راغفر از ٤ ابَرچالش به عنوان موانع ریشه کنی فقر در ایران خبر میدهد
اشاره: ريشههاي درهمتنيده فقر را بايد فراتر از يك دولت نگريست، زمانيكه ساختار يك اقتصاد درگير «اقتصاد رفاقتي» و به تبع آن «اقتصاد انگلي» است، دور از انتظار نيست كه نتوان بهراحتي فقر را از كشور ريشهكن كرد. به گفته حسين راغفر، اقتصاددان و پژوهشگر حوزه فقر در ايران، که به واسطه روز جهانی فقر با او به گفت وگو نشستیم. كشور با ابرچالشهايي روبهروست كه بهدرستي در رابطه با آنها تصميمگيري نميشود. به گفته راغفر، فقر و نابرابري، پديدههاي نسلي و محصول نظام اجتماعي و اقتصادي هستند. ماداميكه پاسخ جدي به اين چالشها داده نشود، به دليل سلطه سرمايههاي تجاري و مالي در كشور، صاحبان اين اموال كه ريشهشان در منابع عمومي و نفت و گاز بوده، به دليل نابرابريهايي كه توانستهاند از آنها برخوردار شوند، نابرابريهاي جديدي ميآفرينند... . نظام نابرابر، نابرابريهاي بعدي را بازتوليد ميكند كه همه اينها باعث بازتوليد فقر در مقياس بزرگ ميشوند و خانواده فقير، فقير ميماند. اين اقتصاددان هشدار ميدهد باوجوديكه روند تخريب اقتصاد از دولت احمدينژاد تاكنون بهبود يافته است، فقط و فقط سرعت گسترش فقر در ايران با كندي مواجه شده وگرنه هنوز هم با فقيرترشدن بخشي از جامعه روبهرو هستيم. او با تكيه بر مطالعات انجامشده تأكيد ميكند: «در اين وضعيت بايد انتظار بدترشدن شرايط را هم داشته باشيم».
کد خبر: ۲۹۹۷۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۱۱
هشدار راغفر نسبت به تشديد يك اختلال اقتصادي - اجتماعي
اشاره: «فقر احساسی حاکم بر جامعه در ٧٠ سال اخیر بیسابقه است». این را حسین راغفر ، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا میگوید. فقری که لزوما ارتباطی به بیخانمانها و گورخوابها ندارد، بلکه «احساس فقدان» را نشان میدهد. احساسی که در میان ثروتمندان و صاحبان املاک نجومی هم به چشم میخورد. این همه در جامعهای است که مصرفگرایی و تجملگرایی در آن ارزش محسوب میشود. فردی که درگیر فقر احساسی است، بسته به جایگاه اجتماعیاش حرص داشتن بیش از آنچه مالک آن است را میزند. گاهی به تکهگوری پناه میبرد و گاه ملكي را با نصف قیمت هدیه میگیرد. راغفر در گفتوگوی خود با «شرق» بخشی از فقر احساسی موجود را در مصرفگراشدن جامعه میداند.
او البته از دلایل این مصرفگرایی هم غفلت نمیکند و آن را با مدیریت فاسد اقتصادی کشور بیارتباط نمیداند. او در این گفتوگو تأکید میکند: «مصرف علاوه بر نمایش تمایز و فردیت فرد مورد استفاده قرار میگیرد. این مسئله نهتنها خود یکی از دلایل اصلی اضطرابهای منزلتی است، بلکه به تفرد بیشتر در جامعه میانجامد که یکی از دلایل اتمیشدن جامعه است و توضیحگر انزوا در میان گروهی از مردم و بنابراین فقر احساسی ناشی از این انزواست». راغفر ریشه بهوجودآمدن فقر احساسی را در آنجایی جستوجو میکند که «منابع بزرگی در اختیار گروههای قلیلی از جامعه قرار میگیرد. منابع بزرگی که از جمعیت بزرگی از جامعه دریغ میشود». این اقتصاددان میگوید مردم از این شرایط بههیچعنوان رضایت ندارند. شاهد این سخن را انتخابات سالهای ٧٦، ٨٨، ٩٢ و ٩٤ و آرایی که مردم به صندوقهای رأی ریختند، میداند. میگوید آرایی که در این سالها داده شد، «از نوع آرایی هستند که «خواست به تغییر» را منعکس کرده؛ یعنی ما شرایط کنونی را نمیپذیریم. ما میخواهیم این وضعیت تغییر کند و علت این است که چنین تصمیمات اساسی مسئول و مسبب بسیاری از کاستیهاست». این استاد دانشگاه تأمین منافع برخي صاحبان قدرت و نفوذ را غیر از آن منافعی دانست که مردمان ایرانزمین، در سال ٥٨ پای صندوقهای رأی به آن «آری» گفتند.
کد خبر: ۲۹۸۳۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۲۶