مذاکرات پیرامون آنچه صلح اوکراین بر اساس طرح 28 مادهای آمریکا میان مقامات واشنگتن و مسکو و نیز کی یف و اروپاییها در حالی ادامه دارد که در مواضعی تامل برانگیز ولودیمیر زلنسکی رئیسجمهوری اوکراین اعلام کرده که کییف آماده است از مطالبه دیرینه خود برای عضویت در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) صرفنظر کند؛ مشروط به آنکه در ازای آن، تضمینهای امنیتی مشخصی از سوی متحدان غربی از جمله ایالات متحده، دریافت کند.زلنسکی، در گفتوگو با خبرنگاران اعلام کردکه ما درباره تضمینهای امنیتی دوجانبه میان اوکراین و ایالات متحده صحبت میکنیم؛ یعنی تضمینهایی مشابه ماده ۵ ناتو، بهعلاوه توافقهایی با کشورهای اروپایی و همچنین کشورهایی مانند کانادا و ژاپن. این سخنان از سوی زلنسکی مبنی بر مشروط سازی هر توافقی به دریافت تضمینهای امنیتی از آمریکا در حالی مطرح می شود که شواهد و نمونههای متعددی در صحنه جهانی وجود دارد که بی معنا بودن این ضمانت امنیتی را اشکار ساخته و نشان میدهد که زلنسکی با چنین ادعاهایی بیشتر به دنبال خرید زمان برای ادامه ماندن در قدرت و یا توجیه چشم پوشی از بخشهایی از اراضی اوکراین است.
سند راهبرد امنیت ملی آمریکا در حالی منتشر شده که یک اصل در آن مشاهده میشود و آن اینکه برای آمریکا دیگر مفهومی به نام دوست و متحد معنایی ندارد و اصول دموکراتیک و همگرایی مبنای رفتاری آن نمی باشد بلکه صرفا بر اساس منافع خویش است که مفاهیم تعریف شده است. این رویکرد موجب شده تا اروپا که از جنگ جهانی دوم تا به امروز مطیع امریکا بوده با الفاظی تند مواجه شود و رسما آمریکا، بر فروپاشی و پایان عصر اروپا تاکید نماید و خواستار پرداخت هزینههای امنیتی خویش توسط آنها شود.
سرنوشت ضمانت امنیتی که زلنسکی از آن سخن میگوید را در سخنان نخست وزیر ایتالیا می توان یافت چنانکه جورجیا ملونی، نخستوزیر راستگرای ایتالیا، با اشاره به سند راهبرد امنیت ملی دولت ترامپ، آن را "زنگ بیداری" برای اروپا خواند و گفت، «ما ایتالیایی میخواهیم که به شرکایش وفادار باشد اما مطیع هیچکس نباشد.»ملونی در اظهاراتی تأملبرانگیز افزود، «هشدار وجود دارد زیرا دونالد ترامپ، روشنتر از پیشینیان خود گفته که آمریکا قصد کاهش تعامل با قاره کهن را دارد و اروپاییها باید خودشان برای دفاع از خود سازماندهی کنند.»وی خطاب به اروپا گفت، «آنچه میتوانم بگویم این است: صبح به خیر، اروپا. صبح به خیر. ما به مدت ۸۰ سال امنیت خود را به آمریکا برونسپاری کردهایم و فکر میکردیم این روز هرگز نخواهد آمد. اما، مهمتر از آن، تظاهر میکردیم که این(چتر نظامی) رایگان است.» این سخنان از سوی نخست وزیر ایتالیا در حالی بیان میشود که کارنامه اروپا نشان میدهد در طول 8 دهه این وابستگی و ضعف امنیتی موجب شده تا اروپا رسما در حوزه سیاسی و اقتصادی نیز پیرو آمریکا گردد چنانکه بورل مسئول سیاست خارجی پیشین اروپا رسما عنوان میکند که استقلالی برای اروپا وجود ندارد و ما به صادر کننده بیانیه جهت تایید گفتههای آمریکا مبدل شده ایم. امروز اروپا در وضعیتی قرار دارد که مقاماتش در نشستهای تحقیر آمیزی همچون نشست کاخ سفید و شرم الشیخ در مقابل رئیس جمهور آمریکا قرار می گیرند و حتی در مذاکرات جنگ اوکراینی که نزدیک به 4 سال برای آن هزینه کردهاند مشارکت داده نمی شوند.
وابستگی در قالب ناتو به آمریکا موجب شده تا اروپاییها دیگر توانی برای استقلال نداشته باشند چنانکه امروز یکی از محورهای اصلی اقدامات این کشورها را افزایش بودجه نظامی تشکیل میدهد. رویه ای که البته تا زمانی که نیروها و 200 کلاهک هستهای ارتش ایالات متحده در اروپا حضور دارند محقق نخواهد شد
حقیقت آن است که وابستگی در قالب ناتو به آمریکا موجب شده تا اروپاییها دیگر توانی برای استقلال نداشته باشند چنانکه امروز یکی از محورهای اصلی اقدامات این کشورها را افزایش بودجه نظامی برای تقویت ساختار امنیتی و کاهش وابستگی به آمریکا تشکیل میدهد. رویه ای که البته تا زمانی که نیروها و 200 کلاهک هستهای ارتش ایالات متحده در اروپا حضور دارند محقق نخواهد شد چنانکه ژاپن و کره شمالی به دلیل همین وابستگی نظامی اکنون وادار شدهاند که علیه چین اقدام نمایند که هزینههای اقتصادی، سیاسی و امنیتی بسیاری برای آنها به همراه دارد. الگوی دیگر شکست خورده زلنسکی کشورهای عربی هستند که سالیانه میلیاردها دلار خرج سرمایه گذاری در آمریکا و خرید تسلیحاتی می کنند حال آنکه در نهایت یا به سرنوشت صدام دچار می شوند و یا اینکه در برابر رژیم صهیونیستی بی دفاع می گردند که تجاوز رژیم صهیونیستی به قطر نمودی از این وضعیت است.
با توجه به این مولفهها می توان گفت که ادعای زلنسکی مبنی بر گرفتن ضمانت امنیتی از آمریکا در ازای دادن امتیازات و پذیرش طرح ترامپ نشان می دهد که او حاضر به درس عبرت گرفتن از تجربیات دلبستگان به آمریکا نمیباشد و بر این توهم است که با این اقدامات میتواند به حیات سیاسی خود ادامه دهد حال آنکه تجربههای متعددی از جمله سرنوشت خود اوکراین بیانگر بی تعهدی و غیر قابل اعتماد بودن ضمانتهای امنیتی آمریکاست. آمریکایی که جز منافع خود و رژیم صهیونیستی هیچ هدف دیگری ندارد و در این میان حتی متحدان خویش را نیز قربانی میسازد. رویهای که امروز اروپا با آن مواجه است در حالی که نه راه پیش دارد نه پس چرا که در صورت مخالفت با خواست آمریکا با فشار نظامی، سیاسی و اقتصادی آن مواجه می شود بویژه آمریکا دیگر متحدی در جهان ندارد و اروپا را مهرهای برای سلطه گری خود می داند و در صورت همراهی با خواستههای آمریکا با حقارتها و فرو رفتنهای بیشتر در باتلاق مواجه خواهد شد چنانکه امروز ادامه دادن و یا پایان جنگ اوکراین هر دو زمینهساز بحرانهای جدید برای اروپا خواهد شد. سرنوشتی شوم که در انتظار تمام آنانی است که دل خوش به وعدهها و ضمانتهای امنیتی امریکا میشوند و از بومی سازی و تقویت توان نظامی خویش خودداری میکنند.