حمید برقبانی
15 سال، زمان کمی نیست برای انجام یک بررسی تاریخی در خصوص هشدار مقام معظم رهبری که در سالهای ابتدایی دهه 70 با واقعبینی ژرفنگر منحصر به فرد خود، خطر تهاجم و شبیخون فرهنگی دشمن را به همه گوشزد کردند.
نگاهی به بیانات معظمله از آن سالها تاکنون، بیانگر این مهم است که ایشان برخلاف برخی مسئولان، نه تنها از این حرکت خزنده دشمن غافل نبوده که طی سالهای رهبری و مدیریت خود بر کشور، بر این مهم تاکید داشتهاند که خطر بیمحتوا کردن نظام و پوسیدگی آن از درون، همچنان انقلاب و به تبع آن جمهوری اسلامی را تهدید میکند.
اما تاکید دوباره ایشان در سخنرانی هفته گذشته خود بر شبیخون فرهنگی دشمن و نقش تمام آحاد ملت و مسئولان در مبارزه با این تهاجم نرم و خزنده، بهانهای شد تا ضمن نگاهی تاریخی به این هشدارها، به این مسأله توجه کنیم که آیا تهاجم فرهنگی قدرت این را دارد که یک انقلاب 30ساله را از درون بیمحتوا کرده و موجبات شکست نرم و بیصدای آن را پدید آورد؟
نمایندگان مجلس و خبرگان فرهنگی و سیاسی کشور در این گزارش به سوالات ما در این زمینه پاسخ دادهاند. باشد که شناخت و تسلط بر زوایای مختلف این جمله فرهنگی دشمن، باعث بسیج مسئولان و مردم در مقابله با این تاکتیک پیچیده دشمن مسئولان را در قبال انجام این جهاد فرهنگی موظف و مسئول دانستند.
تاریخ یک حمله؛ از شبیخون تا ناتوی فرهنگی
یک کارشناس مسائل فرهنگی ضمن بیان سیر تاریخی از تهاجم و شبیخون فرهنگی، گفت: این روند رو به تشدید شبیخون تا ناتوی فرهنگی، روندی است که از "تهاجم فرهنگی" شروع شده و تا به "ناتوی فرهنگی" کشیده شده است و در حال گستردهتر و پیچیدهتر شده است و اگر در تهاجم فرهنگی، یک حرکت آرام را مشاهده میکردیم، در ناتوی فرهنگی یک حرکت برنامهدار و هدفدار و در حجم گسترده را شاهد هستیم.
رشید جعفرپور در ادامه تصریح کرد: یکی از دغدغههای اصلی هر نظام "انسجام" آن است و انسجام زمانی حاصل میشود که آرمان نظام از تهدیدات داخلی و خارجی درامان باشد و مخصوصا امنیت فرهنگی برای نسل جوان ـ که در معرض تهدیدات فرهنگی قرار دارند ـ فراهم باشد.
جعفرپور با اشاره به این مطلب که دشمن ضمن ناراحتی از دستاوردهای ایران، برنامههایی برای سرکوب این موفقیتها دارد، گفت: نسل جوان به طور اخص و کل ملت ایران اسلامی به طور اعم به واسطه پیروزی انقلاب اسلامی و افتخارآفرینیهایشان در هشت سال دفاع مقدس و ایستادگی در مقال ظلم و استکبار جهانی و تلاش برای خودکفایی در همه زمینهها، در معرض تهدیدات مختلف از طرف زورگویان عالم قرار گرفتهاند و دشمن در جبهههای مختلف نظامی ـ سیاسی و فرهنگی و... علیه آنها اقدام مینماید. دشمن بدلیل عدم موفقیت در جبهههای نظامی ـ سیاسی، تلاش میکند که از طریق فرهنگی به استحاله فرهنگی جامعه اسلامی بپردازد.
وی در ادامه تصریح کرد: در این راستا رهبری معظم انقلاب نیز با درایت به این تهدید اساسی، پی برده و در سالیان متمادی و به مناسبتهای مختلف، این مهم را گوشزده کردهاند. ایشان تهدیدات فرهنگی را در چند مرحله بیان کردهاند. ایشان این روند را با تغییرات مختلف "تهاجم فرهنگی"، "شبیخون فرهنگی" و نهایتا "ناتوی فرهنگی" بیان داشته است و برای مقابله با این روند، لزوم "مهندسی فرهنگی" در برنامههای کشور را نیز مطرح مینمایند.
وی تاکید کرد: ایشان سال 1370 در دیدار اعضای شورای انقلاب فرهنگی، بحث تهاجم فرهنگی را گوشزد مینماید: "امروز آرایش تهاجم فرهنگی بسیار خطرناکی علیه انقلاب به وضوح مشاهده میشود زیرا جهان اسلام بیدار و هوشیار شده است. از این رو تهاجم فرهنگی دشمن با گذشته تفاوت بسیار دارد و شکل جدیدی پیدا کرده است و برای مقابله با آن با شناخت و آگاهی کامل عمل کنیم."
از آفتها و آسیبهای انقلاب غافل نشویم
از سویی یک نماینده مجلس معتقد است، شبیخون فرهنگی را میتوان در راستای بلا و آفتهای هر پدیدهای در عالم توصیف و تحلیل کرد.
سیدرضا اکرمی میگوید: همانطور که در احادیث ما بیان شده برای هر چیزی که در جهان وجود دارد، یک آفتی نیز مطرح میشود و آن آفت، پدیده موردنظر ما را تهدید خواهد کرد. حال انقلاب اسلامی ما، که مایه فکری و معنوی دارد نیز از این قاعده مستثنی نیست و یقیناً عواملی چون کجفهمی و بدفهمی اصول انقلاب و یا توطئههای دشمن که مخالف این عقیده و نظام هستند، کلیت و بنیان نظام را مورد تهید قرار میدهند.
وی تصریح کرد: شاهدیم که دشمن برای ضربه زدن به پایههای نظام، برنامهریزی خواهد کرد و میبینم این برنامهریزی از سوی دشمن صورت گرفته و با برنامههایی منسجم درصدد ضربه به ریشههای انقلاب و نظام است.
این نماینده مجلس گفت: مشکل وقتی حاد و جدی میشود که کسی مبادرت به شناخت این آفتها و حملات نکند یا اگر هم متوجه میشوند که کسانی چه از داخل و چه از خارج، در حال ضربه زدن به انقلاب هستند، خود را به بیاطلاعی زده و ارزش برای آن قائل نشوند.
سیدرضا اکرمی در ادامه تأکید کرد: ما در صدر اسلام هم این آفتها را داشتیم و در بدیهیترین موضوع مثل عید غدیر که تأکید زیادی از پیامبر در همان روز شده بود، میبینیم که بر سر خلافت و ولایت علی(ع) دچار اختلاف شدند و اسلام را از مسیر اصلی منحرف کردند که این هم به دلایلی چون کجفهمیها و غرضورزیهای قبیلهای صورت گرفت.
اکرمی گفت: پس اصلیترین موضوع در حوزه تهاجم و شبیخون فرهنگی، شناخت آسیبها و آفتهاست چرا که تا وقتی ما به این دو نکته (آسیب و آفت) پی نبریم و درصدد شناخت آن برنیاییم نمیتوانیم مقابله جدی و مثمرثمری با آن بکنیم.
وی در ادامه ضمن تأکید بر آگاهسازی و افشاگری حملات دشمن و ضرورت تولید پادزهر این حملات زهرآگین، تأکید کرد: وظیفه اصلی مبارزه با این تهاجم و شبیخون عمدتاً بر دوش علما و دانشمندان و فرهنگیان جامعه است. اینان وظیفه دارند اولاً شبیخون را رصد کنند، زوایای مختلف و پنهان آن را بشناسند، آغاز و انجام شبیخون از سوی دشمن را به مردم اعلام کنند و همچنین برای مقابله با این حملات، فراخوان بدهند.
اکرمی با تشریح وضعیت کنونی تهاجم فرهنگی در کشور، گفت: این درست نیست که بگوییم از زمان اعلام رهبری مبنی بر برنامهریزی دشمن جهت تهاجم فرهنگی، کاری صورت نگرفته است. همین اعلام خطر از سوی رهبری باعث شد تا هوشیاری خاصی نسبت به حملات فرهنگی دشمن در سطح جامعه به وجود آید.
وی در ادامه گفت: متأسفانه حملات رسانهای و فرهنگی دشمن چه از طریق شبکههای ماهوارهای و چه از طریق اینترنت و حتی فیلمها و... آنقدر زیاد بوده که تحرکات فرهنگی ما در برابر این حملات خیلی ناچیز محسوب میشود. اکرمی تأکید کرد: اهمیت ای تهاجمها تا جایی است که رهبری با معرفی این تهاجمها به عنوان عاملی برای بیمحتوا کردن نظام و پوسیده شدن آن از درون، از همان سالها (72 ـ 71) تاکنون به صورتهای مختلفی نگرانی و هشدار خود در خصوص تهاجم فرهنگی را ابراز کردهاند.
با این همه آیتالله مصباحیزدی معتقد است که تاکنون خطر تهاجم فرهنگی در کشور درک نشده است. وی در اینباره گفت: وقتی رهبری با حساسیت ویژهای، بحث شبیخون فرهنگی غرب را مطرح کردند، انتظار این بود که مسئولان و مجریان مملکت با درک این نگرانی به مقابله جدی با آن بپردازند.
زوایای پنهان بیمحتوا کردن نظام توسط شبیخون فرهنگی
رشید جعفرپور در بیان چگونگی بیمحتوا کردن نظام از طریق تهاجم فرهنگی گفت: رهبری در دیدار نویسندگان و صاحبنظران و کارکنان رسانههای گروهی عنوان کردند که "اکنون دشمن در سطح وسیعی، ابزارهای متعدد خود را در تهاجم به بنیانهای فرهنگی و اعتقادی ملت ایران به کار گرفته است و تحقیر جریان ادب، هنر و فرهنگ انقلابی در کشور و در نتیجهی آن انزوای عناصر فرهنگی، ادیب و هنرمند و نیز منحرف کردن جوانان مومن از پایبندی متعصبانه به ایمان و اعتقادات، خود یکی از اهداف مهم تهاجم فرهنگی است."
این کارشناس در ادامه تاکید میکند: تذکر ایشان به تهدیدات فرهنگی تا حدی جدی میشود که بحث "ناتوی فرهنگی" دشمن را مطرح میکنند. ناتوی فرهنگی یک حرکت برنامهریزیشده و ریشهای است که ماهیت آن مبارزه با اصل نظام و اعتقاد نسل جوان ماست. ایشان در دیار اساتید و دانشجویان دانشگاههای استان سمنان اظهار میدارند که دشمن برای مقابله با مسلمانان "ناتوی فرهنگی" تشکیل داده است.
رشید جعفرپور نوک پیکان تهاجم و شبیخون فرهنگی دشمن برای بیمحتوا کردن نظام را جوانان عنوان کرده، میگوید: حرکتهای فرهنگی دشمن برای مقابله با ایران اسلامی برنامههای مشخصی دارد اما شناخت در تهاجم فرهنگی کار مشکلی است. آنها با حساسیت به دنبال نقاط آسیبپذیر فرهنگی ما هستند و در آن زمینه برنامهریزی میکنند. به نظر میرسد آنها به دنبال نسل جوان و نوجوان ما هستند که بتوانند از آسیبپذیری آنها سوءاستفاده کنند.
وی با بیان شیوههای این تهاجم و شبیخون میگوید: دشمنان شیوههای متعددی را نیز برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکنند، مثل سست کردن پایههای ایمان جوانان نسبت به دین و اعتقادات مذهبی، سوق دادن جوانان به سمت فساد و ابتذال، شهوترانی، میگساری و اعتیاد.
وی توجه نکردن به ارزشهای اسلام و دفاع مقدس را نیز از رویکردها و اهداف تهاجم و شبیخون فرهنگی برای بیمحتوا کردن انقلاب و نظام عنوان کرده، تاکید میکند:
حوزه فعالیت دشمن برای این شبیخون بسیار گسترده است، علاوه بر مواردی که ذکر شده همچنین میتوان به عدم توجه به آثار و فرآوردههای هنری و ادبی جوانان متعهد، تحقیر و منزوی کردن جریان ادب، هنر و فرهنگ اسلامی، اتهام ضدیت نظام جمهوری اسلامی ایران با مفاهیم جدید، اتهام نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران، رواج اباحهگری، عرفیاندیشی، دنیاگرایی، لذتمحوری و بشرمداری و الگوسازی نامناسب برای جوانان و رواج الگوهای غربی مثل عروسک باربی برای کودکان و داستان هری پاتر برای نوجوانان و... را از جمله این فعالیتهای گسترده عنوان کرد.
این کارشناس مسائل فرهنگی در ادامه میگوید: با نگاهی به جریان فرهنگی که علیه ما انجام میشود، درمییابیم که شکل کار فرهنگی است که استقلال فرهنگی ما را هدف قرار داده است و ماهیت آن برنامهدار است و علیرغم نظامی که پرسروصداست، این حرکت، حرکتی خزنده، آرام و بیسر و صداست. ابزار آن رسانهای است و از رسانههای مختلف اینترنت، ماهواره، رادیو و... بهره میگیرد. گروه هدف آن بیشتر گروههای جوانان، نوجوانان و کودکان است و هدف آن سست کردن پایههای اعتقادی این نسل است و برای رسیدن به این هدف دنبال خلأها هستند.
خلأهایی که برنامههای فرهنگی نهادهای فرهنگی ما برای نسل جدید نتوانستند پر کنند.
وی با اشاره به راهکارهای مقابله با این تهاجم تصریح میکند: راهکارهای مقابله با این حرکت چند مرحله را شامل میشود. مرحله اول شناخت و آشنایی کامل به این حرکت است. برخی هنوز به این جریان اعتقادی ندارند اما آنچه که واقع شده است و رهبری معظمله نیز به آن تذکر دادهاند وجود و تشدید این جریان است. این جریان از حالت تهاجم به یک حرکت برنامهریزی شده "ناتویی" تبدیل شده است.
وی میگوید: این جریان در خارج از کشور شکل گرفته و متأسفانه برخی از جریانهای فرهنگی داخل کشور نیز به آن دامن میزنند. مرحله دوم ارزیابی آن است. گروهی از متخصصان حوزه فرهنگ با اعتقاد کامل به مبانی دینی نظام، باید این حرکتها را رصد کنند و نقاط تهدید آن را شناسایی کنند و آسیبهای داخلی فرهنگی ما را نیز شناسایی کنند.
وی در ادامه بیان راهکارها میافزاید: مرحله سوم، شناخت ظرفیتهای فرهنگی ماست. باید تلاش کنیم که ظرفیتهای فرهنگیمان که بسیار غنی است و از سرچشمههای مذهبی و ملی غنی نیز برخوردار است شناسایی کنیم و برای متبلور کردن آنها در عرصه عمل تلاش کنیم. مرحله چهارم، بررسی راهکارهای مقابله با فرهنگ وارداتی، که قصد تخطئه و کم رنگ کردن و براندازی مبانی فرهنگی بومی ما را دارند. در این مرحله باید تلاش کنیم خلاهای فرهنگی نسل جدید شناخته شود و برای جلوگیری از آسیبپذیری آن برنامهریزی فرهنگی کنیم. در این مرحله باید در برنامههای فرهنگی تربیتی نهادهایی مثل آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مطبوعات و رسانهها باید توجه ویژهای گردد و همچنین مساجد به عنوان اصیلترین نهاد تاثیرگذار باید در حفظ عناصر فرهنگی و تقویت مبانی دینی و ارزشهای اسلامی وارد عمل شود و تا آنجا که میتوانند در جوانان و نسل جدید ما مصونیت فرهنگی ایجاد کنند و آسیبپذیری آنها را کمتر کنند.
زنان از آسیبپذیرترین هدفهای تهاجم فرهنگی
اگرچه کارشناسان، هدف اصلی تهاجم فرهنگی را جوانان یک جامعه معرفی میکنند، اما نباید از این نکته غفلت ورزید که زنان نیز به واسطه روحیات و ویژگیهای خاصی که دارند، از نزدیکترین و مهمترین اهداف تهاجم فرهنگی دشمن محسوب میشوند.
نگاهی به اقدامات غرب برای رواج استفاده ابزاری از زن که در تمام کشورهای جهان نیز تسری پیدا کردهاست، از جمله آسیبها و حملاتی است که دشمن برای تحقق آن، برنامهریزی گستردهای را انجام داده است.
رسوخ این فرهنگ در کشور ما نیز در سالهایی بیشتر به چشم میخورد. نوع حضور برخی زنان در فیلمها و سریالهای تلویزیونی و همچنان فیلمهای اکران شده در سینما میتواند نمونهای کوچک اما بسیار مهم از این تهاجم باشد. کارشناسان معتقدند وقتی زن ارزش و مقام خود را فقط در لعبت و دستاویز مردان بودن میبیند، نه تنها هیچ هویتی برای او نمیماند که این بیهویتی و افسردگی ناشی از عدم اعتماد به نفس، میتواند در نسل آینده او که همان فرزندانش میباشد تأثیر بسزایی داشته باشد.
رئیس فراکسیون زنان مجلس در همین خصوص با تأکید بر این که آسیبهای زیادی وجود دارد که زندگی اجتماعی زنان را تهدید میکند، گفت: آسیب هویتی زنان یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی است که از طریق شبیخون فرهنگی، زنان را در سطح اجتماع تهدید میکند.
طیبه صفایی اظهار داشت: زنان باید از تمامی ظرفیتها و تواناییها برای رشد و تعالی خود استفاده کنند؛ همچنین سیستمهای تعلیم و تربیت و سیستمهای آموزشی، لازم است زن را به آن گونه که از دیدگاه اسلامی مطرح است، معرفی کند؛ چر که عواملی همچون بیکاری، اختلاف با همسر، اعتیاد، طلاق و فوق همسر از جمله مواردی است که در زندگی زنان، اختلال به وجود میآورد.
صفایی یکی از آسیبهای اجتماعی زنان بیسرپرست یا بدسرپرست را، نبود شغل متناسب با وضعیت آنها عنوان و تصریح کرد: باید مشاغل خانگی جدیدی را متناسب با وضعیت زنان سرپرست خانوار ایجاد کرد؛ تا آنها با حضورشان در جامعه، سرپرستی خانواده را از دست ندهند و آسیب اجتماعی، روحی و روانی به فرزندانشان وارد نشود.
وی تاکید کرد: با اطلاعرسانی صحیح، ایجاد خودباوری، افزایش هویت معنوی و دینی و گسترش فرهنگ حجاب، میتوان زنان را از این آسیب دور کرد؛ در این راستا بحث ساماندهی مد و لباس، امنیت اجتماعی و شیوههای صحیح مقابله با تهاجم فرهنگی از وظایف عمده مسئولان است.