چكيده: نويسنده در بررسي رابطه ميان سه موضوع جهاني شدن، خشونت و سازمانهاي غير دولتي اين ايده را مطرح ميكند كه جهاني شدن به دليل تضعيف مرزهاي گذشته موجود ميان فرهنگهاي ملي باعث برخورد هويتها و فرهنگها با يكديگر شده است. در نتيجه اين امر امكان انتقال خشونت از يك فرهنگ سياسي به فرهنگ سياسي ديگر افزايش پيدا كرده است. از همين رو ديگر نميتوان گفت كه برخي فرهنگها حامل خشونت نيستند، زيرا خود جهاني شدن ميتواند حامل خشونت باشد. خشونت سياسي ناشي از جهاني شدن الزاماً با خشونتهاي سياسي مدرن يكسان نيست. به همين دليل بايد خشونت پسامدرن را هم مورد توجه قرار داد. از نظر نويسنده ابزار چنين تحولي همان ظهور شبكه فراملي قدرت ـ مقاومت است كه موجب تقويت زمينههاي هويتي خشونت سياسي ميگردد. اما جهاني شدن در عين حال كه موجب انتقال خشونت از يك فرهنگ به فرهنگ ديگر ميشود، ابزارهاي جلوگيري از گسترش خشونت را نيز فراهم ميكند و يكي از اين ابزارها همان NGOها يا سازمانهاي غير دولتي هستند. اين سازمانها با عملكرد خود مانع از تشديد حاشيهنشيني برخي از بازيگران در فرايند جهاني شدن ميشوند. با توجه به اينكه در ايران نيز مظاهر خشونت سياسي طي سالهاي گذشته مشاهده شده و اين خشونت تا حدي ريشه در چگونگي تعريف هويت داشته است، لذا در ايران نيز NGOها ميتوانند با عملكرد خود مانع از تشديد خشونت سياسي ناشي از هويت شوند.
کد خبر: ۲۸۶۲۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۳۰
چكيده: در نوشتار حاضر، نقطهي عزيمت نويسنده، پذيرش اين مفروض است كه جهاني شدن علاوه بر ايجاد تهديداتي در خارج از مرزها، در داخل مرزها (از نظر امنيتي) نيز موجب بروز مسائلي چند ميشود. از اين نظر، جهاني شدن متغيري مستقل است كه از هر دو سطح فروملي و فراملي، نظامهاي سياسي را تحت تأثير قرار ميدهد. اما جهاني شدن صرفاً تهديد نيست، بلكه ميتواند شامل فرصت نيز باشد. چگونگي برخورد با جهاني شدن، از نظر تهديد يا فرصت بودن، بستگي به نگرش دولتمردان و مردم يك كشور نسبت به مقولهي فوق دارد.
نويسنده، تهديدها و آسيبپذيريهاي امنيتي را از چند منظر مختلف، نظير تهديد حاكميت سياسي، مرجعيتزدايي از دولت و افول مشروعيت آن به عنوان تنها مرجع امنيت، فروريزي مرزهاي ملي، افزايش تنوع منابع تهديد، گسترش دايره تهديدات و تضعيف توان پاسخگويي به آنها را مورد توجه قرار ميدهد. در بخشهايي از مقاله نيز رابطهي جهاني شدن و امنيت انساني مورد مطالعه قرار ميگيرد. نگارنده معتقد است كه به واسطهي دستيابي گروهها و دولتهاي ناراضي به ابزارهاي جديد ناشي از جهاني شدن، ميزان خشونت عليه افراد و قاچاق انسانها افزايش پيدا كرده است. تخريب محيط زيست، شيوع بيماريهاي مسري، گسترش بيماريهاي شغلي ناشي از كارخانجات الكترونيكي و شيميايي، توسعهي فناوري مواد مخدر و وقوع منازعاتي چند بر سر منابع طبيعي، از ديگر تهديدات جهاني شدن هستند كه مستقيم يا غير مستقيم، امنيت انساني را تحتالشعاع قرار ميدهند.
اين نگاشته، به فرصتهاي ناشي از جهاني شدن اشاره دارد و اين فرصتها را در سه سطح دولتها، جوامع و بشريت مورد توجه قرار ميدهد.
مقاله در تحليل نهايي خود، با توجه به نكات مذكور، به اين ابهام نيز پاسخ ميدهد كه "آيا جهاني شدن براي كشور فرصت تلقي ميشود يا تهديد؟!"
در عصر كنوني، ما با يك موج كوبندهي اجتنابناپذير، به نام جهاني شدن مواجهايم؛ اما اين موج چه تعريفي دارد؟ بُعد جديد و متفاوت آن كدام است؟ آيا اين موج جهان را ناامن ميكند يا به امنيت آن ميافزايد؟ و دولتها براي مقابله با چالشهاي آن چه ميتوانند بكنند؟
الن. ال. فراست1
کد خبر: ۲۸۵۴۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۳