تاریخ انتشار : ۰۸ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۰:۴۵  ، 
کد خبر : ۷۹۱۹۵

چشم‌انداز انتخاباتی اصولگرایان (بخش دوم )

صالح اسکندری اشاره: در بخش اول این نوشتار ضمن اشاره به استنباط حبیب الله عسکراولادی دبیر کل جبهه پیروان خط امام و رهبری از دغدغه های انتخاباتی مقام معظم رهبری چشم انداز انتخاباتی اصولگرایان را در چهار سر خط مهم و حیاتی خلاصه کردیم که در این سلسله مقالات به تفصیل آنها خواهیم پرداخت. در وجیزه پیش رو ضرورت و مقدمات مشارکت گسترده مردم در انتخابات آینده مطمح نظر است.

باورمندی به مشارکت سیاسی یکی از نشانه های گفتمان انقلاب اسلامی است.انتخابات به عنوان یکی از متداول ترین صور مشارکت سیاسی در ایران از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در نظام اسلامی، رای، خواسته و عواطف مردم، تاثیر مهمی دارد و نظام اسلامی بدون رای و خواست مردم تحقق نمی یابد. لذا بخشی از حقوق مردم این است که مسئولان، احزاب و جریانات سیاسی جهت افزایش کیفیت حضور مردم در اداره کشور و نهادینه سازی مردمسالاری رویکرد صواب و فارغ از جانبداری های جناحی را اتخاذ نمایند.
یکی از ضعفهای ساختاری دوم خردادی ها در دهه گذشته ناتوانی در بسیج مستمر پایگاه اجتماعی بوده است. این در حالی است که اصولگرایان همواره از وضع بهتری در این زمینه برخوردار بوده و توانسته اند در مواقع مهم ظرفیتهای اصولگرایی در کشور را تجمیع کنند.این قوت ضعف در بین دوبازیگر اصلی کشور موجد نیم نگاهی از جانب دوم خردادی ها به آرای به اصطلاح خاموش شده است. در انتخابات مختلف گروه های اصلاح طلب با نشانه گرفتن مرکز طیف رای خاموش به طرح شعارها و سیاستهایی می پردازند که البته به غیر از یک مورد ( انتخابات دوم خرداد 1376) در بیشتر اوقات این تیر انتخاباتی به هدف نخورده است.البته در انتخابات مذکور نیز تنها چیزی بین 10 تا 15 درصد از آرای خاموش پای صندوقهای رای حاضر شدند. چرا که طی سی سال گذشته در انتخابات مختلف معمولابیش از 60 درصد مشارکت وجود داشته است لذا در بهترین تجربه ای که دوم خردادی ها دارند تنها توانسته اند 25 درصد آرای خاموش را بیدار کنند.
نوعا در توضیح رفتار انتخاباتی آرای خاموش در اغلب مردمسالاری ها عوامل مختلفی ذکر می شود اما به نظر می رسد این نوعی انتظار غیرواقعی است که عمده سرمایه گذاری های انتخاباتی روی آرای خاموش متمرکز شود.
با این تفاسیر به نظر می رسد اصولگرایان در چشم انداز انتخاباتی خود برای تحقق یک مشارکت گسترده در انتخابات دهم می توانند با تمرکز بر راهکارهای زیر تلاش مطلوبی را صورت دهند.
1) تلاش برای نهادینه‌سازی یک فرهنگ سیاسی انگیزه‌مند
ارزشهای انگیزشی و انگیزه های ارزشی نقش بسزایی را در توضیح رفتار انتخاباتی رای دهندگان ایرانی دارد. بدیهی است مشارکت سیاسی در مردمسالاری دینی یک ارزش بالاست و در شرع و عرف ایرانیان مسلمان جایگاه ویژه ای دارد. از منظر رهبر فرزانه انقلاب، حکومت اسلامی در امر اداره جامعه، روش خاص خود را دارد و نمی تواند با توسل به «روشهای غربی» به اهداف خود نایل آید. علت این امر نیز در ارزش مدار بودن روشهاست و اینکه هر روشی، مبتنی بر ارزشهایی است که کاربرد آن را محدود می سازد.
بنابراین از آنجا که حکومت اسلامی، ارزشهای خاص خود را دارد، بدیهی است که باید روش حکومتی ویژه ای نیز داشته باشد.با این تفاصیل به نظر می رسد مراجع تقلید و نخبگان حوزه و دانشگاه در فاصله باقی مانده تا انتخابات می توانند ضمن تقویت فرهنگ سیاسی انگیزه مند در کشور به مبانی شرعی و ارزشی مشارکت سیاسی در نظام اسلامی بپردازند.
2) تبلیغات انتخاباتی متناسب با بلوغ سیاسی جامعه
بر اصولگرایان روشن است که با بلوغ بطئی فرهنگ سیاسی جامعه در سی سال گذشته رفتار انتخاباتی رای دهندگان ایرانی به سمت عقلانی شدن پیش رفته است.لذا به نظر می رسد در تبلیغات انتخاباتی باید بر انگاره های عقلانی تاکید ویژه ای صورت بپذیرد. تحقق توامان عدالت و پیشرفت در کشور به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی دو شاخصه اصلی دهه چهارم عمر پر برکت نظام اسلامی است.« برای ورود به دهه چهارم انقلاب اسلامی، کشور نیازمند به دو شاخص بسیار مهم پیشرفت و عدالت است که لازمه پیشرفت همراه با عدالت هم این است که همه مسئولان در بخش های گوناگون، نوآوری، خلاقیت و ابتکار در روش ها را وظیفه خود بدانند و با پشتیبانی ملت همه طرح ها و کارهایی را که از مدت ها پیش و یا در سال های اخیر شروع شده، در سال 1387 به شکوفایی برسانند.» با تصریح ضرورت اصل پیشرفت همراه با عدالت در کشور و همچنین تبیین چشم انداز آن توسط مقام معظم رهبری پرسش باقی مانده اینجاست که چگونه باید به این مقصد متعالی رسید. در واقع جامعه ایران می داند که باید برود و می داند که کجا می رود اما هنوز در آدرس این منزل تردید وجود دارد.لذا در انتخابات آتی باید به این دست پرسشهای مهم پاسخ های عقلانی داد.
3) گفتمان‌سازی و تلاش برای برگزاری یک انتخابات برنامه محور
گفتمان سازی و برنامه محوری در آستانه انتخابات مختلف توسط جریانات و گروههای سیاسی نقش مهمی در جلب مشارکت عمومی و بسیج پایگاه اجتماعی احزاب دارد. تجربه کشورهای مردمسالار نشان داده است که با رشد عقلانی جوامع، رفتار انتخاباتی شهروندان به گزینشهای غیر احساسی و برنامه محور متمایل می شود و روز به روز بر حجم آراء خاکستری و کسانی که تا روز آخر تصمیم نمی گیرند، افزوده می شود.
این روزها دوم خردادی ها نه تنها گفتمان جدیدی را برای اداره کشور ناظر به فضای عمومی جامعه ارائه نکرده اند بلکه حتی منادی نوعی تفکر قهقرایی و بازگشت به شرایط گذشته نیز هستند که بازتاب واقعیات اجتماعی نیست. آقای خاتمی با اصرار بر گفتمان اصلاحات و طرح شعارهای دست راستی حرف جدیدی برای گفتن ندارد. موسوی ضلع دیگر مثلث دوم خرداد نیز به نوعی هووی گفتمانی احمدی نژاد به حساب می آید.
در این فضا به نظر می رسد تکامل گفتمانی احمدی نژاد و زنده نگه داشتن امید به تغییرات در کشور ضرورت داشته باشد.
4) بازسازی نقش رای‌دهندگان در تعیین خط‌مشی‌های دولت
این احساس باید در بین رای دهندگان پدید آید که اولویتها، منافع و ارزشهای کلیه اقشار اجتماعی در سیاستها و برنامه های انتخاباتی اصولگرایان در نظر گرفته شده است.
در واقع مردم باید لمس کنند که آراء شان به طور مستقیم بر کیفیت مادی و معنوی زندگی آنها تاثیر می گذارد.
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در دیدار با برخی از مسئولین وقت اینگونه می فرمایند:”دولت، استانداران و فرماندارها در هر جایی که هستند باید به مردم خدمت کنند. وقتی ما خدمتگزار ملت شدیم، ملت هم پشتیبان ما خواهد شد و در این صورت است که طمع خارجیها قطع خواهد شد، چرا که همیشه اجانب بنایشان بر این است که از داخل، کارها را خراب کنند و اتحاد مردم را از بین ببرند، اختلاف ایجاد کنند و بعد به ایادی داخلی شان دستور دهند تا مقاصد پلید آنها را پیاده نمایند... عمده این است که ما به اسلام خدمت کنیم. خدمت به ملت، خدمت به اسلام است. خدمت به دولت، خدمت به اسلام است. و امروز هر خدمتی که انجام دهیم، خدمت به اسلام است. هر خدمتی که مردم به آن احتیاج داشته باشند، خدمت به اسلام است. وقتی قرار گذاشتیم که به اسلام خدمت کنیم، خدای تبارک و تعالی هم ما را تنها نمی گذارد و نمی گذارد گرفتار شویم. برای اینکه گرفتاری از خود انسان است، از خارج نیست...”
5) مرزبندی با رقیب و تعریف غیریتها
مرزبندی با رقیب و تعریف غیریتها یکی دیگر از فرایندهای زیردستی مهم برای بسیج پایگاه اجتماعی اصولگرایان در انتخابات آینده و افزایش مشارکت سیاسی است. بدون تردید هیچ یک از اصولگرایان زیر پرچم سکولاریزاسیون و استحاله بطئی نظام سینه نخواهد زد. ما در انتخابات آینده یک رقابت جدی بین دو طرز فکر در مورد سیاست، اقتصاد و فرهنگ پیش رو داریم. مرزبندی ها را باید شفاف تر کنیم. بر کسی پوشیده نیست که با شعارهای لیبرالی چون صلح و دموکراسی و آزادی نمی توان مشکلات معیشتی مردم را حل کرد. اگر شدنی بود در 8 سال دوم خرداد بخشی از مشکلات اقتصادی کشور کاسته می شد. سیاست منفعل تنش زدایی در دوره های گذشته هیچ حاصلی برای منافع ملی ایران به همراه نداشت. این سیاست حتی نتوانست تحریم های سالانه آمریکا علیه جمهوری اسلامی را معلق کند. دستاوردهای سیاست خارجی فعال دولت نهم اساسا با دوره های گذشته قابل مقایسه نیست. حضور موثر ایران در مجامع بین المللی مانند سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن، جنبش عدم تعهد، نقش بی سابقه ایران در پیمان های منطقه ای مانند شانگهای، اوپک، ... و در نهایت غرور و عزت ملی ایرانیان در عرصه های مختلف بین المللی حاصل نگرش جدید دولت در سیاست خارجی است.
سردبیری: جهت هماهنگی با قسمتهای دیگر تیتر اصلی سند به صورت مشاهده شده تغییر یافت و قسمتی از تیتر به بعدتیتر منتقل شد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات