مصر‌ آغاز شده است.

*آیا می‌شود کمی توضیح دهید که دولت‌های گذشته چه تلاش‌هایی را برای از ‌سرگیری روابط با دولت مصر انجام دادند؟

**دولت آقای هاشمی رفسنجانی بعد از پایان جنگ گام‌های موثری را در جهت پایان جنگ و عادی‌سازی روابط با جهان غرب شروع کرد. مکاتباتی میان آقای هاشمی رفسنجانی با جهان غرب و حتی صدام حسین انجام شد که به آزادی اسرا و‌ کاهش خصومت میان دو کشور انجامید که تاثیر‌ چشمگیری در‌‌ جهان غرب داشت. بعد از جنگ تحمیلی، رئیسجمهور وقت ایران با مکاتبه و دیپلماسی خردمندانه و در جهت از بین بردن تنفر‌ گذشته و گشودن باب جدید همکاری با ‌جهان غرب و جهان اسلام بر‌آمد. این رویکرد در آن مقطع به عنوان نقطه قدرت ایران مطرح شد و آثار مثبتی از جمله در روابط با مصر داشت. این در حالی بود که دولت مصر همیشه با طرح مسئله، حمایت ایران از برخی جریانات اعتقادی در مصر نیز گروه اخوانالمسلمین، نسبت به ایران نگرانی و اعتراض داشت. قاهره معتقد بود که ایران دنبال صدور انقلاب است و اسلامگراها را حمایت می‌کند و به همین دلیل این مشکلات در روابط ادامه داشت، اما رفت و‌آمدهایی که در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی توسط وزیر امور خارجه به وجود آمد، همکاریهای خوبی با مصر در ساختارها و نهادهای بینالمللی مختلف چه در جنبش عدم تعهد، چه در سازمان کنفرانس اسلامی و چه در روابط چندجانبه، شروع شد. نمونه این همکاری‌ها ،توافقات بر سر قضیه بوسنی هرزگووین بود که یک نسل‌کشی جدی مسلمانان شکل گرفت. در آن مقطع، ملاقات‌های مکرری میان ولایتی و عمرو موسوی که آن زمان وزیر امور خارجه مصر بود، صورت گرفت. بدین ترتیب، عملا مسیر عادیسازی روابط آغاز شد، اما این روند با موجی از مخالفت در ایران مواجه بود. از سوی دیگر، دولت مصر هم علاقمند که عادی‌سازی روابط به رغم گام‌های خوبی که برداشته شد، از سطحی فراتر رود. به همین دلیل، در نهایت دفتر حافظ منافع ایران در مصر ایجاد شد.

*این تلاش‌‌‌ها در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی چطور ادامه یافت؟

**در دوره ریاست جمهوری جناب آقای خاتمی یک جهش دیگری در بهبود و عادی‌سازی روابط میان ایران و مصر انجام شد. به خصوص در ‌چارچوب گفت‌وگوی تمدن‌ها و باور کشورهای عربی اسلامی که ایران به دنبال تعامل جدی است و سیاست خارجی دولت آقای خاتمی که در امتداد سیاست خارجی دو دوره دولت آقای هاشمی برای عادیسازی روابط بود، به شکل‌گیری فضای بازتری در روابط دوجانبه انجامید به نحوی که مصری‌‌ها با تمام حساسیت منفی که نسبت به ایران داشتند، حاضر شدند جناب آقای سید‌هادی خسرو‌شاهی که یکی از چهره‌های شاخص روحانی و مبلغین اندیشه و تفکر اخوان‌المسلمین و حتی پیش از مبارک و سادات از زمان ناصر در ایران بود و اندیشههای سید‌قطب و آثار او را ترجمه کرده بود، به عنوان سرپرست دفتر نمایندگی ایران در مصر بپذیرند. این یک اقدام خیلی مهم بود که نشان می‌داد تغییری در دیدگاه مصری‌‌ها! ایجاد شده است. در واقع مسیر عادی شدن یا حفظ احترام متقابل و عدم مداخله در امور داخلی همدیگر و اتخاذ همبستگی در حال پیشرفت بود، اما مصری‌‌ها به جای اینکه یک جواب صریح و روشن در مورد تمایل به روابط در حد سفیر بدهند، ارتقای روابط را به بعد موکول می‌کردند.

*علت این موضع مصر چه بود؟

**اولا مشکل مصری‌‌ها همان دغدغه‌ها و نگرانی‌های گذشته بود که فکر می‌کردند ایران به دنبال تاثیرگذاری بر جریان مسلمانان در مصر است آنها می‌خواستند از این تاثیرگذاری احتمالی جلوگیری کنند. دوم مسئله نامگذاری خیابان خالد اسلامبولی در ایران بود که آن را به عنوان بهانه‌ای مطرح می‌کردند و معتقد بودند ایران با این کار از ترور سادات حمایت کرده است و سوم اینکه می‌خواستند شرایط را برای عادی‌سازی روابط با ایران، با دیگر کشورهای عرب هماهنگ کنند. اگر ما فکر کنیم که مصر به تنهایی می‌تواند در مورد عادیسازی روابط با ایران تصمیم بگیرد، فکری منطقی نیست. استناد من به این قضیه است که ظرف همین سال‌های گذشته چه در زمانی که مدیر کل فعلی خاورمیانه وزارت امور خارجه دکتر اصغر احمدی سرپرست دفتر حافظ منافع ما در مصر بود، فعالیت خیلی خوب و چشمگیری برای روابط با مصر انجام شد و چه رفت و آمد ملاقات و مسئولان ما که در این چارچوب شاهد سفر دکتر لاریجانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی و نماینده رهبری در این شورا و سفر اخیر دکتر حداد عادل به مصر هستیم. ولی با این حال، باز میبینیم که مصر از عادی‌سازی روابط و ارتقای آن طفره میرود. همچنین، آنان دغدغه تاثیرگذاری ایران بر افکار عمومی مصر را دارند؛ یک چیزی شبیه همان دغدغه‌ای که در ایران نسبت به رابطه با آمریکا، به عنوان کشور تاثیرگذار وجود دارد. مصر نگران است که ایران با جاذبه‌های ایدئولوژیکی که دارد بر فضای عمومی مصر تاثیر بگذارد.

*چقدر‌ تاثیرگذاری کشورهایی چون آمریکا و اسرائیل و از سوی دیگر کشورهای عربی بر جلوگیری از عادی‌سازی روابط بر مصر مؤثر است؟

**من تاثیرگذاری اسرائیل و آمریکا را بسیار ناچیز می‌دانم، اما تاثیر کشورهای عربی وجود دارد؛ چون مصر در چارچوب اتحادیه عرب تعریف می‌شود و ممکن است برخی از کشورها از برقراری رابطه ایران با مصر ‌خشنود نباشند. بنابراین از طرق مختلف از جمله اطلاع‌رسانی غلط یا تاثیرگذاری و حتی بی‌نیاز کردن مصر از رابطه با ایران، مانع ایجاد ارتباط مصر با ما می‌شوند. چون مصر برای برقراری روابط باید انگیزه‌ای داشته باشد.

*یعنی انگیزه با ایران برای مصر وجود ندارد؟

**یکی از مهمترین انگیزه‌ها برای کشورها در برقراری روابط، تامین منافع اقتصادی آن کشور است. مصر اگر احساس کند که نیاز اقتصادی آن توسط برخی کشورهای برادر عرب تامین می‌شود، می‌تواند نسبت به آن حجم از روابط اقتصادی که می‌خواهد با ایران داشته باشد، خود را بی‌نیاز احساس کند. اگر نیاز اقتصادی روابط را کنار بگذاریم، دیگر مصر هیچ نیازی به رابطه با ایران ندارد؛ نه همسایه ایران است و نه اقتصادش مکمل اقتصاد ما است. بنابراین، نیازی ندارد.

*چقدر نگاه ایجاد رابطه با مصر در داخل کشور ما تغییر کرده است؟ به هر حال زمانی ایجاد رابطه با دولت مصر مخالفت با نظر امام(ره) تلقی می‌شد؟

**همچنان هم پاره‌ای نظرات مخالف نسبت به روابط ایران با مصر وجود دارد. چون وضعیت مصر نسبت به گذشته تغییر نکرده است، بلکه ما مواضع خودمان را تغییر داده‌ایم.

*در واقع، این تغییر مواضع به منزله دوری از مباحث ایدئولوژیک به نفع منافع اقتصادی سیاسی است؟

**نه، این تغییر مواضع ما برای تعامل سازنده و همبستگی اسلامی با کشورهای عربی اسلامی است که ما این تغییر را در مواضع خود داده‌ایم و گام‌های بلندی را برای عادی‌سازی رابطه برداشته‌ایم حتی دیدگاه مخالفان رابطه با مصر را هم دولت‌های گذشته و حال نادیده گرفته‌اند، اما این مصر است که رابطه استقبال نکرده است. چون مصر حاضر نشده دیدگاه خودش را تغییر دهد و از این تغییر دیدگاه ایران استقبال کند. مصر همچنان با ذهنیت گذشته هم به مواضع گذشته ایران نگاه می‌کند و هم با بدبینی به سطح روابط آینده با ما نگاه می‌کند و حال آنکه ایران دیدگاه گذشته خود را در حدود به رسمیت نشناختن مصر تغییر داده‌‌ است. حتی دولت کنونی نشان داده که حاضر است انعطاف‌پذیری بیشتری را نسبت به عادیسازی ارتباط با مصر نشان دهد. اما باز می‌بینیم که مصری‌‌ها امنتناع می‌کنند. این نشان میدهد که تمایل برای برقراری روابط باید دو طرفه باشد و یک طرفه بودن آن از طرف ایران کفایت نمی‌کند، حتی اگر ایران نسبت به گذشته انعطاف بیشتری نشان دهد و گام‌های بلندتری را برای رابطه حتی توسط همان جناح مخالف رابطه با مصر، بردارد.

*بنابراین شما معتقدید تغییری که در نگاه ایران صورت گرفته در دولت مصر اتفاق نیفتاده است؟

** بله، این استقبال در نزد دولت مصر وجود ندارد.

*آقای دکتر! در برقراری روابط با دولت مصر هم به نظر می‌رسد انسجام بین برخی از مسئولان وجود ندارد، مثلا تابستان گذشته آقای احمدی‌نژاد عنوان کرد برای بازگشایی سفارت مصر در ایران به یک بعدازظهر زمان نیاز است. از ‌سوی دیگر، ایشان سفر لاریجانی به مصر را شخصی و کم‌اهمیت توصیف می‌کند. این مواضع چه تاثیری در برقرار نشدن روابط داشته است؟

** گشودن، سفارتخانه و ارتقای روابط در حد سفیر نیازمند اراده دو طرفه است. باید به همان میزان که آقای احمدی‌نژاد رئیسجمهور تمایل دارد با مصر روابط برقرارکند و سفارت در ایران در سطح سفیر فعال شود. آقای مبارک هم باید این تمایل را داشته باشد، اما آقای مبارک این تمایل را نشان نداده ‌است. در حالی که آقای احمدینژاد به طرق مختلف این تمایل را نشان داده است، در این میان دو نکته وجود دارد، مصری‌ها به تمایل ایران برای برقراری روابط به خوبی واقف هستند، اما نگاهشان نگاه پیشگیرانه و نگاهی معطوف به گذشته است. به همین دلیل رفتاری را که ایران انجام می‌دهد خیلی جدی تلقی نمی‌کنند و نمی‌خواهند پاسخ مثبت بدهند. نکته دیگر اینکه همین نوع مواضع که در ایران اتفاق می‌افتد و انسجامی را در روابط خارجی با کشورها نشان نمی‌دهیم، نوعی بی‌اعتمادی به وجود می‌آورد و آن تاثیر می‌گذارد بر روابط با ایران، اگر ایران با یک زبان صحبت کند، مطمئنا بهتر است و تصمیم مطمئن‌تری گرفته می‌شود. مثلا سفر آقای لاریجانی به مصر با جایگاه قبلی ایشان در شورای امنیت ملی و جایگاه فعلی به عنوان نماینده مقام معظم رهبری در شورا، یک سفری است که اگر غیررسمی هم باشد. در چارچوب عادیسازی روابط صورت گرفته و لازم است از آن استقبال شود. بنابراین، تبادل پیام‌ها، استقبال از لابی‌‌‌‌ها، واسطه‌گری‌‌ها و رفت و‌آمد مقامات در سطوح مختلف به مصر توسط جمهوری اسلامی می‌تواند این اطمینان را به مصر بدهد که مقامات ایرانی برای عادی‌سازی روابط با هم، هماهنگ و منسجم هستند و در نتیجه، آنها هم راحت‌تر می‌‌توانند تصمیم بگیرند، در غیر این صورت، ممکن است احساس کنند که قشر خاصی در ایران دنبال رابطه با مصر است و مجموعه نظام ایران ممکن است رابطه را سست تلقی کنند.

*در جریان عملکرد دیپلماسی دولت نهم ما این رفتار را در زمان حضور آقای لاریجانی در سمت دبیر شورایعالی امنیت ملی شاهد بودیم، آقای لاریجانی یک موضوع را مطرح می‌کرد و آقای احمدینژاد یک موضوع دیگر را اعلام می‌کردند. ضعف عملکرد دیپلماسی دولت نهم نیست؟

*در همه کشورها معمول است که کانال‌های مختلف برای تقویت روابط با هم ارتباط دارند، به خصوص وقتی که روابط غیرعادی است یا روابط مثل ایران و مصر در سطح سفیر نیست، هر کانال که بتواند ارتباطی برقرار کند، مثبت است.

بنابراین، ما نباید باب ارتباطات و کارهای مختلف با مصر را مسدود یا تضعیف کنیم. گشودن باب‌های بیشتر و ارتباطات مختلف اعم از فرهنگی، سیاسی و حتی امنیتی و شخصیت‌های مذهبی می‌توانند کمک کنند که دو دولت تصمیم بگیرند با اطمینان خاطر بیشتری روابط را در سطح سفیر ارتقا دهند. متاسفانه در نحوه موضع‌گیری‌های ما این اشکال وجود دارد که به مسائل مقطعی نگاه می‌شود و هم طوری وانمود می‌شود که یا برخی ارتباطات و تماس‌ها به شکل ناهماهنگ انجام می‌شود که شایسته یک سیاست خارجی منسجم نیست یا برخی مخالفت‌هایی که صورت می‌گیرد.

*با توجه به این پیشینه، سفر آقای حداد عادل به مصر و دیدار با حسنی مبارک را چطور ارزیابی می‌کنید؟

** من ارتباط بین مجلسین دو کشور ‌در سطح رؤسای مجلس را مثبت می‌دانم. چون ما باب روابط را  با دولت مصر بازکرده‌ایم و در جهت عادی‌سازی روابط حرکت می‌کنیم، طبیعتا روابط مردمی را هم باید تقویت کنیم. از طرف دیگر، همان‌قدر که مصر گام‌های مثبتی در جهت رفت‌وآمدها بر‌می‌دارد، یک نکته مثبتی است. ما سال‌هایی را پشت‌سر‌گذاشتیم که هم ما مواضع بسیار رادیکالی نسبت به مصر داشتیم و هم مصری‌‌‌ها از سفر مقامات ایرانی نا‌‌‌‌‌خشنود بودند و استقبال نمی‌کردند. همان‌قدر که از روابط استقبال می‌شود و رئیس مجلس ما به مصر در چارچوب روابط دوجانبه و نه فقط برای کنفرانس اسلامی سفر می‌کند، می‌تواند یک گام مثبت باشد.

*آینده روابط با مصر را چطور ارزیابی می‌کنید؟

آینده روابط را در کوتاه‌ مدت متفاوت از شرایط کنونی نمیبینم و تغییری نخواهد کرد، چون اولا شرایط و وضعیت خاورمیانه شرایطی است که بر این رابطه تاثیر دارد. یکی از دغدغه‌های مصر می‌تواند این باشد که موضع ایران با کشورهای عربی شرکتکننده در‌ آناپولیس متفاوت است. از سوی دیگر، همچنان آن نگرانی‌ها و دغدغه‌های مصر مبنی بر احتمال تاثیرگذاری ایران بر جریان اسلام‌گرایی مصر وجود دارد. اما همچنان به نظر می‌رسد که نظر‌مقامات مصر بر این است که روابط در سطح سفیر با ایران ارتقا نیابد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات