تاریخ انتشار : ۳۰ ارديبهشت ۱۳۸۹ - ۰۹:۵۸  ، 
کد خبر : ۵۹۴۷۰
چاوس ـ کاسترو

دوستی دشمنان بوش


سهیلا قاسمی‌
هوگو چاوس، رئیس‌جمهور ونزوئلا هفت سال است که هر یکشنبه در تلویزیون و رادیو برنامه دارد. الو رئیس‌جمهور مسلما یکی از عجیب‌ترین برنامه‌های سیاسی صوتی تصویری در سراسر جهان است. طی پنج یا شش ساعت، رئیس‌جمهور ضمن صحبت از سیاست‌های دولتی، تماشاگران را هم سرگرم می‌کند. یک آواز فولکلوریک و بعد خلاصه‌ای از بینوایان ویکتور هوگو و بعد صحبت از امپریالیسم آمریکا، بوش و فیدل کاسترو، بعد هم نوبت به انقلاب بولیوار میرسد که به سوسیالیسم قرن بیست و یکم منجر خواهد شد.
این برنامه به چاوس امکان می‌دهد که به بیان حماسه جذاب زندگی‌اش بپردازد. از سال 1992 بگوید و زمانی که در ارتش زمینی، سرهنگ دوم بود. از سال 1994 که پس از خروج از زندان در سیاست پیشرفت کرد. از سال 1998 و انتخابات هیجان انگیز و کودتایی که در سال 2002 او را 47 ساعت از قدرت دور کرد.
او در حالی که پشت یک می‌ز تحریر نشسته به سئوالات شنوندگان پاسخ می‌دهد، میهمانان برنامه را که غالبا جزو چپ ‌رایان افراطی آمریکای لاتین و مخالفان جهانی سازی هستند، به حضور می‌پذیرد و شعارهای انقلابی می‌دهد و فرمول‌هایی برای مردم عرضه می‌کند. این برنامه زنده تلویزیونی، جایی ست که چاوس به وزرای خود جهت‌گیری‌های مهم آینده‌اش را اعلام می‌کند و آنها را از محتوای آخرین گفت‌وگوهای تلویزیونی‌اش با فیدل کاسترو باخبر می‌کند نام فیدل غالبا در جریان این برنامه به گوش می‌رسد همچنین زیر نور دوربین‌هاست که او برخی همکارانش را مواخذه می‌کند و وزرایش را مورد خشم قرار می‌دهد.
او حتی یک بار به طور مستقیم یکسری از کادر عالی شرکت ملی نفت را اخراج کرده و حتی نامشان را در تلویزیون خواند و در میان این نام‌ها گفت: اخراج! ؛ دویست و سی و یکمین برنامه که روز 21 اوت به طور مستقیم در جزیره کوبا هم پخش شد، احتمالا یکی از عجیب‌ترین برنامه‌های هوگو چاوس بود. آن روز رئیس‌جمهور ونزوئلا با همراهی فیدل کاستروـ دوست و راهنمای سیاسی‌اش ـ به طور مشترک به اجرای برنامه پرداخت. پس از ورود این دو نفر که سوار بر جیپ، یونیفورم سبز زیتونی به تن داشتند، بحث‌های سیاسی آغاز شد. ما هر کاری که از نظر انسانی مقدور است، انجام می‌دهیم تا از حمله یک امپریالیست جلوگیری کنیم. یا اگر یک دیوانه بخواهد یک قطره خون بریزد، ما را بر سر راه خود خواهد دید.
نفت در برابر گوشی پزشکی
این برنامه فراتر از بحث‌های ظاهری اش، به شکلی بسیار سمبلیک نزدیکی میان ونزوئلا و کوبا را نشان می‌داد. روابط این دو کشور که در ابتدای کار چاوس اندک بود و همچنین همکاری دو ملت از دو سال گذشته، شتاب قابل توجهی پیدا کرده و امروز به حدی رسیده که هیچ کارشناسی قادر به پیش‌بینی آن نبود. چیزی که این دو را به هم نزدیک می‌کند، بسیار ساده است. ونزوئلا روزانه 53 هزار بشکه نفت در اختیار کوبا قرار می‌دهد و این مقدار یعنی یک سوم نیاز انرژی این کشور با قیمتی مناسب، در عوض ‌هاوانا 20 هزار پزشک برای کاراکاس فراهم کرده است که در حومه‌ها و روستاهای عقب مانده ونزوئلا به کار مشغول هستند. همچنین مربیان ورزشی (حدود 6 هزار و 500نفر) و معلم‌هایی (2 هزار نفر) نیز به این کشور اعزام می‌شوند. از نظر فیدل کاسترو این روش نفت در برابر گوشی پزشکی همانند یک بالن اکسیژن است و دقیقا مانند همان کمک مالی‌ست که اتحاد جماهیر شوروی در اختیار انقلاب کاسترو قرار داد.
اما حضور کوبا در ونزوئلا تنها به حیطه
پزشکی ورزشی خلاصه نمی‌شود. کوبایی‌ها به شکلی نامحسوس در وزارتخانه‌های این کشور رخنه کرد‌ه‌اند و تاثیر واقعی‌شان را می‌توان مشاهده کرد. یک تاجر شهیر اروپایی که با سیستم‌های اداری ونزوئلا کاملا آشناست، می‌گوید: حدود یک سالی ست که در تمام جلساتی که در آن حضور دارم، این حضور مشهود است. کارمند یکی از وزارتخانه‌ها هم که نمی‌خواهد نامش فاش شود، از اینکه باید در همه چیز منافع کوبا را لحاظ کند، ناراحت است. او می‌گوید: هرازگاهی ما را به سمینارهایی در‌ هاوانا می‌فرستند تا یاد بگیریم چگونه جاده بسازیم. این در حالی‌ست که در این زمینه ونزوئلا 40 سال از کوبا پیش است.
در زمینه نظامی ‌هم رابطه دو کشور بیش از پیش نزدیک شده است. مدیر سابق مدرسه عالی مطالعات دفاع ملی ونزوئلا می‌گوید: دوره‌های آموزشی در کوبا در آینده نزدیک جزو برنامه‌های آموزشی افسران ونزوئلایی خواهد شد، در حالی که تمامی ‌توافقنامه‌های همکاری نظامی ‌با آمریکا یا کشورهای اروپایی به حال تعلیق درآمده است.
ژنرال‌های ونزوئلایی هم به ‌هاوانا فرستاده می‌شوند تا در دوره‌های هفت تا 15 روزه شرکت کنند. آنها در دوره‌هایی به طور خصوصی با رائول کاسترو، وزیر نیروهای مسلح انقلابی و برادر فیدل کاسترو، رهبر کوبا شرکت می‌کنند، البته اقلیتی هم هستند که با این برنامه مخالفت می‌کنند، اما در عمل کاری از این افراد ساخته نیست.
سایه رهبر کوبا بر تله سور، معروف به الجزیره لاتین نیز مشهود است. این شبکه که در اصل ونزوئلا سرمایه آن را تامین می‌کند، مدت کوتاهی‌ست که شروع به کار کرده است. آرام آهارونیان، روزنامه نگار اروگوئه‌ای می‌گوید: فکر اصلی تاسیس تله سور پنج سال پیش و در پایان کنفرانس 450 روزنامه نگار آمریکای لاتین در ‌هاوانا ایجاد شد. هدف نیز افزایش محبوبیت کاسترو و چاوس بود. مقر این شبکه در کاراکاس است. فیدل نیز گفته بود: چرا یک تلویزیون صددرصد آمریکای لاتینی نداشته باشیم؟» به این ترتیب این کار آغاز شد و هم‌اکنون این فکر به واقعیت بدل شده است. کاسترو رویای این کار را داشت و چاوس به آن جامه عمل پوشاند... البته به یمن وجود دلارهای نفتی که ضامن قدرت مالی فوق‌العاده‌ای هستند».
در «ونزوئلای سعودی» ـ این لقب به این خاطر به ونزوئلا داده شده که پنجمین صادرکننده نفت در جهان است - از زمان به قدرت رسیدن هوگو چاوس، همه چیز تغییر کرده است. به لحاظ سنتی، شرکت نفتی «پترولئوس» ونزوئلا (PDVSA) توسط فن‌سالاران مستقل از دولت اداره می‌شد، اما هم‌اکنون این شرکت تحت کنترل مستقیم رئیس‌جمهور قرار دارد. 18 هزار نفر از کارکنان این شرکت نیز اخراج شده و «بولیواری»‌ها جایگزین‌شان شده‌اند، البته به طور رسمی ‌امروزه وزیر انرژی، این شرکت را هدایت می‌کند. اورلاندو اوکوئا، استاد اقتصاد دانشگاه کاتولیک آندرس‌بلو می‌گوید: «در پایان سال، رافائل رامیرز، مدیر این شرکت حساب‌ها را به رامیرز رافائل وزیر انتقال داد. در این سیستم فقط چاوس است که می‌داند چه اتفاقی می‌افتد». او کاملا در این باره مطمئن است، چون در ماه مارس گذشته، شرکت PDVSA که پیش از این در آمریکا، انگلیس و هلند شعبه داشت، در ‌هاوانا شعبه‌ای دائر کرده است.
«رامـــون ولازکوئز» ـ مورخ قرن‌های 19 و 20 ونزوئلا ـ وضعیت بی‌سابقه جدید و رابطه میان چاوس - کاسترو را بی‌سابقه توصیف می‌کند و می‌گوید: «آنچه رخ می‌دهد در کل تاریخ کوبا بی سابقه است. بدیهی‌ست فیدل در گذشته و در زمان انقلاب ساندینیست‌ها در سال 1979 متحدانی داشت، اما اینگونه رابطه با یک کشور نفت‌خیز بسیار فراتر از این حرف‌ها به نظر می‌رسد، چراکه ارزش طلای سیاه در جهان فعلی بسیار بیشتر از این حرف‌هاست. ونزوئلا هم‌اکنون 70 درصد تولیدات خود را به آمریکا می‌فروشد و چاوس قصد دارد این رابطه را از میان ببرد و با مخالفان بوش دادوستد کند. در این راستا نیز قصد دارد با چین و بویژه کوبا، رابطه‌ای نزدیک‌تر داشته باشد.
آلبرتو گاریدو، متخصص دکترین چاویست و نویسنده کتاب جنگ و چاوس معتقد است که رئیس‌جمهور ونزوئلا به دنبال ایجاد یک شکلاف ژئوپلتیک عمیق است و این کار را با استفاده از نفت به عنوان سلاحی استراتژیک انجام می‌دهد. بدیهی‌ست در چنین شرایطی مورد چاوس و ضد آمریکایی بودن او در استراتژی پنتاگون تاثیر بسزایی خواهد داشت. به گفته او، آمریکا برخلاف تصورش با مردی روبه‌روست که هرچه گفته، انجام داده است. آخرین مورد آن را هم در روز 7 اوت و با به تعلیق درآوردن توافقنامه همکاری با کارکنان موسسه آمریکایی Drug enforcement agency شاهد بودیم که دو دهه است در ونزوئلا مستقر هستند. چاوس هرگز در تبلیغات انتخاباتی سال 98 حرفی از کاسترو نزده بود و تنها حرف‌هایش در مورد مسیح و سیمون بولیوار، رهبر استقلال آمریکای جنوبی باعث شد مردم به او رای دهند. در آن زمان کمتر ونزوئلایی می‌دانست که میان رهبر کوبا و چاوس چه رابطه‌ای ممکن است پدید آید.
سال 1994 چاوس چند ماه پس از آزادی از زندان به ‌هاوانا دعوت شد و به رغم تفاوت سن، این دو مرد با هم به گفت‌وگو پرداختند و در همان زمان نیز کاسترو از لزوم کمک به کوبا برای حفظ پایگاه ارزشمند آمریکای لاتین سخن گفته بود. به هر حال چیزی که بدیهی‌ست اینکه کاسترو از مدت‌های مدید روی ونزوئلا حساب باز کرده بود. سال 1959، دو ماه پس از به قدرت رسیدن فیدل جوان، او اولین سفر رسمی‌اش را به کاراکاس انجام داد و بلافاصله از رومولو بتانکور، رئیس‌جمهور تازه کار این کشور 300 میلیون دلار کمک خواست. بتانکور با تعجب این درخواست را رد کرد و گفت که صندوق‌های دولت خالی هستند. رابطه دو کشور خیلی زود به سردی گرایید و بتانکور علیه کاسترو مبارزه می‌کرد تا اینکه به یمن حضور مردی به نام چاوس، رابطه‌ای عجیب میان دو کشور شکل گرفت و محور کاسترو چاوس در برابر آمریکا قد علم کرد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات