رویکرد تهاجمی

سیدعلى محمد آذربخش
«کاندولیزا رایس» وزیر خارجه آمریکا در دیدار یک روزه از لبنان و فلسطین اشغالی و در جریان مذاکره با رهبران آنها طرح «خاورمیانه جدید» را مطرح کرد.
«رایس» هنگام گفتگو با «ایهود اولمرت» نخست وزیر رژیم صهیونیستی اعلام کرد: «زمان ایجاد یک خاورمیانه جدید فرارسیده است. در حال حاضر باید به افرادی که نمی خواهند خاورمیانه جدید را مشاهده کنند بایستی نشان دهیم عاقبت پیروز خواهیم شد. »
سفر رایس به منطقه در تکمیل حمایت های آمریکا از رژیم صهیونیستی در جنگ لبنان انجام گرفته است. بی هیچ پروایی ضمن تاکید بر حمایت های کاخ سفید از اسراییل اعلام می دارد که تا زمان مهیا شدن فرصت لازم برای آتش بس، توقف حملات نظامی رژیم صهیونیستی بر لبنان فایده ای ندارد و ما باید در انتظار تولد خاورمیانه ی جدیدی باشیم. در واقع منظور رایس از این سخن آن است که جنایات صهیونیست ها در لبنان جنگ برای تولد این خاورمیانه ی جدید است، خاورمیانه ای که دیگر در آن توازن قوا وجود ندارد و حرف اول را در آن رژیم اشغالگر صهیونیستی می زند. در واقع آمریکا می خواهد دست خود را در منطقه باز گذارد و این هدف جز با منهدم ساختن کامل قدرت نظامی و سیاسی حزب الله لبنان و تضعیف روحیه ی مقاومت میان ملت های منطقه محقق نخواهد شد.
وی در جریان دو دیدار خود از سرزمین های اشغالی، مقامات تل آویو را به خاتمه عملیات نظامی وادار نکرد، بلکه بر ضرورت ایجاد »خاورمیانه جدید» تأکید کرد. این نشان می دهد که آمریکا قصد دارد با استفاده از درگیری کنونی بین رژیم صهیونیستی و حزب الله راهبرد خاورمیانه و ایجاد نظم جدید خاورمیانه را به پیش سوق دهد.
به گفته کارشناسان پس از ترور حریری نخست وزیر سابق لبنان ، نیروی جانبدار غرب در جایگاه عمده در محافل سیاسی لبنان قرار گرفته و آمریکا لبنان را عامل مهم برای تحقق دیپلماسی خاورمیانه تلقی کرده است.
طرح خاورمیانه جدید برگرفته از دکترین کلینتون در حالی مطرح شده که وی با سوء استفاده از تفرقه میان ملل اسلامی و عربی توانسته بود برخی از کشورهای عرب را به صورت مستقیم با رژیم صهیونیستی روی میز مذاکره بنشاند. هدف واقعی کلینتون از تطبیع روابط میان کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی در اقتصاد کشورهای منطقه بوده است.
شیمون پرز وزیر خارجه رژیم صهیونیستی نیز در کتاب خود با نام طرح «خاورمیانه جدید» به بهانه های متفاوت درصدد نشان دادن استراتژی های آمریکا و رژیم صهیونیستی برای ایجاد صلح در منطقه میان تل آویو و کشورهای دیگر بود تا از این طریق بتواند به موجودیت صهیونیستها رسمیت ببخشد.
فرآیند دموکراتیک سازی خاورمیانه در شرایط بین المللی پس از 11 سپتامبر 2001 آغاز و به بهانه مبارزه با تروریسم، آزادی خواهی و دموکراتیک کردن کشورهای منطقه از طریق دفاع از حقوق بشر و توسعه سیاسی : اقتصادی برای کشورها با عنوان طرح «خاورمیانه بزرگ»پی گیری شد. این طرح خاورمیانه فعلی، شمال آفریقا، آسیای میانه و قفقاز و جنوب شرق آسیا بود. به تعبیری این طرح دربرگیرنده تمام کشورهای جهان اسلام بود.
ژنرال کالین پاول وزیر امور خارجه آمریکا در تاریخ 12 دسامبر 2002 (22 آذرماه 1381) در سخنرانی خود در بنیاد هریتج در یک سخنرانی، برای نخستین بار و به طور رسمی طرح خاورمیانه بزرگ را مبنی بر اصلاحات سیاسی، اقتصادی و آموزشی اعلام کرد.
صیانت از موجودیت رژیم صهیونیستی در گرو توسعه همه جانبه کشورهای منطقه و به تبع آن خشکاندن ریشه های اسلام ازجمله دلایل اصلی این طرح بوده است.
زبگینو برژینسکی، مشاور اسبق شورای امنیت ملی آمریکا با انتقاد از شعار کاندولیزا رایس، وزیر خارجه ی آمریکا تحت عنوان ایجاد طرح خاورمیانه ی جدید و نگرش رایس درخصوص این طرح را مبنی بر اینکه این طرح منجر به ایجاد دموکراسی فوری و انتخابات و کنار گذاشتن نقش ایران و سوریه از منطقه می شود، تمسخرآمیز خواند و گفت: این شعار بی فایده و بی معنا خواهد بود.
وی با تاکید بر اینکه آمریکا از رژیم صهیونیستی حمایت لجستیکی می کند و بمب هایی در اختیار این رژیم می گذارد که می تواند حتی مخفیگاه های زیرزمینی را مورد هدف قرار دهد، افزود: در صورت ایجاد جنگ در خاورمیانه، آمریکا بی طرف نخواهد بود و هرگز موضع گیری بی طرف در قبال اسراییل اتخاذ نخواهد کرد و دست از حمایت تل آویو بر نخواهد داشت.
برژینسکی خاطر نشان کرد: آمریکایی ها هرگز به شرح محتوی این شعار خاورمیانه ی جدید نپرداخته اند و من تصور نمی کنم سیاستی برای ایجاد طرح خاورمیانه ی جدید وجود داشته باشد. تمام آنچه که ما شاهد هستیم تلاش های تاکتیکی کوتاه نظرانه است و نیاز به استراتژی های گسترده و کامل دارد.
«مارک توماس»، مدیر برنامه های خاورمیانه و آفریقای شمالی موسسه سلطنتی تحقیقات دفاعی و نظامی لندن در این رابطه می گوید: وقتی رایس می گوید که زمان ایجاد «خاورمیانه جدید» فرا رسیده است، منظورش این است که دیگر نمی توان با موجودیت گروه حزب الله که امنیت اسرائیل را تهدید می کند، کنار آمد. در اینجا مشخص است آمریکا از اسرائیل برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کند.
درهمین راستا «جان فرانسوا» داگیوزان، مدیر برنامه های علمی تحقیقات استراتژیک پاریس معتقد است: اصطلاح «خاورمیانه جدید» در آغاز حمله ایالات متحده به عراق مورد استفاده قرار گرفت. برای آمریکا این به معنای بکار گرفتن قدرت برای تغییر موقعیت سیاسی منطقه به گونه ای بود که بتواند موجب توسعه سیستم دموکراسی مورد نظرش شود.
وی گفت:اکنون نیز رایس دوباره این نظریه را مطرح کرده است، بدون توجه به منجلابی که آمریکایی ها در عراق گیر افتاده اند. تنها این بار واشنگتن آن را در مورد حزب الله بکار می برد.
«احمد مصلی»، پروفسور علوم سیاسی در دانشگاه آمریکایی بیروت نیز عنوان کرد: عنوان کردن اصطلاح خاورمیانه جدید از جانب خانم رایس را باید به عنوان لزوم ساختار جدید منطقه ای که اسرائیل در محور آن قرار دارد تعبیر کرد. بقیه کشورهای خاور نزدیک باید اطاعت کنند یا در خدمت منافع اسرائیل و متحدان غربیش و پیش از همه آمریکا باشند.
این استاد دانشگاه افزود: چنین برداشت می شود که این طرح از لبنان آغاز می شود و بعد این مفهوم سایر کشورهای عربی، حتی ترکیه و ایران را نیز در بر خواهد گرفت. این آغاز روند بسیار خطرناکی است، چرا که چنین نظمی تنها در صورت اعمال زور و جبر می تواند دوام پیدا کند. البته بعید است تلاش برای تغییر حکومت های حاکم بر ایران و سوریه موفقیت آمیز باشد.
دکتر عبدالله «صفی الدین» نماینده حزب الله لبنان در تهران هم می گوید: خاورمیانه جدید با هدف حذف مقاومت است و آمریکا و اسراییل قصد دارند برنامه جدیدی به این نام و با مرزهای جدید به انجام برسانند و اسارت این دو اسیر نظامی بهانه ای برای شروع این برنامه از پیش طراحی شده بود.
اما دکتر «محمد حسن قدیری ابیانه» در بیان ویژگیهای طرح خاورمیانه جدید می گوید: در این طرح از قطعنامه های شورای امنیت برای آتش بس خبری نیست و حتی نیروهای سازمان ملل نیز باید فدای امیال صهیونیستها شوند
وی معتقد است: دموکراسی در خاورمیانه جدید یعنی همه اهالی کشورهای مسلمان سهم برابر از آتش بمباران های هوایی دریایی و زمینی دارند. در خاورمیانه جدید مورد نظر آمریکا محدودیت ها برداشته می شود و صهیونیستها می توانند بدون هر گونه محدودیتی هر گونه سلاح ممنوعه ای را بر سر مردم لبنان و فلسطین بریزد.
رضا طلایی نیک، عضو هیأت رییسه ی فراکسیون وفاق و کارآمدی هم با بیان اینکه موقعیت و اهمیت اقتصادی و ژئوپلتیکی خاورمیانه به عنوان خاستگاه مهمی در اهداف استراتژیکی آمریکا با استفاده از شرایط بحرانی در این منطقه لحاظ شده است، گفت: آمریکا برای پیشبرد اهداف سلطه جویانه و منافع دائمی و بلندمدت خود به ناامن ماندن خاورمیانه نیاز استراتژیکی دارد و طرح خاورمیانه جدید در همین راستا می باشد.
این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه علاوه بر اهداف استراتژیکی و بلندمدت آمریکا در استفاده از ناامنی ها و بحران در خاورمیانه، رژیم صهیونیسیتی به دنبال ارزیابی رویکردهای گذشته و اتخاذ رویکردهایی در آینده است، خاطرنشان کرد: شکست طرح های آمریکا و غرب در برقراری صلح بین رژیم صهیونیسیتی و گروه های فلسطینی موجب معضلات و بحران های سیاسی در درون اسرائیل شد و رژیم صهیونیسم برای فرار از بحران سیاسی داخلی به دنبال گسترش بحران های فرامرزی از طریق حمله به غزه و لبنان است.
وی با بیان اینکه بسترسازی برای وقوع جنگ های افغانستان و عراق، استفاده از گروه های هدایت شده شبکه های جاسوسی مانند طالبان و همچنین جنگ افروزی های رژیم صهیونیسیتی در ساختار رویکردهای استراتژیکی آمریکا برای ناامن ساختن خاورمیانه در راستای طرح خاورمیانه جدید بوده است،افزود: با ادامه ناامنی ها و گسترش بحران در خاورمیانه، آمریکا بهانه های توجیهی جهت مداخله بیشتر و تأثیرگذاری بر معادلات و ساختار قدرت در منطقه را دنبال می کند.
با نگاهی به رویکردهای طرح اصطلاحات خاورمیانه بزرگ و خاورمیانه جدید درمی یابیم که تفاوت فاحشی در استعمال هر کدام از این واژگان در مقاطع زمانی خاص توسط سیاستمداران آمریکا و رژیم صهیونیستی وجود دارد.
در واقع رایس با استعمال طرح خاورمیانه جدید که در ادامه طرح خاورمیانه بزرگ و با همان شعارها مطرح شده است هدف اساسی خود را بر مبارزات نظامی و تهاجمات گسترده به کشورهای به اصطلاح خود، تروریست یا حامیان آنها برای تحقق این ایده مصروف خواهد کرد. سکوت آمریکا در برابر تهاجم وحشیانه رژیم صهیونیستی به مردم مظلوم لبنان و فلسطین برای حذف حزب الله و حماس، از مهمترین نشانه های این طرح نظامی است که با واسطه اسراییل درصدد انجام آن برآمده و آن را تعقیب می کند. از طرف دیگر آمریکا با این طرح نظامی خود در تلاش است از این طریق بر کشورهای دیگر اعمال فشار نماید و جبهه ائتلاف برای مقابله با دیگر کشورهای اسلامی منطقه را فراهم نماید.
با نگاهی به عملکرد دولت آمریکا در تهاجم گسترده و وحشیانه رژیم صهیونیستی به لبنان معنای خاورمیانه جدید رایس را بهتر می شود درک کرد. دولت بوش دو میلیارد و 500میلیون دلار در اختیار رژیم صهیونیستی قرار داده تا در حملات خود به سرزمین های اسلامی با مشکل مالی مواجه نشود.
آمریکا همچنین در کنار هزاران جنگنده فوق پیشرفته، بمب های سنگر شکن و موشکهایی با قدرت تخریب بالا در اختیار تل آویو گذاشته که برخی از این سلاحهای مرگبار برای اولین بار در لبنان و فلسطین آزمایش می‌شوند.
آمریکا با این طرح جدید که به تشکیل خاورمیانه جدید ملقب شده درصدد است تا از طریق تهاجم رژیم غاصب به لبنان و حذف حزب الله _که مدعی است با ایران و سوریه همگام است _ زمینه را برای تهاجمات احتمالی بعدی خود فراهم کند.
جورج بوش رئیس جمهور آمریکا در طرح «استراتژی امنیت ملی آمریکا» و با هدف تغییرات اساسی در جغرافیای سیاسی خاورمیانه می گوید: «ما بانی گسترش دموکراسی و صلح در خاورمیانه بزرگ شده ایم و این یک وظیفه اخلاقی است که کشورها باید وارد عمل شوند و اجازه ندهند نسل کشی صورت بگیرد و باید با آن برخورد کنند. ما باید تلاش های اقتصادی، دیپلماتیک و قانونی ایالات متحده را بهبود ببخشیم، به گونه ای که افرادی که بانی نسل کشی هستند مجازات شوند، نه شهروندان بی گناهی که این افراد بر آنها حکم می‌رانند. »
اما همانگونه که «لوس آنجلس تایمز» نوشت: انفجار کامل خاورمیانه نشان دهنده کاهش نفوذ و اعتبار آمریکا است، به گونه ای که هواپیماهای اسرائیلی که با پول مردم آمریکا ساخته شده اند، لبنان را بمباران می کنند و جهان ما بیش از هر زمان دیگری به مخاطره افتاده و برتری آمریکا نیز بیش از پیش شکننده شده است.
تحولات ناگهانی در خاورمیانه نمایانگر آخرین حربه و شکست کامل سیاست های خارجی دولت جورج بوش است.