گزارش تصویری مرتبط از دو هفته پیش کودکان، زنان ، مردان و سالخوردگان غزه توسط یک رژیم نژادپرست به گروگان گرفته شده اند. نبود مواد غذایی، دارو و حتی سوخت در زمستان فضایی بوجود آورده که یادآور لشکرکشی های قرون وسطایی است. لشکریانی که همانند بلا نازل می شدند، تمامی ساکنان شهر را بی هیچ ترحمی به کام مرگ می فرستادند و سرانجام از خود طاعونی به ارمغان می گذاشتند و می گذشتند. آنچه که امروز در غزه قربانی می شود فقط کودکان، سالخوردگان ، بیماران ، زنان و یا مردان نیستند ، بلکه تمامی ارزشهای انسانی و دستاورد هزاران سال تاریخ تمدن بشری است که به مسلخ فرستاده شده است. شگفت انگیزترین صحنه این حادثه هم بی رحمی متجاوزان و یا مظلومیت قربانیان نیست بلکه حیرت آور اینکه این رویداد اسفبار در برابر دیدگان جهانیان رخ می دهد و این در حالی است که سازمان های بین المللی مدعی همه چیز ، هیچ کاری انجام نمی دهند و یا نمی توانند! رویدادهای اخیر غزه بیش از گذشته سیاستهای دوگانه حاکم بر سازمان های بین المللی را به نمایش گذاشت. اینکه 5/1 میلیون انسان بی دفاع را محاصره و آنان را از تمامی حقوق اولیه محروم کنند و هیچ مرجعی حتی بصورت ظاهری و تشریفاتی قادر به مداخله نباشد حقیقتا لکه ننگی بر چهره بشریت است. اینکه پزشکی در غزه نداند که به علت کمبود امکانات و دارو، بیماری با وضعیت وخیم را از مرگ نجات دهد و یا کودکی نورس را ، یک افسانه تراژیک نیست بلکه در غزه در جریان است و به دفعات اتفاق می افتد. سران و نظامیان رژیم صهیونیستی درسخنانشان از کلمه "جنگ" استفاده می کنند ولی حقیقت این است که جنگی وجود ندارد. در یک سو مردمی بی دفاع و محروم از همه چیز قراردارند که از خانه و کاشانه خود رانده شده اند و در سوی دیگر ارتشی مجهز به جدیدترین سلاح های سبک و سنگین روز دنیا. آنچه که رژیم صهیونیستی از آن به عنوان جنگ یاد می کند یک نسل کشی گسترده علیه مردمی است که نه می توانند فرار کنند ، نه مکانی برای مخفی شدن دارند و نه آزادی و امکانات مقابله با دشمن. ساکنان غزه به مثابه افرادی هستند که درون قفس قرار گرفته اند و از زمین ، دریا و هوا با جهان خارج ارتباطشان قطع شده است. شکل گیری گروه حماس نزدیک به 20سال پیش نیز در واقع واکنش مضاعفی به همین نوع برخوردها بود. ایجاد فضای ترور، وحشت و کشتار سران و مردم فلسطینی از یک سو و ناتوانی برخی گروههای فلسطینی درمقابله با ترفندها و دسیسه های تل آویو از سوی دیگر از جمله عوامل موثر در تشکیل گروه حماس بود. ساکنان غزه از سال 1948میلادی و زمان شکل گیری دولت صهیونیستی با این تجاوزها و وحشی گری ها آشنا شدند. هنگامی هم که اردوگاه پناهندگان در خان یونس در سال 1956میلادی مورد تجاوز نیروهای صهیونیستی قرار گرفت و در جریان این تهاجم وحشیانه صدها زن و کودک فلسطینی به شهادت رسیدند باز هم ساکنان غزه با اینگونه حملات بیگانه نبودند. مردم غزه هنوز خاطره تلخ عملیات وحشیانه "باروخ گلداشتین" نظامی ارتش رژیم صهیونیستی را از یاد نبرده اند زمانی که وی در 25فوریه سال 1994میلادی وارد مسجد شد و 29فلسطینی را در حالی که مشغول نماز بودند به شهادت رساند و 150تن دیگر را مجروح کرد. استراتژی رژیم صهیونیستی در برخورد با فلسطینی ها که به پشتیبانی آمریکا انجام می شود چندان پنهان نیست. سران تل آویو در نهایت یک هدف را دنبال می کنند و آن نابودی و محو هویت مردم فلسطین است. واشینگتن از یک سو از گفتگوهای صلح و استقرار دمکراسی در خاورمیانه سخن می گوید و از سوی دیگر در تلاش برای روشن کردن آتش یک جنگ داخلی در سرزمین های اشغالی و لبنان است. تمامی این اقدامات نیز با هدف فرسایش و نابودی نیروهای مقاومت صورت می گیرد. "دن گیلرمن" سفیر رژیم صهیونیستی در سازمان ملل پس از آنکه شورای امنیت بخاطر تنها رای منفی آمریکا نتوانست بیانیه ای را در اعتراض به جنایات اسراییل در غزه تصویب کند با تمسخر این شورا گفت : "شورای امنیت وقت خود را تلف می کند. اسراییل نیازی به هیچگونه بیانیه از طرف شورای امنیت ندارد." "زلمای خلیل زاد" سفیر آمریکا در سازمان ملل نیز در واکنش به حوادث اخیر گفت:" این حق اسراییل است که مردم فلسطین را سرکوب کند." "زیپی لیونی" وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی در خصوص عملکرد این رژیم در حوادث اخیر غزه گفت: اسراییل به اقدامات خود ادامه خواهد داد حتی اگر به بهای محکومیت جهانی باشد. اینگونه سخنان و موضع گیری ها در کنار تمامی پیامدهای آن نشان می دهد مجامع و سازمان های بین المللی برای سران واشینگتن و تل آویو بازیچه ای بیش نیستند. 12 آژانس مختلف وابسته به سازمان ملل متحد و 28سازمان غیردولتی NGO با انتشار بیانیه هایی نسبت به ادامه محاصره غزه هشدار داده و ابراز نگرانی کرده اند. جنبش کشورهای غیرمتعهد نیز با بیانیه ای که در شورای امنیت سازمان ملل متحد قرائت شد قاطعانه از مردم فلسطین در برابر تجاوزات وحشیانه اسراییل به غزه حمایت کرد و از این شورا خواست تا به وظیفه خود عمل کند. در شرایطی که اکثر دولت ها و ملت های جهان با صدور بیانیه و یا برپایی تظاهرات و راهپیمایی خواستار لغو محاصره غزه شده اند ، شورای امنیت سازمان ملل ناتوان تر از همیشه هیچ کاری نمی تواند انجام بدهد! نکته قابل اشاره اینکه "تام کیسی" یک سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در واکنش به حوادث اخیر غزه و بی توجه به تمامی واکنشهای بین المللی و افکار عمومی جهان گفت واشینگتن از باز شدن مرز مصر به روی ساکنان غزه نگران است. بخشی از دیوار مرزی بین غزه و مصر چندی پیش توسط افراد ناشناسی برای عبور مردم فلسطین به آن سوی غزه تخریب شد. با ایجاد این حفره بسیاری از مردم غزه که طی روزهای قبل از آن به علت محاصره شدید رژیم صهیونیستی با کمبود جدی مواد غذایی، دارویی و دیگر مایحتاج عمومی روبرو بودند با رساندن خود به بخش مصری رفح اقدام به تامین نیازهای خود کردند. اظهارات "کیسی" بلافاصله این سوال را در افکار عمومی جهان متبادر می کند که واشینگتن نگران چه چیزی است. آیا نگران زنده ماندن مردم فلسطین است؟! از دیدگاه کارشناسان هدف اصلی صهیونیست ها از چنین اقداماتی ، اشغال کرانه باختری ، جولان، شبعا، بین المقدس و اراضی اشغالی سال 1967از طریق ایجاد شهرک های یهودی نشین است. دولت تل آویو طی دهه های گذشته به دفعات ناکارآمدی عملیات نظامی علیه نیروهای مقاومت را تجربه کرده است به همین خاطر با تغییر تاکتیک در صدد است اهداف خود را به گونه دیگری دنبال کند. از سوی دیگر رژیم صهیونیستی براساس برنامه ریزی های قبلی خود نتوانست از طریق ترغیب به مهاجرت یهودیان جهان به اسراییل ترکیب جمعیتی سرزمین های اشغالی را به نفع خود تغییر دهد بنابراین در تلاش است تا مسیر عکس را طی کند. به بیان دیگر رژیم صهیونیستی تلاش می کند که با ایجاد رعب و وحشت ، کشتار فلسطینی ها و رهبران آنان ضمن تضعیف جبهه مقاومت ،فلسطینی ها را ناگزیر به مهاجرت از این منطقه کند و از این طریق ترکیب جمعیتی سرزمین های اشغالی را به نفع خود تغییر کند. در شرایطی که یک دهه قبل یاسر عرفات رهبر پیشین سازمان الفتح در سال 1993تصور می کرد مذاکراتش در اسلوو با سران رژیم صهیونیستی بالاخره به تشکیل دولت فلسطینی منجر خواهد شد، سران تل آویو در تلاش برای گسترش شهرک های یهودی نشین در سرزمین های اشغالی و محدود کردن بیشتر فلسطینی ها بودند. اسراییل در آن زمان حتی به گسترش شهرک های یهودی نشین نیز بسنده نکرد بلکه کارگران فلسطینی را در بخش هایی از سرزمین های اشغالی از جمله غزه محصور کرد و امکان کار و فعالیت را نیز از آنان گرفت. این اقدام رژیم صهیونیستی منجر به آغاز انتفاضه دوم مردم فلسطین در سال 2000میلادی شد. این مصادیق بوضوح حکایت از آن دارد که سران تل آویو با در تنگنا قراردادن فلسطینی های ساکن سرزمین های اشغالی با جدیت در پی برهم زدن ترکیب جمعیتی این مناطق به نفع خود هستند. براساس طرح اولمرت نخست وزیر رژیم صهیونیستی ، تل آویو در لوای نام مذاکره که با محوریت تشکیلات خودگردان و نشست های به اصطلاح صلح آناپولیس و پاریس برگزار می شود ، اعراب فلسطینی ساکنان شهرها و روستاهای داخل مرزهای 1967را از سرزمین های اشغالی اخراج می کند. از زمان برگزاری کنفرانس آناپولیس در 27نوامبر گذشته یعنی طی نزدیک به دو ماه پیش بیش از 200فلسطینی در سر زمین های اشغالی کشته شده اند. این روندی که از سوی تل آویو در پیش گرفته شده بوضوح حکایت از آن دارد که رژیم صهیونیستی کمترین توجهی به مذاکرات ندارد و طرح نسل کشی و هویت زدایی در سرزمین های اشغالی را جدی تر از گذشته دنبال می کند. نکته حایز اهمیت اینکه فشارهای روانی، سیاسی، اقتصادی و نظامی علیه مردم فلسطین نمی تواند مقاومت در این سرزمین ها را در هم شکند و حوادث 60سال گذشته بوضوح گواه این مدعا است و این مولفه ای است که همواره از سوی سران رژیم صهیونیستی و حامیانش مورد غفلت قرار می گیرد.