صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صدای انقلاب >>  عمومی >> خبر ویژه
تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۳  ، 
شناسه خبر : ۳۵۰۸۶۸
صدای غرش توپ و انفجار خمپاره، لحظه‌ای قطع نمی‌شد. آتش خیلی سنگین بود و مسئولان قرارگاه پیش‌بینی کرده بودند که دشمن به یک پاتک حساب شده دست بزند. بچه‌های تیپ سیدالشهداء ۷ که حالا حاج کاظم فرمانده آن‌ها بود، آماده می‌شدند تا جلوی عراقی‌ها بایستند، اما شهادت «موحد دانش» فرمانده قبلی، حسابی در روحیه آن‌ها تأثیر گذاشته بود. حاج کاظم در خط راه می‌رفت و همه چیز را در کنترل خود داشت. در جواب رزمندگانی که سلام می‌کردند و برایش دست تکان می‌دادند، فقط لبخند می‌زد. هر بار که می‌خندید درد در همه صورتش می‌پیچید.
پایگاه بصیرت / رادیو صدای انقلاب 813
برچسب اخبار
نام:
ایمیل:
نظر: