برادر شهید مدافع حرم از یگان صابرین در گفتوگو با پایگاه بصیرت _ 1
نگاهمان به همدیگر گره خورد. هی میرفتم و برمیگشتم. لحظه آخر به من گفت که اگر اتفاقی برایم افتاد مراقب خانوادهام و سید محمد یاسا باش. فرزندش تازه به دنیا آمده بود. گفتم که ان شاالله که به سلامت برمیگردی. نمیدانستم که این آخرین دیدارمان خواهد بود.
کد خبر: ۲۸۹۰۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۲۳
وصیتنامه شهید امیر لطفی
من خودم را در حدی که بخواهم پندی یا نصیحتی داشته باشم، نمیبینم، ولی چند درخواست از جوانان هموطنم دارم، اول اینکه در هر صورت ممکن پشتیبان ولیفقیه باشند و بمانند، چون مملکت اسلامی بدون ولیفقیه ارزشی ندارد.
کد خبر: ۲۸۸۸۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۱۸