(روزنامه آفتاب يزد ـ 1394/10/06 ـ شماره 4509 ـ صفحه 8)
تولد واژه اعتدال در آغوش سیاست کشور
درست اندکی پیش از انتخابات سال 92 بود که واژه اعتدال در ادبیات سیاسی کشورمان پای به منصه ظهور نهاد. پیروزی گفتمان اعتدال در حالی صورت گرفت که شیوه اداره کشور در دوران هشت ساله پیش از آن مردم را نگران کرده و به قولی چوب خط حامیان دولت نهم و دهم پر شده بود بدین سان حضور گفتمان اعتدالی درست در زمان مناسب و مکان مناسب باعث روی کار آمدن دولت تدبیر و امید شد. کنار رفتن محمد رضا عارف، تنها گزینه اصلاحطلبان در انتخابات باعث شد نامزد گفتمان اصلاحطلبی جای خود را به نامزد گفتمان اعتدال بدهد. به عقیده بسیاری از کارشناسان از خود گذشتگی عارف پیش از چیدن صندوقهای رای بخش زیادی از مسیر دستیابی به پاستور را برای روحانی هموار کرد.
اعتدال، ترجمان جدید اصلاحات؟!
کنار رفتن عارف به نفع روحانی باعث شد که سوالی در اذهان به وجود بیاید که آیا این اصلاحطلبان هستند در قالب گفتمان اعتدالی استحاله شده اند یا این بحث جدیدی است؟ روند جاری مدیریت روحانی در سپهر سیاست داخلی و حتی خارجی شائبه اصلاحطلببودن روحانی را قوی تر میکرد. نوع نگرش روحانی به مسائل سیاسی کشور که در سخنرانیهای او به وضوح دیده میشد و از سویی نزدیکی وی به هاشمی رفسنجانی موجب تحکیم ادله میشد. تاکید بر حضور زنان در عرصههای مدیریتی، انتقاد از نوع برخورد سلبی با منتقدان، تاکید بر تقویت احزاب، اصرار بر حاکمیت قانون، تاکید بر توسعه و خواست مردم، اعتقاد راسخ به تعامل سازنده با دنیای بیرون و قائل بودن به آزادیهای مشروع که تبلور آن در جمله معروف «با زور نمیتوان مردم را به بهشت برد» به تحلیلگران خط فکری اصلاحطلبانه روحانی را القا میکرد. اما در سوی مقابل گروهی هم از وعدههای بی سرانجام روحانی و فقدان اراده لازم وی در دفاع از آرمانهای اصلاحطلبی انتقاد میکردند و او را صرفا فردی معتدل میپنداشتند که بدون تفکرات رادیکالی اصولگرایانه است. گاهی در شرایطی نیز این دسته به منتقدان نرم دولت مبدل میشدند و به خاطر حضور مدیران احمدی نژاد در جایگاهها و مناصب دولتی انتقاداتی را به او وارد میکردند. این اوضاع هرگز مناسب تفسیر جامع و منطقی خط مشی روحانی نشد که نشد. او کلام به زیور افکار اصلاحطلبانه میآراست اما در عمل یکی به میخ میکوبید و یکی هم به نعل. اما چه شد گفتمان اعتدالی پیروز شد؟
چگونه اعتدال متولد شد؟
همانطور که در ابتدا بدان اشاره شد شرایط سیاسی کشور در برهه پیش از انتخابات سال 92 به گونهای در حال رقم خوردن بود که نه تنها جناح اصلاحطلب و حامیانش در تنگنا بودند بلکه حامیان سالهای ابتدایی دولت احمدینژاد نیز از روش و مسلک اداره کشور به تنگ آمده و در اواخر ریاست جمهوری او آنچنان به باد انتقادش گرفته که گویی از ابتدا مخالف سرسخت سیاست هایش بودهاند و انگار نه انگار که روزی برای پیروزی احمدینژاد رویاهای صادقه میدیدند و از مردم تقاضای نذر و نیاز میکردند! با این توضیحات زمان مساعد حضورش در آن برهه، اصلی ترین برگ برنده در دست روحانی بود. نکته دوم در خصوص علل پیروزی روحانی شرایطی بود که اصلاحطلبان پیش روی روحانی نهادند و چنان مسیر حرکت کاروان اعتدال را هموار کردند که پیروزی روحانی پیش از انتخابات به صورت قاطع قابل پیش بینی بود. گذار از دوره 8 ساله احمدی نژاد شرایطی را در کشور به وجود آورده بود که محیط سیاسی درون کشور اصلا آمادگی حضور یک اصلاحطلب را نداشت. همانگونه که علم مدیریت اثبات کرده همواره یک سیستم در مقابل تغییرات مقاومت میکند. لاجرم گذار از دوران انحرافی به اصلاحطلبی اساسا امکان پذیر نبود.
موقعیت مناسب برای یافتن پاسخ
با گذشت دو سال از زمان حضور چهره معتدل روحانی در عرصه سیاسی کشور شایدکماکان ابهام اصلاحطلب بودن یا نبودن روحانی در اذهان وجود داشته باشد. این سوال با منطق و خرد شخصی پاسخ داده نشد تا اینکه ورود کشور به یکی از مهمترین ایستگاههای سیاسی اش شرایط پاسخ به سوال را اندکی فراهم آورد. ورود به زمان پیش از انتخابات اسفندماه ترازویی است برای اندازه گیری وزن اعتدال و به طبع پاسخ به سوال مجهول. از زمانی که بحث تشکیل شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان برای انسجام در انتخابات پایان سال به گوش رسید مرتبا احزاب اصلاحطلب آمادگی خود را برای تمکین به تصمیمات نهایی این شورا اعلام کردند. نقطه عطف این ماجرا با حضور کارگزاران در پیوستن به این شورا رقم خورد. با گذشت چند ماه از این اخبار و حضور تمام احزاب اصلاحطلب خبری از پیوستن حزب اعتدال و توسعه به گوش نرسید تا اینکه سخنگوی این حزب اعلام کرد که ما در انتخابات پیش رو لیستی جداگانه میدهیم، اما در کنار دوستان اصلاحطلبمان خواهیم بود.
کدام را باور باید کرد؟!
این سخنان سخنگوی حزب مزبور که میگفت(در کنار دوست هستیم و ارائه لیست جداگانه خواهیم داشت) دو مفهوم کاملا مخالف را چسبیده به هم به ذهن متبادر میکرد. همین سخنان کافی بود تا هلهلهای در خیمهگاه رقیب برپا شود و از فردای آن روز رسانههای ناامید با بزرگنمایی به تفاسیر و تعابیر مختلف در باب جدایی حزب روحانی از اصلاحطلبان قلم فرساییها کنند.
چندی بعد در همین روزنامه آفتاب با
حضور غلامعلی دهقان - با تیتر جدایی اصلاحطلبان از اعتدالگرایان دروغ سال است-
موضوع جدایی حزب اعتدال و توسعه با احزاب اصلاحطلب مورد بررسی قرار گرفت. دهقان
گفت: جدایی جریان اعتدال و اصلاحطلبان خواب و خیالی بیش نیست. جریان اعتدال و
اصلاحات در مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری سال 84 به ائتلاف و در انتخابات ریاست
جمهوری سال 1392، عملا به اتحاد رسیدند و در حال حاضر این دو جریان، حامیان بیشتری
هم دارند، واقعیت این است که دراین میان برخی از اصولگرایان معتدل هم به اتحاد بین
اصلاحطلبان و اعتدالیون پیوستهاند و یک ائتلاف نانوشته شکل گرفته است. ائتلافی
که میتواند مانع از پیروزی تندروها شود. دایره اعتدالگرایی و اصلاحات وسیع تر از
گذشته شده است.
درباره نسبت جریان اعتدال و اصلاحات باید گفت، این دو جریان همانند یک روح در دو بدن هستند. ما هم معتقدیم که اصلاحطلبان همیشه حامی دولت بوده و هستند و هیچگاه و هیچکس نمیتواند این موضوع را انکار کند. دهقان در ادامه اینگونه به تعیین مرز با اصلاحطلبان میپردازد و میگوید: ما ستاد انتخاباتی خودمان را همیشه داشتیم و اصلاحطلبان هم ساز و کارخودشان را دارند، این موضوع سبب شد که عدهای این جدایی ستادها را بسیار بزرگتر از آن چیزی که هست مطرح کنند. مشترکات بین حزب اعتدال و توسعه با اصلاحطلبان آن قدر هست که تفاوتها به چشم نیاید اگر هم نقدی به برخی داشتم اختلاف نظر در تاکتیکها بوده ولی استراتژی اعتدالیون و اصلاحطلبان یکسان است (پایان نقل قول). اما در نهایت آنچه از این مصاحبه استنتاج میشود احترام به خواست اصلاحطلبان بود درحالیکه تلویحا استقلال کامل حزب اعتدال و توسعه به واسطه تصمیمات مستقل از سخنان دهقان استنباط میشد. چندی بعد از شنیدن اخباری مبنی بر حمایت حزب اعتدال و توسعه از کاندیدای اصولگرا و از نزدیکان احمدی نژاد کافی بود که موضوع اختلاف سلیقه حزب اعتدال و توسعه با اصلاحطلبان در زمینه ایدئولوژی سیاسی دوباره به ذهن متبادر شود. هر چند موضوع بعدا از سوی سخنگوی این حزب تکذیب شد، اما این اخبار پی در پی و حاشیهها (که خود حزب اعتدال در آن نقش داشت) موجبات نگرانی اصلاحطلبان را فراهم آورد.
ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدال
دهقان در آخرین گفتگوی خود با یکی از
روزنامههای اصلاحطلب در پاسخ به شائبه حمایت حزب اعتدال و توسعه از نامزدهای طیف
محافظه کار ، گفت: حزب اعتدال و توسعه معتقد است آرایش انتخاباتی ریاست جمهوری سال
92 همچنان در جامعه عینیت دارد و تمامی تلاشمان این است که متحدان دیروز ما یعنی
اصلاحطلبان همچنان در مجموعه اعتدال حضور داشته باشند و این ائتلاف بتواند در
انتخابات آتی مجلس و ریاست جمهوری سال 96 نیز خاطرهای خوشایند و ضروری انتخابات
92 را تکرار کنند. دهقان افزود که بخش قابل توجهی از نامزدهای اعتدال و اصلاحات در
تمامی استانها مشترک خواهد بود و تعامل ادامه خواهد داشت.
دهقان حضور اصولگرایان معتدل را مایه خوشحالی حزب اعتدال دانست و در پاسخ به سوال چالش برانگیز خبرنگار روزنامه قانون در خصوص ماندن بر سر وعدهها با اصلاحطلبان و رجحان اصولگرایان یا اصلاحطلبان، گفت: ما جریان اصلاحات را متحد استراتژیک خود میدانیم و معتقدیم که در حوزههای انتخاباتی تا جایی که امکان داشته باشد اصلاحات و اعتدال بایستی لیست مشترک داشته باشند ولی اگر بنا به دلایلی گزینه مشترک وجود نداشت بر حسب ضرورت در تقابل بین اصولگرایان معتدل و تندرو، از اصولگرایان معتدل حمایت میکنیم. اما رویکرد اصلاحطلبان در مقابل هیچ روزنهای را در خصوص ائتلاف با اصولگرایان باز نگذاشت. سخنان منتجب نیا قائم مقام حزب اعتماد ملی و عضو شورای مرکزی اصلاحطلبان در جمع دانشجویان اصفهانی در پاسخ به سوال «صحت ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرایان معتدل» گفته بود: درشورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و شورای احزاب هیچگونه بحثی پیرامون ائتلاف با اصولگرایان وجود نداشته است و تنها برخی به صورت شخصی گمانهزنیهایی را انجام داده اند. این سخنان در پی سخنان رئیس شورای اصلاحطلبان درخصوص نفی کامل ائتلاف با اصولگرایان ایراد شد. عارف در گفتگوی رسانهای خود در ساختمان بنیاد امید ایرانیان به رسانهها گفت اساسا بحث ائتلاف با اصولگرایان مطرح نبوده است.
برآیند سخن
آنگونه که شواهد حکایت دارد رویکرد حزب اعتدال و توسعه ائتلاف واقعی با اصلاحطلبان است، زیرا در این میان، حزب اعتدال به جایگاه مردمی اصلاحطلبان نیاز مبرم دارد و از سویی نیاز اصلاحطلبان به ائتلاف با حزب اعتدال نظر به امکان رد صلاحیتها و شرایط سخت فعالیت سیاسی شان انکار ناپذیر است. اما مفهوم مطالب عنوان شده برای اثبات وجود مرزهای مشخص ماهوی بین جناح اصلاحطلب و اعتدال است. این مرزها به عنوان جدایی دو حزب تلقی نمیشود و شرایط حاضر کشور نشان داده که تلازم، وجه انکار ناپذیر موجودیت فعلی این دو حزب است لاجرم عرصه سیاست کشور تا آینده نامعلوم بایستی انتظار همبستگی نزدیک این دو باشد، زیرا خواسته یا ناخواسته حیات سیاسی این دو و سرنوشت آینده شان به سختی با یکدیگر گره خورده است.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=22564
ش.د9404947