تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۳۸۸ - ۱۰:۳۱  ، 
کد خبر : ۹۸۶۰۸

وحدت از نگاه خمینی (ره)


دکتر غلامعلی رجائی
از مسائل مهمی که در سیره نظری و عملی امام خمینی بسیار برجسته و نمایان است تاکید، توصیه و توجه ایشان به موضوع و مسئله وحدت است . یکی از دلائل و علل پیروزی انقلاب اسلامی ایران که از منحصر بفردترین انقلابهای قرن اخیر است که با محوریت دین توانست رژیم قدرتمند شاهنشاهی که قدرت برتر نظامی خاورمیانه و هشتمین قدرت نظامی جهان بود را سرنگون کند همین مسئله وحدت بوده است. در این انقلاب استثنایی که هنوز نخبگان اندیشمندان شرقی و غربی در تحلیل جامع آن مانده اند ملتی با دست خالی، مردانه و استوار در برابر رژیم متکی بر ابرقدرتها و بویژه امریکا که از ارتشی قدرتمند برخوردار بود با اقتدا به رهبری از علمای دین که صدها کیلومتر از ایران در شهر مقدس نجف در عراق توسط شاه ایران تبعید شده بود قیام کرد و با نثار خون خود و جوانانش با وحدت کلمه و همبستگی تمام اقشار از شهری و روستایی ، پیر و جوان ، حوزوی و دانشگاهی، کارگر و بازاری بر آن پیروز گردید.
برای درک نقش و تاثیر وحدت این عامل مهم ساز در پیروزی انقلاب اسلامی می بایست به این نکته مهم توجه کرد که جامعه ایران از دیرباز تاکنون از بافت پیچیده قومی مذهبی تشکیل شده و از بافتی موزاییکی برخوردار است که اگر عامل وحدت بخش مهمی مانند مذهب نبود این اتحاد هرگز بوجود نمی آمد. جامعه ایران یک جامعه مسلمان مرکب از مذهب تشیع و تسنن است و در این جامعه اقوام مختلفی مانند لر، کرد ، عرب ، بلوچ ، ترک ، ترکمن زندگی می کنند و سیاست دیرین استعمار در حهت جدائی و افتراق آنها از همدیگر بوده است . امام خمینی با هوشمندی خاصی با درک این پیچیدگی توانست با استفاده شایسته از عنصر مذهب اولا این اقوام را از درگیری و اصطکاک با یکدیگر بازدارد و در ثانی با استفاده از اتحاد آنها یک جبهه گسترده مبارزه را علیه شاه سامان دهی نماید.
تحلیل گران واقع بین برای پیروزی انقلاب اسلامی سه دلیل و علت مهم برشمرده اند:
1 – ایمان مردم به خدا و اسلام
2 – وحدت کلمه همه اقشار ملت
3 – رهبری پیامبرانه امام خمینی .
همانگونه که ملاحظه می شود وحدت یکی از سه رکن اصلی پیروزی انقلاب اسلامی ایران به شمار می آید.
نقش شخصیت کاریزمای امام در ایجاد وحدت
یکی از عوامل مهمی که به ایجاد وحدت در جامعه ایرانی قبل و بعد از انقلاب منجر گردید نقش شخصیت کاریزما و دامنه گسترده تاثیر و نفوذ شخصیت امام خمینی در میان ملت ایران است که باعث اطاعت کامل و بی چون و چرای آنها از امام می گردید.
جامعه ایرانی با توجه به شناختی که از رهبری خود داشت و به ایمان او ایمان آورده بود به دعوتهای مکرر امام خمینی مبنی بر وحدت گوش جان می سپرد.
نکته ای که می بایست در درک اندیشه امام در باره وحدت دانست این مطلب مهم است که ایشان صرف وحدت جوامع اسلامی را امری مقدس نمی دانستند بلکه آنچه که امر وحدت را از نظر ایشان مقدس و ستودنی می نمود حرکت مردم در راه حق و تجمع آنها بر محور حق بود. ایشان در این باره می فرمایند:
با وحدت اسلامی زیر تعالیم قرآن مجید با هم مجتمع باشیم. مهم این نیست که همه با هم در یک امری مجتمع باشید و متفرق نباشید امر خدا به این است که همه با هم اعتصام به حبل الله کنید. ایشان در ادامه می فرماید: انبیا نیامده اند که مردم را در امور با هم مجتمع کنند انبیا آمده اند که همه را در راه حق مجتمع کنند.
امام خمینی در دوره ده ساله مدیریت خود پس از پیروزی بر انقلاب اسلامی، هشت سال از آن را درگیر جنگی نابرابر با رژیم بعث عراق بود که براساس اسناد موجود 23 کشور از آن پشتیبانی می نمودند.
امام می دانست پیشبرد امر جنگ و ناکام گذاشتن اهداف دشمن در این نبرد نابرابر جز از طریق حفظ وحدت و اتحاد همه اقشار امکان پذیر نیست، لذا ایشان با قاطعیت ضمن اصلی قلمداد نمودن مسأله جنگ با هر مسأله ای که در جهت ایجاد تفرقه این محوریت و وحدت را به چالش و منازعه می کشید مقابله می نمود.
امام در عرصه وحدت درونی جامعه ایران به وحدتهای زیر معتقد بودند :
الف : وحدت حوزه با دانشگاه
ب : وحدت روحانیون با مردم
پ : وحدت روشنفکران با مردم
ت : وحدت نیروهای نظامی و انتظامی با مردم
ث: وحدت دولت با ملت
ج : وحدت مجلس با دولت
چ : وحدت بین قوای سه گانه حاکمیت
ح : وحدت گروههای قومی مختلف کشور با همدیگر

4- از منظر امام، حریم وحدت در دو بخش داخلی و خارجی واجد اهمیت و حساسیت بود.
الف : در عرصه داخلی
- وحدت مسئولین با یکدیگر
- وحدت اقشار مختلف مردم با یکدیگر
- وحدت مسولین و مردم در مبارزه با توطئه های دشمنان
ب : در عرصه خارجی
1 – وحدت مسلمانان با یکدیگر (وحدت درون دینی)
امام در بیانات مکرری با اشاره به ظرفیت های سرشار مسلمانان جهان و برخورداری آنها از جمعیتی بیش از یک میلیارد نفر با تشریح توطئه های دشمنان اسلام و مسلمین در مقابله با اسلام از مسلمین جهان می خواست دست از اختلافات جزئی خود برداشته و در برابر دشمنان متحد خود صف واحدی را تشکیل دهند.
امام خمینی تنها به وحدت مسلمانان ایران و یا مسلمانان منطقه نمی اندیشند. ایشان با درک درستی که از روابط ستمگرانه ابرقدرتهای غربی و شرقی با ملت های مسلمان و غیر مسلمان داشتند آنها را از اختلاف با یکدیگر برحذر می داشتند و به آنها هشدار می دادند که باید بدانند دشمنان آنها در کفرشان بر علیه مسلمین متحد و منسجم اند، پس ضرورت ایجاب می کند آنان نیز دست از اختلافات جزیی و غیر مبنایی با یکدیگر برداشته و با هم متحد باشند. ایشان با هوشمندی و فراست خاصی که داشت اختلافات موجود در بین جوامع اسلامی را ناشی از دسیسه ها ، برنامه ها و توطئه های عمال دشمنان ملتهای اسلامی می دانستند و می فرمودند:
آنهایی که می خواهند از کشورهای اسلامی استفاده کنند بهترین راه را این می دانند که بین آنها اختلاف بیندازند. آنهایی که عمال کشورهای بزرگ هستند نمی گذارند این اتحاد بین اهل تشیع و تسنن صورت بگیرد. (صحیفه نور ج 15 ص 273 )
امام ایجاد اختلاف و دو دستگی و تفرقه بین مذاهب اسلامی را کار کسانی می داند که از این فرقه ها نیستند:
آنهایی که می خواهند بین اهل تشیع و تسنن فاصله ایجاد کنند نه سنی هستند و نه شیعه، آنها اصلا به اسلام کاری ندارند. (صحیفه نور ج 14 ص 247)
2- وحدت مومنان به ادیان با یکدیگر (وحدت برون دینی)
امام در نامه ای به پاپ که در نامه ای به ایشان از وی خواسته بود در امر گروگانها (که در قضیه تصرف سفارت امریکا در ایران توسط دانشجویان پیرو خط امام دستگیر شده بودند و با بررسی اسناد به دست آمده از خود سفارت امریکا معلوم شد در پوشش کار سیاسی سفارت به امر جاسوسی علیه ملت ایران اشتغال داشته اند) از خود تسامح و تساهل بخرج داده گروگانها را آزاد نماید از او خواست در کنار ایران اسلامی و علیه استعمار امریکا باشد.
3- وحدت مستعضعفان با یکدیگر (وحدت فرادینی)
امام خمینی در عرصه خارجی وحدت را تنها در عرصه دین و مربوط به اهل ایمان نمی دانست. از منظر امام خمینی مستعضفان ، پابرهنگان، محرومان جوامع مختلف بشری یک درد مشترک دارند و آن دشمنی مستکبرین و استعمارگران با آنهاست و همین دشمنی مشترک ضرورت اتحاد و اشتراک آنها را نمایان می سازد. ایشان در این باره خطاب به مستضعفان می فرمایند: باید تمام مستضعفان جهان بپاخیزند و مستکبران عالم را بر سر جای خود بنشانند. امام در بیان زیبای دیگری در این زمینه می فرمایند : ما خود را شریک غم همه مظلومان عالم می دانیم. ایشان در موضعی انقلابی می فرمایند: ما بر هر ظالمی می تازیم و از هر مظلومی دفاع می کنیم که نمایانگر این است که براساس آموزه های اسلام در دفاع از مظلومین قائل به محدودیت مرزهای رسمی نبودند. چه حریم این مرزها قبلا توسط استعمارگران و مستکبران جهانی در پایمال کردن حقوق مستضعفان تحت سلطه آنها شکسته شده و نادیده گرفته شده بود.
اینک به بررسی و تبیین سیره نظری و عملی امام خمینی بعنوان معمار و بنیان گذار بزرگترین انقلاب دینی جهان می پردازیم .
1-امام بر اساس بینش توحیدی خاصی که داشت همه مردم را بندگان خدا و خانواده خداوند
می دانست با استناد به آیه واعتصموا بحبل الله جمیعا ولاتفرقوا ضمن دعوت آنها به وحدت تفرقه و اختلاف را مغایر با آموزه های دینی آنان می دانست . امام تفرقه را بعنوان یک گناه می دانست که در سد محکم اراده ملت خللی ایجاد می نماید و ملت را رو به زوال برده و باعث می شود دشمنان آن ملت بر وی استیلا یابند .
امام با درک این واقعیت که اختلاف بین مسولین و زمامداران امری طبیعی است در ملاقاتهای مسولین بلند پایه دولتی ایران با ایشان به آنها چنین رهنمود می دادند که سعی کنید اختلافتان را به میان مردم نکشانید.
ایشان در بیانی زیبا با پرهیز از کشاندن اختلاف مسولین به میان مردم با طرح سوالی از آنها چنین می فرماید:
اگر این اختلافات موجب اختلاف بین مردم شود و موجب این بشود که شکست بخورد جمهوری اسلامی و تا قرنها نتواند سرش را بلند کند این جرمی است که خدا می بخشد بر ما ؟ (صحیفه نور – ج 18 ص 46)
2- امام اختلاف و تفرقه بین مسولین را بسیار مهمتر از اختلاف بین بدنه جامعه و عامه مردم
می دانست ایشان با نفسانی خواندن و شیطانی خواندن امر تفرقه به مسولین رهنمود جالبی را ارائه کرد و به آنها می گفت: کار برای خدا اختلاف ندارد و می افزودند: بی خود خودتان را گول نزنید که برای خدا با هم اختلاف دارید. امام در جهت اثبات حرف خود اظهار می داشتند: اگر تمام انبیاء در محلی جمع بشوند هرگز با هم اختلاف پیدا نمی کنند. ایشان منشأ اختلاف را خودخواهی ها و خودگرائی های انسانها دانسته و می فرمودند: اختلاف نداشته باشید در امور، اختلاف همیشه از جهات نفسانی است . اگر همه انبیاء الان در اینجا جمع بشوند اختلاف ندارند برای اینکه آن جهات نفسانی را ندارند. (صحیفه نور ، ج 12، ص 27)
امام خمینی منشأ اختلاف را نفسانیت و خودخواهی انسان و توحید را امری الهی می داند و می فرماید: شما باید بدانید که هر اختلاف و نزاعی شروع شود از باطن خود انسان است و هر اتحاد و انسجامی که حاصل بشود از خداست . (صحیفه نور ج 16 ص 147 )
3- نقش زیربنایی وحدت حوزه و دانشگاه در وحدت ملت
از نکات کلیدی اندیشه امام، در پیرامون مسئله وحدت، وحدت دو مرکز حساس و سرنوشت ساز جامعه یعنی حوزه ها و مدارس دینی با مراکز دانشگاهی و به تعبیری طلبه و دانشگاهی است.
امام خمینی وحدت حوزه و دانشگاه، که دو قشر پیشتاز و آگاه جامعه هستند را بعنوان مقدمه و پیش شرط ایجاد وحدت سائر اقشار ملت می دانند.
4- ابتکار امام در برگزاری سالانه وحدت در میلاد رسول گرامی اسلام
یکی از میراث های ماندگار امام خمینی در جهت براندازی اساس تفرقه در میان مسلمین و تقریب و وحدت فرقه های اسلامی در عرصه وحدت درون دینی پیشنهاد هفته وحدت در سالروز میلاد رسول گرامی اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله است . این پیشنهاد از آن جا ناشی می شود که بنا به اعتقاد اهل سنت تاریخ تولد پیامبر 12 ماه ربیع الاول و بنا به اعتقاد شیعیان این تاریخ 17 ماه ربیع الاول است .
امام با اعلام هفته وحدت عملا به این دو دستگی پایان داد و با تبدیل یک بزرگداشت و یا دو روز میلاد به یک هفته عملا زمینه هرگونه افتراق و اختلاف و تشطط را در صفوف مسلمانان داخل و خارج از بین برد. امام خمینی شخصیتی بود که خود منادی وحدت امت اسلام در عصر و روزگار خود بود و بر همین مبنا بود که موفق شد یک نظام الهی را در قلب سرزمینهای اسلامی پایه گذاری نماید.
5-دعوت امام از مسلمین جهان برای رمز گشایی پیروزی انقلاب اسلامی
امام در نگاهی هوشمندانه پیروزی انقلاب اسلامی را که در اثر وحدت کلمه همه اقشار ملت ایران پدید آمد الگویی برای درس آموزی مسلمین جهان دانسته و از آنها می خواهد با تأمل در رمز و راز این پیروزی به کلید نجات خود دست یابند:
تا مسلمین رمزی را که در ایران اتفاق افتاده پیدا نکنند پیروز نمی شوند آنها (ملت ایران) متحد شدند و همه یکصدا اسلام را خواستند و وقتی همه با هم متحد شدند خداوند پیروزشان کرد. (صحیفه نور،ج 6 ، ص 116 در دیدار با نمایندگان جبهه های آزادی بخش اسلامی)
6- استفاده از تاریخ در تبیین نقش وحدت در پیروزی ملت
امام با استفاده از تاریخ اسلام رموز و دلائل پیروزی مسلمین صدر اسلام را برای مردم تشریح کرده و می فرماید: رمز پیروزی مسلمین در صدر اسلام و وحدت کلمه و قوت ایمان بود. (صحیفه نور، ج 6 ، ص 49)
7-تأکید امام بر اتحاد دولتهای اسلامی
امام به اتحاد دول اسلامی می اندیشید و ایران را آماده دفاع از استقلال آنها می دانست ایشان می فرمود:
ما برای دفاع از اسلام و ممالک اسلامی و استقلال ممالک اسلامی در هر حال مهیا هستیم . برنامه ما که برنامه اسلام است وحدت کلمه مسلمین است اتحاد ممالک اسلامی است برادری با جمیع فرق مسلمین است در تمام نقاط عالم . هم پیمانی با تمام دول اسلامی است در سراسر جهان مقابل صهیونیست ، مقابل اسرائیل ، مقابل دول استعمار طلب ( صحیفه نور ج 1 ص 84)
8-تأسف امام از اختلاف سران دول اسلامی با یکدیگر
از موارد مهمی که همواره باعث رنج و تأسف امام بود اختلاف سران کشورهای اسلامی با یکدیگر و عدم اتحاد آنها با یکدیگر در برابر توطئه های دشمنانی مشترک و متحد با یکدیگر بود.
ایشان در این باره می فرماید: تأسف شدید من در عدم وحدت کلیه سران دول اسلامی بخصوص دول عرب است و در ادامه می فرمایند : تا زمزمه وحدت و اتفاق می شود عمال استعمار با نیرنگهای خاص خودشان موجبات اختلاف و تفرقه ایجاد می کنند. هفتصد میلیون یا بیشتر مسلمان و صدمیلیون یا بیشتر عرب نتوانسته اند استقلال حقیقی به دست آورند و نتوانسته اند از چنگال استعمار رهایی یابند و نتوانسته اند مشتی یهود اسرائیلی غاصب را که سرزمین مردم و تاریخ و میراث ما را بخطر تهدید می کنند عقب بزنند و سرزمینهای خودشان را پس بگیرند. (صحیفه نور ج 1 ص 248)
9- نگاه ویژه امام به نقش جهان عرب در ایجاد وحدت بین مسلمین
امام در خطابی به جهان عرب از آنان می خواهد با هم دست برادری بدهند و همگام با همه برادران مسلمان و غیر عرب تنها اسلام را تکیه گاه خود قرار دهند. ایشان می فرمایند : تمام بدبختی های مسلمین این تفرقه ای است که بینشان هست . (صحیفه نور، ج 1 ، ص 105 مصاحبه امام با روزنامه النهار لبنانی ) ایشان در ادامه می افزایند:
اگر وحدت کلمه اسلامی بود و اگر دولتهای ملتهای اسلام به هم پیوسته بودند معنا نداشت که قریب یک میلیارد جمعیت مسلمین زیر دست قدرتها باشند. (صحیفه نور، ج 6، ص 49 بیانات امام در دیدار با بعضی از روحانیون سعودی )
امام در مورد اتحاد مسلمانان چنان نقشی را قائل بودند که معتقد بودند : اگر مسلمین با هم متحد باشند هیچ دولتی نمی تواند بر آنها غلبه کند. (صحیفه نور ، ج 1، ص 93)
در زمینه وحدت درون دینی به خاطره ای از ایشان در رابطه با اشغال افغانستان توسط شوروی در سالهای آغازین انقلاب اسلامی که در آن زمان یکی از دو ابرقدرت مطرح در جهان بود اشاره می شود.
پس از لشکرکشی گسترده شوروی به سرزمین افغانستان از آنجایی که صدر هیئت رئیسه دولت سوسیالیستی شوروی می دانست به دلیل اینکه افغانستان، هسمایه شرقی ایران است و با ایران مرزهای مشترک گسترده ای دارد و با غیرت دینی و اسلامی و روحیه انقلابی امام خمینی آشنا بود و می دانست، ایشان در برابر این تجاوز که به اشغال افغانستان منجر می شد سکوت نخواهد کرد و با تهاجم یک دولت کافر سوسیالیستی به یک ملت مسلمان رضایت نخواهد داد سفیر شوروی تهران را به دفتر امام خمینی در جماران فرستاد تا خبر این تصمیم و تهاجم را به امام برساند. وقتی مسولین دفتر به سفیر شوروی اظهار داشتند ایشان در زندگی شان بسیار منظم هستند و در این ساعت شب هیچکس را بحضور نمی پذیرند وی به آنها اعلام نمود حامل خبر بسیار مهمی است که باید شبانه آن را به امام برساند. مسئله به امام منتقل شد و ایشان موافقت خود را در جهت ملاقات با سفیر اعلام نمود. امام پس از شنیدن این خبر به سفیر شوروی گفت : از طرف او این پیام را به صدر هیئت رئیسه شوروی برساند که شما ممکن است افغانستان را برای مدتی اشغال کنید اما باید این را بدانید که این امر موقتی است و برای همیشه نمی توانید یک کشور را اشغال و ملت آن را که مسلمان هستند در تابعیت و اطاعت خود داشته باشید.
همانگونه که دیدیم که گذر زمان، درستی نظر امام را اثبات نمود و شوروی به رغم برخورداری از قدرت نظامی بالای خود که ارتش افغانستان یارای مقاومت در برابر آن را نداشت از افغانستان خارج و به تعبیر درست تر اخراج شد. این موضع امام در حالی بود که رژیم افغانستان و مردم آن مانند ایران شیعه نبوده و بیشتر آنها بر مذهب اهل سنت بودند. اما امام از آنها حمایت جدی نمود.
10- امام و مسئله فلسطین
بارزترین نمونه موضعگیری امام در جهت پاسداری از حریم وحدت مسلمین را می توان در موضع ایشان در دفاع از حقوق حقه ملت فلسطین دانست. ایشان نزدیک به 20 سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی سالها قبل از اینکه قیام و انقلاب خود را در مخالفت با لایحه انجمنهای ولایتی در سال 1341 و پس از آن در ماجرای قیام 15 خرداد 1342 بر علیه شاه آغاز نمایند در بیانیه ای حمایت و پشتیبانی کامل و گسترده خود را از ملت مظلوم فلسطین اعلام و مخالفت صریح خود را با رژیم غاصب و صهیونیستی اسرائیل اظهار نمود. این موضعگیری و حمایت ایشان به عنوان یک مرجع شیعه از مردم فلسطین که بر مذهب اهل سنت بودند خود بهترین نماد و نمونه حساسیت و روشن بینی امام در تحقق وحدت درونی مسلمین جهان در نبرد با صهیونیزم می باشد.
ایشان در سال1343یعنی در آغاز نهضت خود در این باره ضمن هشدار و اخطار به مردم و سران کشورهای اسلامی می فرماید: اگر توحید کلمه باشد این یک مشت یهود دزد چطور می تواند فلسطین را از دست شما بگیرد ؟ (صحیفه نور، ج 1 ، ص 120)
نتیجه :
نقش وحدت در انسجام جوامع بشری از مسائل بدیهی و انکار ناپذیری است که اندیشمندان جامعه جهانی بر آن اتفاق نظر دارند. اتحاد اقشار ملت ایران با یکدیگر از عوامل اصلی پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط رژیم شاهنشاهی پهلوی بوده است .
امام خمینی بعنوان رهبر و بنیان گذار این انقلاب دینی همواره به این موضوع مهم توجه فراوان داشته اند و در دو عرصه درونی و بیرونی بر پاسداری از حریم این مسئله تاکید مستمر نموده اند که مهمترین نماد این حساسیت را می توان در رهبری قاطع ایشان در جنگ 8 ساله ایران و عراق مشاهده نمود که توانست با درایت و هوشمندی در این مدت طولانی تمام اقشار ملت ایران را در پشتیبانی از نیروهای مسلح ایران متحد و مصمم نگه دارد و سرانجام این جنگ نابرابر را با ، باز پس گیری مرزها و سرزمینهای اشغال شده توسط ارتش بعث عراق و اخرا ج آن از خاک ایران با پیروزی و سرافرازی به پایان برده و رژیم صدام را بعنوان متجاوز و آغازگر جنگ به تایید جامعه جهانی و سازمان ملل معرفی نماید.
ایشان وحدت را تنها منحصر به جامعه اسلامی ایران یا جامعه جهانی مسلمانان نمی دانست بلکه با ترغیب و دعوت مستضعفان و محرومان جوامع مختلف بشری و پیروان ادیان به شناخت توطئه های مستکبرین و زورگویان جهانی همواره آنان را به وحدت و اتحاد و انسجام هر چه بیشتر با یکدیگر فرا می خواند و آینده ای روشن و سرشار از پیروزی و امید را به آنان نوید می داد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات