تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱۳۸۷ - ۰۸:۴۳  ، 
کد خبر : ۶۳۲۸۵

چگونگی آشنایی مردم روسیه با فرهنگ و ادبیات ایران


نویسنده: علی معروفی/ کارشناس فرهنگی ali_mnmn2001@yahoo.com
 ایران به عنوان کشوری که حلقه رابط بین اروپا و آسیا محسوب می شود از قرون گذشته مورد توجه اروپایی‌ها بوده است.
طبق اطلاعاتی که در دست داریم پیدایش علاقه‌ی مردم روسیه به فرهنگ ایران به قرن 15 میلادی بر می گردد، زمانی که آقای آفاناسی نیکیتین جهانگرد معروف روسیه به ایران سفر کرده و گزارشی از سفر خود نوشته است. اما یادگیری زبان فارسی در روسیه در او ایل قرن 18 میلادی شروع شد. پترکبیر پادشاه روسیه آن زمان در سال 1716 پنج نفر از دانشجویان مدارس مسکو را انتخاب کرده و به ایران فرستاده است تا زبان فارسی را یاد بگیرند و بتوانند به عنوان مترجم در دربارش خدمت کنند. این امر برای روسیه اهمیت بسیاری داشته است چراکه پترکبیر با حسین اول شاه ایران مکاتبه داشته و احتیاج به مترجم خوبی پیدا کرده بوده است در زمان پترکبیر به عنوان فرهنگ زبان فارسی در روسیه از فرهنگ " مجمع الفرس " استفاده می کرده اند. از سال 1732 تدریس زبان فارسی در وزارت امور خارجه ی روسیه به طور جدی آغاز شد.
در نیمه ی دوم قرن 18 میلادی علاقه مردم روسیه به زبان های شرقی از آن جمله به زبان فارسی بسیار افزایش پیدا کرده است. در آن زمان آثار بی نظیر ادبیات فارسی مانند " شاهنامه ی فردوسی و اشعار حافظ ، همچنین او ستا -کتاب مقدس ایران باستان- توسط ایران شناسان فرنگی مورد مطالعه و ترجمه قرار گرفته و روشنفکران روسیه امکان یافتند با آثار بزرگ ادبیات ایران آشنا شوند و به همین دلیل احتیاج به فرهنگ فارسی به روسی بوجود آمد.
در سال 1786 در سنت پترزبورگ اولین فرهنگ فارسی به روسی که دارای 625 کلمه بود در کتابی مربوط به سفر آقای یفرمف به بخارا ، خیوه ، ایران و هند منتشر شد. یک سال پس از آن، یک فرهنگ بزرگ در روسیه چاپ شد که در آن 285 کلمه ی زبان روسی به 51 زبان اروپایی و به 149 زبان آسیایی از آن جمله به فارسی ، پهلوی و افغانی ترجمه شده بود.
در او اخر قرن 18 میلادی او لین دانشگاه های روسیه تاسیس شده و از سال 1804 و 1805 در دانشگاه های مسکو ، قازان و خارکف و پس از چند سال یعنی در سال 1816 در دانشگاه سن پترزبورگ تدریس زبان فارسی برای روسی زبانان آغاز شد. او لین استادان زبان فارسی در سن پترزبورگ ، آقای شارموا زبان شناس فرانسوی و آقای توپچی باشی که ( ایرانی متولد شده در قفقاز) بودند. در سال 1826 آقای بولدیدف که استاد زبان های شرقی در دانشگاه مسکو بوده مجموعه ی متون فارسی برای دانشجویان روسی زبان را تهیه کرد که شامل غزلیات ، قصاید ، داستان های کوتاه و قطعات متون منثور قدیمی فارسی، همچنین یک فرهنگ نسبتاً بزرگ ( 3500 کلمه ) فارسی به روسی و یک شرح کوتاه دستور زبان فارسی می شد. از همین کتاب روسیه تا او اخر قرن 19 به عنوان کتاب درسی اصلی استفاده می شد. در سال 1935 آقای پتروف شرق شناس معروف روسیه که در دانشگاه سن پترزبورگ تحصیل کرده بود یک غزل حافظ را از فارسی به زبان روسی ترجمه نموده و در یکی از مجلات روسیه انتشار داد.این اولین ترجمه ی غزل فارسی به زبان روسی و آغاز آشنایی نزدیک مردم روسیه با نظم کلاسیک فارسی بوده است. شعرای بزرگ روسیه تعداد زیادی از اشعار فارسی را که به زبان های مختلف اروپایی ترجمه شده بود از این زبان ها به زبان روسی برگردانیده اند و همچنین برای اشعار خودشان از شعر حافظ ، سعدی ، سنائی و دیگر شعرای بزرگ ایران الهام گرفته اند.
آلکساندر پوشکین بزرگ ترین شاعر روسیه در سال 1829 ضمن سفر خود به قفقاز با فاضل خان شاعر ایرانی که به سن پترزبورگ می رفت آشنا شده و برای او شعری سروده که در آن گفته است که تو به سرزمین شمالی ما آمده أی . در اینجا بهار به ندرت فرا می رسد اما اسم حافظ و سعدی خوب شناخته شده است. در نیمه ی دوم قرن 19 در دانشگاه های روسیه که نام آنها را بردیم تدریس زبان فارسی توسعه پیدا کرد. زبان فارسی باستان زبان او ستایی فارسی میانه ( پهلوی ) فارسی کلاسیک و ادبیات کلاسیک ایران از جمله آثار فردوسی ، سعدی ، حافظ و غیره مورد مطالعه قرار می گرفته اند.
در سال 1869 آقای میرزا ثانی گشتاسپ که از سال 1861 تا سال 1877 زبان فارسی را در دانشگاه سن پترزبورگ تدریس کرده یک فرهنگ فارسی، روسی فرانسوی زیر عنوان " فرهنگ مفید " با 4 هزار کلمه نوشت. پس از چند سال یعنی در سال 1853 آقای برزین کتاب دستور زبان فارسی را در شهر قازان به چاپ رساند. از همان زمان یعنی از او اسط قرن 19 پژوهش ها در بخش های گوناگون زبان شناسی ، ادبیات و هنرشناسی ایرانی در روسیه گسترش بی سابقه أی پیدا می کند. مطالعه علمی و ترجمه ی شاهنامه ی فردوسی آغاز می شود. در سال 1849 آقای ژوکفسکی قسمتی از شاهنامه ی فردوسی یعنی داستان رستم و سهراب را از روی ترجمه ی آلمانی آن که توسط آقای روکرت ایران شناس معروف آلمانی انجام شده بور به زبان روسی ترجمه کرد.
علاوه به استادان و پژوهشگران مذکور، دانشمندان بزرگ دیگری نیز در او اخر قرن 19 و اوایل قرن 30 در روسیه می زیسته اند که سهم ارزنده أی در پیشرفت علم ایران شناسی در روسیه ادا کرده اند. آقای زالمان با همکاری آقای ژوکفسکی در سال 1889 کتاب دستور زبان فارسی همراه با شرح عروض ، برگزیده ی اشعار فارسی نوشت و همچنین تحقیقات زیادی در مورد اشعار فارسی انجام داد از جمله تحقیقات رباعیات خاقانی که در سال 1875 به چاپ رسید.
آقایان بارتولد و روزنبرگ در زمینه ی ادبیات فارسی تحقیقات زیادی انجام داده اند در سال 1901 شرح دستور زبان فارسی و در سال 1914 فرهنگ فارسی به روسی تالیف آقای میرزا جعفر به چاپ رسیده است.
در قرن 20 و به خصوص پس از انقلاب اکتبر سال 1917 ، زبان و ادبیات فارسی به طور مرتب تدریس می شود و مورد تحقیقات قرار می گیرد. در دانشکده ی خاورشناسی دانشگاه لنینگراد ( سن پترزبورگ فعلی ) پس از انقلاب اکتبر، کرسی زبان و ادبیات فارسی ایجاد می شود که استادان آن زبان فارسی ، تاریخ زبان فارسی ، زبان های باستانی ایرانی و ادبیات ایران را تدریس می کنند.
مراکز اصلی ایران شناسی در مسکو انستیتوی خاو رشناسی و انستیتوی زبان شناسی وابسته به آکادمی علوم اتحاد شوروی بوده اند. بعداً در دانشگاه های دیگر هم کرسی های ایران شناسی یا زبان و ادبیات فارسی هم تشکیل شد و مراکز جدید آموزش زبان و ادبیات فارسی ایجاد شد از آن جمله کرسی زبان و ادبیات فارسی در انستیتوی کشورهای آسیا و آفریقا ، کرسی زبان های آریایی ( هند و ایرانی در دانشگاه روابط بین المللی و امثال آن ).
لئو تولستوی نویسنده شهیر روسیه ادب فارسی اهمیت زیادی می‌داد. او ادبیات کلاسیک فارسی را مطالعه کرده "به آثار فردوسی، سعدی و حافظ" ارج می‌گذاشت. تولستوی با تاریخ و ادب فارسی هم به زبان روسی و هم به زبان‌های دیگر اروپایی آشنایی پیدا کرد. در کتاب‌خانه شخصی او کتاب‌هایی درباره تاریخ و ادب ایران موجود بود .
قابل ذکر است ،تولستوی هر بار با خواندن حکمت‌های فارسی، سعی می‌کرد آنها را مختصرتر و در عین حال نزدیک تر به اصل ترجمه کند. با مشاهده کتاب‌های منتشره سال‌های مختلف، می‌بینیم چطور تولستوی روی ترجمه این حکمت‌ها کار کرده و آنها را به اصل فارسی‌شان نزدیک‌تر و در عین حال شبیه به ضرب‌المثل‌های روسی کرده است.
تولستوی روی آثار فولکلور فارسی نیز همین کار را انجام داده است. او از ترجمه‌های انگلیسی و فرانسوی گوناگونی استفاده کرده و با دقت روی آنها کار کرده و آنها را برای خوانندگان روسی جالب ساخته در حالی که سعی کرده اصالت‌شان حفظ شود. به آسانی می‌شود احساس کرد که تولستوی علاوه بر مسائل و ایده‌های اخلاقی برای حکمت آدمی، آزادی‌خواهی، دشمنی با بردگی و استهزاء در داستان‌های توده‌ای مردم ایران اهمیت زیادی قائل بوده و این نمونه‌ها را طوری ترجمه کرده که به گوش روس‌ها که به زرق و برق شرقی کمتر عادت کرده‌اند خوشایند و پندآموز باشند.
تولستوی به موسیقی ایرانی نیز علاقه زیادی داشت. به اعتقاد او این موسیقی خیلی خوش آهنگ، صمیمی و عامه‌فهم است. او می‌نوسید: "من با موسیقی شرقی آشنایی دارم. آهنگ‌های فارسی با وجود اینکه ساخت موسیقی اشان فرق دارد برای من کاملاً قابل فهم و دلنشین است. از این رو فکر می‌کنم که موسیقی ما هم برای آنها کاملاً قابل فهم باشد. آهنگ تازه، اول به گوش ناآشناست ولی وقتی انسان آن را فهمید لذت می‌برد. موسیقی خلقی را همه مردم خوب درک می‌کنند. موسیقی فارسی را دهقان روسی خواهد فهمید همانطور که موسیقی خلقی روس را یک نفر ایرانی کاملاً درک خواهد کرد."
تولستوی آثار سعدی را خیلی دوست می‌داشت. در ایام جوانی وقتی گلستان را مطالعه می‌کرد، مجذوب این امر شده بود و از همان وقت تا آخر عمر برای نظم و حکمت فارسی ارج فراوان قائل بود. وقتی در سال‌های هفتاد قرن 19، تولستوی روی کتاب الفبا و کتاب‌های روسی برای قرائت کار می‌کرد، یکی از داستان‌های باب سوم گلستان (دو درویش خراسانی ملازم یکدیگر سفر کردندی) را به شکل قصه جداگانه‌ای در آورد. تولستوی در سال 1904 میلادی برای مجموعه دائره القرائت بسیاری از حکمت‌های سعدی را که از ترجمه روسی گلستان گرفته بود، وارد این کتاب کرد. مقصود از نشر این کتاب آن بود که به مردم درس انسانیت، نیکی، محبت و صلح بیاموزد. از این روی تولستوی به پند و حکمت‌های سعدی روی آورده و از جمله از حکمت‌های زیرین استفاده کرده است: اندیشه کردن که چه گویم، به از پشیمانی خوردن که چرا گفتم.
از زمان پترکبیر دو ویژگی باعث جلب توجه روسیه به ایران شد : نخست دکترین پترمبنی بر دستیابی بر آبهای گرم و دوم رقابت با اروپاییان برای دستیابی برآسیا. طبیعی است که ایجاد ارتباط نیاز به دانستن زبان طرف مقابل دارد به این ترتیب است که متوجه می شویم سابقه آموزش زیان فارسی در روسیه به زمان پترکبیر بر می گردد. البته این آموزش نه در یکی از مراکز دانشگاهی این کشور بلکه در اصفهان و در اوایل قرن 18 میلادی آغاز شد. پتر، در سال 1716 پنج نفر را انتخاب و به ایران فرستاد تا زبان فارسی را یاد بگیرند و بتوانند به عنوان مترجم در دربارش خدمت کنند.
موضوع آموزش زبان فارسی در روسیه را در دو شاخه پی می گیریم: کتابهای درسی زبان فارسی
همانگونه که گفته شد، نخستین فارسی آموزان در اصفهان این زبان را فرا گرفتند و به کشورشان بازگشتند تا آن را به دیگران بیاموزند. در آن زمان کتاب درسی خاصی ندوین نشده بود و تنها از فرهنگ "مجمع الفرس" به عنوان فرهنگ زبان فارسی استفاده می کرده اند . با توجه به حساسیت روابط بین روسیه و ایران، از سال 1732 تدریس زبان فارسی در وزارت امور خارجه روسیه به طور جدی شروع شد .در نیمه دوم قرن 18 میلادی علاقه مردم روسیه به زبان های شرقی از آن جمله به زبان فارسی بسیار افزایش پیدا کرده است. در آن زمان آثار بی نظیر ادبیات فارسی مانند " شاهنامه فردوسی و اشعار حافظ ، همچنین اوستا توسط ایران شناسان فرنگی مورد مطالعه و ترجمه قرار گرفته و روشنفکران روسیه امکان یافتند با آثار بزرگ ادبیات ایران آشنا شوند و به همین دلیل احتیاج به فرهنگ فارسی به روسی به وجود آمد.
در سال 1786 در سنت پترزبورگ اولین فرهنگ فارسی به روسی که دارای 625 کلمه بود در کتابی مربوط به سفریفرمف به بخارا ، خیوه ، ایران و هند منتشر گردید. یک سال پس از آن، یک فرهنگ بزرگ در روسیه چاپ شد که در آن 285 کلمه از زبان روسی به 51 زبان اروپایی و 149 زبان آسیایی از آن جمله فارسی، پهلوی و دری ترجمه شده بود.
گرچه از سال 1805 و 1804 در دانشگاه های مسکو ، قازان و خارکف و پس از چند سال یعنی در سال 1816 در دانشگاه سن پترزبورگ تدریس زبان فارسی برای روس زبانان آغاز شد. اما اطلاعات دقیقی از سیستم آموزشی و کتب درسی آن نداریم.
در سال 1826 " بولدیدف " استاد زبان های شرقی در دانشگاه مسکو، مجموعه ای از متون فارسی برای دانشجویان روسی زبان تهیه کرد که شامل غزلیات، قصاید، داستان های کوتاه و قطعات متون منثور قدیمی فارسی، همچنین یک فرهنگ نسبتا بزرگ ( 3500 کلمه ) فارسی به روسی و یک شرح کوتاه دستور زبان فارسی می شد. از همین کتاب تا او اخر قرن 19 در روسیه به عنوان کتاب درسی اصلی استفاده می شد.
در نیمه دوم قرن 19 در دانشگاه های روسیه تدریس زبان فارسی توسعه پیدا کرد. زبان فارسی باستان، زبان اوستایی، فارسی میانه ( پهلوی )، فارسی کلاسیک و ادبیات کلاسیک ایران از جمله آثار فردوسی، سعدی، حافظ و غیره مورد مطالعه قرار می گرفته اند.
در سال 1869 "میرزا ثانی گشتاسپ" که از سال 1861 تا سال 1877 زبان فارسی را در دانشگاه سن پترزبورگ تدریس کرده یک فرهنگ فارسی- روسی- فرانسوی زیر عنوان " فرهنگ مفید " با 4 هزار کلمه تدوین کرد و چند سال بعد یعنی در سال 1853 "برزین" کتاب دستور زبان فارسی را در شهر قازان به چاپ رساند.
" زالمان " با همکاری " ژوکفسکی " در سال 1889 کتاب دستور زبان فارسی را همراه با شرح عروض، برگزیده اشعار فارسی نوشت. محققی به نام "کورش"، علاوه بر ادبیات فارسی در زمینه خصوصیت صرف و نحو زبان فارسی کار می کرده و در سال 1877 کتابی در مورد ویژگی های نحو فارسی و وجوه تشابه و تفاوت نحو فارسی و روسی نوشت.
" بارتولد " و "روزنبرگ " در زمینه ادبیات فارسی تحقیقات زیادی انجام داده اند. در سال 1901 شرح دستور زبان فارسی و در سال 1914 فرهنگ فارسی به روسی تالیف فردی به اسم "میرزا جعفر" به چاپ رسید.
در قرن 20 و به خصوص پس از انقلاب اکتبر سال 1917، زبان و ادبیات فارسی در مراکز آموزشی روسیه اهمیت و جایگاه خاصی یافت، به طور مرتب تدریس می شد و مورد تحقیق قرار گرفت. در دانشکده خاورشناسی دانشگاه لنینگراد ( سن پترزبورگ فعلی ) پس از انقلاب اکتبر، کرسی زبان و ادبیات فارسی ایجاد می شود که استادان آن زبان فارسی، تاریخ زبان فارسی، زبان های باستانی ایرانی و ادبیات ایران را تدریس می کنند.
از جمله کتاب های بعدی در زمینه آموزش زبان فارسی می توان به کتاب هایی که توسط" برتلس"، "کاسایوا"، "زرکوا" و "کاسایوا" به ترتیب در سال های 1932، 1933، 1932 و بالاخره 1942 منتشر شد اشاره کرد.
در دهه 1950 کتاب های آموزشی جدیدی توسط استادان جوانتر پدید آمد: " دوره مقدماتی زبان فارسی " نوشته مشترک "واسکانیان" و "روبینچیک"، " کتاب درسی برای دانشجویان سال سوم" به قلم"رادووینسکی" در سال 1951، " کتاب درسی برای دانشجویان سال اول" کار مشترک "علی یف" و " بیسکف " در سال 1953 و بالاخره " کتاب درسی زبان فارسی" نوشته "آوچینکوا" در 1955 را می توان از آن جمله نام برد. از جمله کتاب های جدید آموزش زبان فارسی می توان به " فارسی برای روس زبانان" نوشته دکتر "ولادیمیر ایوانف"، " آموزش زبان فارسی" اثر "گلادکوا"، چاپ جدید " کتاب درسی زبان فارسی" نوشته "آوچینکوا" با بازنگری پروفسور "ولادیمیرایوانف" می توان نام برد.
مراکز اصلی آموزش زبان فارسی
مراکز آموزش زبان فارسی در روسیه را می توان به سه دوره قبل از پیروزی بلشویک ها بر روسیه ، بعد پیروزی بلشویک ها و بالاخره پس از فروپاسی شوروی تقسیم کرد. در مورد نخستین مرکز آموزش زبان فارسی باید گفت که این کار نه در دو شهر بزرگ امروزه روسیه بعنی سم پیترزبورگ بلکه در قازان شروع شد.
در این شهر آموزش زبان فارسی نه در دانشگاه ها بلکه در آموزشگاه های آن روزه آغاز گزدید. در او اخر قرن 18 میلادی اولین دانشگاه های روسیه راه اندازی شد و از سال 1805 و 1804 در دانشگاه های مسکو، قازان و خارکف و پس از چند سال یعنی در سال 1816 در دانشگاه سن پترزبورگ تدریس زبان فارسی برای روس زبانان به راه افتاد. اولین استادان زبان فارسی در سن پترزبورگ، "شارموا" زبان شناس فرانسوی و "توپچی باشی" ( ایرانی متولد شده در قفقاز) بودند.
با توجه به این که سن پترزبورگ بزرگترین مرکز تاریخی خاورشناسی روسیه به شمار می رود. تدریس زبان های شرقی در روسیه از سال 1804 آغاز گشت. شعبه مربوط به تدریس زبان عربی و فارسی این دانشگاه در سال 1818 افتتاح شد. با تأسیس دانشکده خاورشناسی در سال 1855 کلاس های جدید تحت عنوان پشتو، ادبیات فارسی ، زبان اوستا و فارسی باستان گشایش یافتند. بخش ادبیات ایران در سال 1916 استقلال یافت. نکته جالب آن که آکادمیسین " زالیمان "، ایران شناس معروف طی 40 سال ( از سال 1876 تا سال 1916 ) زبان پهلوی، اوستا و " مبانی زبان های ایرانی " را در این دانشکده تدریس می کرد.
از سال 1886 پروفسور "ژوکوفسکی" ـ بزرگترین متخصص رشته اسلام در ایران ، دانشمند زبان فارسی معاصر ، ادبیات و فولکور گویش های فارسی به عنوان استاد در اینجا فعالیت داشت. پروفسور "فریمان" ـ عضو وابسته آکادمی و پیشاهنگ سرشناس ایران شناسی روسیه، از سال های 1917 الی 1941 و بعدا از سال های 1950 الی 1981 به عنوان ریاست کرسی به کار مشغول بود. پس از او پروفسور "بولدریف" از سال 1981 الی سال 1991، آکادمیسین "بوگولیوبدوف" از سال یییی تا یییی به عنوان رئیس کرسی ایفای وظیفه نمودند.در حال حاضر این سمت را پروفسور "ایوان استبلین ـ کامنسکی" برعهده دارد.
در این کرسی دانشمندان سرشناسی از جمله پروفسور "رومانوویچ"، "برتلس"، "زاروبین" ، "دیاکونوف"، "روزنفلد"، در تربیت متخصصان ایران شناس و پیشرفت علوم ایران شناسی فعالیت داشته اند. پژوهش های علمی دانشمندان این کرسی، مجموعه بسیار نفیسی از تاریخ و فرهنگ ایران زمین را شامل می شود که از آن جمله می توان به تحقیق درباره تاریخ زبان های ایرانی، دستنویس های فارسی و یادگارهای خطی زبان های ایرانی تا دوره گسترش اسلام، همچنبن تهبه آمار از میراث ادبیات کلاسیک برای چاپ و ترجمه آنها به زبان روسی، آموزش گویش های زبان ایرانی و … را نام برد.
در حال حاضر گروهی از خبرگان ایرانشناسی روسیه در ابن دانشگاه مشغول به فعالیتند که از آن جمله می توان به "میخائیل بوگولیوبوف" متخصص تاریخ زبان های ایرانی ازجمله فارسی باستانی، تاریخ سغدی، خوارزمی، افغانی، "ایوان استبلین ـ کامینسکی" محقق زبان های ایرانی، از جمله زبان اوستایی، زبان بدخشانی ( پامیری) و فولکور، "گرونبرگ" ـ استاد زبان دری و پشتو، "ولادیمیر کوشیف" ـ متخصص زبان و ادبیات افغانستان و ایران اشاره کرد.
مدتی بعد از انقلاب اکتبر، آموزش زبان فارسی تقریبا همان روال قدیم را می پیمود و تحول چندانی در آن داده نشد. آکادمی دیپلماتیک وابسته به وزارت امور خارجه روسیه و پس از آن انستیتو دولتی روابط بین الملل مسکو به جمع مراکزی پیوستند که آموزش زبان فارسی در دستور کار آنها بود.
آکادمی دیپلماتیک وابسته به وزارت امور خارجه فدراسیون روسیه قریب 70 سال قبل به منظور پرورش و ارتقای کارمندان عرصه سیاست خارجی تأسیس شده است. تنها افرادی دارای مدرک تحصیلات عالی (فارغ التحصیلان دانشگاه ها، انستیتوها و دیگر مدارس عالی ) به آکادمی دیپلماتیک پذیرفته و بعد از اتمام آکادمی به عنوان متخصصین امور سیاسی، استخدام می شوند. فارغ التحصیلان ممتازی که موفق شدند در دوره تحصیلات، تز دکترای خود را تدوین نمایند، اجازه دفاع می یابند.
قبل از فروپاشی اتحاد شوروی تعداد بیشتری از محصلین به این گروه پذیرفته می شدند. در چند سال اخیر، گروه ایران شناسی یک سال در میان ( به تعداد یک یا دو نفر ) تشکیل می شود. در حال حاضر این آکادمی 2 استاد زبان فارسی دارد: پروفسور انور مهدیویچ علی اف، با سابقه ترین استاد این آکادمی و متخصص سیاست خارجی ایران و پروفسور سویتلانا آلکسیکینا.
شعبه زبان های ایرانی دانشگاه دولتی زبان شناسی مسکو در سال 1952 تأسیس شد و پروفسور "راستورگویوا" عهده دار ریاست آن بود. از جمله ایران شناسان با سابقه این بخش، می توان پروفسور واسیلی آبایف، معروف ترین و کهنسال ترین ایران شناس شوروی سابق، پروفسور ویرا راستارگویوا و دکتر پیریکو را می توان نام برد.
از جمله مراکز قدیمی آموزش زبان فارسی می توان به انستیتوی نظامی زبان های خارجی اشاره کرد که به تربیت مترجمین زبان های خارجی برای نیروهای نظامی روسیه اختصاص دارد نبز یکی از قدیمی ترین مراکز آموزش زبان فارسی در روسیه به شمار می رود. به فارغ التحصیلان این انستیتو، درجه افسری اعطا می شود. در بخش مترجمین زبان های شرقی، زبان فارسی آموزش بینند. در زمان شوروی، سالانه 10 تا 20 دانشجو به گروه فارسی پذیرفته می شدند ولی با فروپاشی اتحاد شوروی و کاهش نیروهای نظامی، تعداد دانشجویان بخش فارسی نیز به مراتب کاهش یافته است. در حال حاضر در بخش زبان های شرقی این انستیتو ، سه استاد زبان فارسی کار می کنند: دکتر " واسکانیان " مولف فرهنگ ها و خود آموزی های محاوره ای دو زبانی، فارسی به روسی و روسی به فارسی از جمله آنان است.
در بین تمامی مراکز توسعه و آموزش زبان فارسی، انستیتوی کشورهای آسیا و آفریقارا می توان در حال حاضر، مشهور ترین دانست.
پرفسور ایوانف سرپرست کاردان دفتر زبان های ایرانی در این مرکز، در چند سال گذشته توانست با ایجاد روابط بسیار حسنه با رایزنی فرهنگی ایران در روسیه و حمایت و همکاری کامل در اجرای برنامه های فرهنگی- آموزشی این رایزنی گام های بسیار بلندی را در توسعه و گسترش زبان فارسی در روسیه بردارد. انستیتوی آسیا و آفریقا در حقیقت بر پایه انستیتوی زبان های شرقی که در سال 1956 در چارچوب دانشگاه دولتی مسکو تأسیس یافت بوجود آمد.فارغ التحصیلان نه فقط در زمینه زبانهای نادر و مشکل کارشناس می شوند بلکه در رشته های تاریخ، زبان، ادبیات، سیاست معاصر، اقتصادی کشورهای آسیا و آفریقا متخصص هستند. این کار بر پایه سه شعبه تاریخ، زبان و ادبیات و اقتصادی ـ اجتماعی انجام می شود.
آموزش چهارساله با دریافت درجه لیسانس در موضوع " منطقه شناسی " با تخصص در یکی از رشته های خاورشناسی، تاریخ، زبان و ادبیات شناسی، اقتصاد صورت می گیرد و آموزش ی ساله برای دریافت فوق لیسانس. بدون در نظر گرفتن نوع تخصص، به دانشجویان یک یا دو زبان شرقی و یکی از زبان های غربی ( انگلیسی، آلمانی، فرانسوی )آموخته می شود.
شعبه زبان و ادبیات شناسی (فیلولوژی) دانشکده کشورهای آسیا و آفریقا شامل کرسی زبان های عربی ، ایرانی، ترکی، هندی، کشورهای آسیای جنوب شرقی، کره و مغولستان، چینی، ژاپنی، اروپای غربی و آفریقا شناسی است.
دانشجویان زبان و ادبیات شناس دوره های مشترک اصول زبان شناسی و ادبیات شناسی ، زبان شناسی عمومی و تاریخ ادبیات را فرا می گیرند و همچنین درس های ویژه از قبیل آواشناسی نظری و دستور زبان، لغت شناسی، لهجه شناسی و تاریخ زبان های شرقی مربوطه، ادبیات، تاریخ، جغرافیا، سازمان سیاسی کشور یا منطقه مورد مطالعه را می آموزند.
دانشکده به وسایل نوین دیداری و شنیداری، نوارخانه، اتاق های مخصوص انواع مختلف ترجمه از جمله ترجمه هم زمان و اتاق های فرهنگ کشورهای مختلف و نیز به کامپیوتر برای درس های عملی انفورماتیک مجهز است.
در زمان تأسیس، پروفسور " ویرا راستارگویوا " به عنوان رئیس کرسی زبان فارسی فعالیت می کرد. از سال 1960 اجرای وظایف رئیس کرسی را پروفسور "پیسیکوف" عهده دار بود. بعداً این کار به پروفسور "لیبدف" واگذار گردید. امروز پروفسور "ولادیمیر ایوانف" این سمت را داراست. در کرسی ایران شناسی در سال های مختلف ، دانشمندان سرشناس از قبیل:آووچینیکف ( زبان شناس )، نیکیتا ولیفکووسکایا ( ادبیات شناس )، شارووا ( زبان شناس ) و پروفسور لیبدف ( افغان شناس ) به تدریس و پژوهش مشغول بوده اند.
در این کرسی زبانهای فارسی ، دری افغانستان، کردی و تاجیکی ( از سال 1960 )، پشتو ( از سال 1969 )، تدریس می شود. در حال حاضر اساتید برجسته ای همچون پروفسور ولادیمیر ایوانف ـ فوق دکترا و پروفسور علوم زبان و ادبیات، بوریس آستروفسکی ـ نامزد علوم زبان و ادبیات، گئورگی یژوف ـ نامزد علوم اقتصاد، یوگنی میکروف ـ استاد ارشد زبان فارسی، مارینا ریسنر ـ نامزد علوم زبان و ادبیات در این کرسی تدریس دارند.
به دنبال فروپاشی اتحاد شوروی در اوایل دهه 90 و قطع حمایت های مالی کافی از سوی دولت، موسسات آموزش عالی روسیه دچار رخوت شدند و در مورد زبان فارسی ابن وضعیت بیش از دیگر بخش ها بخوبی دیده می شد. عدم وجود رایزنی فرهنگی فعال و بی توجهی به سرنوشت زبان فارسی، کندی قابل توجهی را بر سیستم آموزش فارسی در روسیه حاکم کرد. مراجعه به اعداد و آمار، نشانگر آن است که اینگونه ارتباط ها تا 6 سال پیش یا اصلا وجود نداشته و یا بسیار محدود بوده است.
گرچه از اواسط دهه 1990 ایران کمک به موسسات آموزش زبان فارسی آغاز کرد اما این حمایت ها نه کافی بود و نه با برنامه و طرح بود و نه با آینده نگر. لذا نتوانست آنطور که باید و شاید در مسیر آموزش ها تحولی ایجاد کند.
طی 5-6 سال اخیر و با استقرار رسمی رایزنی فرهنگی ، بسیاری از مشکلات و معضلات فوق الذکر یا بکلی مرتفع گردید و یا به حد اقل رسید. گشایش اتاق های فرهنگ ایران در دانشگاه های متعدد و دوره های دانش افزایی ، دادن امکاناتی مانند کتاب و نشریات ایرانی، حمایت مادی و معنوی از چاپ و نشر کتاب و دیگر مواد مرتبط با زبان و ادب فارسی، برقراری شب های شعر و دایر کردن نمایشگاه های متعدد توانست زمینه های مناسبی را برای بالا بردن سطح دانش و آگاهی دانش پژوهان زبان فارسی فراهم آورد و آنان را به آینده رشته ای که می خوانند امیدوار سازد.
اینک دانشجو و یا استاد زبان فارسی در مسکو وجود ندارد که به طور مستقیم از این نعمت ها برخوردار و سپاسگزار آن نباشد. در سایر شهر های روسیه یا به همت رایزنی واحد های جدید تاسیس شده و یا واحد های قبلی گسترش یافته است. برنامه ریزی مدبرانه دوره های دانش افزایی هم هزینه این کار را - ضمن برگزاری بسیار آبرومندانه- به حداقل ممکن رساند و هم بالاترین راندمان را از خود بروز داد.
با تشویق و حمایت های رایزنی جمهوری اسلامی ایران، استادان و کارشناسان توانستند کتاب های آموزشی جدید و پیشرفته ای تدوین کنند که نه تنها متون آنها با شرایط روز و شکل روابط جدید سیاسی ایران و روسیه همانگ است بلکه میزان رشد دانشجویان در زبان فارسی را بطور کمی و کیفی بالا می برد. بطور مثال می توان به کتاب فارسی برای روس زبانان نوشته پروفسور ایوانف اشاره کرد که به دلیل استقبال زیاد، طی سال های اخیر در چند نوبت، با تیراژ قابل ملاحظه ای چاپ و در اختیار دانش پژوهان قرار گرفته است.
به دانشجویان گروه فارسی، علاوه بر زبان فارسی، زبان های عربی، فرانسه، یونان باستان و زبان های ایران باستان ( اوستا و پهلوی ) نیز آموزش داده می شود. تحصیل در دانشکده تمام وقت بوده و روزانه 6 درس که هر کدام به مدت 45 دقیقه به طول می انجامد، به دانشجویان ارائه داده می شود. بخش ایران شناسی کرسی زبان های شرقی، استادان رسمی نداشت. استادان این بخش از دانشگاه ها و پژوهشگاه های دیگر به کار دعوت می شدند اما در سال های اخیر، فارغ التحصیلان سال های گذشته دانشگاه به عنوان استاد کار را آغاز کرده اند. در حال حاضر در کرسی زبان های شرقی به عنوان استاد ایران شناس، افراد زیر کار می کنند: ولادیمیر ایوانف ( از انستیتوی آسیا و آفریقا ) استاد زبان معاصر فارسی، ناتالیا چالیسووا از انستیتوی خاور شناسی استاد فرهنگ شناسی ایران، سوفیا وینوگردووا ( از انستیتوی زبان شناسی ) استاد زبان اوستا و فارسی باستان.
طراحی هوشمندانه سیستم درسی این دانشگاه برپایه تربیت دانشمند زبان شناس قرار دارد و به جرات می توان گفت در کار خود موفق بوده اند و به لحاظ پرورش نیروی پژوهشگر در زمینه زبان شناسی از بسیاری مراکز قدیمی فراتر رفته اند.
در سال های اخیر و با فعالیت رایزنی ج.ا.ایران مراکز جدیدی در روسیه در جهت توسعه ربان فارسی و فرهنگ ایران گشایش یافته اند. از این جمله می توان به افتتاح رشته زبان فارسی در دانشگاه دولتی فنی آستاراخان در سال 2001 اشاره کرد. در حال حاضر 75 دانشجو در سه گروه (2 گروه ابتدایی و یک گروه تکمیلی) مشغول فراگیری هستند. یلنا کویبنا و فخری قاسم با استفاده ار کتاب های خود آموز زبان فارسی و آموزش زبان فارسی تعلیم دانشجویان را برعهده دارند.
دانشگاه دولتی تربیت معلم آستاراخان نیز با تشویق رایزنی فرهنگی ایران به دایر نمودن دوره آموزش زبان فارسی اقدام کرده است. مامادجاند گلجونوف، یولیا آمانووا و آلکساندر موخین در این دانشگاه به آموزش ربان فارسی مشغولند.
انستیتوی روابط بین الملل و منطقه شناسی سیبری در سال 2001 به گشایش مرکز ایران شناسی در دانشکده روابط بین الملل و منطقه شناسی سیبری دست زد. مدیریت مرکز ایران شناسی و زبان فارسی را ولادیمیر پلاستون برعهده دارد.
آخرین مرکز آموزش زبان فارسی به سال 2000 در دانشگاه دولتی گورکی در شهر یکاترینبورگ روسیه گشایش یافت که در آن 10 دانشجو زیر نظر استاد ولادیمیر کوزمین به تعلیم زبان فارسی مشغولند.
غیر از موارد ذکر شده طی سال های 2000 و 2001 در دانشگاه دولتی و مدرسه ملی شهر ساراتف دو مرکز ایران شناسی و آموزش زبان فارسی آغاز به فعالیت نمودند. سرپرستی مرکز ایرانشناسی دانشگاه دولتی ساراتف را ویتالی بلیزنیوک برعهده دارد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات