کسی دردوره دولتهای هفتم و هشتم و همینطور ریاست امروز حسن روحانی نگران این نمیشد که در حین سخنرانی رییس جمهورایران، کشورهای ملل مختلف صندلی را ترک کنند و رییس جمهور ایران برای جایگاههای خالی نطقهای کوبنده کند.
حالا حسن روحانی در آستانه سفر دیگری به نیویورک است، سفری که بازهم میتواند مژده اتفاقات بهتر و نوید روزهای خوب باشد. البته طرف دیگر قضیه هم ممکن است این باشد که این سفر توشه خاصی را برای کشورمان به ارمغان نیاورد اما آنچه که مسلم است اینکه کسی نگران عواقب آن نیست، بهمعنی واقعی کلمه حضور دوباره روحانی در نیویورک، هم فال است و هم تماشا !
اما چرا نیویورک و سفر روحانی دوباره تا این حد مهم شدهاند؟ شاید پاسخش این باشد که سفر او تداعی بخش دو سال پیش است زمانی که به یکباره شروع یک اتفاق عجیب کلید خورد، اتفاقی که تابویی سی و چند ساله را شکست.. هرچند با انتقادهای زیادی هم همراه بود، اما چه بخواهیم چه نخواهیم آن حادثه روی داد. رئیس جمهوری ایران که برای سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل در آمریکا به سر میبرد، هنگام ترک محل اقامت خود در نیویورک به سمت فرودگاه با تلفنی روبه رو شد، تلفنی که پشت خط آن، کسی بود که تماسش نشانههای بسیاری را با خود به همراه داشت، آن طرف تماس با حسن روحانی، رییس دولت کشوری بود که در طی 36 سال دولتمردان سابقش، ایران را خطری برای آمریکا تلقی میکردند. گفتگوی تلفنی اوباما و روحانی در آن روزها آنقدر سروصدا به پا کرد که بسیاری آن را نماد بارزی از تغییری روبه جلو و بهبود روند ارتباطات دو کشور برمی شمردند.
البته این تلقی چندان هم بی بنیه و اساس نبود چرا که، سرآغاز گفتگوهای متفاوت ایران و 1+5 در امر مذاکره هستهای از همان روزها کلیدخوردو نتیجه اش هم رودررویی مستقیم وزیرخارجه ایران و آمریکایی شد که روزی روزگاری حتی سلام کردنشان به همدیگر هم، هجمه و حمله به همراه داشت، چه برسد به اینکه دو طرف بنشینندو گفتگوهای صریح و جدی بایکدیگر داشته باشند آن روزها کمتر کسی تصورش این بود که ایران و آمریکا در این سطح میتوانند با یکدیگر مذاکره کنند.
به زودی از بین نخواهد رفت
این روزها هم تصوری دیگر... اما اینبار ساده انگارانه است که بپنداریم صرف مذاکرات وزرای خارجه دو کشور در زمینه بحث هسته ای، به یکباره منجر به تابوشکنیهای بعدی هم خواهد شد اینکه میشود مذاکره دوکشور را از این سطح نیز ارتقا داد و بیشتر کرد.
این را از صحبتهای حسن روحانی درگفتگوی اخیرش با "سی بی اس" آمریکا میتوان فهمید هنگامی که میگوید: "تخاصمی بین ایران و آمریکا از زمان دولت مصدق تا امروز وجود داشته که مدت زمان بسیار مدیدی است. این اختلاف، فاصله و بیاعتمادی به زودی از بین نخواهد رفت. مهم این است که ما به کدام سمت قدم برمیداریم؛ به سمت تشدید این تخاصم و یا به سمت کاهش این تخاصم. دولت من از ابتدا اعلام کرده که میخواهیم با دنیا تعامل سازنده داشته باشیم و با کشورهایی که تنش و تخاصم بوده، میخواهیم این تنش و تخاصم را کاهش دهیم. من فکر میکنم ما اولین قدمها را برای کاهش این تخاصم برداشتیم. "
رییس جمهوری در اینباره ادامه میدهد:"در حال حاضر دو طرف یک قدم به پیش گذاشتیم. دو طرف موارد مورد اختلاف را مطرح کردیم، موارد بیاعتمادی در زمینه مسئله هستهای را به گفتگو گذاشتیم و در نهایت روی یک متنی به تفاهم و توافق رسیدیم. این به معنای یک گام بزرگ است".
به طور کلی باید بپذیریم که آزمون توافق هستهای گامی مهم و اساسی در راستای چشم انداز آینده ایران و آمریکاست آزمونی که میشود فردای تعامل و ارتباطش را در رفتار امروز دو طرف دید.
روحانی چه گفت؟
اما حضور حسن روحانی در آستانه سفری دیگر به نیویورک سوالات دیگری را هم به همراه دارد، سوالاتی که خبرنگار " سی بی اس "هم برایش پیش آمده است و برای همین از احتمال تجربه دوسال پیش از روحانی پرسیده است اینکه آیا امکان دارد تا بازهم تلفنی در کار باشد و یا شایدهم اوباما و روحانی به دیدار هم بروند؟ مطلبی که حسن روحانی به صراحت به انکار آن میپردازد و میگوید نه دیداری قرار است صورت بگیرد و نه تماسی تلفنی. موضوعی که نشان میدهد هنوز برای عبور از میان دیوار بی اعتمادی بین این دوکشور بسیار زود است و قضاوت در باره بهبود رابطه بین دو کشور به مثال رویایی میماند که دست یافتن به آن به این زودیها در دسترس نیست.
البته رابطه ایران و آمریکا در طی دههها به واقع آن قدر پیچیده و درهم و برهم بوده است که مطمئنا نباید به بهبود آن دراین زمانها چشم دوخت، پیچیدگی این رابطه و ذکر دلایل تاریخی عدم وجود ارتباط حسنه دوکشور، آنقدر طولانی است که در مقال این بحث نمیگنجد.
با همه این احوال، امروز رویکرد دولتها چه باید باشد و آیا اساسا میشود به فکر بهبود روابط هم بود؟ مطلبی که حسن روحانی اینگونه به آن اشاره میکند: " برای دستیابی به اعتماد بین ایران و آمریکا، نیاز به زمان طولانی و فراوانی است. اما مهم این است که از یک نقطهای شروع کنیم و این نقطه(هستهای)، نقطهای بوده که ما آغاز کردیم. در اجرای دقیق این توافق میتوانیم قدمهای بیشتری را برای اعتماد برداریم."
قدمهای بیشتر؟! این قدمها و این گامها ی بعدی چه هستند و چگونه و از سوی چه کسی باید برداشته شود و اساسا تا چه میزان میتواند برداشته شدنشان به نزدیکی دو کشور و کاهش کدورتهای آنها بینجامد؟
آن دوران گذشت
مطلبی که صادق زیباکلام استاد دانشگاه و فعال سیاسی درباره آن به آفتاب یزد میگوید:" اینکه باید چه قدمهای دیگری به پیش برداریم تا رابطه ایران و آمریکا به سمت بهبودی حرکت کند چندان اهمیتی ندارد، چرا که هر دو طرف، معمولا در این مواقع میگویند که طرف مقابل باید چند گام به پیش بیاید تا ماهم برای بهبود روابط گام برداریم. "
زیباکلام ادامه میدهد:" آنچه در این بحث مطرح است این که از مخالفین بهبود رابطه بپرسیم، آیا باید یک رابطه و دشمنی همیشه وتا صد سال آینده نیز وجود داشته باشد؟ پرسش دیگر این است که در زمانی که ما به هیچ عنوان حاضر نبودیم تا پای مذاکره بنشینیم و حتی سلام کردن به وزیر خارجه آمریکا با عث ایجاد جنجال شده بود، سود بیشتری عاید ما شد؟ و یا زمانی که در مذاکرات 1+5 دو طرف حاضر شدند تا بر سر مسائل جدی بایکدیگر به مذاکره بنشینند و به تفاهم رسیدیم، کشورمان به سود بیشتر رسید؟"
زیباکلام اما به نکته دیگری هم اشاره دارد و میگوید: "اکنون همه چیز به سمت روابط حداکثری با کشورها پیش رفته است، در کوبا هم زمانی نبرد با آمریکا به عنوان نماد این کشور تلقی میشد و لی میبینید که شرایط میتواند همواره در حال تغییر باشد تا حدی که کوبا و آمریکا سفارتشان را در خانه یکدیگر باز میکنند "
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال ما که آیا از دیدگاه او ممکن است که در سفر نیویورک در راستای رابطه حسن روحانی و اوباما از دیپلماسی راهرویی استفاده شود، پاسخ میدهد:" ممکن است زمانی که مثلا حسن روحانی وارد سازمان ملل میشود کاری کنند تا اوباما هم از همان مسیر عبور کند تا به این طریق سلام علیکی بین دونفر دربگیرد و یا اقدامات مشابهی از سوی دولت آمریکا در این زمینه شکل بگیرد که میتواند لااقل در این راستا تا بویی دیگر را هم بشکند."
5 نهاد قدرتمند!
از سویی دیگر اما علی بیگدلی کارشناس مسائل بین المللی در گفتگو با آفتاب یزد در باره احتمال بهبود روابط ایران و آمریکا با یکدیگر میگوید:" بعد از اجرای تفاهمنامه هر دو طرف امیدوار بودند که یک گشایشی در روابط دو کشور به وجود بیاید که البته به نظر من در عرف دیپلماتیک این موضوع بیشتر یک تعارف است."
وی میافزاید:" مشکل ما با آمریکا در بحث اسرائیل است و تا زمانی که این مشکل وجود دارد نباید امیدی به ارتقای روابط یامثلا تبادل سفیردر دو کشور داشته باشیم."
وی اضافه میکند: "5 نهاد قدرتمند درآمریکا، سیاست خارجه این کشور را تعیین میکنند، این 5 نهاد عبارتند از کاخ سفید، وزارت امور خارجه، پنتاگون، کمیته روابط خارجه مجلس سنا و کمیته روابط خارجه مجلس نمایندگان. با توجه به اینکه کمیته روابط خارجه مجلس سنا قدرت بالاتری دارد و غالبا در دست تیپارتیها و یهودیهای افراطی است آنها به بهبود روابط رضایت نخواهند داد."
علی بیگدلی ادامه میدهد:" اما در اینجا نکته دیگری هم وجود دارد مثلا شما رابطه اسرائیل وعربستان را باهم ببینید، اگرچه اسرائیل و عربستان با یکدیگر هیچ رابطه رسمی ندارند ولی شاهدیم که این موضوع هیچ خللی در رابطه نزدیک عربستان با آمریکا ایجادنکرده است، این امر نشان میدهد که آمریکا ضرورتا به خاطر نداشتن رابطه کشوری با اسرائیل، قرار نیست با آن کشور رابطه نداشته باشد. هرچند که این موضوع چندان قابل قیاس با موضوع ایران و اسرائیل نیست."
وی اضافه میکند: "در همین راستاست که "سنا" همچنان در ادعاهای واهی و مغرضانه خود درخصوص حقوق بشر، رفتار ایران در منطقه و جلوگیری از موشکهای بلند برد درصدد ایجاد تحریم است و این نشان میدهد که ما هنوز برای بهبود روابط با آمریکا راه طولانی درپیش داریم.
شگردی که به کار گرفته میشود؟
بیگدلی همچنین به سفر روحانی به نیو یورک اشاره دارد و میگوید: " در سازمان ملل، کاسترو در نقطهای نشست تا اوباما از آن جا عبور کند و این رفتار باعث شد تا سلام علیکی بین دو رئیسجمهور صورت بگیرد و همین امر نقطه عطفی در آغاز روابط کوبا با آمریکا بود ممکن است در نیویورک و در قبال ایران هم، به نحو دیگری این اتفاق پیش بیاید."
آنچه که از گفتار کارشناسان برمی آید این است که قرارنیست تا سفر حسن روحانی به نیو یورک پروژه جدیدی را در راستای کاهش تخاصم بین دو کشور ایران و آمریکا عملی کند، هرچند که ممکن است شگرد دیپلماسی راهرویی در زمان بدو ورود روحانی و یا سخنرانی او از سوی دولتمردان آمریکایی به کار گرفته شود تا در آزمون و خطایی دیگر مسیر جدیدی برای مذاکرات تازه برداشته شود ولی آنچه مسلم است اینکه قرارنیست تاحتی انجام این شگردهم معجزهای در روابط شکراب چند دهه گذشته ایران و آمریکا ایجاد کندو یا اینکه طرحی نو در عرصه دیپلماسی دوکشور بیندازد.
خطوط موازی رابطه ایران و آمریکا شاید پس از توافق از مسیر بی نهایت خود اندکی تغییر جهت داده باشد اما مطمئنا برای برخورد این دوخط در محل تلاقی یکدیگر باید همچنان راه پیمود.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=14357
ش.د9402747