تاریخ انتشار : ۱۹ آذر ۱۳۸۸ - ۰۷:۳۶  ، 
کد خبر : ۴۸۱۱۸

غرب و تجزیه خاورمیانه


«چرا غرب همیشه درصدد تجزیه خاورمیانه است؟ چرا ما غربی‌ها همیشه در حال تلاش برای تقسیم ملت‌های منطقه هستیم و به گونه‌های مختلف سعی کرده‌ایم که به ملت‌های خاورمیانه این باور را تزریق کنیم که فاصله، تفاوت و اختلاف میان آنها حاکم است؟ آیا این سیاست یکی از انواع غیر رسمی نژادپرستی غربی‌ها نیست؟ شاید هم تعریف این سیاست چیزی فراتر از نژادپرستی باشد، فراتر از تسلط تاریکی بر روح و روان غرب.»
به گزارش ایسنا رابرت فیسک تحلیلگر روزنامه ایندیپندنت با ارایه تحلیلی تحت عنوان «تمایلات نژاد پرستانه غرب برای تجزیه و تقسیم خاورمیانه» می‌نویسد: «اگر نگاهی به نقشه‌های انتشار یافته خاورمیانه در روزنامه‌ها و رسانه‌های غربی داشته باشیم می‌توانیم این میل و احساس برای تجریه و تقسیم منطقه را در غرب کاملا احساس کنیم مثلا عراق با رنگهای مختلف به مناطق مشخص تقسیم شده است.
شیعه در جنوب، اهل تسنن در مثلث مرکزی و کردها در شمال قرار گرفته‌اند. نقشه عراق در بسیاری از روزنامه‌ها و رسانه‌های غرب به یک هشت ضلعی با رنگ‌های مختلف مشخص شده است. اما لبنان که از نقشه متنوع‌تری برخوردار است. شیعه در جنوب لبنان، جنوب بیروت و طرابلس، دروزی‌ها در شمال، اهل تسنن در صیدا، سواحل جنوب بیروت، مرکز بیروت و شمال لبنان.»
در ادامه این تحلیل آمده است: «واقعیت قابل انکار نیست، غربی‌ها عطش سیراب نشدنی نسبت به نشر این نقشه‌ها و بزرگ‌نمایی این موضوع دارند. ما این نقشه‌ها و تقسیم‌ها را دوست داریم زیرا وسیله بسیار مناسبی برای گسترش اختلاف، فتنه و تنفر میان طوائف مختلف منطقه است.
من خود مدتی در یک منطقه دروزی در غرب بیروت ساکن بودم. مغازه‌دار محله که از وی خرید می‌کردم سنی بود. راننده من نیز سنی بود، آیا بر اساس نقشه‌ای که ما غربی‌ها برای لبنان تعریف کرده‌ایم باید به آنها می‌گفتم که شما در منطقه متعلق به خود ساکن نیستید و بر اساس نقشه تعریف شده غرب باید از این مکان به اماکن در نظر گرفته شده برای شما انتقال یابید؟ آیا باید به همسایه‌ سنی خود می‌گفتم حق نداری خودروی خود را در برابر منزل من یا کلا در این منطقه پارک کنی چرا که تو سنی هستی و ساکنین این منطقه دروزی هستند؟
آیا باید به ناشر عرب مسلمان سنی که کتابم را از انگلیسی به عربی برگردانده است بگویم تو نمی‌توانی با من در رستوران پل واقع در بیروت شرقی دیدار کنی چرا که این منطقه بر حسب نقشه‌ ما غربی‌ها متعلق به مارونی‌های مسیحی است؟ من در لبنان شاهد وقایع بسیار ملموسی بودم وقایعی که باید نقشه‌های این کشور بر اساس آن ترسیم شود نه بر اساس باورهای اشتباه یا شاید به عمد ما غربی‌ها.»
تحلیلگر ایندیپندنت می‌نویسد: «در مناطق سنی‌نشین بسیار از اهل تشیع ساکنند. این خانواده‌های شیعی برای انجام سفرهای موقت کلیدهای منازل خود را به همسایگان سنی خود امانت می‌دهند، این است واقعیت لبنان. امروز آن چه که در لبنان و عراق رخ می‌دهد برخلاف واقعیت‌های موجود سابق در این کشورهاست.
واقعیت‌های امروز لبنان و عراق را ما غربی‌ها ترسیم کرده‌ایم نه ملت‌های این کشورها. غرب دقیقا همان کاری که با لبنان و عراق کرده است با بالکان نیز انجام داده است. منطقه درنیا در بوسنی پیش از پاکسازی نژادی از سوی صرب‌ها در این منطقه انجام گیرد، یک منطقه مسلمان‌نشین بود. در صربرنیتسا تابلویی با علامت و نشان صرب‌ها جایگزین تابلویی تحت عنوان منطقه امن شد.»
در این تحلیل هم چنین آمده است: «هدف غرب در این بازی سیاسی کاملا مشخص است، ما می‌خواهیم دشمن فرضی و احتمالی خود را تضعیف کنیم و این تضعیف جز با تجزیه، تقسیم و دور نگه داشتن ملت‌ها و طوائف مختلف این دشمن فرضی از یکدیگر نیست. این امر یعنی تجزیه و تقسیم ملتها بر اساس اعتقادات طوائفی از نظر غرب درباره خاورمیانه امکان‌پذیر است درباره غرب که از ارزش‌ها، اعتقادات و فرهنگ بالایی برخوردار است و به عنوان یک جهان پیشرفته تلقی می‌‌شود، نمی‌تواند صادق باشد، حتی به رغم تنوع فرهنگ‌ها و ادیان موجود در این جهان پیشرفته.
من می‌توانم به راحتی نقشه طوائفی شهر بیرمنگام انگلیس را ترسیم کنم و علامتهای مناطق مسلمان و غیر مسلمان را در این نقشه مشخص کنم اما مطمئنا هیچ روزنامه انگلیسی این نقشه را منتشر نخواهد کرد. من می‌توانم نقشه بسیار دقیق و بر اساس ریشه‌های تاریخی از شهر واشینگتن ترسیم کنم و مناطق سیاه پوست و سفید پوست در این شهر را به صورت جداگانه مشخص کنم اما مطمئنا روزنامه‌ای چون واشنگتن پست حاضر به منتشر ساختن این نقشه نخواهد بودم تصور کنید اگر روزنامه نیویورک تایمز بخواهد نقشه‌ای از مناطق بروکلین، هارلم و وایست ارایه دهد، چه تقسیم‌بندی‌هایی که در این نقشه انجام نمی‌گیرد. سیاه‌پوست، زردپوست، ایتالیایی، کاتولیک، یهود و سفیدپوست.
این تنها جزیی از این ائتلاف‌های ظاهری و طوائفی است. یا این‌که روزنامه تورنتوگلوب و میل کانادا بخواهند نقشه‌ای از مونترال ارایه دهند و این منطقه را به فرانسوی و غیر فرانسوی تقسیم کنند. حتی می‌توان نقشه‌ای از شهر تورنتو و تقسیم‌بندهای این شهر به مناطق مسلمان، یونانی، اکراینی و غیره ارایه دهیم. محقق ساختن این امر و ترسیم این نقشه‌ها کار سخت و شاقی نیست اما نمی‌خواهیم این نقشه‌های هیتلری را برای جامعه خود ترسیم کنیم و برای جلوگیری از تحقق این امر به صورت جدی و قاطعی با این مساله برخورد می‌کنیم چرا که می‌خواهیم تمدن بزرگ خود را حفظ کنیم. این است دیدگاه غرب نسبت به خود و نسبت خاورمیانه.»
فیسک در تحلیل خود می‌آورد: «هفته جای در نیویورک در کنار یک باجه روزنامه‌فروشی ایستاده بودم و نسخه‌ای از مجله آن روز تایم را خریدم. بر روی صفحه اول و اصلی این روزنامه عکسی به تصویر کشیده شده بود که ممکن است تنها در صفحه اول روزنامه‌های نازی دهه 30 آن را یافت. این عکس عبارت بود از تصویر یک مردی که کت سیاه بر تن داشت و مرد دیگری که عمامه رنگی بر سر گذاشته بود. بالای این تصویر تیتر رنگی بزرگی تحت عنوان «اهل تسنن در برابر اهل تشیع: چرا از یکدیگر متنفرند؟» نوشته شده بود. طبیعتا این تصویر و این تیتر تحلیلی از اوضاع داخلی عراق که به جنگ‌های داخلی توصیف می‌شود، بود.
اما حقیقت آن است که هیچ یک از شهروندان عراقی با مذهب و اعتقادات سیاسی و حزبی متفاوت پیش از حمله آمریکا و به اشغال درآمدن این کشور حتی تصور چنین روزی را نمی‌کردند که این رویارویی میان اهل تشیع و اهل تسنن رخ دهد اما آمریکا از امکان وقوع این رویارویی‌ها در آگوست سال 2003 سخن گفته بود. در صفحه 30 مجله تایم که با توجه به بسیاری از مطالب نقل شده در آن باید از آن به عنوان مجله خباثت یاد کرد، گزارشی مبنی بر چگونگی تشخیص اهل تسنن از اهل تشیع منتشر شده بود و این که افراد وابسته به این دو طایفه مذهبی عراق را می‌توان از روی اسم‌ها چون ابوبکر، عمر، عثمان که سنی هستند یا عبدالحسین و عبدالزهراء که شیعه هستند، تشخیص داد.
در این گزارش به صورت تفصیلی به چارچوب‌بندی‌هایی که می‌توان به واسطه آن اهل تشیع را از اهل تسنن شناخت، پرداخته شده است از نوع لهجه‌ها، مناطق مسکونی، خودروها و الی آخر. نمی‌دانم شاید بهتر است ارتش آمریکا تعدادی از نسخه‌های مجله تایم را بخرد و میان ساکنین بغداد توزیع کند بله این مجله به این مردم کمک کند که بتوانند قاتلان محلی خود و اهداف این قاتلان را تشخیص دهند اما آیا مجله تایم می‌تواند به ما برای شناخت بسیاری از واقعیت‌های درونی آمریکا و اختلاف آراء شهروندان آمریکایی نسبت به بسیاری از قضایای مطرح سیاست‌های خارجه کاخ سفید در راس آن عراق کمک کند؟»
فیسک در پایان این تحلیل می‌نویسد: «من نیز خود به نوعی به دلیل تن دادن به این سیاست‌ها و بازی‌های طوائفی در خاورمیانه گناهکارم.
از هر زن و مرد لبنانی، مذهبی و وابستگی طوائفی‌شان را می‌پرسم تا بر اساس نقشه ما غربی‌ها این افراد را در مکان مناسب قرار دهم اما زمانی که به ما سوال کردن از این افراد مبادرت می‌کنم می‌بینم اصلا امکان تطبیق نقشه غرب در این کشور امکان‌پذیر نیست.
مردی که شیعه از جنوب لبنان در حاصبیا، روستای دروزی‌ها در جنوب لبنان ساکن است و زنی مسیحی در میان اهل تشیع جنوب سکونت دارد،‌ این است واقعیت‌های لبنان اما ما بدون در نظر گرفتن این واقعیت‌ها هم چنان به کار خود برای تقسیم خاورمیانه ادامه می‌دهیم و ادامه می‌دهیم و بسیاری از نقشه‌های نژادپرستانه خود را به چاپ می‌رسانیم و به چاپ می‌رسانیم. آیا این امر بیانگر چیزی جز تمایل بی‌حد و اندازه ما غربی‌ها برای برانگیختن جنگ‌های طوائفی در این نقطه از جهان (خاورمیانه) نیست؟»

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات