تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۶  ، 
شناسه خبر : ۲۹۰۲۴۱
صادق زیبا کلام: محسن رضایی در بلاتکلیفی به سر می‌برد

(روزنامه آفتاب يزد – 1394/11/12 – شماره 4539 – صفحه 2)

گروه سیاسی: یک روز کت و شلوار به تن می کند و روز دیگر جامه رزم و جنگ می پوشد. یک روز در قامت یک استاد دانشگاه و اقتصاددان ظاهر می شود و روز دیگر از یگان‌های ارتش سان می بیند. یک روز منتقد جدی و سرسخت دولت احمدی نژاد است و روز دیگر به تمام سیاست‌های اتخاذ شده توسط حسن روحانی خرده می گیرد. یک روز افکار اصلاح‌طلبانه اش را در معرض نمایش می گذارد و از جانب اصولگرایان نقد می شود و دیگر روز به حمایت از اصولگرایان بر می خیزد و خود را متعلق به این جناح سیاسی می داند.

یک روز به تندروی و افراطی گری اعتراض می کند و روز دیگر با اظهار نظرهایش خوراک رسانه‌های تندرو و دلواپس را مهیا می سازد. محسن رضایی، کسی است که امروز یک عینک بر چشمانش می زند و به واسطه آن به تماشای جهان می پردازد و فردای روزگار، همزمان با هنگام تغییر عینکش، نوع جهان بینی اش هم کن فیکون می گردد و آنقدر هرروز از روی یک دنده از خواب بر می خیزد و مواضع ضد و نقیض اخذ می کند که سیاست « یکی به نعل و یکی به میخ زدن» در ذات و ماهیتش نهادینه گشته است.

پای ثابت هر نوع انتخاباتی!

محسن رضایی در میان افکار عمومی نه به عنوان یک سپاهی یا اقتصاددان و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که به عنوان پای ثابت تمامی انتخابات هایی که مردم در تعیین نتیجه آن نقش ایفا می کنند، شناخته می شود. از بس در انتخابات‌های متعدد از مجلس شورای اسلامی گرفته تا انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده است، از این فراوانی حضورش در نوشته‌های مختلف استفاده می شود و اگر در انتخاباتی حضور نیابد تعجب همگان را بر می انگیزد. که البته هم سالیان سال است که چنین مسئله‌ای روی نداده است. آقا محسن استارت حضور در رقابت‌های انتخاباتی اش را با ثبت نام در انتخابات مجلس ششم زد. عدم موفقیتش در آن انتخابات نقطه آغاز شکست‌های انتخاباتی اش بود. پس از ناکامی در انتخابات مجلس ششم آقا محسن به فکر فرو رفت و اینگونه استنتاج کرد که جامه وکالت مردم در حد و اندازه اش نیست و لباس ریاست جمهوری را برایش دوخته‌اند و این ردا برازنده اش است.

از همین روی بر آن شد تا در نهمین انتخابات ریاست جمهوری شرکت نماید اما چند روز پیش از رای گیری از حضور در آن انصراف داد. با این حال وی باز هم در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با امید آنکه بر کرسی رئیس جمهوری جلوس کند، شرکت کرد و توانست رتبه سوم را از آن خودش نماید. در بزنگاه یازدهمین رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری، شاید قبل از خود رضایی، مردم وی را نامزد این انتخابات می دانستند چراکه دیگر حضور وی به عنوان کاندیدا آش کشک خاله هر انتخاباتی شده بود. البته خودش بر این باور بود که براساس احساس تکلیف آمده است. آقا محسنی که در بزنگاه‌های انتخابات، جامه روشنفکری و اصلاح‌طلبی به تن می کرد و در فردای آن انتخابات ، به سرعت آن جامه را از تن خارج و لباس اصولگرایی می پوشید. در مجموع از آنچه در این سالها بر کشور رفت می توان اینگونه استنتاج نمود که هر جا که سخن از انتخاباتی شنیده شود، پای محسن رضایی به میان می‌آید!

آقا محسن هر 4 سال یکبار اصلاح‌طلب می‌شود!

پای ثابت انتخابات‌های کشور، از زمانی که از جلب آراء اصولگرایان ناامید شد، در حوالی هر رقابتی، به امید آنکه بتواند نظر اصلاح‌طلبان را به خود جلب کند آنقدر در نقش اصلاح‌طلبی خود فرو می رفت و غرق می شد و شعارهای روشنفکرانه و اصلاح‌طلبانه می داد که اعتراض اصولگرایان را بر می انگیخت. نمود این رویکرد آقا محسن را می توان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال 88 مشاهده کرد که رضایی در قامت منتقد احمدی نژادی ظاهر شد که تمام اصولگرایان بر آن اتفاق نظر داشتند و از رضایی به خاطر کناره‌گیری نکردن از انتخابات به نفع احمدی نژاد سخت انتقاد می کردند. آقا محسن در انتخابات 92 هم همانند انتخابات 88 در شمایل یک فرد فراجناحی و نزدیک به اصلاح‌طلبان ظاهر شد و پس از اتمام آن، سریع جامه از تن درید و دوباره به اصل خود بازگشت. آن هم چه بازگشتنی.

کدام ساز؟

در طول دو سالی که از یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری می گذرد آقا محسنی که تا دیروز منتقد سرسخت محمود احمدی نژاد بود، به ناقد جدی حسن روحانی مبدل شد. دامنه انتقاداتش از حوزه دیپلماسی گرفته تا سیاست‌های اقتصادی دولت تدبیر و امید گسترش می یافت و با اظهار نظرهای تند و تیزش نسبت به پالیسی دولت حسن روحانی، دلواپسان و رسانه هایشان را تغذیه می کند. یک روز حسن روحانی را تندرو می خواند و روز بعد به سیاست‌های اقتصادی حسن روحانی انتقادات سفت و سخت وارد می کند و آن‌ها را «نمایشی» می نامد . یادمان باشد که آقا محسن، فردی را این روزها به زیر تیغ انتقاداتش برده است که 180 درجه با رییس دولت نهم و دهم اختلاف دارد و سیاست هایش درست در نقطه مقابل او قرار می گیرد. حال واقعا مشخص نیست باید با کدام سازی که محسن می نوازد رقصید.

خوش رقصی!

آقا محسن نه از پایه رای مناسبی در میان اصولگرایان بهره‌می‌برد و نه محبوبیتی در جناح سیاسی اصلاح‌طلب دارد. با این وجود این روزها به هر دستاویزی متصل می‌شود تا بلکه بتواند نظر اصولگرایان را به خود جلب کند و در میان آنها جایگاهی داشته باشد. از همین روی دولت تدبیر و امید را به رگبار انتقاد می بندد و ردصلاحیت‌های اصلاح‌طلبان برای دهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی را عادی می پندارد و از خودش خلقِ آمار می کند و می‌گوید که «اصلاح‌طلبان ۲.۵ برابر و اصولگرایان و مستقل‌ها ‌نیز تقریبا سه برابر کرسی‌های مجلس در این انتخابات نامزد دارند.» . رضایی با این اظهار نظرش، خود را چند روزی نقل محافل کرد و موجب شد تا عکسش در صفحه‌های اول روزنامه‌های دلواپس منتشر شود .

البته این سخنان بدون سند و مدرک وی اعتراض اصلاح‌طلبان را بر انگیخت به گونه‌ای که روز گذشته رسول منتجب نیا ، قائم مقام حزب اعتماد ملی، به این سخنان آقا محسن واکنش نشان داد و گفت:« ما کاندیدا به اندازه کافی که هیچ در حد یک یا یک و نیم درصد مورد نیازمان برای یک حضور رقابتی هم نداریم. بحمدالله چهره‌های جناح اصولگرا از یک کمربند امنیتی مطمئن برخوردارند که گویا آنها همه سالم و صالح هستند و شرایط لازم را دارند و فقط اصلاح‌طلب‌ها بودند که فاقد شرایط بودند و از دم تیغ هیات‌های نظارت استانی گذشتند.»

محسن بلاتکلیف است

در راستای تبیین فاز و جناح سیاسی محسن رضایی، صادق زیبا کلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، درباره سیاست یکی به نعل و یکی به میخ زدن وی به خبرنگار « آفتاب‌یزد» گفت: آقای محسن رضایی یک مقداری در بلاتکلیفی به سر می‌برد. از این بابت که خیلی مطمئن نیست در کدام طیف سیاسی می‌خواهد قرار بگیرد. محسن رضایی مثل بسیاری دیگر درصدد است که خود را ورای تقسیم‌بندی اصلاح‌طلبی و اصولگرایی نشان دهد. به همین خاطر هم انتقادات بسیار زیادی به آیت‌الله هاشمی و اصلاح‌طلبان وارد می‌کند و در عین حال فاصله خود را هم با اصولگرایان تندرو حفظ می‌نماید و از این لحاظ امیدوار است که مورد تائید اصلاح‌طلبان قرار بگیرد.

از این ور رانده از آن ور مانده

وی افزود: اما واقعیت امر این است که رضایی و چهره‌های دیگری که مثل او در تلاشند بالاتر از منازعه اصلاح‌طلبی و اصولگرایی حرکت کنند، در عمل حکایتشان، حکایت «از این‌ور مانده و از آن ور مانده» می‌شود. چرا که یک سری اقدامات از سوی اصولگرایان صورت می‌گیرد و وقتی شما در قبال این اقدامات و سیاست‌ها سکوت اختیار کنید، گویی که آنها را تائید کرده‌اید درصورتی آقای محسن رضایی اگر می‌خواهد که اصلاح‌طلبان مقداری برایش احترام قائل باشند، باید در قبال بسیاری از مسائل مثل ردصلاحیت‌های هیئت‌های نظارت موضع روشنی اتخاذ کند اما با سکوتش در قبال حملاتی که به آیت‌الله هاشمی پیرامون جنگ می‌شود و یا حتی اظهار نظر اخیرش درباره کرسی‌های مجلس، اصلاح‌طلبان را از خود می راند و این رفتارهایش نشان می‌دهد که هیچ اثری از اصلاح‌طلبی در او وجود ندارد.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: رضایی فقط خودش فکر می‌کند که جایگاهش در ورای اصلاح‌طلبی و اصولگرایی قرار دارد ولی شاید زمان آن فرا رسیده است که یک نفر به او توضیح دهد که اگر شما فکر می‌کنی که اصولگرا نیستی سخت در اشتباهی. جامعه جایگاه شما را در میان اصولگرایان می‌داند و عملکردتان مهر تایید می‌زند براین موضوع. بنابراین من فکر می‌کنم اگر ایشان اصراری نداشته باشد بر تاییدات اصلاح‌طلبان، می‌تواند به عنوان یک شخصیت اصولگرای جدی مطرح شود.

ژست فراجناحی رضایی

این فعال سیاسی در پاسخ به این سوال که اگر رضایی می‌پندارد که یک شخصیت فراجناحی دارد پس چرا در شورای ائتلاف اصولگرایان نماینده‌ای برای خود گذاشته است گفت: تمام افرادی که می‌خواهند شخصیت فراجناحی داشته باشند عملا اصولگرا هستند و فقط ژست فراجناحی به خودشان می‌گیرند. شما اگر که موضع‌گیری‌های آقای رضایی را از ابتدای سال 94 تا به امروز رصد کنید درمی‌یابید که ایشان به معنای واقعی کلمه اصولگرا است و هیچ اصلاح‌طلبی او را حتی نزدیک به جریان اصلاح‌طلبی هم نمی‌داند.

منتهی از یک طرف هم آدم دلش برای او می‌سوزد چرا که او چنین موضع‌گیری‌هایی را برای اصولگرایان می‌کند اما در نهایت اصولگرایان گویا وی را باور ندارند. در جریان انتخابات ریاست جمهوری در سال 92 دیدیم که اصولگرایان آمدند و سعید جلیلی را به عنوان نامزد اصلی خود انتخاب کردند نه محسن رضایی را. ایشان تنها در بزنگاه‌های انتخاباتی ژست‌های اصلاح‌طلبانه به خود می‌گیرد اما این ژست‌ها را هیچ کس باور نمی‌کند.

http://aftabeyazd.ir/?newsid=26093

ش.د9404918