
حمیدرضا خویینیها
فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس با تاکید بر اینکه جنگ ایران و عراق در اوج قدرت ایران پایان یافت گفت: ما در پایان جنگ این توان را داشتیم که خاک عراق را اشغال کنیم ولی حضرت امام خمینی(ره) اجازه این کار را ندادند. دکتر محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که به مناسبت هفته دفاع مقدس در گفتوگو با مهر یکی از مهمترین دلایل آغاز جنگ تحمیلی را پیروزی انقلاب اسلامی ایران خواند و گفت: پیروزی انقلاب ایران باعث شده بود تا نفوذ آمریکا در ایران و منطقه از بین برود و منافع این کشور در خاورمیانه آسیب ببیند. همین موضوع باعث آغاز دشمنی جدید ایالات متحده آمریکا با نظام جمهوری اسلامی ایران شد. وی افزود: آمریکاییها از همان ماههای قبل از پیروزی ملت ایران با دولت عراق نزدیکی خاصی را برقرار کردند و حداکثر تلاش خود را انجام دادند تا انقلاب اسلامی ایران پیروز نشود که تبعید حضرت امام خمینی(ره) به عراق و دور کردن ایشان از مرزهای ایران و قطع رابطه با مردم ایران نتیجه آغاز این همکاری بود. سایر اقدامات دولتمردان کاخ سفید در جهت بهبود روابط خود با دولت عراق علیه ایران نیز بیانگر این موضوع است که آمریکا و عراق با هم بسیار هماهنگ شده بودند تا در برابر جمهوری اسلامی ایران ایستادگی کنند. به گفته فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس، صدام دیکتاتور سابق عراق که بعد از سقوط شاه به دنبال آن بود تا خلا قدرت در جهان عرب و منطقه را در دست گیرد و در منطقه نیز نقش مهمی را بعد از سقوط شاه بازی کند، به دنبال آن رفت تا از ضعف ایران در شمال خلیج فارس استفاده کند و خود را به قدرت برساند. رضایی در ادامه به تشویق کشورهای عربی از سوی صدام برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد و گفت: صدام از اینکه ایران، نظام اسلامی خود را به دیگر کشورهای عربی صادر نکند، با کشاندن اعراب به سوی خود و اعلام اینکه کشورهای عربی نیز باید با او در برابر ایران ایستادگی کنند به آنان گفت تا پشت سر او (صدام) بایستند و وی را تشویق کنند تا به نظام جمهوری اسلامی ایران حمله کند.
در جنگ ایران و عراق هر کس برای منفعت خود وارد میدان شد
رضایی در پاسخ به سئوال دیگری مبنی بر اینکه "سکوت شوروی و معامله آنان با کاخ سفید چه میزان در جنگ ایران و عراق نقش داشت" گفت: شوروی در آن دوران حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان را نادیده گرفت و ارتش عراق که یک ارتش کاملا شرقی بود و تمامی تجهیزاتش از سوی روسیه تامین میشد، در این جنگ شرکت کرد. جنگی که هر کس برای منفعت خود وارد آن شد. این فرمانده عالیرتبه دفاع مقدس خاطرنشان کرد: صدام در حمله به ایران خوشبین بود و فکر میکرد ایران به خاطر اینکه در اول انقلاب خود ارتش متلاشیشدهای در اختیار دارد و یک کودتا را نیز پشت سر گذاشته، نمیتواند در برابر او مقاومت کند و او در جنگ پیروز میدان خواهد شد. وی یادآور شد که در آن دوران یکی از توافقات صدام با آمریکا این بود که نباید در طول جنگ کشوری به ایران تجهیزات نظامی بفروشد، که این موضوع موقعیت دفاعی ایران را در ضعف قرار داد.
اختلاف بنیصدر با هاشمی و بهشتی
محسن رضایی در ادامه در پاسخ به این سئوال که "اختلاف بین سران قوای وقت در کشور چه میزان در جنگ ایران و عراق تاثیرگذار بود" اظهار داشت؛ اختلافات سیاسی شدیدی که در آن زمان بین بنیصدر رئیسجمهور وقت با هاشمیرفسنجانی رئیس مجلس و شهید بهشتی رئیس قوه قضائیه وجود داشت، باعث شد دشمن این اختلافات سیاسی را علامت مثبتی برای خود و ضعف مدیریت سیاسی ایران بداند که میتواند از این فرصت استفاده کند و بخشهایی از خاک ایران را از آن خود کند. بنیصدر فقط به دنبال توسعه اختیارات خود بود چون فکر میکرد بعد از امام مقام اول کشور است و مجلس و قوه قضائیه باید خود را با او هماهنگ کنند. در اصل بنیصدر به دنبال نوعی رهبری میگشت. و از طرف دیگر مخالفت با حزب جمهوری را نیز در دستور کار خود داشت. به گفته این فرمانده ارشد سپاه در دوران دفاع مقدس، بنیصدر چون احساس میکرد که نتواند در این جنگ پیروز میدان باشد موجب شد تا انسجام سیاسی در کشور ضعیف شود به گونهای که اگر بنیصدر بر مسند کار باقی میماند، حوادث اوایل جنگ استمرار مییافت. متاسفانه در سال اولیه که بنیصدر مسئولیت هدایت جنگ را برعهده داشت رزمندگان ایران حتی یک تپه را نتوانسته بودند آزاد کنند. رضایی همچنین با اشاره به اینکه دولت عراق و آمریکا امیدوار بودند با قطع صادرات نفت ایران، ایران هر چه سریعتر بازنده میدان شود گفت: دشمن فکر میکرد میتواند خوزستان را به تصرف خود درآورد و با قطع صادرات نفت، ایران بدون اقتصاد تسلیم خواهد شد. فرمانده اسبق سپاه در ادامه گفت: آمریکا و شوروی در آن دوران خواستار آن بودند که جنگ ایران و عراق در خاک ایران ادامه داشته باشد و دو کشور عراق و ایران همچنان سرشاخ بمانند.
قطعنامه 598 پیروزی سیاسی ایران در آن دوران است
رضایی در بخش دیگری از گفتگوی خود در پاسخ به این سئوال که نقش حضرت امام خمینی(ره) در دوران دفاع مقدس چگونه بود، گفت: مهمترین نقش امام خمینی(ره) در آن دوران این بود که از شکست ایران جلوگیری کند و نگذارد این جنگ طولانی شود. وی افزود: پیروزیهای نظامی در صحنه جنگ که عمدتا بر شانه رزمندگان بود از یک سو و سیاست خارجی ایران از سوی دیگر توانست قطعنامه آبرومندانهای را برای ایران به ارمغان آورد. به گفته وی قطعنامههای پیش از 598 همگی به ضرر ایران بود و تنها قطعنامهای که ایران توانست در آن دخیل باشد همان قطعنامه 598 بود که یک پیروزی سیاسی برای جمهوری اسلامی ایران به حساب میآید. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: در زمان جنگ امام(ره) شخصا هم در مسائل نظامی و هم در مسائل سیاسی ورود میکردند و به همین دلیل مشکلات اساسی جنگ به ایشان اعلام میشد ولی ظرفیت بالای حضرت امام باعث شد تا ایشان بتواند جنگ را به خوبی اداره کنند.
برای پایان جنگ سه تاریخ وجود دارد
رضایی همچنین در پاسخ به این سئوال که آیا پذیرش قطعنامه پایان جنگ است گفت: در مسئله پایان جنگ یا سال آخر جنگ سه تاریخ وجود دارد که باید از یکدیگر تفکیک شوند. 1ـ صدور قطعنامه 598، 2ـ پذیرش قطعنامه 598 ـ 3 پایان جنگ که این سه مورد مستقل از یکدیگر هستند. وی افزود: در مرحله اول که همان صدور قطعنامه 598 است، ایران در اوج پیروزیهای خود به سر میبرد. زمانی آن قطعنامه نوشته شد که محتوای آن به نفع ایران بود اما اگر یک ماه بعد از پذیرش قطعنامه، ایران قطعنامه 598 را میپذیرفت دیگر هیچ تلخی وجود نداشت، زیرا قطعنامهای صادر شده بود که اکثر مواد آن به نفع ایران تمام شده بود. این فرمانده هشت سال دفاع مقدس ادامه داد: ایران به صورت مشروط قطعنامه 598 را چند ماه بعد از صدور آن قبول کرد، ولی بصورت قطعی از پذیرفتن آن سرباز میزد، دلیل آن این بود که ایران در آن زمان در اوج قدرت قرار داشت ولی زمانی قطعنامه را بصورت قطعی پذیرفت که عراق تمامی پیروزیهای بدست آمده قبلی را از ایران گرفته بود و به مرزهای بینالمللی رسید که در سر مرزهای بینالملل ایران قطعنامه را قبول کرد. رضایی همچنین با تاکید بر اینکه پذیرش قطعنامه با تلخی همراه بود گفت: با پذیرش قطعنامه نمیتوان گفت جنگ به پایان رسید، بلکه جنگ یک ماه بعد از پیروزیهای پی در پی ایران به پایان رسید. پس میتوان گفت که این سه زمان برای جنگ ما بسیار مهم است متاسفانه بسیاری از افراد که در خصوص جنگ سخن میگویند این سه زمان را تفکیک نمیکنند.
سال آخر جنگ سال غیرشفاف
ما در پایان جنگ این توان را داشتیم که خاک عراق را اشغال کنیم ولی حضرت امام خمینی(ره) این اجازه را به هیچ یک از نیروها ندادند. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام سال آخر جنگ را "سالی غیرشفاف" خواند و یادآور شد: صدور قطعنامه 598 در اوج پیروزیهای جمهوری اسلامی ایران بود، ولی پذیرش در اوج شکستهای ایران بوده است اما نکته مهم این است که پایان جنگ بار دیگر زمان اوج پیروزیهای ایران بود. اینکه برخیها میخواهند پایان جنگ را با تلخی همراه کنند به دلیل آن است که میخواهند بگویند 598 یعنی پایان جنگ، عملیات سرنوشت و عملیات مرصاد، پس از پذیرش قطعنامه صورت گرفت و هر دو همراه پیروزیهایی بود. ولی افزود: ما در پایان جنگ این توان را داشتیم که خاک عراق را اشغال کنیم ولی حضرت امام خمینی(ره) این اجازه را به هیچ یک از نیروها ندادند. رضایی گفت: در "عملیات سرنوشت که ارتش عراق از مرز عبور کرده و خرمشهر را مجددا محاصره کرده بود و تقریبا یک ماه به پایان جنگ مانده بود، حضرت امام از طریق مرحوم سیداحمد آقای خمینی(ره) با بنده ارتباط برقرار کردند و فرمودند که "یا سپاه یا خرمشهر". لذا ما عملیاتی را در آن موقع طراحی کردیم به نام "عملیات سرنوشت"، زیرا یا باید سرنوشت سپاه را مشخص میکردیم یا خرمشهر، که در نهایت آزادی خرمشهر را دیدیم.
اختلاف ارتش و سپاه ناشی از تفاوت در ساختار بود
این فرمانده ارشد جنگ در بخش دیگری از این گفتگو، وقایع دوران جنگ را "جعبه سیاه" جنگ توصیف کرد گفت: جنگ شامل دو قسمت بود، یکی صحنههای نبرد و درگیرهای و رزم و دیگری پشت صحنه آن، که ما نامش را جعبه سیاه جنگ میگذاریم و اگر باز شود معلوم خواهد شد که ایران با چه مشکلاتی در آن دوران روبرو بود و چه مسائلی وجود داشت و چگونه توانست این مشکلات را پشت سر بگذارد. البته من فعلا سکوت کردهام و قصد چاپ خاطرات خود را ندارم، اگر قرار شد این کار را بکنم، اعلام خواهم کرد. وی افزود: اینکه برخی در نوشتههایشان از اختلاف ارتش و سپاه سخن به میان میآورند درست است اما باید به این موضوع هم بپردازند که وحدت بین ارتش و سپاه به یک معجزه شبیه بود که در جنگ رخ داد، چون ارتش و سپاه دو سازمان کاملا مجزا از یکدیگر بودند دو فرهنگ متفاوت داشتند و آموزشهای متفاوتی را دیده بودند، دو نیرویی که با دو نوع سلاح و دو نوع روش در کنار یکدیگر با دشمن به نبرد میپرداختند و دارای تفاوتهای طبیعی با یکدیگر بودند. رضایی یکی دیگر از تفاوتهای بارز سپاه و ارتش را تفاوت سنی فرماندهان سپاه با سن پایینتر از سی سال و فرماندهان ارتش با سن بالای 30 سال خواند و گفت: ما نباید به این موضوع به گونهای نگاه کنیم که اختلاف در بین این دو نیرو را بزرگ کنیم، باید نگاه کرد که وحدت به چه شکل در بین این دو نیرو شکل گرفت، بنابراین ظرف ارتش و سپاه یک بخش خالی دارد و یک بخش پر، بخش پر ظرف ارتش و سپاه آنجایی است که این دو نیرو با یکدیگر همکاری کردند و بسیاری از سرزمینها را با کمک هم آزاد کردند و بخش خالی مربوط به اختلافات سپاه و ارتش است، وقتی ما اختلاف و وحدت را در دو کفه ترازو میگذاریم این گونه نیست که بگوییم اختلافات بیشتر بوده است. او ادامه داد: اینکه میگویند اختلاف ارتش و سپاه اختلاف سیاسی بوده، درست نیست. البته بعضا از بیرون تلاشهایی میکردند تا اختلافات این دو نیرو را اختلاف سیاسی جلوه دهند اما مسئله اصلی اختلافات تفاوت در نگاهها و مباحث تخصصی و فنی و نظامی و نحوه مانور کردن بود که در کدام منطقه به ارتش عراق حمله شود و در کجاها حملهای صورت نگیرد.
امام به دقت جنگ را پیگیری میکردند
فرمانده سابق سپاه پاسداران گفت: روزی بنده و برادر عزیزم شهید صیاد شیرازی برای ملاقات با امام خمینی به نزد ایشان رفته بودیم، امام دست ما دو نفر را گرفت و در دست هم قرار داد و برای ما دو نفر دعا کردند که این حرکت امام در میزان هماهنگیهای ارتش و سپاه بسیار موثر بود. وی افزود: در آن دوران حضرت امام توسط مرحوم سیداحمد خمینی، مشاورین شهید صیاد شیرازی را خواستند و پیامی ابلاغ کردند که این موضوع نشانگر آن است که امام به دقت جنگ را پیگیری میکردند. رضایی در بخش دیگر این گفتگو به خاطرات بعد از عملیات مرصاد و دیدارش با حضرت امام خمینی(ره) اشاره کرد و گفت: بعد از پیروزی عملیات مرصاد بنده نزد حضرت امام رفتم که در آن موقع امام فرمودند شما ناراحت نباشید، ما در طول انقلاب بارها میخواستیم کاری را انجام دهیم اما موفق نشدیم ولی بعد دیدیم خداوند از راهی دیگر ما را موفق کرده است. او ادامه داد: چند سال بعد از جنگ، این سخن امام همچنان در ذهن بنده بود که قرار است چه اتفاقی در عراق بیفتد که ما در آن دخیل نیستیم، بعد از حمله عراق به کویت بنده احساس کردم کار صدام تمام است که این اتفاق رخ نداد تا اینکه سه سال پیش در جنگ آمریکا با عراق دیدیم صدام چگونه توسط آمریکاییها به دام افتاد و مجازات شد و در این هنگام بنده به یاد سخن حضرت امام افتادم.
وضعیت منطقه پر چالش و ناامن است
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پایان این گفتگو به وضعیت منطقه اشاره کرد و گفت: در حال حاضر یک وضعیت پر چالش و ناامن در منطقه به خصوص در کشورهای افغانستان، عراق، لبنان، سوریه وجود دارد که عمدتا به دلیل طراحی جدید آمریکا برای حضور بیشتر و مستقیم در منطقه خاورمیانه است، زیرا آمریکاییها به دنبال آن هستند تا خلا قدرت شوروی سابق را در منطقه پر کنند. به گفته رضایی، حوادث ناامنکننده منطقه ادامه خواهد یافت، مگر اینکه دولت بوش کنار رود و آمریکا نیز دست از سیاستهای خصمانه خود در منطقه بردارد. وی افزود: در حقیقت آمریکاییها با ناامنی و بیثباتی در منطقه اهداف توسعهطلبانهای را پیگیری میکنند. محسن رضایی در پایان خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی ایران آمادگی هوشیاری خود را حفظ کرده و خوشبختانه نیروهای مسلح ما در وضعیت مطلوبی قرار دارند که به لطف خدا انسجام بین ارتش و سپاه توان نظامی ایران را بالا برده است به حدی که اگر کشوری قصد تهدید ایران را داشته باشد پاسخ محکمی به او خواهند داد.