سید حسین شجاعی
بدون شک سرشت پاک و فطرت انسان تمایل به صلح و آرامش دارد و همزیستی با دیگران در محیطی امن و سرشار از اعتماد را بر دشمن و خشونت ترجیح میدهد.
میتوان گفت تقریبا تمامی مردم جنگ و خونریزی و قتل و خسارت را از جمله مخوفترین بلایای ممکن و در ردیف سیل، زلزله، طاعون، قحطی و غلبه اهریمن محسوب مینمایند.
از آنجایی که انسان سالم و با شعور ذاتا صلح جو و آرامش طلب است میتوان گفت که انسان جنگ طلب و متجاوز موجودی است غیرطبیعی و بیمار که خوی وحشیگری و غریزه حیوانی در وی به طور شگفت انگیزی رشد و غلبه دارد اگرچه برای این انسان نماها، جنگ و توسعهطلبی شجاعت و افتخار به شمار میآید ولی عقل سلیم به روشنی مصائب و آلامی که از جنگ گریبانگیر مردم بیگناه میگردد را می بیند و به این داوری میرسیم که جنگ افروزان بیماران روانی و خطرناکی هستند که باید آنها را بند نگه داشت که آزارشان به سایرین نرسید.
هنگامی که مردم جهان به روشنی دریابند که جنایتکاران رژیم بعث عراق با چه سبعیتی مردمان بی گناه، زنان و کودکان و سالمندان خفته در شهرها و روستاها را با بی رحمی تمام و با به کارگیری موشک های مخرب و بمباران هوایی به شهادت رساندهاند، زنگ خطر به قدرت رسیدن چنین افراد و گروههایی در گوش افکار عمومی جهان طنینانداز خواهد شد.
هنگامیکه رژیم بعث عراق آتش جنگ خانمانسوز تحمیلی علیه ایران اسلامی را برافروخت، سردمداران رژیم قصد خود را برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران و سرکوب انقلاب اسلامی پنهان نکرده و با بی پروایی عهدنامه 1975(مربوط به مرز و حسن همجواری) را در برابر دوربینهای تلویزیونی پاره کردند.
تهاجم گسترده و همه جانبه عراق به ایران را مقاومت دلیرانه و جهاد شهادت طلبانه مردان و زنان این مرز و بوم سد کرد و دشمن شرور را وادار به عقب نشینی ساخت.
مردم و مقاومت جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا خواستار محکومیت متجاوز و مجازات آتش افروزان جنگ بوده و تاکید داشتند صلح و امنیت پایدار با اجرای عدالت و شناخت متجاوز و محکومیت آن برقرار می گردد.
حق طلبی مردم مسلمان ایران را هیچ کس منکر نگردید اما در جهان سیاست و دنیای داد و ستدهای مبتنی بر منفعت کمتر کسانی شجاعت و آمادگی آن را داشتند که به صراحت و آشکارا اجرای عدالت را تایید و تاکید کنند.
تلاشهای هشت ساله و مقاومت دلیرانه و بینظیر مردم مسلمان ایران همچنان ادامه یافت تا اینکه شورای امنیت سازمان ملل طی قطعنامه 598 به اتفاق آرا خواستار توقف جنگ و آتش بس و با وعده بی طرفی جهت شناسایی و تعیین متجاوز کمیتهای تشکیل شد ولی متاسفانه متجاوزان بعثی پس از قبول قطعنامه با همکاری با منافقان هجوم و تجاوز گستردهای را شروع کردند و از جمله بطور وسیع سلاح های شیمیایی علیه مردم نظامی و غیرنظامی ایران بکار برده شد.
1- توسل به زور و نقض بین المللی توسط رژیم بعث عراق:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران رژیم بعث عراق با توجه به اوضاع و احوال حاکم بر ایران که طبیعتا به علت انتقال قدرت از یک رژیم مردمی دست به گریبان مشکلات و کمبودها در کشاکشهای طبیعی ناشی از انقلاب بود، مبادرت به یک سلسله اقدامات در زمینه تغییر در روابط خارجی خود نمود.
رژیم عراق پس از مقدمه چینی های بسیار در زمینه ایجاد جو مناسب برای لغو عهدنامه 1975 در تاریخ 17/6/59 به بهانه واهی اینکه دولت جمهوری اسلامی ایران در امر تحویل و تعدیل زمین هائیکه تعلق ملی آنها متعاقب علامتگذاری مجدد مرز زمینی تغییر یافته است، تعلل می نماید مبادرت به اشتغال این زمین ها نمود و سپس در 26 شهریور ماه 59 عهدنامه 1975را بطور یکجانبه لغو و طی یادداشتی موضوع را به سفارت ایران در بغداد اعلام داشت و متعاقب آن پس از کمتر از یک هفته یعنی در31 شهریورماه 1359 مبادرت به حمله گسترده و همه جانبهای علیه ایران نمود.
گفتههای طه یاسین رمضان معاون نخست وزیر عراق مبنی بر اینکه «این جنگ به خاطر عهدنامه 1975 و یا چند کیلومتر خاک و با نصف شطالعرب نیست. این جنگ به خاطر سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ایران است.» خود گویای نیات تجاوز کارانه رژیم بعث میباشد. صدام پس از اشغال قسمت وسیعی از خوزستان و سایر استانهای مرزی در کنفرانسهای مطبوعاتی مورخه 19/7/59 میگوید:«حقوق ما روشن است سرزمین ما روشن است حاکمیت بر سرزمین های عربی غصب شده روشن است و...»
طرح تجزیه ایران و حمله مسلحانه و نفوذ تا عمق 110 کیلومتری به خاک ایران نشانههایی از توسل به زور و نقض حقوق بینالمللی توسط عراق میباشد.
2-سیاست تجاوزگرانه رژیم بعث و طرح تجزیه ایران:
رژیم عراق که اصول سیاست آن بر حسب ظاهر بر مبنای اصل ناسیونالیسم عربی قرار دارد از زمان روی کارآمدن (17ژوئی 1968) سیاست سلطهجویی و تفوقطلبی را به عنوان روش حکومتی خود انتخاب نموده است.
اساسنامه حزب بعث عراق اختیار میدهد برای تغییر اوضاع نامناسب در جهان عرب وارد مبارزه و جنگ شود. مبارزه طلبی، توسل به زور و خشونت، ایجاد ترور و وحشت از خصوصیات بارز حزب بعث میباشد.
«میشل عفلق» بنیانگذار حزب بعث در تشریح بخش مربوط به مامورین جاودانه عرب اشاره به مبارزه با خطرات بزرگ، جنگیدن و رفع موانع نموده و تاکید میکند مبارزات ملت بزرگ عرب در همه جا خواهد بود و هر کجا ملت عرب تجزیه و یا بدون سرزمین شده یا موجبات یک کشور مصنوعی و ساختگی فراهم گردیده میبایستی تا اتصال این قطعات یه یکدیگر و تشکیل امپراطوری یکپارچه و طبیعی عرب ادامه یابد. از جمله و بر این اساس در رژیم بعث از بدو روی کارآمدن و پس از استقلال کویت سیاست توسعه طلبانهای در قبال این کشور اتخاذ مینماید و ادعای مالکیت بر کویت به عنوان جزئی از استان بصره مینماید.
رژیم حاکم بر عراق در سراسر خوزستان و کردستان از جمله اهواز و خرمشهر و سازمانهای و گروههای علنی و غیر علنی برای براندازی نظام جمهور اسلامی ایران تشکیل داد. مرکز فرهنگی خلق عرب را در اوایل پیروزی انقلاب در اهواز تشکیل و مستقیما از کنسولگری عراق در خرمشهر تغذیه و رهبری میشد.
گروههای«جبهه آزادی بخش عربستان» (جبهه التحریر العربستان) با کمکهای مالی و تشکیلاتی و آموزشی رژیم عراق انجام گرفت.
دهها جاسوس و تروریست را پس از طی دوره های آموزشی در عراق و گرفتن پول و امکانات به خوزستان گسیل کرده اند. این عوامل دستگیر شده در دادگاههای مربوطه اعتراف نمودند که از طرف عراق تجهیز و حمایت شده و مستقیما توسط کارشناسان خرابکاری و تروریستی عراق آموزش دیده و به اقداماتی نظیر منهدم نمودن لوله نفت پالایشگاهها، مساجد و حتی مغازهها و خانههای مردم مبادرت نمودهاند. اسنادی که بعدها بدست آمد ارتباط و همکاری مقامات کنسولگری عراق در خرمشهر و همچنین کارکنان مدرسه عراقیها را با این عوامل بیش از پیش آشکار ساخت و بعلاوه کشف شد که معاون عراقی دبیرکل دفتر مشترک هماهنگی امور شط العرب و معاونت عراقی قسمت عملیاتی دفتر به عنوان گردانندگان یک شبکه خرابکاری در خوزستان عمل می کردهاند.
تهیه و چاپ کتابهایی نظیر: تاریخ سیاسی امارات عربی عربستان- تاریخ عربستان- محمره- شهر و امارات عربی- مشکل عربستان- درگیری عربی فارسی و الاحواز و غیره نمونه ای از دخالت عراق در امور داخلی ایران می باشد. از دیگر اقدامات عراق تهیه و چاپ نقشه های جعلی و تفکیک قسمتی از خاک ایران(خوزستان- کردستان و حتی سیستان و بلوچستان) است.
همچنین استانداردهای[استانداری های] بصره و عمارت مبادرت به صدور کارت های شناسایی جهت عوامل خود فروخته عرب زبان خوزستان نموده و با ایجاد جبهه تحریر عربستان دست به تشکیل ستون پنجم خود در خوزستان زده اند.
«نعیم حداد» معاونت وقت رئیس جمهور عراق در مصاحبه مطبوعاتی در اردیبهشت ماه 59 اظهار داشت:«عراق نسبت به تقاضای خود در مورد بازگشت جزایر استراتژیکی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک که در سال 1971 اشغال شد پا فشاری خواهد کرد.»
وی در همین مصاحبه اضافه می کند:«عراق برای برقراری کنترل کامل شط العرب بوسیله خود تلاش خواهد کرد.»
صدام در مصاحبه خود در مورخه 21/8/59 مندرج در مطبوعات عراق اظهار دارد:
«ما از وضع خود و نتایج حاصله راضی هستیم و حساب هایمان تا بحال درست از آب درآمده است و نیروهای عراق در جبهه ای بطول550 کیلومتر بین20 تا 110کیلومتر در داخل ایران پیشروی کرده اند.»
رژیم عراق از قدم ها قبل از آغاز جنگ تحمیلی همواره از ابزار خصومت با انقلاب اسلامی ایرانی ابایی نداشت و از همان ابتدا در سرنگونی و براندازی نظام جمهوری اسلامی تلاش می کرد. طی[طه] یاسین رمضان معاون اول نخست وزیر و فرمانده به اصطلاح ارتش خلق در مصاحبه با روزنامه«الثوره» ارگان حزب بعث در اواخر دیمان 1360 گفت: ما به این نکته تاکید می کنیم که جنگ به پایان نخواهد رسید مگر اینکه رژیم حاکم بر ایران بطور کلی منهدم شود زیرا اختلافات اساسی بر سر چند صد کیلومتر مربع زمین یا نصف شط العرب که سبب بروز جنگ شده بود نیست بنابر این جنگ ما با ایران بر خلاف آنچه بعضی از خائنین به ملت عرب ادعا می کنند یک جنگ مرزی نیست که بتوان به تعویق انداخت بلکه در حقیقت جنگ سرنوشت است.»
3-دفاع مشروع
اقدام جمهوری اسلامی ایران به منظور مقابله با نیروهای مهاجم عراقی عین دفاع مشروع است که به منظور عقب راندن نیروهای متجاوز از سرزمین خود و استرداد زمینی و مناطق اشغالی و از بین بردن هسته کانون مرکزی تهاجم انجام گرفته است.
با توجه به این که حتی اگر مناطق و زمینهای اشغالی، آزاد شده و کلیه نیروهای متجاوز رژیم بعث به پشت مرزهای بین المللی عقب رانده شده بود باز ورود نیروهای مدافع جمهوری اسلامی ایران بخاک عراق استمرار دفاع مشروع میبود و این عمل میتوانست تا انهدام کامل مرکز فرماندهی متجاوز و از بین بردن امکان تجاوز یا تجاوزات مجدد ادامه داشته باشد تا شهرها و مناطق مرزی ایران را از نیروهای مهاجم دور نماید، معذالک هنوز قسمتی از خاک ایران در اشغال نیروهای دشمن بود و کلیه زمینها و مناطق اشغالی ایران بازپس گرفته نشده بود و ورود نیروهای ایران به خاک عراق دفاع مشروع تلقی شده و در حقیقت استمرار و ادامه دفاع مشروعی بود که از لحاظ آغاز تجاوز رژیم حاکم بر عراق شروع شده بود.
نتیجه
این جنگ تجاوزکارانه که در حقیقت به مشابه آخرین تیر ترکش استکبار جهانی به منظور قرار دادن انقلاب اسلامی ایران در تنگنا و شکست نهایی نظام جمهوری اسلامی ایران تهیه و تدارک شده بود نیز همانند سایر ترفندهای استبکاری از قبیل: محاصره اقتصادی، طرح کوتاه و غیره با مقاومت شدید مردم انقلابی ایران مواجه شده و منجر به ناکامی دشمنان این انقلاب الهی و مردمی گردید.
صرفنظر از جنبههای سیاسی جنگ تحمیلی که خود جای بحث وسیعی دارد، در این عمل که رژیم بعثی عراق به عنوان یک عمل غیرقانونی یکجانبه از دیدگاه بین المللی عمومی مختصرا مورد ارزیابی قرار گرفت. اقدام عراق در دو مرحله مجزا از هم مرحله یک نقض یک جانبه عهدنامه 1975 و مرحله دوم اقدام به تحمیل جنگ تجاوزگرانه به جمهوری اسلامی ایران بود که هر دو مرحله ناقض مقررات و موازین بین المللی بوده است.