
الف ـ عدالت اجتماعی
1 ـ کاربرد مفهوم عدل توزیعی نسبت به ثروت , دارایی , امتیازات و مزیت هایی که در یک جامعه انباشته شده است.
2 ـ عدالت اجتماعی یعنی با هریک از افراد جامعه به گونه ای رفتار شود , که مستحق آن است و در جایی جای داده شود , که سزاوار آن است.
3 ـ به عبارت دیگر , هر فرد بر اساس کار , امکانات فکری و ذهنی و جسمی بتواند از موقعیت های متناسب و نعمات برخوردار شود.(5)
ب ـ نابرابری اجتماعی
وضعی که در آن , اعضای یک جامعه , از نظر ثروت و درآمد , فرصت ها و امکانات با یکدیگر تفاوت داشته باشند. « نابرابری اجتماعی » را , هم ناشی از مناسبات نامطلوب و هم ناشی از ساختمان جسمی و روحی بشر دانسته اند.
همه ی مصلحین تاکید نموده اند , که در عین نابرابری های خلقتی , باید در راه ایجاد شرایط وصول به سعادت و خوشبختی نسبی , برای همه ی بشر کوشید , یعنی کاری کرد , که فرصت های مساوی , برای همه به وجودآید , تا « عدالت اجتماعی » برقرار گردد.(6)
ج ـ تبعیض اجتماعی
« رفتار نایکسان و خلاف عدل و انصاف باگروههایی از مردم خواه دوستانه یا دشمنانه , به دلایلی مثل نژاد , زبان , ملیت , مذهب , عقیده و جز اینها که ارتباطی به رفتار بالفعل آن افراد نداشته باشد , یا ارتباط اندکی داشته باشد ».(7)
د ـ عدالت اجتماعی در قانون اساسی جمهوری اسلامی
در بخشی از اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران جایگاه « عدالت اجتماعی » چنین مورد تاکید قرار گرفته است:
1 ـ ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا و مبازره با کلیه ی مظاهر فساد و تباهی.
3 ـ آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه , در تمام سطوح ...
6 ـ محو هرگونه استبداد و خودکامگی.
7 ـ تامین آزادی های سیاسی و اجتماعی در حدود قانون .
8 ـ مشارکت عامه ی مردم در تعیین سرنوشت سیاسی , اقتصادی , اجتماعی و فرهنگی خویش .
9 ـ رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه , در تمام زمینه های مادی و معنوی .
10 ـ ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیرضرور .
12 ـ پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی , جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه .
14 ـ تامین حقوق همه جانبه ی افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون .
16 ـ تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام , تعهد برادرانه نسبت به همه ی مسلمانان و حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان . (8 )
همچنین در بخشی از اصل چهل و سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران راهکار استقرار « عدالت اجتماعی » چنین مورد تاکید قرار گرفته است:
برای تامین استقلال اقتصادی جامعه و ریشه کن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای اساسی انسان در جریان رشد , با حفظ آزادگی او , اقتصاد جمهوری اسلامی ایران , بر اساس ضوابط زیر استوار می شود:
1 ـ تامین نیازهای اساسی : مسکن , خوراک , پوشاک , بهداشت , درمان , آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده , برای همه .
2 ـ تامین شرایط و امکانات کار برای همه ...
5 ـ منع اضرار به غیر و انحصار و احتکار و ربا و دیگر معاملات باطل و حرام.
6 ـ منع اسراف و تبذیر در همه ی شوون مربوط به اقتصاد , اعم از مصرف , سرمایه گذاری , تولید , توزیع و خدمات.
6 ـ جلوگیری از سلطه ی اقتصادی بیگانه بر اقتصادکشور.(9)
مهمترین نکات از سخنان امام (قدس سره) در زمینهی عدالت اجتماعی
در قیام اصلاحی امام خمینی (قدس سره ) برقراری « عدالت اجتماعی » یک وظیفه ی ذاتی و دائمی برای حاکمیت اسلامی محسوب می گردد , اهتمام به تحقق آن هم در شکل گیری و هم در بقانظام اسلامی یکی از مهم ترین الویت های حکمرانی است , فلذا ایشان می فرمایند:
اجرای قوانین بر معیار قسط و عدل و جلوگیری از ستمگری و حکومت جائرانه و بسط عدالت فردی و اجتماعی و منع از فساد و فحشا و انواع کجرویهاـ و آزادی بر معیار عقل و عدل واستقلال و خودکفایی و جلوگیری از استعمار و استثمار و استعبادـ و (اجرای ) حدود و قصاص و تعزیرات بر میزان عدل , برای جلوگیری از فساد و تباهی یک جامعه ـ و سیاست و راه بردن جامعه به موازین عقل و عدل و انصاف و صدها از این قبیل , چیزهایی نیستند , که با مرور زمان در طول تاریخ بشر و زندگی اجتماعی کهنه شود , ... حکومت حق برای نفع مستضعفان وجلوگیری از ظلم و جور و اقامه ی « عدالت اجتماعی » همان است , که مثل سلیمان بن داود(علیه السلام ) و پیامبر عظیم الشان اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم ) و اوصیای بزرگوارش برای آن کوشش می کردند , از بزرگترین واجبات و اقامه ی آن از والاترین عبادات است.(10)
1 ـ عدالت اجتماعی سر لوحه ی قیام اصلاحی انبیا و اوصیا(سلام الله علیهم)
« اساسا انبیا خداـ صلوات الله و سلامه علیهم ـ مبعوث شدند , برای خدمت به بندگان خدا , خدمت های معنوی و ارشادی و اخراج بشر از ظلمات به نور , و خدمت به مظلومان و ستم یدگان و اقامه ی عدل , عدل فردی و اجتماعی ». (11)
به حکم عقل و ضرورت ادیان هد بعثت وکار انبیا تنها مسئله گویی و بیان احکام نیست , ... در حقیقت , مهم ترین وظیفه ی انبیا(علیهم السلام ) برقرارکردن یک نظام عادلانه ی اجتماعی از طریق اجرای قوانین و احکام است , که البته با بیان احکام و نشر تعالیم وعقاید الهی ملازمه دارد.
چنانچه این معنا از آیه ی شریفه , (سوره ی مبارکه ی حدید آیه ی 25 ) به وضوح پیداست . هدف بعثت ها , بطور کلی , این است , که مردمان بر اساس روابط اجتماعی عادلانه نظم وترتیب پیدا کرده , قد آدمیت راست گردانند. واین با تشکیل حکومت و اجرای امکان پذیر است . (12 )
2 ـ عدالت اجتماعی یک ارزش اصیل معنوی برای همهی زمانها و مکانها
ارزش ها در عالم دو قسم است : یک قسم ارزش های معنوی , از قبیل ارزش توحید و جهات مربوط به الوهیت . و از قبیل , عدالت اجتماعی , حکومت عدل و رفتار عادلانه ی حکومت ها با ملت ها و بسط « عدالت اجتماعی , حکومت عدل و رفتار عادلانه ی حکومت ها با ملت ها و بسط « عدالت اجتماعی » در بین ملت ها و امثال اینها. که در صدر اسلام یا قبل از اسلام از آن وقتی که انبیا مبعوث شدند , وجود داشته و قابل تغییر نیست .
عدالت معنایی نیست , که تغییر بکند , یک وقت صحیح و زمانی غیر صحیح باشد. ارزش های معنوی ارزش های همیشگی هستند , که قبل از صنعتی شدن کشورها , ضمن و بعدا در آن نیز وجود داشته و دارد , عدالت ارتباطی به این امور ندارد.
قسم دیگر اموری است که , مادی که به مقتضای زمان فرق می کند , درزمان سابق یک طور بوده است و بعد رو به ترقی رفته است , تا به مرحله کنونی رسیده است و بعد از این هم بالاتر خواهد رفت , آنچه میزان حکومت و مربوط به اجتماع و سیاست است , « ارزشهای معنوی » است . (13 )
3 ـ تحقق عدالت اجتماعی در تاریخ اسلام فقط در دو زمان
در صدر اسلام ـ در دو زمان , دو بار حکومت اصیل اسلام محقق شد , یک زمان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم ) ودیگر وقتی که در کوفه علی ابن ابیطالب (علیه السلام )حکومت می کرد. دراین دو مورد بود , که « ارزشهای معنوی » حکومت می کرد , یعنی یک حکومت عدل برقرار و حکم ذره ای از قانون تخلف نمی کرد.حکومت در این دو زمان , حکومت قانون بوده است.(14)
4 ـ عدالت اجتماعی در سیره ی عملی معصومین ـ علیهم السلام
شبی که صبح آن شب مولا امیرالمومنین (علیه السلام ) (به ) شهادت می رسد , وقتی که ـ به حسب نقل ـ برای شان غذا می آورند , می بیند که شیر آورده و نمک آورده (است ) و نان . نانی که او می خورده , نه نان سنگکی که شما می خورید , آن نانی که او می خورد , می فرماید : ـ به طوری که نقل شده است ـ که چه وقت دیدی , که من دو تا خورش داشته باشم , که حالا آوردی ! , رفت نمک را بردارد , در نقل است : که قسمش داد , به جان خودش , که شیر را بردارد , شیر را برداشت . دو لقمه با نمک میل فرمود. و صبح آن روز هم به شهادت رسید.(15)
5 ـ عدالت اجتماعی و اقلیت های دینی در نظام اسلامی
ما عدالت اسلامی را می خواهیم , در این مملکت برقرار کنیم , اسلامی که راضی نمی شود , حتی به یک زن یهودی که در پناه اسلام است , تعدی بشود , اسلامی که حضرت امیر (علیه السلام ) می فرماید : « برای ما چنانچه بمیریم , ملامتی نیست , که لشگر مخالف آمده است و بافلان زن یهودیه ای که معاهده بوده است . خلخال را از پایش در آورده است » .ما یک همچو اسلامی که عدالت باشد , در آن . اسلامی که در آن هیچ ظلم نباشد , اسلامی که آن شخص اولش با آن فرد آخر همه علی السوا در مقابل قانون باشند . (16 )
6 ـ عدالت اجتماعی مقصد بزرگ اسلام
« جلوگیری از ظلم و خودسری ها و قانون شکنی ها و حفظ حقوق اسلام و ملت و برقراری عدالت اجتماعی که مقصد بزرگ اسلام است » (17 ) « اهداف مقدسه اسلام که در راس آن بسط عدالت اجتماعی و دفع بی دادگری ها و بی فرهنگی هاست » . (18 ) « شناخت اصیل اسلام , ما را به ترقی جامعه ای که سرشار از استعدادها و تقوای انسانی و عدالت اجتماعی است راهنمایی می کند » . (19 )فریاد برائت ما , دفاع از مکتب وحیثیات و نوامیس , فریاد دفاع از منابع و ثروت ها و سرمایه ها , فریاد دردمندانه ی ملت هایی است , که خنجر کفر و نفاق قلب آنان را دریده است . فریاد برائت ما , فریاد فقر و تهیدستی گرسنگان و محرومان و پابرهنه هایی است , که حاصل عرق جبین و زحمات شبانه روزی آنان را , زراندوزان و دزدان بین المللی به یغما برده اند و حریصانه از خون دل ملت های فقیر وکشاورزان و کارگران و زحمت کشان , به اسم سرمایه داری و سوسیالیزم و کمونیزم مکیده و شریان حیات اقتصادی جهان را به خود پیوند داده اند و مردم جهان رااز رسیدن به کمترین حقوق حقه ی خود محروم نموده اند . (20 )
7 ـ نقش طبقهی محروم در انقلاب اسلامی
این انقلاب مهم اسلامی , رهین کوشش های این طبقه است , طبقه ی محروم , طبقه ی گودنشین , طبقه ای که این نهضت را به ثمر رساند وتوقعی هم نداشت ... من وقتی که در حال انقلاب می دیدم , که یک پیرمردی از آن گودنشین ها از آن منزل محقر خرابه بیرون می آمد و می گفت : که ما با بچه های مان صبح که می شود ـ می رویم برای تظاهرـ یک موی شما بر همه آن کاخ نشین ها و آنهایی که در این انقلاب هیچ فعالیتی نداشتند , بلکه کارشکنی هم تا آن اندازه که می توانستند , می کردند , و الان هم هر مقدار که بتوانند می کنند , یک موی شما بر همه آنها ترجیح دارد ... (21)