تاریخ انتشار : ۰۸ تير ۱۳۸۸ - ۰۹:۲۸  ، 
کد خبر : ۹۹۳۰۵

جایگاه اقتصادی و سیاسی ایران

سارا غنی‌نژاد مقدمه: روز سه‌شنبه 14 آذر سال جاری میزگردی تحت عنوان «جایگاه ایران در نظام بین‌الملل» در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد. این میزگرد با ابتکار و مدیریت دکتر محمود سریع القلم، استاد علوم سیاسی این دانشگاه و مشارکت دیگر اساتید علوم سیاسی و اقتصادی، دکتر ابوالقاسم هاشمی (دانشگاه شهید بهشتی)، دکتر موسی غنی‌نژاد (دانشگاه صنعت نفت تهران)، دکتر نقیب زاده (دانشگاه تهران) و دکتر قوام (دانشگاه شهید بهشتی) تشکیل شد. دکتر سریع القلم در ابتدای این جلسه درخصوص بررسی جایگاه ایران در عرصه بین الملل اظهار داشت؛ اگر معیارهای قضاوت درخصوص یک جامعه صرفا داخلی باشد، زمینه رشد و مقایسه فراهم نمی‌گردد. فهم پدیده های اقتصادی و سیاسی با مقایسه آن هم در سطح جهانی امکان پذیر است. بنابراین ضروری است که جایگاه ایران در زمینه های مختلف به ویژه سیاست و اقتصاد در منطقه و عرصه بین‌الملل مورد بررسی قرار گیرد.

جهانی شدن مبتنی بر عقلانیت اقتصادی است
دکتر هاشمی استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی در این میزگرد گفت؛ صحبت از جایگاه اقتصادی ایران در عرصه بین المللی کار بسیار پیچیده ای است و از جنبه های مختلف قابل بررسی است. وی اظهارداشت؛ اگر از جنبه تولید انرژی به این مسئله نگاه کنیم، ایران جایگاه والایی در عرصه بین المللی دارد، چراکه حدود 10 درصد از ذخایر نفت دنیا و بیش از 14 درصد ذخایر گاز دنیا را در اختیار دارد و صرف نظر از بالابودن میزان تولید، این ذخایر می تواند افق بسیار روشنی برای ما داشته باشد. اما مهم این است که وضعیت کنونی خود را بشناسیم و بتوانیم در آینده حرکت درستی داشته باشیم.وی در مقایسه جمعیت کشورها و سهم آن ها از تولید جهانی گفت؛ کشورهای هند (با 1 میلیارد نفر جمعیت)، برزیل (86 میلیون نفر) و کره (48 میلیون نفر) هرکدام حدود 7/1 درصد تولید جهانی را دارا هستند. آلمان با 28/1 درصد جمعیت جهان در مقایسه با چین که 20 درصد این جمعیت را داراست، درصد بیشتری از تولید جهانی را به خود اختصاص می‌دهد. در مقایسه ایران و ترکیه که تقریبا جمعیت یکسانی دارند، میزان تولید ترکیه حدودا دوبرابر ایران است. این در حالی است که سوئیس 4/7 میلیون نفری همان درصد از تولید جهانی را دارد که ترکیه 72 میلیون نفری. و بالاخره آمریکا،غول تولید جهانی، با 6/4 درصد جمعیت جهان، 28 درصد تولید دنیا را در اختیار دارد.
هاشمی در بررسی جایگاه ایران بین 14 کشور خاورمیانه اظهارداشت؛ ایران با 36 درصد جمعیت منطقه، 25 درصد از تولید آن را داراست و اگر ترکیه و مصر را هم به این منطقه اضافه کنیم، سهم ایران از جمعیت منطقه 20 درصد و سهم تولید 16 درصد خواهد بود. او خاطرنشان کرد؛ تولید سرانه بازگوکننده صحیح سطح استاندارد زندگی نیست، زیرا قدرت خرید یک دلار در کشورهای مختلف یکسان نیست.
مثلا در آمریکا با یک دلار یک لیتر بنزین می توان خرید، درحالی که در ایران با همان یک دلار می توان 11 لیتر بنزین خرید. بنابراین متغیر دیگری به نام «درآمد سرانه برابری قدرت خرید» مطرح می شود که قدرت خرید کشورها را باهم مشابه می کند. این تعدیل در دو وجه انجام می شود؛ یکی نرخ برابری دلار و دیگری کالاهایی که قابل مبادله نیستند. به این ترتیب درآمد سرانه 2770 دلاری ایران بعد از انجام تعدیل ها برابری قدرت خرید 8000 دلار دارد.هاشمی اضافه کرد؛ به استثنای چین و هند، هیچ جا این اختلاف فاحش بین این دو متغیر وجود ندارد. علت این اختلافات در ایران ساختار اقتصادی کشور و ساختار سوبسیدها است و هرچقدر این ساختار قوی تر شود، موجب بیشترشدن تفاوت قیمت های داخلی با قیمت های جهانی می شود که این امر موجب مشکل شدن ورود به اقتصاد جهانی می‌شود. او همچنین گفت؛ نکته دیگر در این خصوص این است که برابری قدرت خرید، تهی شدن منابع و سرمایه های کشور را لحاظ نمی کند. یعنی بسیاری از سرمایه ها را مستهلک می‌کنیم و این به معنی مصرف بالای نسل فعلی است که منجر به کاهش مصرف نسل‌های بعدی می‌شود.
هاشمی همچنین در این میزگرد اظهارداشت؛ به لحاظ ارزشی نمی توان درباره خوب یا بدبودن پدیده جهانی شدن قضاوت کرد. برخی از فرهیختگان مخالف جدی جهانی شدن هستند و بر معایب آن تاکید می کنند و برخی دیگر معتقد به مزایای آن هستند، اما جهانی شدن واقعیتی است که همچون سیلی در جریان است و ما باید بدانیم چگونه با آن روبه‌رو شویم.
رشد فزاینده تجارت جهانی و سرمایه گذاری خارجی از دهه 1980 میلادی آغاز شده و به شدت ادامه دارد. او یکی از مولفه های بارز جهانی شدن را افزایش میزان تجارت خارجی دانست و معیار اندازه گیری آن را سهم مجموع صادرات و واردات در GDP هر کشور معرفی کرد. این سهم درخصوص ایران با سایر کشورها تفاوت چندانی ندارد و درصد بالایی را نشان می دهد، اما نکته مهم این است که تجارت خارجی ایران عمدتا مبتنی بر صادرات نفت و واردات کالاهای ساخته شده است. او این تعبیر را به کار برد که ایران در حقیقت با صادر کردن نفت به کشورهای صنعتی دنیا سوخت جهانی شدن را تامین می کند و خود عملا نقش دیگری در آن ندارد. او در نهایت نتیجه گیری کرد که جهانی شدن مبتنی بر نوعی عقلانیت اقتصادی است و پس از فروپاشی کمونیسم، کشورهای بلوک شرق به اقتصاد مبتنی بر مکانیسم بازار روی آوردند و این عقلانیت را پذیرفتند. ما نمی توانیم در جهانی شدن سهمی ایفا کنیم و در عین حال مخالف نظام بازار باشیم.
استراتژی با ثبات سیاسی اتخاذ کنیم
نقیب زاده، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران درخصوص ضرورت ها و معیارهای لازم برای مطرح شدن ایران در سطح بین المللی گفت؛ کشورها باید در هر برهه زمانی یک گروه متخصص برای تعیین وضعیت بین المللی که پیوسته در حال تغییر است، داشته باشند تا بتوانند خود را با این تغییرات وفق دهند. در این راستا باید همواره دیدی به سوی آینده داشت که سمت وسو به کدام طرف است. وی با بیان اینکه سیاست و اقتصاد رابطه بسیار نزدیکی دارند، گفت؛ در اوایل دهه 1990 و پس از نخستین حمله آمریکا به عراق، آمریکا سعی در ایجاد یک نظام تک قطبی داشته که تمام مسائل بین المللی زیر نظر این کشور حل و فصل شود و این تلاش تا امروز نیز ادامه دارد. به اعتقاد نقیب زاده به رغم این تلاش های آمریکا، جهان به سمت یک جهان چندقطبی منطقه ای می رود و حتی کشورهای بزرگ به تنهایی نمی توانند نقش بین المللی مهمی بازی کنند و برای ایفای نقش باید وارد ائتلاف های منطقه ای شوند.بنابراین اگر ایران بخواهد نقش بین المللی مهمی داشته باشد، باید پایگاه خود را در منطقه تقویت کند.
نقیب زاده درخصوص ضرورت اتخاذ یک استراتژی با ثبات در عرصه سیاست و بین الملل گفت؛ یکی از پاشنه های آشیل دموکراسی ما رفت وآمدهای چهار ساله و تغییر سیاست هااست که اجازه برنامه ریزی درازمدت برای ایفای نقش واقعی منطقه ای را نمی دهد. وی همچنین اضافه کرد؛ ایران به صورت بالقوه می تواند به ایفای نقش بین المللی بپردازد، مشروط بر اینکه چنین پایگاهی برای خود تدارک ببیند و از آنجا که این چنین نیست باید به ایفای نقش منطقه ای اکتفا کرد. او در ادامه گفت؛ در دنیای محدودی که برای خود ساخته ایم باید تاوان زیادی بپردازیم تا مورد حمایت برخی از کشورها مثل چین در عرصه جهانی قرار بگیریم و این حمایت چندان اطمینان بخش نخواهد بود. او اظهار داشت؛ ایران برنامه سیاسی مشخصی ندارد و خود را گرفتار بازی های سیاسی کرده است که می تواند بسیار خطرناک باشد. دشمن تراشی های بیهوده ای که در گذشته با برخی از کشورها مانند عربستان داشته ایم هزینه های زیادی برای ما به دنبال آورده است، این دشمن تراشی ها به لحاظ سیاسی نفعی برای ما نداشت. مادر خصوص لبنان کارت خود را سوزاندیم و بازی خوبی انجام ندادیم.
نقیب زاده در پایان اظهارداشت؛ دو مشکل اساسی ایران در عرصه بین المللی، سردرگمی و دوربودن از واقع گرایی است که کشور را در تعارض با قدرت های بین المللی قرار داده است. این وضعیت موجب نگرانی از ایجاد یک ائتلاف جهانی علیه ایران شده لذا تبدیل شدن ایران به قدرت منطقه ای، چشم انداز امیدوارکننده‌ای ندارد.
تحریم‌ها را جدی بگیریم
موسی غنی نژاد، استاد اقتصاد دانشگاه صنعت نفت تهران، در خصوص جایگاه ایران در میان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) گفت؛ به طور کلی کشورهایی که توسعه و رشد خود را مبتنی بر منابع طبعی می کنند، موفق نمی شوند. کشورهای اوپک از دهه 80 تاکنون رشد چشمگیری نداشتند و درآمد سرانه واقعی آنها تقریبا ثابت مانده یا افول کرده است، ایران نیز در بین این کشورها از بدترین نمونه‌ها است. او دلیل عمده رشد نامتناسب ایران را اقتصاد دولتی دانست و گفت؛ متاسفانه نقش ایران در مقایسه با کشورهای کوچک مثل امارات در صادرات نفت، روبه کاهش است و این کشور با چهارمیلیون نفر جمعیت هم اندازه ایران نفت صادر می‌کند.
غنی نژاد در مورد آینده صادرات نفت ایران ابراز نگرانی کرد و گفت؛ به علت عدم سرمایه گذاری کافی در ظرفیت سازی برای تولید بیشتر نفت خام و افزایش مصرف داخلی به نظر می رسد که سهم ایران در صادرات نفت در میان اعضای اوپک کاهش یابد. او وضعیت ایران در زمینه تولیدی گاز را هم نامتناسب با ذخایر موجود دانست و اضافه کرد؛ به رغم اینکه ایران حدود 15 درصد کل ذخایر گاز دنیا را در اختیار دارد، اما به اندازه هلند که کمتر از یک درصد این ذخایر را دارد، تولید می‌کند.
او همچنین اظهار داشت؛ با توجه به نزدیکی بازارهای ایران به اروپا و احساس نگرانی کشورهای اروپایی از وابسته شدن خود به گاز صادراتی روسیه پتانسیل بسیار زیادی برای صادرات گاز ایران به اروپا وجود دارد و اگر شرایط بین المللی مساعد باشد، اروپاییان تمایل زیادی برای سرمایه گذاری در صنعت گاز ایران دارند تا اینکه بتوانند یک منبع تامین گاز مصرفی غیر از روسیه را برای خود فراهم کنند.
غنی نژاد در خصوص بهبود روابط بین الملل گفت؛ تا زمانی که روابط بین المللی خوبی نداشته باشیم اقتصاد به ویژه در عرصه نفت و گاز دچار تنگناهای زیادی خواهد شد و نخواهیم توانست نقش متناسب با توان خود را ایفا نماییم.به نظر می رسد ما تحریم هایی که از حدود 10 سال پیش بر ایران تحمیل می شود را دست کم گرفته ایم، واقعیت این است که این تحریم ها آثار منفی زیادی بر ظرفیت سازی تولید نفت و گاز ما داشته است.
استاد اقتصاد دانشگاه صنعت نفت در خصوص مزایا و معایب عضویت ایران در WTO گفت؛ ما از هم اکنون به مانند یک عضو از رقابت شدید ناشی از جهانی شدن رنج می بریم، اما صادرکنندگان ما از محاسن آن بی بهر ه اند. وی در توضیح ادامه داد؛ عملا بسیاری از تولیدکنندگان ایران از نساجی گرفته تا تولیدکنندگان وسایل خانگی در برابر رقابت با کالاهای مشابه وارداتی که بخش بزرگی از آنها به صورت قاچاق است، دچار مشکل شده‌اند در حالی که صادرکنندگان ما به عدم عضویت در WTO با سدهای گمرکی در بازارهای جهانی روبه‌رو هستند.
او در ادامه گفت؛ میزان سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشور ما بسیار پایین است و آن بخش از بنگاه های خارجی که در ایران حضور دارند، عمدتا دولت طرف تجاری آنهاست. او در نهایت نتیجه گیری کرد؛ بی اعتمادی نسبت به نظام بازار و ارزش های جهانی شدن بخشی از ایدئولوژی حاکم بر اندیشه انقلابی ما است که آن هم متاثر از چپ گرایی و مارکسیسم است. تا زمانی که در این ایدئولوژی تجدیدنظر نکنیم انزوای سیاسی و افول اقتصادی ما ادامه خواهد داشت.دکتر قوام استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی، در این میزگرد گفت؛ به علت اینکه ماهیت انقلاب ایران فرهنگی بود و نه اقتصادی، بنابراین با تجزیه و تحلیل های صرفا اقتصادی نمی توان درباره واقعیات سیاسی ایران به قضاوت نشست.
هزینه و نفع های سیاستمداران ایرانی از جنس فرهنگی و ایدئولوژیک است و نه صرفا اقتصادی. او در ادامه گفت؛ سیاست خارجی ایران به علت ویژگی های خاص گفتمان های حاکم بر آن از نوع تدافعی با همکاری محدود است.قوام در خصوص سیاست خارجی ایران اظهار داشت؛ این سیاست به طور بالقوه نمی تواند انزوا طالبانه باشد، زیرا به لحاظ ژئوپلتیک و جغرافیای اقتصادی و نیز به علت عضویت در جنبش عدم تعهد، ایران ناگزیر به حضور در عرصه گفت وگوهای بین‌المللی است.
او در خصوص رابطه ایران با غرب گفت؛ ما خاطره خوشی از دخالت های غرب در ایران نداریم، اما بسیاری از کشورهای خاور دور به رغم اینکه مستعمره کشورهای غربی بودند، در حال حاضر رابطه معقولی با غرب برقرار کرده‌اند.
به طور کل بعد از انقلاب مخاطبین سیاسی ما بیشتر کشورهای جهان سوم بودند. ارتباط با کشورهای جهان سوم به خودی خود هیچ اشکالی ندارد و ما در چارچوب جنبش عدم تعهد هم باید با این کشورها رابطه گسترده ای داشته باشیم. اما آیا خود کشورهای عضو جنبش عدم تعهد رابطه گسترده‌ای با کشورهای غربی ندارند؟
او خاطر نشان کرد؛ برای تبدیل شدن به قدرت منطقه ای که ما ادعای آن را داریم و واقعا توان آن را نیز داریم، باید روابط خود را با کشورهای شمال گسترده تر کرده و از تکنولوژی های پیشرفته آنها استفاده نماییم. در روابط بین‌الملل دوستی ها کامل و صددرصد نیست، بلکه نسبی است و در ارتباط با غرب لزومی ندارد که با همه دیدگاه‌های آنها موافق باشیم.
قوام در رابطه با جهانی شدن گفت؛ ما جهانی شدن را جهانی سازی تصور کردیم یعنی یک پروسه را پروژه نامیدیم به این معنا که از یک مرکزی هدایت می شود، در صورتی که جهانی شدن نه تهدید مطلق است و نه فرصت مطلق.ما باید از فرصت ها استفاده کنیم و سعی کنیم تهدیدها را به فرصت تبدیل نماییم. او در پایان سخنان خود گفت؛ با گذشت زمان هزینه بیرون ماندن ایران از پروسه ادغام جهانی بیشتر می شود و شانس ما برای تبدیل شدن به قدرت منطقه‌ای کاهش می‌یابد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات