* لطفاً تعریفی از تعاون بسیج ارایه دهید و بفرمایید مدیریت مالی تا چه اندازه در این مجموعه دارای اهمیت است؟
** بعد از جنگ در سپاه و بهویژه نیروی مقاومت به این فکر افتادند که نیازمندیهای بچهها را مرتفع کنند. چون آنها تا پایان جنگ خالصانه جنگیده بودند و پس از آن هم با توجه به روحیاتی که داشتند بعید بهنظر میرسید برای برآورده کردن نیازهای عمیق مالی خودشان پیشقدم شوند و نیازشان را عنوان کنند. الان چیزی که از مستندات آن زمان برداشت میشود این است که برای حل معضلات اینچنینی عزیزان سپاه و بسیج به فکر تأسیس مجموعهای افتادند تا بتوانند سرویسهای چندگانهای را در ابعاد مختلف برای بسیجیان فراهم کنند حتی برنامهای شکل گرفت که بسیجیان شناسایی شوند و آنهایی که خودشان پیشقدم نمیشوند تحت پوشش قرار بگیرند. لذا در تاریخ 5/9/70 برای آنکه بنیاد تعاون بسیج شکل قانونی به خود بگیرد در اداره ثبت شرکتها بهثبت میرسد و همان زمان 6 مؤسسه شامل مؤسسه قرضالحسنه بسیجیان، مؤسسه فرهنگی نور، مؤسسه مسکن، مصرف، درمان و خدمات علمی بهعنوان زیرشاخههای بنیاد تعاون، شروع به فعالیت میکنند که مؤسسه خدمات علمی زمانی بسیار ریشهدار بود و جزوات علمی رزمندگان درخواستکننده زیادی داشت. بهعلاوه تعدادی شرکت هم تأسیس میشود که درنهایت بهدنبال این بودند تا از محل درآمدزایی شرکتها در امر خدمترسانی بهواسطه مؤسسات سهیم باشند.
این اساسنامه تا سال 75 به تصویب مقام معظم فرماندهی کل قوا نرسیده بود.
* چرا؟
** میدانید که هر فعالیت اقتصادی یا هر فعالیتی که خارج از اساسنامه سپاه و نیروی مقاومت باشد، باید مجوز قانونی داشته باشد و رکن اصلی این مجوزها را حضرت آقا باید تأیید کند و بر این اساس در سال 75 اساسنامهای جمعبندی شده خدمت حضرت آقا ارایه میدهند و ایشان هم موافقت میکنند. در اداره ثبت، و روزنامه رسمی کشور به ثبت رسیده و درنهایت به رسمیت شناخته میشود.
البته ابهام کوچکی هنوز باقی مانده است به این ترتیب که بنیاد تعاون از زمان تأسیس تا پایان سال 80 توانست بالغ بر 6 مؤسسه و 52 شرکت تأسیس و تا سال 80 به همان وضع ادامه داشته است.
که قرضالحسنه در حال حاضر 650 شعبه دارد، و مؤسسه مصرف 320 فروشگاه مصرف و در مجموع همه مؤسسات و شرکتها حدود 1350 تا 1400 مرکز اجرایی در سراسر کشور فعالیت میکنند.
* بنیاد تعاون بسیج قدیمیتر از بنیاد تعاون سپاه است؟
** خیر. بنیاد تعاون سپاه پیشتر از بسیج اساسنامهاش به تصویب حضرت آقا رسیده، بنیاد تعاون ناجا موخرتر از بنیاد تعاون بسیج است و بنیاد تعاون ارتش آخرین اساسنامه خود را بعد از بنیاد تعاون بسیج اصلاح کرد و درنهایت بنیاد تعاون وزارت دفاع و ستاد کل هم بهنظر میرسد بعد از آن. بنابراین بنیاد تعاون سپاه جلوتر از بنیاد تعاون بسیج تأسیس شد.
* آیا تعامل مستقیم دارند و اگر چنین تعاملی وجود دارد کدامیک در رأس میایستند؟
** هیچکدام تابع دیگری نیستند. بنیادهای تعاون معمولاً وابسته به رده خودشان هستند؛ بنیاد تعاون ناجا وابسته نیروی انتظامی، تعاون ارتش وابسته به ارتش و دیگران هم به همین صورت. اینها تعامل مستقیمی با هم ندارند. هرچند ما یکسری فعالیتهایی را انجام دادهایم و جلسات مشترکی هم با هم داشتهایم.
* راجع به مؤسسات و شرکتهای زیرنظر بنیاد بیشتر توضیح دهید و اینکه در چه حوزههایی فعالیت دارند؟
** مؤسسات ما باید شناختهشده باشند یکی از عمدهترین مؤسسههای ما مؤسسه قرضالحسنه بسیجیان است که حدود 640 شعبه در سراسر کشور دارد؟ این مؤسسه در امر خدمات پولی و مالی فعالیت دارد بهعنوان مثال سال گذشته بالغ بر 50 میلیارد تومان وام قرضالحسنه و عقود به بسیجیان عزیز اعطا کرده است. بد نیست همینجا عرض کنم بنیاد تعاون بسیج بنیاد فراموششدهای است، ما کمترین اعتبار و منبعی در اختیار نداریم و صرفاً بهصورت خودگردان اداره میشویم. خودمان باید منبع را تعیین کنیم و خودمان مصرف کنیم بههرحال مؤسسه قرضالحسنه بسیجیان درحال حاضر حدود 6 میلیون سپردهگذار دارد و فکر نمیکنم نیروی مقاومت بسیج از امکانات خودش میتوانست چنین چیزی را در اختیار بگذارد ولی به لطف وجود بنیاد این کار شکل گرفت.
یکی از مؤسسات ما مؤسسه مسکن بسیجیان است که حدود 40 هزار قطعه زمین و یا مسکن در اختیار بسیجیان قرار داده و ناگفته پیداست که رقم 40هزار با دریای بیکران بسیجی اصلاً به چشم نمیآید. یعنی جامعه هدف ما بسیار بزرگ است اما خب وقتی فعالیتهای خودمان را با واحدهای مشابه مقایسه میکنیم میبینیم میتوان هویتی درخور برای آن قائل شد. فرض کنید میتوانیم بگوییم بنیاد تعاون سپاه در این چند ساله با آن امکاناتی که از طرح حکمت و وجوه دیگر در اختیار دارد چه مقدار زمین و مسکن واگذار کرده این درحالی است که اکثریت حقوق پرسنل سپاه به حساب صندوق انصار ریخته میشود و منبع حرکت خوبی برای آن میتواند باشد.
بنیاد تعاون ناجا، باز به شکلی دیگر و ... ما در بخش مسکن هم مثل سایر بخشها کوچکترین حمایتی را خارج از چارچوب بنیاد نداریم اما بهرغم تمامی عدم امکانات و تمامی عدمحمایتها همپای سایر بنیاد تعاونها پیش میرویم و اگر با انصاف نگاه کنیم گاهی هم جلوتر از آنها حرکت میکنیم.
* لطفاً به فروشگاههای مصرف هم اشاره کنید.
** بله ما حدود 320 فروشگاه مصرف داریم که بزرگترین فروشگاه زنجیرهای کشور است. این فروشگاه زنجیرهای کارهای متفاوتی انجام میدهد ازجمله ارائه اقلام یارانهای. اقلام یارانهای سالانه یکی- دو نوبت توزیع میشود؛ برنج، روغن و...
برخی از مسئولان انتقاد میکنند که خب مگر تفاوت جنس یارانهای با آزاد آن چقدر است؟ نهایتاً 10 تا 15هزار تومان اما آیا این هم شد پول؟ (من که بچه شهرری هستم، بیایید شما را ببرم شهرری و خانوادههایی را نشانتان بدهم که ماهیانه با 10هزار تومان زندگی میکنند. من به شخصه از این موارد زیاد دیدهام و بسیار هم متأثر میشوم. خانوادهای را در همسایگی منزل پدری میشناسم که با 10هزار تومان ماهیانه کمیته امداد روزگار میگذرانند.
من میگویم 10 تا 15هزار تومان برای ما که حقوق خوبی میگیریم مفهومی اما وقتی مردم برای روغنی که تفاوتش با آزاد 2 تا 3 هزار تومان است، صف یک کیلومتری میکشند، یعنی اینکه 2هزار تومان برایشان مهم است.
در مؤسسه درمان هم همین مشکلات را دارد و نمیتواند خدمات مستقیمی ارائه کند. با این همه میخواهد بسیجیان بیکار و کسانی که بیمه نیستند را بیمه کند در حال حاضر هم برنامه را شروع کردهایم و در مناطق محروم موفق شدهایم لااقل به کسانی که حق بیمه پرداخت میکنند، دفترچه بیمه میدهد.
در چند استان مراکز دندانپزشکی راهاندازی کرده است و یا مراکز مشاورهای که بنیاد تعاون با آنها قرارداد بسته و درحال مشاوره دادن به بسیجیان عزیز است.
* خدمات علمی هم با همان قوت و قدرت سالهای گذشته فعالیت دارد؟
** الان با سبک و سیاق بهتر جزوات قدیم منتشر میشود همچنین برگزاری المپیادها، مسابقات علمی و کنکورهای آزمایشی را هم به فعالیتهای گذشته اضافه کرده و تعداد زیادی از بچههای بسیجی جذب فعالیتهای این مؤسسه شدهاند، در برخی استانها هم کلاسهای خاص دایر نموده و فکر میکنم اگر از پشتوانه مالی برخوردار باشد میتواند تأثیر خوبی از نظر علمی بهجا بگذارد. مؤسسه فرهنگی هم در ابعاد مختلفی فعالیت دارد.
همچنین میتوانیم به شرکتهای مختلف ازجمله شرکتهای سیاحتی- زیارتی اشاره کنیم. شرکتهای بازرگانی، شرکت حسابرسی کوثر، شرکتهای حراستی که بالغ بر 3-4هزارنفر از بچههای بسیج را در مناطق محروم بهکار گرفته مثل حراست از خطوط لوله و... که هم ایجاد امنیت کرده و هم برای بچههای نیازمند ایجاد شغل شده.
* شما یک پکیج کاملی از فعالیتهای بنیاد تعاون بسیج را ارایه کردید و همینطور به افتوخیزها هم اشاره داشتید اما لحن شما کمی گلهمندانه بود.
** بحث من گلهمندانه نبود، گله را باید آقای دکتر شفیعزاده (مدیرعامل بنیاد تعاون بسیج) بکنند ولی ایشان تنها زبانی که دارند، زبان تشکر است. من خیلی کم دیدهام گله کنند و بیشتر مصائب را به جان میخرند. خب بنیاد بعد از این که دید ستاد کل هم زیاد ذهنیت مثبتی با داشتن شرکتها ندارد هم نمیتواند کنترل و نظارت محکمی روی آنها داشته باشد، از سال 80 به دستور دکتر شفیعزاده شروع به جمع کردن شرکتها شد. این شرکتها اکثراً در مراکز استانها بودند و هر کدام به یک فرماندهی وصل میشدند که جمع کردن آنها هم خب خیلی سخت بود. با وجود تمامی این تنشها حدود 30-32 شرکت جمع گردید که دکتر شفیعزاده معتقدند باز هم باید جمع و جورتر شویم. هر لحظه از ما میخواهند وضعیت توجیهی شرکتها را ببینند و این که چه مسیری را طی میکنند، از چند مجری هم نظر میگیرند و اصرار دارند که 5-6 شرکت دیگر کم شود.
اما هیچ کس یک قدم بالاتر از بنیاد تعاون به فکر نیفتاده که اینها چه میکنند و منابع خود را از کجا تأمین میکنند. آیا نباید یک ریال منبع در امر خدماترسانی به مجموعه تزریق شود؟ آیا نمیشود مراکز خدماتی پراکنده را که در دل مجموعه بسیج وجود دارد، همه را در قالب بنیاد تعاون یکپارچه کنیم؟ به رغم این که دکتر شفیعزاده به این مسایل رسیدهاند ولی اعتقاد دارند نباید دغدغه جدیدی برای فرماندهی محترم نیرو ایجاد کنند. خب این مسایل منعکس نمیشود و آن عزیزان هم بهنوعی درخواست کلانی نمیبینند تا کمکی کرده باشند. مثلاً چرا ما نباید طرح حکمت را برای بسیجیان بیکار جاری کنیم یا لااقل برای فرماندهان گردان عاشورا، تا بتوانیم در بخش مسکن، ازدواج، درمان و... یک جا دست بسیجیان را بگیریم. کجا ما دست آنها را گرفتهایم، از چه مجرایی میشود مؤثر بود و کمک کرد؟ راهکار قانونیاش بنیاد است پس بستر آماده است اما منبعی در کار نیست. گله ما از بودجه، کمبود منابع و عدم عنایت مسئولان است.
* مدیریت مالی چنین مجموعهای سخت نیست؟
** من عرض کردم که چه گستردگی در سراسر کشور داریم، اما همه اینها زمانی نمود دارد که بشود آنها را در قالب عدد و رقم تأییدش کرد.
من معروفم به آدم سختگیر، گاهی بعضی از دوستان میگویند چرا اینقدر سخت میگیرید. جواب من این است که اگر شما به من یک میلیارد تومان بدهید و بگویید که برو خرج کن بیهیچ دغدغهای تا فردا صبح همه را خرج میکنم اما اگر صد هزار تومان بدهید و بگویید که برو خرج کن ولی فردا بیا حساب پس بده، مطمئناً تا یک هفته دیگر نمیتوانم دقیق به شما بگویم چه کار کردهام؟! پهن شدن بنیاد خیلی خوب است و ما بالقوه استعداد هرگونه خدماترسانی را داریم اما اگر از ما بپرسند چه چیزی ارایه میدهید و چه چیزی بهدست میآورید؟ باید بتوانیم حساب پس بدهیم. همه اینها بیانکننده آن است که ما باید یک سیستم مالی بسیارمنضبط داشته باشیم که بتوانیم حساب و کتاب را ثبت و ضبط کنیم. همه اینها یکطرف، خود حوزه مرکزی بنیاد هم یکطرف، بههرحال ما هم دخل و خرج داریم.