
عباس سلیمى نمین
جناب آقاى ابراهیم یزدى در یادداشتى تحت عنوان «فانتزى انقلابى» -که شرحى است بر دیدار با فیدل کاسترو در شهریور 58 _ در ویژه نامه پایان سال 84آن روزنامه به طرح نظریه اى در مورد نقش روشنفکران و روحانیون در تاریخ انقلاب اسلامى پرداخته اند. از آنجا که مصادیق ارائه شده براى اثبات این نظر فاقد استنادات لازم به لحاظ تاریخى است، لذا بازخوانى بخش هایى از آن را ضرورى مىبینم.
این فعال محترم سیاسى مدعى است: «در انقلاب اسلامى ایران، روحانیون نقش بسیج مردم را داشتند. اما روشنفکران، به خصوص روشنفکران دینى، که به شرایط پیچیده جامعه کنونى و روابط جهانى آشنایى دارند، نقش مهندسى انقلاب را برعهده داشته اند.» (سالنامه شرق، شماره ،2 سال ،84ص 19) صرفنظر از صحت و سقم چنین نظریه اى _ که البته در ضرورت پرداختن به آن براى روشن شدن حقیقت هیچ گونه تردیدى نیست _ آقاى یزدى براى اثبات این ادعا یعنى ایفاى نقش در مهندسى انقلاب، اخذ تصمیمات اساسى را به خود نسبت مى دهد که با واقعیت هاى تاریخى هرگز تطبیق ندارد.
1- نویسنده در این یادداشت مدعى است: «پس از پیروزى انقلاب هنگامى که به وزارت خارجه منصوب شدم اولین گام، اعلام تصمیم دولت ایران در خروج ایران از عضویت در پیمان نظام سنتو بود و همچنین پیمان هاى نظامى دوجانبه اى که زمان شاه میان ایران و آمریکا منعقد شده بود، همه را لغو کردیم.» (همان)
چنین ادعایى به هیچ وجه پذیرفته نیست زیرا تصمیم به لغو عضویت ایران در سنتو در همان روزهاى اولیه پیروزى انقلاب صورت گرفت و خبر آن توسط مرحوم دکتر کریم سنجابى و در دوران وزارت خارجه ایشان اعلام شد: «پاریس _ رویترز _ روزنامه لوموند دیروز از کریم سنجابى وزیر خارجه ایران نقل کرد که ایران با وجود خروج از سازمان پیمان مرکزى (سنتو) در گروه کشورهاى سازمان همکارى و عمران منطقه اى (آر-سى-دى) خواهد ماند و امیدوار است که این گروه توسعه یابد و عراق، افغانستان و هند هم به آن بپیوندند. وزیر خارجه ایران اعلام کرد سیاست خارجى این کشور در آینده بر اصول استقلال و عدم تعهد استوار خواهد بود. وى گفت ایران براى نشان دادن قصد خود به عدم ایفاى نقش «ژاندارم خلیج» سربازانى را که شاه براى کمک به سرکوبى شورش ظفار به عمان فرستاده بود برمى گرداند.» (روزنامه کیهان، شماره ،10658 یکشنبه 20 اسفند ،57 ص 8
بنابراین اتخاذ چنین تصمیمى ارتباطى با دوران وزارت خارجه آقاى یزدى در سال 58ندارد اما اینکه به چه دلیل چنین خطایى تاریخى صورت گرفته، طبعاً بى ارتباط با اثبات ادعاى ایفاى نقش در مهندسى انقلاب نمىتواند باشد.
2- آقاى یزدى همچنین مدعى است: «بعد از برگشت از کوبا تجربه کوبا در بسیج جوانان و اعزام آنان به روستاها و مشارکت در بازسازى و نوسازى روستاهاى کوبا را در جلساتى که روزهاى جمعه با جمعى از جوانان انقلابى در دفتر نخست وزیرى داشتیم مطرح ساختم. از درون این مباحث طرح جهاد سازندگى تهیه و به رهبر فقید انقلاب پیشنهاد شد که مورد تائید ایشان قرار گرفت و بیانیه آن تهیه شد. با انتشار آن، جهاد سازندگى رسماً آغاز به کار کرد.» (سالنامه شرق، شماره ،2 سال ،84ص 19)
اعلام تشکیل جهاد سازندگى طى پیام رادیو _ تلویزیونى در تاریخ 26 خرداد 58 صورت گرفت که طى آن امام فرمودند: «دانشجوهاى عزیز، متخصصین، مهندسین و بازارى، کشاورز، همه قشرهاى ملت داوطلب براى این است که ایرانى را که به طور مخروبه به دست ما آمده است بسازند. از این جهت، باید ما بگوییم یک جهاد سازندگى، موسوم کنیم این جهاد را به «جهاد سازندگى» که همه قشرهاى ملت، زن و مرد، پیر و جوان، دانشگاهى و دانشجو، مهندسین و متخصصین، شهرى و دهاتى، همه با هم باید تشریک مساعى کنند و این ایران را که خراب شده است بسازند. و البته آن جاهایى که بیشتر خرابى هست؛ مثل آنجاهایى که روستاها، جاهایى که مساکن عشایر هست، دهات دورافتاده که تقریباً هر کدام از گروه ها مى آیند، شکایت از وضع شان دارند، مى گویند برق نداریم، خانه نداریم، آب نداریم، آسفالت نداریم، بهدارى نداریم؛ و همه هم صحیح مى گویند. بنا بر این بوده است که این طور ایران را خراب کنند. و الان که _بحمدالله _ آن سد شکسته شد، براى مرحله ثانى، که مرحله سازندگى است، ما دستمان را پیش ملت دراز مى کنیم، و از ملت مى خواهم که همه در این نهضت شرکت کنند و همه دست برادرى به هم بدهند و این سازندگى و جهاد سازندگى را شروع کنند.» (صحیفه امام، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، جلد هشتم، ص 179) همچنین جهت اطلاع آقاى یزدى از روند شکل گیرى اندیشه تشکیل جهاد سازندگى و اینکه مهندسى این گام موثر و عظیم در انقلاب از آن چه کسى بود به ملاقات امام با دانشجویان در اوایل خرداد 58 که طى آن و در گفت وگویى دوجانبه امام راه حل هایى براى برطرف کردن مشکلات ارائه مى دادند اشاره کنیم: «بروید، دعوتشان کنید به دانشگاه، ننشینید که من تعیین کنم. البته من آسیدعلى آقا را صالح مى دانم براى این کار. لکن ننشینید که من دعوت کنم... البته اگر مسائلى باشد که من هم از دستم برآید که خدمت بکنم، من خدمتگزارم و مى کنم و اگر چنانچه اینها که گفتید باید به جایى رجوع بشود، بنویسید روى ورقه اى بدهید اینجا تا من با آنها صحبت کنم تا درست بشود [در اینجا یکى از حاضران از طرح آماده شده براى جهاد روستاها سخن به میان آورد، امام فرمودند:] بله، این مورد تائید است.» (همان، ص 134 _ ملاقات گروهى از دانشجویان دانشگاه تهران _ 23 خرداد 58
حال چگونه است که جناب آقاى یزدى معتقدند بعد از بازگشت از هاوانا در شهریور 58 این ایده را در جلسات روز جمعه با دانشجویان مطرح کرده سپس طرح جهاد سازندگى را تقدیم امام مى کند؟ قطعاً این موضوع نیز نمى تواند بى ارتباط با ادعاى مهندسى انقلاب باشد.
از آنجا که آقاى یزدى در مصاحبه با خبرگزارى فارس نیز مسائل مشابهى را مطرح کرده اند یا در کتاب خاطرات آقاى محمدمهدى جعفرى نیز به نقل از این فعال سیاسى ادعا شده که طرح روز قدس نیز از سوى ایشان به امام تسلیم شده است، على القاعده مرکزى مى بایست یادآور عدم انطباق این ادعاها با واقعیت هاى ثبت شده تاریخى بشود که ذى صلاح ترین مرجع در این زمینه «موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى» است، هرچند ناگفته نماند که این عزیزان زحمت ارزشمند و جاودانه گردآورى بیانات، پیام ها، مصاحبه ها، احکام، اجازات شرعى و نامه ها را متقبل شده اند و زمینه را براى تحقیق و محققین و ارزیابى ادعاها تسهیل کردهاند.
به عنوان کسى که در زمینه تاریخ معاصر به تحقیق و مطالعه مشغولم آمادگى آن را دارم که به سایر ادعاهاى طرح شده نیز به صورت مستند بپردازم که قطعاً از حوصله این یادداشت خارج خواهد بود اما لازم به یادآورى مى بینم که در تاریخ مبارزات و خیزش اسلامى سراسرى ملت ایران که منجر به پیروزى انقلاب اسلامى شد، گروه ها و جریان هاى سیاسى داراى خدمات و بعضاً خطاهایى بوده اند. اگر به دلیل کثرت خطاها، برخى گروه ها از کانون توجه و اعتماد مردم خارج شدند، نمى بایست در نگارش تاریخ معاصر آنها را نادیده گرفت تا آنان براى مقابله با این افراط به وادى تفریط افتند و براى اثبات خود به طرح ادعاهایى بپردازند که با مسلمات تاریخ معاصر کشور در تعارض است.