*جنبش فتح اخیر اعلام کرد که هیچ ارتباطی با کشتار اخیر ساحل غزه ندارد اما حماس فتح را دخیل در این جنایات دانسته است هم اکنون و پس از گذشت 10 روز از این کشتار و پایان عملیات امنیتی در الشجاعیه؛ آیا همچنان بر این تاکید دارید که جنبش فتح و برخی مسئولان آن در این جنایت دست داشتهاند دلیل شما بر این مدعا چیست؟
**حادثه اخیر غزه برای عموم فلسطینیان حادثهای سخت دردناک بود و هشداری است برای حوادث مشابهی که ممکن است در آینده اتفاق بیفتد اما در خصوص این که کدامین طرف مرتکب این جنایت شد باید عرض کنم که بنده مسئول امنیتی نیستم و به طور حتم طرف امنیتی ویژه پس از انجام تحقیقات لازم نتایج آن را به اطلاع مردم خواهد رساند. به هر حال شرایط و قراین بسیاری وجود دارد دال بر این که جنبش فتح در این جنایت دست داشته است.
و اما در خصوص انفجارهای اخیر در نوار غزه بر این نکته تاکید میکنیم که وزارت کشور دولت منتخب فلسطین به اطلاعات ذینفعی درباره عوامل انفجارهای اخیر غزه دست یافته است و این اطلاعات نه از طریق بررسی و تحلیل که از طریق اعترافات مجرمان به دست آمده است و فاش کردن جزئیات جنایات اخیر از وظایف اختصاصی وزارت کشور است و این وزارتخانه در زمان مناسب این جزئیات را به اطلاع عموم خواهد رساند.
*عدهای متلاشی کردن کانون ناامنی در محل الشجاعیه را سر آغازی برای هدف قرار دادن دیگر عوامل و طرفهای نفوذی فتح در غزه دانستهاند و عدهای نیز مدعی شدهاند که هم اکنون نوبت هدف قرار دادن طرفهایی رسیده است که سالها از جهاد و مقاومت مردمی سخن گفتهاند پاسخ شما چیست؟
**آنچه اخیرا در شرق غزه اتفاق افتاده حادثهای بسیار پیچیده و مبهم بود جنبش حماس در کارنامه درخشان خود هرگز خانوادهها و گروههای مقاومت را هدف قرار نداده است و برخورد حماس با این کانون ناامنی شرایط خاص خود را دارد؛ در واقع این کانون پناهگاهی برای قانونشکنان و مخلان امنیت تبدیل شده بود. به هر حال بار دیگر تاکید میکنیم که ما خانواده حلس یا محله الشجاعیه یا یک گروه خاص را هدف قرار ندادیم آنچه که صورت گرفت عملیاتی امنیتی پس از آن بود که تمام راههای مسالمتآمیز به روی وزارت کشور بسته شده بود.
گفتوگو و دستیابی به توافق همواره اصلیترین شیوه ما در حل مسائل است و آنچه که صورت گرفت اقدامی استثنایی و فوقالعاده است و همگان باید به قانون پایبند باشند.
*آیا به اعتقاد شما غزه هم اکنون امنیت دارد؟
**در جهان هیچ مکانی را نمیتوان یافت که صد در صد امنیت داشته باشد حتی در آمریکا که خود را کشوری امن و با ثبات میداند ناامنی در آن بیداد میکند و وضعیت مسکو و سایر کشورهای اروپایی نیز به همین منوال است.
ما در تحقق امنیت و ثبات غزه تنها به موسسات امنیتی تکیه نمیکنیم؛ بلکه تکیه ما بیش از همه به آگاهی و هوشیاری ملت مسالمت جوی خود است؛ ملتی که با دولت منتخب خود کمال همکاری را دارد و بر همین اساس باید گفت که غزه هم اکنون امنیت دارد اما نه صد در صد. از سرویسهای امنیتی میخواهیم که همواره پیشگیری را مدنظر قرار دهد و امور را ساده نپندارد و باید از همه امکانات برای خنثی کردن اقدامات خرابکارانه استفاده کند.
*اخیرا اسلام فیاض اظهارات قابل تاملی را بر زبان رانده است وی مدعی شده است که حماس یکی از علل اصلی حوادث و رویدادهای اخیر در نوار غزه است و از حماس خواسته است تا از ستیز و مخالفت با تشکیلات خودگردان دست بردارد پاسخ شما به این ادعاها چیست؟
**نمیخواهم زیاد به اظهارات فیاض اهمیت دهم و به آن فکر کنم. فیاض پاسخگو یا بیانگر آرا و رویکردهای ملت فلسطین نیست. نامبرده پروژهای خاصی در اختیار دارد و وکیل مدافع پروژه آمریکا در منطقه است. فیاض به مسئله فلسطین، مجلس قانونگذاری و دولت وحدت ملی فلسطین خیانت کرده است. وی یک پدیده شاذ و نادری در کل تاریخ فلسطین به شمار میآید که همواره در راستای برنامههای اسرائیل فعالیت کرده و موضعگیری اخیرش تلاشی است در راستای محبوب کردن خود و جلب رای اعتماد مردم و این مسئلهای است که برای هر فلسطینی کاملا واضح و آشکار است و فلسطینیان میدانند که فیاض برای به ارث بردن جنبش فتح البته به دستور و تصمیم آمریکا تلاش و همچنین با طرح آمریکایی تحت رهبری دایتون گام به گام حرکت میکند؛ لذا فیاض همان طور که به طور ناگهانی در عرصه فلسطین ظاهر شد به طور ناگهانی نیز مخفی خواهد شد.
*فیاض اعلام کرده که نخستوزیری دولت رامالله آخرین سمت رسمیاش بود و در انتخابات آینده، خود را کاندیدا نخواهد کرد، آیا این موضعگیری نشان دهنده تواضع وی با ترسش از شکست است نظر شما درباره درخواست فیاض درباره شکیل یک دولت ائتلاف ملی پیش از برگزاری انتخابات زود هنگام چیست؟
**یک چنین موضعگیری نمیتواند از روی تواضع باشد، فیاض به خوبی میداند که در فلسطین هیچ جایگاهی ندارد و خود یک علف هرز و جسم غریب در فلسطین است.
هدف از اظهارات اخیر فیاض بر هم زدن معادلات است. فیاض از سویی به تشکیلات خودگردان پایبند است و از آن حمایت میکند بنابراین روی هم رفته اظهارات فیاض نیرنگی بیش نیست و بر همگان آشکار است.
و اما در خصوص بخش دوم سوال باید گفت که کسانی که موضوع فلسطین را دنبال میکنند که هدف از مطرح کردن انتخابات زود هنگام کنار زدن حماس از عرصه قدرت به هر طریق ممکن است.
دوره مجلس قانونگذاری فعلی فلسطین رو به اتمام است بنابراین نیازی به انتخابات زود هنگام نیست گذشته از این، نمیتوان انتخابات را در سایه اختلافات و اوضاع ناامن کنونی برگزار کرد، لذا آنچه در مرحله کنونی بیش از همه اهمیت دارد از سرگیری گفتوگوی ملی و پایان دادن به اختلافات داخلی است.
پس از تحقق این مهم میتوان پیشنهاد انتخابات را مطرح کرد. ما حامی دموکراسی و قایل به گردشی بودن قدرت هستیم.
*نظر شما درباره بحران شدید مالی در کرانه باختری و دریافت وامهای کلان از بانکها برای پرداخت حقوق کارمندان در سایه انتشار اخبار مربوط به بخشش و هدایای میلیاردی را چگونه توصیف میکنید؟
**فیاض، ابزاری برای تسلیم کردن ملت فلسطین و در واقع هدف از افزایش فشارها به ملت، مبادله میهن با یک لقمه نان است. یکی از توطئههای فیاض این است که دولت را به شدت وامدار کرد تا بلکه تسلیم شود البته این یک سیاست قدیمی است و در گذشته نیز اعمال میشد ما در دولت نهم نیز با یک چنین توطئهای مواجه بودیم به طوری که فیاض هزینههای دولت را بالا برد، کسری بودجه و میزان وامها را افزایش داد تا از طریق تحت فشار قرار دادن دولت، ملت را به امتیازدهی در مقابل دریافت اندکی از مال مجبور کند.
*در زمینه گفتوگوی ملی برخی از گروهها اعلام کردهاند که به سوالات و درخواستهای مصر پاسخ مثبت دادهاند پاسخ حماس چه بوده است گفتوگو چه زمانی آغاز خواهد شد آیا حماس خواهان گفتوگو است؟
**در خصوص از سرگیری گفتوگوی ملی باید گفت که تحقق این مهم در گرو خواست و اراده عباس است. عباس تا کنون هیچگونه موضع جدی در خصوص گفتوگو اتخاذ نکرده و هر آن چه مطرح شد، سر و صدایی تو خالی بیش نبوده است.
هم اکنون دو طرف در مقابل هم قرار گرفتهاند؛ طرفی که همان جنبش حماس است آماده گفتوگو و طرفی دیگر یعنی گروه رامالله مخالف گفتوگو است و زمام خود را به دست آمریکا و ایهود اولمرت نخست وزیر رژیم صهیونیستی سپرده است؛ چرا که این طرف در صورت انجام گفتوگو تهدید میشود که کمکها از آن متوقف و روند گفتوگو قطع خواهد شد و عباس منزوی میشود؛ بنابراین این طرف برای این که گفتوگو تحقق یابد باید خود را از بند آمریکا و رژیم صهیونیستی برهاند.
*درباره طبیعت رابطه حماس با مصر ابهاماتی وجود دارد نظر شما در اینباره چیست؟
**رابطه ما با مصر یک رابطه راهبردی و استراتژیک است برای این که مصر قلب امت عرب و کی از دروازههای اصلی ارتباط فلسطین به جهان خارج است. از نظر تاریخی و جغرافیایی رابطه ما با حماس راهبردی باقی خواهند ماند، اما این بدان معنا نیست مه ما از تعامل سیاسی مصر با اوضاع فلسطین راضی و خشنود هستیم. ما موضعی جدیتر از این از مصر میخواهیم دوست نداریم که مصر بین ما و اشغالگران میانجیگری کند. ما خواهان این هستیم که مصر حامی و پشتیبان ما باشد و نیز درست نیست که ملت ما از محاصره رنج ببرد و در عین حال گذرگاه رفح بسته بماند. همچنین مصر تاکنون با نتایج انتخابات پارلمانی اخیر در فلسطین و نیز با حماس به عنوان یکی از طرفهای شریک در رهبری ملت و میهن تعاملی مثبت نداشته است و تنها با یک طرف یعنی عباس تعامل میکند و مصر، عباس را مشروع میداند تعامل این کشور با ما اعتباری است و این یک خلل و اشتباه بزرگ است.
*عدهای سوال میکنند که چرا دیدارها بین طرفهای عربی پیوسته از طریق موسسات امنیتی انجام میشود این مسئله در مصر و هم اکنون در اردن نیز اتفاق افتاده است به هر حال نتایج این دیدارها به کجا انجامیده است؟
**معمولا دیدارهای بیش از دیدارهای دیپلماتیک از طریق موسسات امنیتی انجام میشود به این دلیل که از طریق این موسسات امور مختلف مورد ارزیابی و موشکافی قرار میگیرد مسئله دیگر که این موسسات امنیتی از تاثیرگذارترین طرفها در کشورهای عربی و یکی از مراکز اصلی تصمیمگیری به شمار میآیند؛ بنابراین ارتباط با این موسسات امری شگفتانگیز نیست به هر حال دولتهای عربی تلاش خود را میکنند و برخی از آنها هم که توپ خود را در سبد آمریکا قرار داده بودند هم اکنون دریافتهاند که اشتباه کردهاند و دشمنی با حماس اشتباهی بزرگ است. این دولتها که حمایتهای مردمی خود را از دست دادهاند در حال تغییر رویه خود هستند و ما از این بایت خوشحال هستیم و آمادهایم تا رابطه خود را با تمامی برادران عرب تقویت کنیم.