فصلنامه سیاست خارجی - صفحه 2

برچسب ها
مقدمه: پويايي روابط بين‌الملل از فضاي پيچيدۀ ناشي از رقابت‌هاي جهاني، فشردگي تحولات و رويدادها با توجه به ابعاد زماني و مكاني، تحت‌الشعاع قرار گرفتن مفاهيم سنتي در اثر مداخلات گسترده و بي‌سابقه قدرت‌هاي سلطه‌گر و دگرگوني و بازنگري در زمين سياسي (ژئوپلتيك) خليج فارس از ويژگي‌هاي اين منطقه در سال‌هاي پاياني قرن بيستم و سال‌هاي اوليه ورود به قرن بيست و يكم بوده است. شتاب تغييرات و تحولات سياست جهاني در خليج فارس به گونه‌اي است كه نظريه‌پردازان، سياستمداران و كارشناسان امور اين منطقه، همواره تحت تأثير فضاي سيال و در حال گذار منطقه قرار دارند. خليج فارس گرچه به صورت زيرمجموعه‌اي، متأثر از نظام بين‌الملل است، با اين حال در ميان، يا در زير همه اين تحولات، دگرگوني‌ها و تلاطم‌ها، اين منطقه به ظاهر در تاريخ ابدي خود همچنان گام برمي‌دارد و در ساختار ويژه آن هنوز هيچ چيز به تمامي شكل نگرفته است. رويدادهاي جديد در خليج فارس به سرعت تحولات گذشته را به فراموشي و به دست تاريخ مي‌سپارند و خود پس از چندي كهنه و تحت‌الشعاع واقعه جديدي مي‌شوند. انقلاب‌ها، كودتاها، شورش‌ها و جنگ‌ها به صورت پياپي سيماي اين منطقه را شكل جديدي مي‌دهند. رويدادهاي گذشته، هميشه ردپاي خود را در آينده خليج فارس به جاي مي‌گذارد. آينده اين منطقه نسبت به گذشته شناسايي و تعريف مي‌شود، به شكل تداوم، يا تعارض يا به شكل وضعيتي جديد. در اين رهگذر بازي قدرت و اعمال اقتدار ديگر در درون مرزهاي ملي تعريف و تبيين نشده و تمايز ميان بازيگران دولتي و غير دولتي تناسب چنداني ندارد. اين وضعيت نوين مفاهيم سنتي نظام بين‌الملل را درمي‌نوردد و در آن مرز سياست داخلي، خارجي، محلي و جهاني از نوعي ارتباط نزديك برخوردار گشته و در همين مرز است كه سياست جهاني و كانون‌هاي بحراني‌اش نظير عراق شكل مي‌گيرند. مي‌توان گفت كه نظام بين‌الملل نوين، متفاوت از نظام كهن در خليج فارس در حال شكل‌گيري است. تاروپود نظام سنتي به اندازه‌اي كهنه و فرسوده شده است كه صداي فروريختن آن براي تحليل‌گران امور بين‌المللي قابل تشخيص است. مفاهيم حاكميت، ‌مرز، قلمرو، دولت (با ابعاد قديمي)... در شرف دگرگوني هستند، و تلاش‌هاي سياست‌مداران و دولتمردان جهت تثبيت و يا احياي آن موجب فرسايش بيشتر و اغلب نتيجه‌گيري عكس مي‌شود. به طور كلي تحليل و پرداختن به نظام بين‌الملل معاصر در خليج فارس، مستلزم ارزيابي جامعي از گستره و ژرفاي ايده‌ها، موضوعات، رخدادها و چشم‌اندازهايي است كه تاكنون در مورد اين منطقه بي‌سابقه بوده و با همه نقايص و ابهاماتي كه مي‌تواند دربرداشته باشد بيانگر جهان معاصر است. خليج فارس در ارتباط با نظام بين‌الملل معاصر مي‌تواند توصيف‌كننده تضادها و تناقض نماهاي مناسبات بين‌المللي باشد كه در آن براي اولين بار جهان را به يك نظام جهاني مبدل ساخته كه بخش‌هاي متفاوت آن بر يكديگر به طور نامتعادل اثر مي‌گذارند و اثر مي‌پذيرند. همچنين اين اتفاق نظر را به ذهن متبادر مي‌سازد كه نظام بين‌المللي معاصر يك فرايند كلان است كه فرايندهاي فرعي در آن به نوبه خود مي‌توانند وضعيت جديدي را در جهان به وجود آورند.
کد خبر: ۲۸۶۶۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۱۱

الف) مقدمه: تكامل يكي از ويژگي‌هاي ذاتي پديده‌هاي اجتماعي است. تكامل اگر مبتني بر طراحي خاص باشد، در اين صورت بسياري از نكات مبهم آينده را مي‌توان از قبل پيش‌بيني كرد. در واقع، مي‌توان نظام بين‌المللي را نيز با توجه به نظريه سيستم‌ها و مهندسي اجتماعي مورد تجزيه و تحليل قرار داد. رژيم‌هاي بين‌المللي سلاح‌هاي كشتار جمعي جزئي از عناصر تشكيل‌دهنده نظام بين‌المللي هستند كه در قالب قراردادهاي مربوطه رشد و نمو پيدا كرده‌اند. به طور كلي در طول قرن بيستم قواعد مربوط به محدودسازي و منع سلاح‌هاي كشتار جمعي به مثابه بخشي از كاركرد واحدهاي نظام‌ بين‌المللي رشد قابل ملاحظه‌اي كرده‌اند. با اين وجود، روند طراحي و تكامل اين قواعد در اين نظام حقوق بين‌المللي و نحوه تعامل بين آنها به روشي مورد بررسي قرار نگرفته است و از اين نظر خلا ادبيات موجود بررسي بيشتر اين مساله را ضروري مي‌نمايد. در اين مقاله ابتدا راه‌ها و شيوه‌هاي تكامل قواعد مربوط به رژيم‌هاي بين‌المللي سلاح‌هاي كشتار جمعي را مطالعه كرده و سپس روند لازم‌الاجرا شدن قواعد مزبور را مورد بحث قرار مي‌دهيم. مشكل تفسير و اجرا در قراردادهاي خلع سلاح‌ و كنترل تسليحات كه از يك سو به رشد و تقويت قواعد مزبور كمك زيادي كرده و از سوي ديگر با عدم توافق ميان كشورها به عنوان يك مانع ظاهر شده‌اند موضوع ديگر مقاله حاضر خواهد بود و در نهايت به منبع مهم ديگري در حقوق بين‌الملل يعني نقش عرف در تدوين و توسعه اين قراردادها مي‌پردازيم.
کد خبر: ۲۸۵۹۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۲

پربیننده ترین