تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۸:۱۲  ، 
کد خبر : ۴۶۹۸۶
فاز تبلیغاتى مبارزه با تروریسم

پروژه غلبه بر افکار و قلوب


سرگه بارسقیان
به موازات گسترش هژمونى ایالات متحده در صحنه مناسبات بین‌الملل، سطح مقبولیت اجتماعى آمریکا در حوزه‌هاى ناهمخوان و بعضاً نامتباین با گفتمان مرسلین آنگلوساکسونى آزادى سیر نزولى یافت. شکل‌گیرى قطب‌بندى ارزشى خیر و شر در دوره جنگ سرد، سرمایه‌دارى آمریکایى را در مقابل کمونیسم روسى قرار داد و بنیانهاى قضاوت یا برپایه تقبیح امپراتورى شیطان شرق سوسیالیست استقرار یافت و یا بر شالوده مبارزه با سلطه اهریمنى غرب امپریالیست نباشد. کمربند سبز ضد کمونیستى، «سرزمین سرخ» را احاطه کرد و نبرد گفتمان‌ها، جنگ زرادخانه‌هاى هسته‌اى دو ابرقدرت را به حاشیه راند.
طى آن سالها و در بطن هسته‌هاى تشکیل‌دهنده کمربند سبز ـ افغان‌هاى مجاهد و عرب‌هاى متحد با ایالات متحده ـ به تدریج بذرهاى ضدیت با تمدن آمریکایى و هم‌پیمانانش که در واژه «غرب» خلاصه مى‌شد، جوانه زد. تفکرات ضد آمریکایى در جهان عرب سالها قبل از شکل‌گیرى شبکه القاعده و دیگر گروه‌هاى مبارز، در دهه ۱۹۵۰ و با رشد گرایش‌هاى ناسیونالیسم عربى بروز و ظهور یافت و پیش از آن که افراط‌گرایان به ظاهر اسلامى ‌پیشقراول مبارزه با فرهنگ و تمدن آمریکایى شوند، سردمداران سوسیالیست‌هاى عرب، هژمونى ایالات متحده را به چالش طلبیدند.
به تبع آن، نگرانى از تهدید منافع آمریکا در خارج از مرزهاى این کشور به ویژه منطقه خاورمیانه به یک چالش جدى در حوزه سیاست خارجى بدل شد، اما رخداد تروریستى ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ ثابت کرد که موج نارضایتى از سیاست‌هاى واشنگتن تا پشت درهاى کاخ سفید نیز رسیده و با شکل‌گیرى گروه‌هاى تروریستى، پیامدهاى تفکرات ضد آمریکایى بر امنیت ملى و اقتصاد داخلى این کشور سایه افکنده است. پس از آن بود که ریشه‌یابى تفکر آمریکاستیزى در کشورهاى دیگر و به ویژه منطقه خاورمیانه در دستور کار کاخ سفید قرار گرفت و سیاست نفرت زدایى از آمریکا جزو اولویت‌هاى دستگاه دیپلماسى واشنگتن گنجانده شد.
کمیسیون تحقیق ۱۱ سپتامبر منتخب کنگره آمریکا در گزارش نهایى خود به این نتیجه رسید که «اگر ایالات متحده در توجیه و تبیین سیاست‌هاى خود در کشورهاى اسلامى ‌کوتاهى و کم‌کارى کند، این وظیفه را گروههاى افراطى به جاى آمریکا برعهده خواهند گرفت». «رابرت ساتلف» مدیر انستیتوى خاورمیانه در آمریکا در کتاب «نبرد گفتمان‌ها در مبارزه علیه تروریسم»، اعراب را به سه دسته تقسیم کرده است: بخش کم‌شمار، اما پرتوان و با نفوذ، آشکارا علم مبارزه با آمریکا را برافراشته است و جنبش ضد آمریکایى را در خاورمیانه رهبرى مى‌کنند. گروه‌هاى افراطى و سازمان‌هاى تروریستى گوناگون در این دسته قرار مى‌گیرند.
خصلت متصلب تفکرات این گروه‌ها هرگونه سرمایه‌گذارى در جهت سیاست‌هاى تبلیغاتى به سود واشنگتن براى اصلاح بنیانهاى گرایش‌هاى ضدآمریکایى آنها را بى‌اثر کند. دسته دوم را حامیان اصلاحات درونزاد در جهان عرب تشکیل مى‌دهند، با این ویژگى که برخى سیاست‌هاى ایالات متحده جایگاه و همچنین قدرت نفوذ آنها را تنزل مى‌دهد و موجب ناخرسندى این بخش از برخى رویکردهاى واشنگتن مى‌شود. احتمال ضعیف وقوع تحولات بنیادین در اصول سیاست خارجى ایالات متحده، ساتلف را بر آن داشت تا براى حفظ گرایش‌هاى آمریکوفیلى (آمریکادوستانه) این بخش از اعراب راهکار تغذیه فکرى و اطلاعاتى آنان از سوى واشنگتن و به نفع بهبود وجهه آمریکا را پیشنهاد دهند.
بخش قابل توجهى از جمعیت اعراب نیز با مشکلات معیشتى گوناگون دست و پنجه نرم مى‌کنند و گسترش فقر و جنگ نان براى آنان در درجه نخست اهمیت قرار دارد. به این علت، تمام انرژى خود را مصروف تلاش براى بقا مى‌کنند. سیاست ایالات متحده در قبال این بخش از جهان عرب، توسعه برنامه‌هاى فقرزدایى و تقویت نهادهاى اقتصادى براى جذب آنان در فرایند مشارکت سیاسى است. با این وجود، مخدوش بودن چهره واشنگتن به سود گروه‌هاى تروریستى و افراطى ضدآمریکایى خواهد بود و گفتمان غالب در جهان عرب را به سمت تهدید منافع واشنگتن در اقصى نقاط جهان و حتى داخل خاک این کشور سوق خواهد داد.
از این رو، ایالات متحده آمریکا پس از رخداد ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به موازات مبارزه نظامى ‌علیه تروریسم ـ جنگ افغانستان و عراق ـ مقابله فکرى ـ فرهنگى با بنیانهاى تفکرات ضد آمریکایى را به مرحله اجرا درآورد و رویکرد نرم‌افزارانه جنگ علیه تروریسم با ابزار موسیقى و خبر و با هدف بمباران افکار و قلب‌هاى جهان عرب در حال تحقیق و تحقق است.
شکست استراتژى گفت‌وگو
«دونالد رامسفلد» وزیر دفاع ایالات متحده در مصاحبه‌اى با بى.بى.سى گفت: کشورش باید براى توضیح سیاست‌هاى خود به بقیه جهان بهتر عمل کند. وى معتقد است آمریکا در ارتباطات و تبیین سیاست‌هاى عمومى‌‌اش به نحو بارزى غیرماهرانه عمل مى‌کند. «کالین پاول» وزیر امور خارجه سابق آمریکا در ژوئن سال جارى میلادى اذعان کرد: وجهه آمریکا در خارج از کشور بسیار بد شده است و دولت باید تلاش بیشترى براى فهم درست اقدامات خود انجام دهد. به باور پاول، آمریکا براى فهماندن ارزش‌هایش به جهانیان با مشکلات بزرگى مواجه است؛ چرا که موجى از نارضایتى در جهان اسلام علیه آمریکا وجود دارد و بوش از این مسأله مطلع است.
رئیس سابق دستگاه دیپلماسى آمریکا، ۳ مسأله تأمین ثبات افغانستان، پایان ناآرامى‌ها در عراق و تضمین دستیابى به توافقنامه عادلانه از سوى فلسطینى‌ها را عاملى در راستاى کسب حمایت واشنگتن در جهان اسلام دانست. و همچنین وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) با انتشار گزارشى در نوامبر ۲۰۰۴ اعلام کرد: آمریکا نتوانسته است به جهان اسلام درباره اقدامات نظامى ‌و دیپلماتیک‌اش به درستى و به اندازه کافى توضیح دهد.
در این گزارش که توسط دفتر هیأت علوم دفاعى پنتاگون تدوین شده، آمده است: تصور منفى آمریکا در تفکر جهانى و توان ضعیفش در متقاعد کردن جهانیان در نتیجه فاکتورهایى از قبیل ناتوانى در اجراى استراتژى گفت‌وگو است. به اعتقاد نویسندگان گزارش مزبور، اگر آمریکا واقعاً مى‌خواهد که جهان اسلام و به ویژه جهان عرب به سوى «مدرنیزه شدن» و «تحمل» حرکت کند، باید به مسلمانان اطمینان دهد که این امر به معنى تسلیم شدن اجبارى آنها به شیوه‌هاى آمریکایى نیست. در این گزارش تصریح شده است: مسلمانان از آزادى‌هاى ما منزجر نیستند، از سیاست‌هاى ما متنفرند.
اکثر مخالفت‌ها با حمایت‌هاى یک جانبه از اسرائیل و مخالفت با حقوق فلسطینیان و حمایت درازمدت و حتى فزاینده از آنچه که به عقیده مسلمانان استبداد است، به خصوص در مصر، عربستان سعودى، اردن، پاکستان و کشورهاى حوزه خلیج فارس شکل گرفته است. گزارش پنتاگون مى‌افزاید: مبارزه تبلیغاتى یا آن گونه که گفته مى‌شود، جنگ افکار یا تلاش براى جلب افکار و قلب‌ها، مهم‌ترین بخش در هر جنگى است اما براى جنگ جهانى آمریکا با تروریسم از اهمیت بیشترى برخوردار است.
در این جنگ به دلیل اهداف بزرگتر آمریکا، هدف ضرورى جدا کردن مسلمانان غیر متخاصم از شبه نظامیان تندرو یا جهادیون است، اما آمریکا نه تنها در این زمینه شکست خورده بلکه نتایج معکوسى به بار آمده است. دولت آمریکا نتوانسته است استراتژى ارتباطات دوران جنگ سرد را براى مقابله با افراطى‌گرى تطبیق دهد.
گزارش پنتاگون مبنى بر ناتوانى کاخ سفید در اجراى استراتژى گفت‌وگو، مؤید تلاش‌هاى ناموفق صورت گرفته پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و بیانگر بهره‌گیرى از شیوه‌هاى نوین تصویرسازى و نفرت زدایى از ایالات متحده آمریکا است. سفر ۵ روزه فرستاده ویژه واشنگتن به خاورمیانه در ژانویه ۲۰۰۵ براى بهبود وجهه آمریکا در خارج از این کشور تلاشى در این راستا تلقى مى‌شود.
هرچند، نتایج سفر مهر تأییدى بود بر ناکارآمدى استراتژى جنگ افکار از سوى ایالات متحده. «کارن هیوز» پس از بازگشت از خاورمیانه گفت: انتظار ندارد نگاه به آمریکا یک شبه تغییر کند و وظیفه وى در بهبود وجهه آمریکا یک «چالش» محسوب مى‌شود. هیوز که طى این سفر از مصر، عربستان و ترکیه بازدید کرد، هدف از دیدارهاى خود را باز کردن باب گفت‌وگو عنوان کرد و از آن پس، وظیفه ارائه راهکارهایى براى بهبود وجهه آمریکا را برعهده گرفت.
همزمان با ابراز نگرانى مقامات کاخ سفید از تنزل مقبولیت آمریکا در جهان عرب روزنامه‌هاى این کشور و منتقدین دولت بوش با انتشار گزارش‌هاى مختلفى دولت را مسئول وضعیت به وجود آمده و عامل گسترش موج نارضایتى‌ها از آمریکا معرفى کردند. واشنگتن پست در سپتامبر ۲۰۰۵ در گزارشى نوشت: وجهه آمریکا در جهان از آنچه که هم اکنون هست، بدتر نخواهد شد!
این روزنامه آمریکایى با استناد به آنچه گزارش‌هاى ارسالى کمیته‌هاى دولتى برخى از کشورهاى عربى به وزارت امور خارجه آمریکا خواند، اعلام کرد: بسیارى از مردم کشورهاى عربى همچون مصر، مراکش و عربستان، جورج بوش را خطرناک‌تر از اسامه بن لادن رهبر تشکیلات القاعده مى‌دانند. در گزارش واشنگتن پست آمده است: خشم و اعتراض اعراب نسبت به سیاست‌ها و اقدامات آمریکا در خاورمیانه بسیار زیاد بوده و همچنان روبه افزایش است.
همچنین گزارش جدید کمیته تحقیق ۱۱ سپتامبر که در نوامبر سال جارى منتشر شد، برخورد دولت بوش با مظنونان حملات تروریستى را عامل خراب شدن وجهه آمریکا در جهان خواند و رفتار نادرست نیروهاى آمریکایى با زندانیان ابوغریب و گوانتانامور را موجب تزلزل جایگاه ایالات متحده در جهان دانست.
پاپ و خبر علیه تروریسم
نگرانى‌ها از گسترش تفکرات ضدآمریکایى بالاخص در منطقه خاورمیانه و نیز ورود جنگ علیه تروریسم به فاز فکرى ـ فرهنگى موجب شد تاکاخ سفید با سرمایه‌گذارى در حوزه تبلیغاتى تلاش وسیعى براى انزواى افکار افراطى و ارتقاى رفتار تعامل جویانه با ایالات متحده را سامان دهد. ۶ ماه پس از رخداد ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در ساختار و مدیریت رادیوى دولتى آمریکا (رادیو صداى آمریکا: Voice of American) تغییرات وسیعى به وجود آمد. رادیوى عرب زبان «صداها» به کار خود پایان داد و به جاى آن دو رادیو به نامهاى (رادیو سوا: Radio Sava) و Eastern Radio (شبکه رادیویى شرق: Network) وارد جهان رسانه‌اى شد.
رادیو «سوا» (در عربى به معناى با هم بودن) با بودجه سالانه ۳۵ میلیون دلار، اولویت برنامه‌هاى خود رادر جذب جوانان قرار داد. ارسال امواج «اف ام» و ماهواره‌اى این رادیو از استادیوهاى مستقر در واشنگتن و دوبى (امارات متحده عربى) صورت مى‌گیرد و از نمایندگى‌هاى مستقر در کلیه کشورهاى خاورمیانه تغذیه مى‌شود. برنامه‌هاى رادیو سوا متشکل از آهنگهاى غربى و عربى و بخش‌هاى کوتاه خبرى است و بر طبق پیش‌بینى‌هاى اولیه، شنوندگان این رادیو حدود ۵۱ درصد از جوانان عرب منطقه خواهند بود. (این در حالى است که حجم شنوندگان صداى آمریکا بسیار پایین‌تر از رقم فوق است).
روزنامه واشنگتن پست با انتشار گزارشى در اکتبر ۲۰۰۴ درباره رادیو سوا نوشت: براساس پیش‌نویس گزارشى که از سوى بازرس کل وزارت امور خارجه آمریکا تهیه شده، رادیو سوا در کشورهاى مهم خاورمیانه به آن اندازه که موفق شده مخاطبان را به شنیدن موسیقى جلب کند، در تأثیرگذارى بر اذهان مخاطبان ناموفق بوده است.
در این گزارش آمده است: اخبار و برنامه‌هاى اطلاع‌رسانى تنها ۲۵ درصد از کل برنامه‌هاى رادیو سوا را تشکیل مى‌دهد و از این رو، ظاهراً مقامات واشنگتن تمایلى براى استفاده از آن به عنوان ابزارى در جهت دیپلماسى عمومى ‌ازخود نشان نمى‌دهند. همچنین رادیو سوا به طور کامل نمى‌تواند با منشور رادیو صداى آمریکا در راستاى ارائه سیاست‌هاى ایالات متحده برابرى کند. به علاوه، در برنامه‌هاى این رادیو فقدان کنترل کیفى منسجم مشاهده شده است. همزمان با انتشار گزارش روزنامه واشنگتن پست وزارت امور خارجه آمریکا اقرار کرد رادیو سوا در انجام مأموریت‌هاى محوله به ویژه تلاش براى بهبود چهره این کشور در خاورمیانه و جلب افکار عمومى ‌این منطقه شکست خورده است.
در فوریه،۲۰۰۴ شبکه تلویزیونى «الحره» (آزاد) به جمع رسانه‌هاى ایجاد شده توسط کاخ سفید پیوست که ۲۲ کشور خاورمیانه و آفریقاى شمالى را تحت پوشش قرار مى‌دهد. برنامه‌هاى این شبکه که در واشنگتن تهیه مى‌شود، مباحثى چون ورزش، موسیقى و سرگرمى‌را دربرمى‌گیرد و شبکه‌اى بدون پیام‌هاى بازرگانى و تبلیغات سودآور است. بودجه سالانه شبکه الحره ۶۲ میلیون دلار است و پس از تأسیس رادیو صداى آمریکا در سال ۱۹۴۲ جزو پروژه‌هاى عظیم و پرهزینه رسانه‌اى تلقى مى‌شود.
برپایه گزارش هفته نامه بریتانیایى «ساندى تایمز» ۲۰درصد جمعیت اردن، کویت، لبنان، مراکش و سودان که امکانات دریافت شبکه‌هاى عربى را دارند جزو بینندگان دائمى‌این شبکه هستند. این در حالى است که خبرگزارى رویترز رقم بینندگان دائمى ‌الحره را ۲۵درصد عنوان مى‌کند. روزانه ۲۱‎/۳ میلیون نفر به تماشاى برنامه‌هاى الحره مى‌نشینند و شبکه‌هاى عربى الجزیره و العربیه دو رقیب سرسخت الحره هستند.
از اهداف این شبکه که با حمایت و نظارت کنگره آمریکا راه اندازى شده است، تلاش براى بهبود چهره آمریکا و جلوگیرى از نفوذ شبکه‌هاى ماهواره‌اى الجزیره و العربیه اعلام شد. «موفق حرب» مدیرکل شبکه ماهواره‌اى الحره در گفت‌وگو با روزنامه «الشرق‌الاوسط» اظهار داشت که این شبکه از طریق دو خط ماهواره‌اى «عرب ست» و «نایل ست» از ساعت پنج به وقت قاهره آغاز مى‌شود. به گفته حرب، برنامه‌هاى این شبکه شامل گفت‌وگو، برنامه‌هاى سیاسى، فرهنگى، هنرى، اخبار ورزشى و اخبار مربوط به زنان و کودکان و فیلمهاى مستند تاریخى است.
کارمندان این شبکه، کارشناسان رسانه‌هاى عربى مقیم آمریکا هستند و گویندگان بخش خبرى از کشورهاى مصر، سودان، لبنان و قطر انتخاب شده‌اند و در مجموع، ۲۰۰ کارمند در این شبکه فعالیت مى‌کنند. جورج بوش، رئیس‌جمهورى آمریکا، هدف از تأسیس این شبکه را مقابله با امواج تبلیغات ضدآمریکایى که فضاى جهان اسلام را پر کرده است، دانست. از اولین برنامه‌هایى هم که از الحره پخش شد، مصاحبه‌اى با بوش بود که رئیس‌جمهورى آمریکا در آن به تشریح برنامه‌هاى خود در ترویج آزادى و دموکراسى در خاورمیانه پرداخت.
در سال،۲۰۰۳ رادیوى فارسى زبان «فردا» براى جلب نسل جوان ایران آغاز به کار کرد. برنامه‌هاى رادیو فردا شامل بخش‌هاى کوتاه خبرى و ترانه‌هاى فارسى و غربى است و از این لحاظ با رادیو عرب زبان سوا مشابهت‌هاى زیادى دارد. همان گونه که رادیو سوا جایگزین رادیو «صداها» شد، رادیو فردا هم جانشین رادیو آزادى (اروپاى آزاد) شد.
این تحرکات رسانه‌اى در راستاى سیاست محاصره تبلیغاتى ایران، پاکستان، افغانستان و دیگر کشورهاى تأثیرگذار منطقه خاورمیانه از سوى ایالات متحده است. علاوه بر آن، بررسى پروژه‌هاى مطبوعاتى نیز در دستور کار کاخ سفید قرار گرفته که هدف آنها بهبود وجهه آمریکا نزد مسلمانان و تغذیه فکرى ـ خبرى آنها به منظور مقابله با تبلیغات گروههاى ضدآمریکایى است. این در حالى است که براى مسلمانان کشورهاى جامعه مستقل مشترک المنافع (اتحاد شوروى سابق) هنوز هیچ برنامه مشخص و راهبرد رسانه‌اى مدونى تهیه نشده است.
الحره علیه الجزیره
وزارت امور خارجه آمریکا تنها مجرى سیاست‌هاى بهبود وجهه ایالات متحده در سطح جهان نیست، بلکه پنتاگون هم با پیگیرى برنامه‌هاى رسانه‌اى مشابهى مسئول اطلاع‌رسانى هدایت شده در خصوص اقدامات نظامى ‌واشنگتن بویژه در منطقه خاورمیانه و جریان‌سازى فکرى به نفع کاخ سفید است. پس از اشغال عراق، پنتاگون از طریق وزارت اطلاع‌رسانى دوره صدام حسین به انتشار اخبار و اطلاعاتى در باره دولت موقت پرداخت. همچنین روزنامه «الصباح» رامنتشر کرد و در نهایت، از سال ۲۰۰۳ شبکه‌هاى رادیویى و تلویزیونى «العراقیه» که از عراق پخش مى‌شود تأسیس شد.
برنامه‌هاى شبکه العراقیه ۸۵ درصد جمعیت عراق را تحت پوشش قرار مى‌دهد، اما طبق آمار منتشر شده، اقبال عمومى ‌به این شبکه حدود ۴۰ درصد است و شبکه‌هاى الجزیره و العربیه بینندگان بیشترى را جذب مى‌کنند. شبکه العراقیه از یکسو با هدف انزواى شبکه‌هاى الجزیره و العربیه و از دیگر سو براى خنثى کردن جهت گیرى‌هاى ضدآمریکایى این دو شبکه تأسیس شد. وزیر دفاع آمریکا بارها دو شبکه الجزیره و العربیه را متهم به همکارى با شورشیان عراق کرد. دونالد رامسفلد بر این اعتقاد است که مردم همیشه به ساقط کردن و پشت پا زدن به بزرگترین قدرت جهان علاقه دارند و شما نمى‌توانید هر روز اخبار یکجانبه‌اى را که غالباً درست هم نیستند، بشنوید و فکر نکنید که نمى‌شود این کشور خوب باشد.
به باور مقامات پنتاگون، الجزیره و العربیه ضمن همکارى با نیروهاى ضد ائتلاف به رهبرى آمریکا، در بین افکار عمومى ‌اینگونه القا مى‌کنند که نظامیان آمریکایى مستقر در عراق اشغالگرانى هستند که به قصد استثمار اعراب به منطقه لشگرکشى کرده‌اند. اینگونه اتهامات، دوشبکه عرب زبان را به واکنش واداشت. «صالح قلاب» سخنگوى شبکه العربیه اعلام کرد:«آمریکا نباید انتظار داشته باشد این شبکه نیروهاى بیگانه مستقر در عراق را آزادى بخش بخواند، بلکه این نیروها از دیدگاه العربیه اشغالگر محسوب مى‌شوند.»
کشمکش بین پنتاگون و دو شبکه خبرى عرب زبان از نخستین ماههاى اشغال عراق آغاز گردید و حتى در سپتامبر ۲۰۰۳ موجب شد که شوراى مصوب دولت آمریکا در عراق اعلام کند فعالیت‌هاى خبرى این دو کانال تلویزیونى رامحدود مى‌کند. به دستور «احمد چلبى» رئیس وقت شوراى حکومت انتقالى عراق، تلویزیونهاى الجزیره و العربیه را به طور موقت از ورود به کنفرانس‌هاى مطبوعاتى که در داخل ساختمانهاى دولتى انجام مى‌گیرد، ممنوع کردند. چلبى مدعى شد فعالیت‌هاى این دو رسانه به پیشرفت خشونتهاى فرقه اى و نیز حمله علیه نیروهاى نظامى ‌آمریکا کمک کرده است.
محدود سازى شبکه الجزیره و اعمال فشار برآن بدین منظور صورت مى‌گیرد که به اعتقاد پنتاگون،این شبکه با مهارت خاصى پیام ‌هاى تحریک آمیزى علیه نیروهاى آمریکایى را بین اعراب منطقه انتقال مى‌دهد و یکى از عوامل تخریب وجهه واشنگتن درخاورمیانه پخش برنامه‌هاى این شبکه و به چالش کشیدن تحرکات نظامى ‌نیروهاى ائتلاف در عراق است.
«ریچارد بوچر» سخنگوى وزارت دفاع در این باره تصریح کرد: «گمان مى‌کنم ما از اهمیت الجزیره در جهان اسلام به اندازه کافى آگاه هستیم و از این رو، کوشیده‌ایم تا دیدگاه آمریکایى‌ها را در دسترس آنها قرار دهیم، چرا که به خوبى مى‌دانیم آنها رسانه بسیار مهمى‌هستند.» تحقیقات انجام شده توسط وزارت امور خارجه نشان مى‌دهد که ۶۳ درصد از عراقى‌هایى که به ماهواره دسترسى دارند، اخبار الجزیره و العربیه را ترجیح مى‌دهند و تنها ۱۲ درصد گفته‌اند که فقط العربیه را مى‌بینند.
در پى موفقیت الجزیره و العربیه در جذب مخاطبان عرب زبان، شبکه جهانى «بى‌بى‌سى» اعلام کرد در حال راه‌اندازى یک شبکه تلویزیونى ۲۴ ساعته شامل برنامه‌هاى خبرى و غیره به زبان عربى است. این در حالى است که طبق اعلام این شبکه، بى‌بى‌سى همچنان پرشنونده‌ترین برنامه رادیویى در عراق است و پخش این رادیو روى موج اف‌ام در بغداد و سایر شهرهاى بزرگ باعث جلب هفته اى ۱‎/۸ میلیون شنونده شده است. تعداد مخاطبان برنامه‌هاى انگلیسى زبان بى‌بى‌سى در جهان ۴۵ میلیون نفر تخمین‌زده مى‌شود. علاوه بر بى‌بى‌سى، رادیو «مونت کارلو» هم مورد استقبال شنوندگان عرب زبان قرار گرفته است، اما رادیو صداى آمریکا نفوذ کمى ‌در خاورمیانه دارد و فقط از دو درصد مخاطبین رادیو بهره مند است.
از پنتاگون تا‌ هالیوود
سیاست رسانه‌اى جدید آمریکا، بخشى از تحصیلات روانى براى تحت تأثیر قراردادن جمعیت مناطقى است که هم اکنون نیروهاى آمریکایى در آن مستقرند و هدف از آن، همراه کردن افکار عمومى ‌با سیاست‌هاى واشنگتن و کاهش حمایت‌هاى اجتماعى از اقدامات نظامى ‌علیه کشورهاى عربى منطقه است. بسیارى از تحلیلگران براین باورند که استراتژى تبلیغاتى آمریکا در کشورهاى عربى، کارى سخت و دشوار است، چرا که واشنگتن سابقه همکارى با حکومت‌هایى را در کارنامه خود ثبت کرده است که در جهان عرب از وجاهت و مشروعیت برخوردار نبودند و برخى رسوایى‌ها همچون واقعه زندان ابوغریب، افکار عمومى ‌را تحت‌الشعاع خود قرار مى‌دهد به جاى بهبود وجهه آمریکا، به تخریب هرچه بیشتر آن کمک مى‌کند.
«سلامه نعمت» خبرنگار روزنامه «الحیات» در واشنگتن به وضعیت دوگانه فرهنگى در جهان عرب اشاره مى‌کند که برخاسته از تمایلات حاکم بر اجتماع است. تمایل به موسیقى پاپ آمریکایى در کنار نفرت از سیاست خارجى ایالات متحده، وجوه وضعیت دوگانه فرهنگى مورد اشاره است و از این رو، پیش‌بینى مى‌کند شبکه‌هاى رادیویى و تلویزیونى آمریکا توان جلب مخاطب در جهان عرب را خواهندداشت، اما قدرت تأثیرگذارى بر افکار عمومى ‌را ندارند.
در عین حال، «شیبلى تلهام» عضو ارشد مؤسسه تحقیقاتى «بروکینگز» تأکیدمى‌کند درصد حامیان سیاست‌هاى ایالات متحده در کشورهاى عربى در نازل‌ترین سطح خویش و عمده مخالفان سیاست‌هاى آمریکا در کشورهایى ساکن اند که بیشترین کمک مالى واشنگتن به آنها اختصاص مى‌یابد.
براساس نظرسنجى‌هاى به عمل آمده در جهان عرب که توسط تلهام تفسیر و منتشر شده است بخش عظیمى‌از اعراب اولویت نخست دیپلماسى درازمدت ایالات متحده را جنگ براى نفت، حمایت از اسرائیل و تضعیف تمدن اسلامى ‌در منطقه مى‌دانند.
آگاهى از رشد گرایش‌هاى ضدآمریکایى در جهان عرب به خصوص پس از اعلام هویت عاملان واقعه ۱۱ سپتامبر موجب شد تا علاوه بر اعمال راهبرد گسترش رسانه‌هاى عرب زبان فرامرزى از سوى کاخ سفید، از ظرفیت‌هاى موجود در داخل آمریکا براى توجیه سیاست‌هاى ضدتروریستى واشنگتن نیز استفاده شود. دولت آمریکا دو ماه پس از رخداد ۱۱ سپتامبر کمیته‌اى به نام «دفتر ارتباطات جهانى» تشکیل داد که ۳۵ نفر از بزرگترین شخصیت‌هاى تبلیغاتى، سیاسى و کارشناسان امور خاورمیانه در آن عضو هستند و ریاست آن را یکى از مشاوران ارشد بوش برعهده دارد.
وظیفه این دفتر که بودجه آن ۲۵۵ میلیون دلار ارزیابى مى‌شود، بهبود چهره آمریکا در جهان است. علاوه بر آن،‌ هالیوود ساخت فیلم‌هایى با مضمون ضدتروریستى را در دستور کار خود قرارداد و کارگردانان، سناریست‌ها و بازیگران برجسته ‌هالیوود براى تهیه فیلم‌هایى در راستاى پروژه مبارزه علیه تروریسم دعوت شدند.
دولت آمریکا علاوه بر رسانه‌هاى دیدارى و شنیدارى، از رسانه‌هاى مکتوب نیز براى بهبود وجهه خود استفاده مى‌کند.
وزارت دفاع آمریکا اخیراً اعلام کرد که دولت این کشور بودجه ۳۰۰ میلیون دلارى را براى تبلیغات ازطریق ارسال پیام در مطبوعات خارجى اختصاص داده است. این برنامه تبلیغاتى شامل ارائه مقاله، آگهى و اطلاعیه به شبکه‌هاى تلویزیونى، رادیویى، روزنامه‌ها و سایت‌هاى اینترنتى خارجى مى‌شود. این درحالى است که تحقیقات درباره کمک مالى به روزنامه‌هاى عراقى جهت درج مقالاتى به سود آمریکا در جریان است.
در تحولى دیگر یک کمیته مشاور در خصوص امور فرهنگى و دیپلماتیک از سوى کنگره آمریکا در سال ۲۰۰۴ تأسیس شد که با اتخاذ تدابیر مختلف سعى در جلب حمایت مردم جهان از تفکرات و فرهنگ آمریکا کرده است.علاوه بر آن، کارن هیوز معاون وزیر امور خارجه آمریکا در دیپلماسى عمومى ‌در بازگشت از سفر دوره‌اى خود به خاورمیانه به منظور بهبود وجهه واشنگتن در این منطقه، خواستار توسعه اعطاى بورسیه‌هاى «فول برایت» شد. این بورسیه‌ها که بسیار محبوب هستند، سال‌هاست که از دانشجویانى که در دانشگاههاى آمریکا مشغول تحصیل هستند حمایت مالى مى‌کند.
وى همچنین براى تبادل برنامه‌ها از کنگره آمریکا خواستار یک بودجه ۷۰ میلیون دلارى شد. هیوز همچنین امیدوار است بتواند کمک شرکت‌هاى خصوصى و افراد و شخصیت‌هاى محبوب و مشهور نظیر ورزشکاران را جلب کند. در هر حال، باید گفت که مبارزه فرهنگى ـ رسانه‌اى علیه تروریسم بسیار پیچیده‌تر و سنگین‌تر از مقابله نظامى ‌با آن است و جنگ افکار یا غلبه بر افکار و قلوب مردم منطقه درچند جبهه درجریان بوده که شاخص‌ترین آن نبود افراط‌گرایى سنتى مبتنى بر نفرت با آمریکاگرایى مدرن متکى بر مصلحت است.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات